آئين نامه تحصيلات طلاب علوم ديني و توطئه رژيم پهلوي (4)


 






 

تجديد نظر در آئين نامه تحصيلات طلاب علوم ديني و عقب نشيني رژيم
 

در سال 1350 رژيم پهلوي كه مي ديد با گذشت چند سال از اجراي برنامه امتحانات طلاب، هنوز هيچ پيشرفتي در اين امر حاصل نكرده است، لذا مجددا باب مذاكره را با آيات عظام قم باز مي كند و آنچه به عنوان «برنامه دوره تحصيلات طلاب علوم ديني» و آئين نامه آن قبل از تنظيم كرده بود پس از انجام تغييراتي براي مراجع عظام مي فرستد و نظر آنان را درباره اجراي آن جويا مي شود.
آقاي مهدي صديقي رئيس اداره آموزش و پرورش شهرستان قم
50/8/20 - 5008
به پيوست طرح آئين نامه و مواد درسي طلاب علوم ديني ايفا مي گردد.
مقام عالي وزارت متبوع مقرر فرمودند شخصا با حضرت آيت الله العظمي آقاي شريعتمداري و حضرت آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني و حضرت آيت الله العظمي اقاي نجفي مرعشي ملاقات، نظرات اصلاحي حضرات عظام را كسب و به دبيرخانه شوراي عالي اموزش و پرورش اعلام فرمايند تا طرح مزبور با توجه به نظرات معظم لهم در جريان رسيدگي و اتخاذ تصميم قرار گيرد.
رئيس دبيرخانه ودبير شوراي عالي آموزش و پرورش
حسن يعقوبي نژاد
***

«طرح آئين نامه تحصيلات طلاب علوم ديني»
 

ماده 1. طلاب علوم ديني كساني هستند كه طبق برنامه مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش به تحصيل علوم ديني اشتغال دارند.
ماده 2.تحصيلات طلاب علوم ديني به سه دوره تقسيم مي شود:
الف. دوره مقدماتي ب. دوره سطح ج. دوره خارج
الف. دوره مقدماتي شامل چهار سال است (طبق برنامه اي كه از طرف شوراي عالي آموزش و پرورش به تصويب خواهد رسيد).
ماده 3. كساني مي توانند وارد دوره مقدماتي شوند كه حداقل داراي گواهينامه پايان تحصيلات ابتدايي باشند.
ب. دوره سطح شامل چهار سال است (طبق برنامه اي كه از طرف شوراي عالي آموزش و پرورش به تصويب خواهد رسيد).
ماده 4. كساني مي توانند در دوره و سطح تحصيل نمايند كه در امتحانات دوره مقدماتي توفيق حاصل نموده باشند.
ماده 5. طلاب مشمولي كه در دوره (سطح) به تحصيل اشتغال دارند مي توانند تا پايان سن 24 سالگي از معافيت تحصيلي استفاده كنند. صدور معافيت موقت تحصيلي اين قبيل مشمولين موكول به تسليم گواهي اشتغال به تحصيل به امضاي دو نفر مدرسين سطح مورد اعتماد آموزش و پرورش محل مربوطه خواهد بود.
ماده 6. طلاب مشمولي كه بيش از دو سال در يك پايه توقف نمايند نمي توانند براي سومين سال از معافيت تحصيلي استفاده كنند و بايد به اداره نظام وظيفه معرفي گردند.
ماده 7. امتحانات پايه هاي اول و دوم و سوم دوره مقدماتي و سطح در آخر هر سال به وسيله مدرسان همان پايه انجام و نتيجه امتحانات در دفتر حوزه علميه محل ثبت خواهد شد.
ماده 8. امتحانات سال آخر دوره مقدماتي و دوره سطح در ارديبهشت ماه هر سال زير نظر نماينده وزارت آموزش و پرورش برابر نامه مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش در حوزه هاي علمي كه از طرف وزارت آموزش و پرورش تعيين مي شود انجام مي گيرد.
ماده 9. امتحان سال آخر دوره مقدماتي دوره سطح (منظور در ماده 7 اين آئين نامه) از تمام مواد چهار ساله مربوط به هر دوره به عمل خواهد آمدو كساني در امتحان قبول خواهند شد كه نمره هر يك از مواد كتبي آنها از 7 و هر يك از مواد شفاهي آنان از 10 كمتر نباشد.
تبصره 1. امتحان قرآن و قرائت فارسي فقط شفاهي و امتحان ديكته و انشاء فقط كتبي است. از ساير مواد هم امتحان كتبي و هم امتحان شفاهي به عمل خواهد آمد.
تبصره 2. داوطلب در صورتي كه تا چهار ماده از مواد كتبي و شفاهي در امتحان ارديبهشت كمتر از 7 داشته باشد مي تواند در امتحانات شهريور همان سال آن مواد را مجددا امتحان بدهد و شرط ارتقا به دوره سطح آن است كه هر يك از نمره هاي تجديدي به حد نصاب برسد.
تبصره 3. فهرست مشخصات و ريز نمرات كليه داوطلبان كه به امضاي مدرسين و نمايندگان وزرات آموزش و پرورش رسيده باشد بايد به اداره امور طلاب و اداره امتحانات و اداره آموزش و پرورش محل براي ثبت واقدام مقتضي ارسال گردد.
ماده 10. كساني مي توانند در دوره تحصيلي خارج به تحصيل اشتغال ورزند كه از عهده امتحانات مقرر دوره سطح برآمده باشند.
ماده 11. طلاب مشمول خدمت نظام كه فعلا دوره خارج را تحصيل مي نمايند يا در آينده طبق مقررات به دوره خارج مي رسند با گواهي دو تن از مدرسين دوره خارج حداكثر شش سال از معافي تحصيلي برخوردار خواهند شد.
گر چه روح حاكم بر آئين نامه فوق همان آئين نامه گذشته است و بر اساس آن حوزه علميه قم را ابتدا با برنامه امتحاناتش زير پوشش رژيم پهلوي قرار مي داد و پس از آن با برنامه هاي آموزشي پيش بيني شده دراين طرح عملا روش اجتهاد پروري نظام حوزوي را از بين مي برد ليكن تغييراتي در اين آئين نامه داده شد تا از يك سو از حساسيت هاي مراجع تقليد و عموم حوزويان نسبت به آئين نامه قبلي كاسته شود و از سوي ديگر تسهيلاتي براي فراگير شدن شركت طلاب در امتحانات فراهم آيد.
اكنون پاره اي از اين تغييرات ذكر و بررسي مي شوند:
1. براساس ماده 2 آئين نامه جديد، دوره تحصيلي مقدمات از سه سال به چهار سال افزايش يافت و حال آنكه هيچ تحول عمده اي در متون درسي سال افزوده شده مشاهده نشد! اين مطلب در بررسي برنامه تحصيلي كه پس از اين مي آيد، شرح داده خواهد شد.
2. تبصره 1 در آئين نامه قبل حذف شده است.آن تبصره الزام مي كرد تا كساني كه داراي گواهينامه ششم ابتدايي نبوده و مشغول تحصيل دروس حوزه شده بودند به شرطي بتوانند در دوره سطح وارد شوند كه ابتدا گواهينامه مذكور را دريافت كنند. بنابراين در آئين نامه جديد شرط دارا بودن گواهينامه ششم ابتدايي تنها شامل كساني مي شد كه با تازگي مي خواستند وارد حوزه عمليه شوند.
3. همچنين ماده 6 آئين نامه سابق به كلي در آئين نامه جديد حذف شده است. آن ماده براي طلاب بالاي 25 سال در صورتي معافيت تحصيلي صادر مي كرد كه تا آخر تحصيل دوره سطح هيچ گاه مردود نشوند! و چون اين شرط مشكل وانمود مي كرد لذا به جهت ايجاد انگيزه بيشتر براي شركت طلاب در امتحانات، اين ماده در آئين نامه جديد به كلي حذف شد.
4. ماده 7 آئين نامه جديد امتحانات پايه هاي اول و دوم و سوم هر يك از دوره هاي مقدمات و سطح را به حوزه علميه واگذار كرد تا وانمود سازد كه امتحانات شش سال طلاب توسط خود حوزه علميه انجام مي شود ليكن با ظرافت در ماده 8 همين آئين نامه، امتحانات سال آخر (چهارم) هر يك از دوره هاي مقدمات و سطح را زير نظر نماينده وزارت آموزش و پرورش آن هم با برنامه مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش و در حوزه هايي برقرار مي كرد كه از طرف آموزش و پرورش تعيين شده بود. در واقع رژيم پهلوي با اين طرح جديد در مقاطع حساس نبض امتحانات را به دست خود مي گرفت.
البته در امتحانات سال آخر تنها از مواد درسي سال آخر امتحان به عمل نمي آمد بلكه بر اساس ماده 9 آن آئين نامه، امتحان سال آخر دوره هاي مقدماتي و سطح از تمام مواد چهار ساله مربوط به هر دوره به عمل آمد!!
همان طور ه مشخص شد رژيم شاه آنچه با يك دست داده بود با دو دست پس مي گرفت! در واقع ماده 7 كه امتحانات سال هاي اول تا سوم را به عهده خود حوزه گذارده بود سرابي بيش نبود و عاقبت، امتحانات اصلي توسط دست اندركاران رژيم پهلوي برقرار مي شد.
5. تبصره 3 اين آئين نامه مي گويد فهرست مشخصات و ريز نمرات كليه امتحان دهندگان مي بايد به اداره امور طلاب، اداره امتحانات و اداره آموزش و پرورش محل ارسال شود، حال آنكه در آئين نامه قبل نامي از اداره امور طلاب در ميان نبود بلكه به جاي آن اداره كل بازرسي قيد شده بود و قطعا عنوان اداره بازرسي حساسيت براي طلاب ايجاد مي كرد و اين سؤال برايشان مطرح مي شد كه چرا مشخصات آنان مي بايست به اداره كل بازرسي فرستاده شود و حتما براي رفع اين سوء تفاهم اداره بازرسي به اداره امور طلاب تغيير نام داده بود!
البته علاوه بر تغييرات ياد شده در آئين نامه تحصيلات طلاب، برخي تغييرات جزئي ديگر هم در آن آئين نامه به چشم مي خورد كه چندان مهم به نظر نمي رسد، مانند ماده 5 كه حداكثر سن را از 25 به 24 كاهش داده است.
همان طور كه اشاره شد رژيم پهلوي در آئين نامه جديد تحصيلاتي طلاب، برنامه تحصيلات دوره مقدمات را از سه سال به چهار سال افزايش داده بود.
اينك متن مواد آموزشي دوره مقدمات را ذكر مي شود و سپس تغييرات آن بررسي مي گردد. در خور يادآوري است كه چون برنامه دوره سطح و خارج طرح جديد تفاوت چنداني با برنامه مصوب سال 42 ندارد لذا از ذكر مجدد آن خودداري شده است.
«برنامه دوره تحصيلات طلاب علوم ديني در دوره مقدماتي»
(سال اول)
قرآن : قرائت صحيح تمام قرآن مجيد،ترجمه نيم جزءآخر قرآن.
فارسي : قرائت، املاء، انشاء در حدود سال اول راهنمايي تحصيلي.
صرف و نحو: صرف در حدود صرف مير،نحودر حدود عوامل ملامحسن.
فقه: عبادات در حدود مختصر نافع با رساله علميه.
هندسه: تا آخر سطح در حدود دوره ابتدايي.
جغرافياي عمومي: منظومه شمسي، مناطق زمين، مدارات و نصف النهارها، گردش زمين و نتايج آن، اختلاف ساعت
فصول شب و روز ـ چهره خارجي كره زمين ـ تأثير عوامل آب و هوا در تغيير چهره زمين
تاريخ: مقدمات تاريخ و تاريخ ايران قسمت قبل از اسلام مطابق آنچه در دوره اول راهنمايي مي شود.
حساب: چهار عمل اصلي
(سال دوم)
قرآن : ترجمه نيم جزء ديگر آخر قرآن
فارسي: قرائت و املاء فارسي در حدود سال دوم راهنمايي
عربي : صرف در حدود تصريف ـ نحو در حدود هدايه
فقه : وقف، نذر، عهد، سوگند، بيع، رهن واجاره در حدود مختصر نافع
رياضيات: حساب كسور در حدود دوره راهنمايي، هندسه، مساحت احجام بدون ذكر دليل
جغرافيا: (اوضاع طبيعي ايران) حدود مساحت، نواحي مختلف آب و هوايي، پستي و بلندي ها، پوشش طبيعي زمين،
رودها و چگونگي جريان آب ها، درياچه ها، ميزان باران، جنگل ها.
تاريخ: تاريخ ايران از ظهور اسلام تا آغاز صفويه در حدود دوره راهنمايي
(سال سوم)
قرآن : حفظ نيم جزء آخر قرآن
فارسي: قرائت و املاء و انشاء فارسي در حدود سال سوم راهنمايي
صرف و نحو عربي: در حدود سيوطي
فقه: بقيه ابواب فقه در حدود مختصر نافع.
رياضيات : حساب و هندسه مراجعه به مواد و سال قبل با توضيحات بيشتر
جغرافياي انساني: اثر متقابل عوامل طبيعي و انسان بر يكديگر، پراكندگي جمعيت، نژاد، زبان، مذهب، شهرها استان هاي ايران
تاريخ ايران: تاريخ ايران از آغاز صفويه تا زنديه در حدود دوره اول متوسطه
منطق : منطق در حدود كبري
(سال چهارم)
قرآن : حفظ نيم جزء اول قرآن
فقه : تبصره علامه
فارسي : قرائت دو باب گلستان و دو باب از كليله و دمنه و املاء در حدود آن. انشاء خطابه و بيان
رياضيات : نسبت و تناسب و تسهيم به نسبت در حدود دوره راهنمايي و حل مسائل عمليه
جغرافيا: ايران و كشورهاي همجوار اسلامي از نظر حدود جمعيت، آب و هوا، منابع طبيعي و نوع حكومت هر يك از آنها.
تاريخ : دوره قاجاريه و دوره پهلوي.
منطق : حاشيه ملاعبدالله(قسمت اول تا مباحث قضايا)
عربي : سيوطي
هندسه : مرور هندسه... و احجام و حل مسائل ساده آن.
اين برنامه در سال هاي اول و دوم با برنامه مصوب سال 42 ـ كه متن آن در مقاله قبل آمد ـ تغييري كرده است ليكن پس از آن دو سال، تغييراتي اعمال شده است كه بررسي مي شود:
طبق برنامه قبل حفظ جزء آخر قرآن مجيد در درس قرآن بود اما در برنامه جديد، جزء آخر قرآن به دو بخش تقيسم شده است كه يك بخش آن در سال سوم و بخش ديگر در سال چهارم مي بايد حفظ شود.
همچنين در سال سوم برنامه قبل، درس تاريخ از صفويه آغاز مي شد و به زمان حاضر ختم مي گرديد ليكن در سال سوم برنامه جديد درس تاريخ به دو بخش تقسيم شده كه يك بخش اول در سال سوم از صفويه تا زنديه و بخش دوم در سال چهارم به قاجار و پهلوي اختصاص يافته است.
حاشيه ملا عبدالله نيز در درس منطق تقسيم بندي شده است ؛ چرا كه يك بخش آن در سال چهارم دوره مقدمات و بخش ديگر آن در سال اول دوره سطح گنجانيده شده است.
سيوطي در درس عربي، هم در سال سوم آمده است و هم در سال چهارم كه احتمالا مراد از تكرار آن در دو سال باز هم تقسيم به دو بخش بوده است!
علاوه بر تغييرات فوق دو برنامه ديگر در سال چهارم به چشم مي خورد: يكي در درس هندسه است كه سال چهارم مي بايد درس سال سوم را مرور كنند! و ديگري اضافه شدن تبصره علامه در درس فقه است.
اكنون پس از بررسي فوق اين سؤال مطرح مي شود كه اصولا افزايش برنامه تحصيلي دوره مقدمات از سه سال به چهار سال به چه انگيزه اي بوده است؟ اگر منظور پربار كردن مواد تحصيلي است كه به جز تبصره علامه در درس فقه هيچ درسي در سال چهارم اضافه نشده است! بلكه يا درس ها به دو بخش تقسيم شده اند يا مرور يك درس خوانده شده را در سال چهارم مقرر كردند!
اگر منظور طراحان برنامه جديد، طولاني كردن سال هاي تحصيلي طلاب بوده است اين امر به چه انگيزه اي صورت گرفته است؟ اگر چه از انگيزه اصلي سردمداران رژيم پهلوي نسبت به اين امر اطلاع دقيقي در دست نيست ليكن قدر مسلم اين است كه اين افزايش سال هاي تحصيلي هيچ نفعي براي طلاب در بر نداشته است جز اينكه عمر آنان را تضييع كند.
اگر افزايش سال هاي تحصيلي لازم بود در دوره سطح و خارج بوده است نه دوره مقدمات كه تازه آن هم به دروس سطحي سپرده شود. به طور قطع در آن برنامه، دوره چهار ساله سطح آمادگي لازمي را براي شركت طلاب در دوره خارج ايجاد نمي كرد چرا كه دروس سطح همانند دروس مقدمات، سطحي تدوين شده بود وطلاب را براي دروس كاملا استدلالي دوره خارج به هيچ نحو مستعد نمي كرد.
البته اين احتمال هم وجود دارد كه اين اقدام تنها يك ظاهر سازي بيشتر نباشد يعني دوره هاي تحصيلي به جاي 3 و 4 و 6 ساله بهتر است كه 4 و4 و 6 ساله باشد! ضمن اينكه جمع آنها 14 سال مي شود و طراحان آن از گرفتاري عدد نحس!13 خلاص مي شدند.
در خور يادآوري است كه در اين مختصر هيچ گاه قصد آن نبود كه اساسا برنامه تحصيلي طراحي شده بررسي و ارزيابي شود بلكه مراد، مقايسه اين برنامه با برنامه مصوب سال 42 بود و الا بررسي اصل برنامه تحصيلي ارائه شده خود مقال جداگانه اي مي طلبد!
به هر حال در پي ارائه يك نسخه از طرح و آئين نامه تحصيلات طلاب علوم ديني به مراجع عظام تقليد، ملاقات ها و پيگيري هاي دست اندركاران حكومتي قم بار ديگربراي كسب نظر مراجع آغاز شد.
در ذيل به دو گزارشي كه از ساواك قم به تهران ارسال شده است دقت فرماييد:
موضوع: ملاقات با گلپايگاني
50/9/3 ـ 21/2318
روز سه شنبه 50/8/25 ساعت 10/30 صبح آقا صديقي رئيس آموزش و پرورش قم با قرار تلفني قبلي به منزل آيت الله گلپايگاني رفتند. منظور ايشان از اين ملاقات طرح نامه وزارتخانه بود كه در مورد طرح و آئين نامه تحصيلات طلاب علوم ديني ارسال داشته بودند و نوشته شده بود كه مقام عالي وزارت دستور فرموده اند شخصا با آقايان گلپايگاني، نجفي، و شريعتمداري، تماس حاصل نمايند و نظر اصلاحي آقايان را بگيرند. اين ملاقات با حضور آقايان صافي و محقق كاشاني و آقاي مجاهدي كه در معيت رئيس آموزش و پرورش بود صورت گرفت.
آقاي گلپايگاني فرمودند كه قبلا نيز در اين مورد آقاي دكتر هدايتي و آقاي دكتر سام با من ملاقات كرده اند و اين ملاقات ها نتيجه ندارد، اظهار نظر ما را مي خواهند كه نظرات آنها را تأييد كنيم. مع الوصف من اين طرح و آئين نامه رامي خوانم. آقاي صديقي گفتند نظرات شما حتما پذيرفته خواهد شد، لطفا زودتر اظهار نظر بفرماييد كه درشوراي عالي آموزش و پرورش مطرح شود.
نظريه شنبه: من گمان نمي كنم آقاي گلپايگاني در اين مور اظهار نظر كنند.
نظريه يكشنبه: مفاد گزارش صحيح است. گلپايگاني اصولا از دخالت دولت در امور طلاب به هر نحو ممكن و كيفيتي ناراحت است و اين گونه مسائل را به هيچ وجه نخواهد پذيرفت.
نظريه سه شنبه: مفاد گزارش صحيح است، گلپايگاني معتقد است كه روحانيت مستقل است و دخالت آموزش پرورش در حوزه علميه را صلاح نمي داند.
***
موضوع: ملاقات با گلپايگاني 50/9/11 ـ 21/3303
روز 50/9/8 نماينده آقاي گلپايگاني مطالب زير را براي همايون پور مسئول اداره آموزش و پرورش در مورد طلاب تلفني ديكته كرده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
مكرر پيشنهاد برنامه داده شده و پذيرفته نشده، به نظر حقير دخالت فرهنگ در حوزه علميه قم به هيچ وجه صلاح نيست و روحانيت در برنامه دين و تحصيلي بايد مستقل باشد.
نظريه شنبه ـ پيرو گزارش قبلي همان طور كه به استحضار رسيد آقاي رئيس اداره آموزش و پرورش براي طرح و برنامه تحصيلات طلاب علوم ديني با آقاي گلپايگاني ملاقات و ايشان قرار بود نظر خود را در مورد اين طرح اعلام دارند كه نظر فوق را در اين زمينه داده اند.
نظريه يكشنبه ـ مفاد گزارش صحيح است. گلپايگاني مطالب خود را تلفنا اعلام داشته تا هيچ گونه مدركي از خود باقي نگذارد.
نظريه سه شنبه ـ مفاد گزارش صحيح است.
گلپايگاني اصولا با اين اين اقدامات دولت و هر گونه اقدامي كه به روحانيت چسبندگي پيدا كند مخالف است.
پس از ملاقات هاي ياد شده اداره آموزش و پرورش قم نتايج اقدامات و پيگيري هاي خود را نسبت به طرح مذكور اين چنين به مافوق خود گزارش مي دهد:
516/م ـ 50/9/18
رياست محترم دبيرخانه و دبير شوراي عالي آموزش و پرورش
با نهايت احترام عطف به مرقومه شماره 8005-50/8/20 به استحضار مي رساند:
طبق دستور مقام عالي وزارت با حضرت آيت الله العظمي آقاي شريعتمداري و حضرت آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني و حضرت آيت الله العظمي آقاي نجفي مرعشي تماس حاصل شد و يك نسخه از آئين نامه و مواد درسي طلاب علوم ديني در اختيار آيات عظام قرار گرفت و نظرات معظم اليهم به شرح زير اعلام مي گردد:
1. حضرت آيت الله العظمي آقاي نجفي مرعشي به علت كسالت از اظهار نظر درباره طرح آئين نامه و مواد درسي طلاب علوم ديني عذر خواستند.
2. حضرت آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني چنين اظهار نظر فرمودند: (بسم الله الرحمن الرحيم. مكرر پيشنهاد برنامه داده شده و پذيرفته نشده، به نظر حقير دخالت فرهنگ در حوزه علميه به هيچ وجه صلاح نيست و روحانيت در برنامه ديني و تحصيلي بايد مستقل باشد).
3. حضرت آيت الله العظمي آقاي شريعتمداري به شرح ذيل اظهار نظر فرمودند:
(نظر ما راجع به مشمولين طلاب و امتحانات مربوطه اين است كه حوزه علميه قم توسط اساتيد ذي صلاحيت امتحانات را دائر كنند و دخالت ادارات مربوطه آموزش و پرورش و غيره در اين امر صلاح نيست زيرا سابقه عمل از اول بدين ترتيب بوده است و افكار عامه روحانيت و طلاب غير اين ترتيب را موافقت ندارد و حوزه علميه روحانيت شيعه نبايد از استقلال در امور مربوط به خود ساقط شود و هر چه احترام حوزه علميه محفوظ تر باشد به نفع دين و مملكت خواهد بود.
دليلي ندارد كه با حوزه علميه هزارساله شيعه به نظر ديگر نگاه كردن و معامله ديگري نمايند. البته در مورد آئين نامه تحصيلي طلاب نيز نظر اصولي داريم و آن اين است كه طلاب علوم ديني پس از فراغت از تحصيل تا زماني كه به وظايف ديني اشتغال دارند و از قبيل تأليف يا تصنيف و اقامه نماز جماعت ووعظ و منبر و تدريس و نويسندگي به موجب گواهي دو نفر از مدرسين مورد اعتماد از اعزام به خدمت وظيفه معاف باشند.)از فرصت استفاده كرد احترامات فائقه را تقديم مي دارد.
رئيس اداره آموزش و پرورش شهرستان قم ـ مهد صديقي
اظهارات فوق و عدم استقبال مجدد مراجع تقليد قم از طرح پيشنهادي دولت درباره امتحانات طلاب باعث شد اين امر نتيجه اي براي رژيم پهلوي در بر نداشته باشد و آنان به تدريج بهفمند برنامه هايي كه رژيم هاي سعودي و مصر در حوزه هاي علميه كشورشان اجرا مي كنند، در ايران اسلامي جايگاهي ندارد و علماي شيعه و مراجع عظام تقليد هوشيارتر از آن هستند كه با دست خود تيشه به استقلال حوزه بزنند و نهالي را كه طي ساليان دراز با خون دل خوردن بزرگاني نظير مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري(ره) و مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (ره) رشد كرده، عظمت يافته ثمر داده است، در اختيار كساني قرار دهند كه نه از دين چيزي مي فهمند نه از علوم اسلامي بهره برده اند و نه دركي از روحانيت و شئون لازمه آن را دارند.
به خصوص آنكه اتحاد مرحوم آقاي گلپايگاني و مرحوم شريعتمداري در خصوص گرفتن امتحان مشترك از طلاب علوم ديني كه از سال هاي 50 به بعد ادامه داشت باعث شد تا رژيم پهلوي مقصود خود را نسبت به آنچه درباره امتحانات طلاب مطرح ساخته بود، ديگر پيگيري نكند و حوزه علميه وامتحاناتش را به حال خود واگذارد.
امتحانات مشترك مراجع طبق برنامه هاي از قبل اعلام شده در روزهاي پنج شنبه و جمعه دائر مي شد و صحن مسجد اعظم و شبستان مسجد امام محل اجتماع طلاب براي امتحان دادن بود. اين امتحانات كه در صبح و عصر دائر مي شد، اساس ارتقاي رتبه تحصيلي و دريافت شهريه را تشكيل مي داد.
متأسفانه در اين اواخر كارشكني هاي شريعتمداري باعث شده بود تا اين امتحانات مشترك با مشكل مواجه شود و مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني خود رأسا امتحان طلاب را برگزار كند و البته اين امر از ديد مأمورين ساواك مخفي نمانده بود و آنان در يكي از گزارش هاي خود مراتب فوق را چنين منعكس كردند:
منبع 9769 21/6052 ـ 36/8/28
روز 36/8/20 [1356] محمود عباسي اظهار مي داشت از روز چهارم ذي حجه جهت امتحان از طلاب ثبت نام مي كنند و پس از آن امتحان شروع خواهد شد. اين امتحان امسال فقط از طرف شريعتمداري است وبه تنهايي امتحان مي کند چون نفر افراد موجه ومحترم را قبلا نزد آقاي گلپايگاني فرستاده و پيغام داده كه مي خواهيم امتحان طلاب را شروع كنيم، اگر موافق هستيد مانند سال هاي قبل به اتفاق هم انجام دهيم.
ولي گلپايگاني جواب منفي داده و اظهار داشته خودمان در منزل از طلاب امتحان مي كنيم. عباسي افزود معلوم نيست چرا گلپايگاني حاضر به امتحان مشترك نشده و جواب منفي داده كه شريعتمداري مجبور شود به تنهايي امتحان كند و هر كس قبول شد به او شهريه بدهد چون اين امتحان خاصيت ديگري ندارد و فقط براي شهريه است. قبلا اين دو مرجع با هم امتحان مي كردند و ساير مراجع مانند خوئي و خوانساري و غيره قبول داشتند و از روي دفتر اين دو شهريه مي پرداختند ولي حالا معلوم نيست اگر شريعتمداري تنهايي امتحان كند ديگران قبول مي كند يا خير.
نظريه شنبه ـ نظري ندارد.
نظريه يكشنبه ـ مفاد گزارش صحيح است، نتيجه امتحانات و عكس العمل سايرين متعاقبا به استحضار خواهد رسيد.
نظريه دو شنبه ـ مفاد خبر ونظريه يكشنبه مورد تأييد است.
به هر حال چه مراجع تقليد آن روز به طور مشترك با يكديگر، از طلاب امتحان مي گرفتند و چه به صورت مجزا از يكديگر، مهم اين بود كه اين كار توسط خود روحانيت و از درون حوزه علميه و به دست حوزويان انجام مي شد نه توسط وزارت آموزش و پرورش و با نظارت ساواك!
و البته اين خطر بزرگي بود كه آن روزگار متوجه حوزه، روحانيت و مكتب تشيع شده بود و بحمدالله با عنايت علماي آگاه و مرجع متعهد و روشن ضمير مرحوم آقاي گلپايگاني (ره) اين خطر دفع شد و رژيم پهلوي نتوانست از اين طريق به اهداف شوم خود دست يازد.
در اينجا آنچه مهم است و در خاتمه اين بحث بايد بدان پرداخت، سياست گام به گام رژيم پهلوي در پيشبرد هدف شوم خود مي باشد. رژيم پهلوي در پيشبرد هدف شوم خود مي باشد.رژيم پهلوي در سال 1342 اين طرح را به تصويب رسانيد ولي به علت اوج نهضت امام خميني (ره) در سال هاي 42، 43 و 44 اجراي آن را به تعويق انداخت و سرانجام در سال 45 تصميم به اجراي آن گرفت و با مكاتبه و پيگيري عاقبت در سال 46 اولين دوره امتحانات طلاب را برگزار كرد.
اين روند تا سال 1350 كم و بيش ادامه يافت و علي رغم هشدارهاي آموزش و پرورش، اخطارهاي ژاندارمري و پيشنهادهاي ساواك قم مبني بر سخت گيري درباره طلابي كه درامتحانات حاضر نمي شدند، هيچ گزارشي در بين اسناد موجود نيست كه سخت گيري هايي انجام شده باشد بلكه در گزارشي صريحا اعلام مي شود «چون سياست فعلي ايجاب نمي كند كه تصميمات حادي نسبت به طلاب گرفته شود لذا...»
اين امر نشان دهنده آن است كه رژيم پهلوي با اعمال سياست گام به گام مطالب ذيل را مد نظر داشته است :
الف ـ آن رژيم كه پس از تبعيد امام خميني (ره) اين گونه تبليغ مي كرد كه عموم روحانيون و مراجع شاهدوست هستند، و تنها فردي كه ا خلالگر! بود و اذهان ملت را نسبت به شاهدوستي مسأله دار مي كرد تبعيد شده است و اكنون اوضاع كشور آرام مي باشد، ديگر در اين مسأله قصد نداشت نسبت به طلاب سخت گيري كرده و مراجع را تحت فشار قرار دهد، زيرا خوف اين را داشت كه تحركي جديد به وجود آيد و حوزه علميه با تعطيلي و تظاهرات يكپارچه خود بر همه آن تبليغات و ياوه سرايي ها مهر بطلان زند(گر چه موضوعات ديگري بعدها پيش آمد و حوزه علميه و روحانيت مبارز و ياران آن امام در تبعيد، مهر بطلان بر اين تبليغات زدند).
ب ـ بر اساس تحليل فوق، رژيم سياست تشويق و تهديد را در پيش گرفته بود تا از يك سو طلاب را از ترس اعزام به سربازي به پاي امتحانات بكشاند و از سوي ديگر با تشويق و تطميع عده اي باعث شود عموم حوزويان از اين امر استقبال كنند و بدين وسيله از درون، حوزه علميه را به سوي اهداف خود جلب نمايد.
ج ـ سردمداران رژيم اميد داشتند با استفاده از بعضي روحانيون همسو مثل شريعتمداري اين موضوع را به نحو مسالمت آميزي پيش برند و هيچ نيازي به جبر و برخورد تحريك آميز نداشته باشند و حتي با تغييراتي در طرح پيشنهادي خود خواستند حوزويات را فريب دهند و به مقصود خود نائل گردند.
د ـ با توجه به همه عوامل فوق، طراحان اين توطئه اميد داشتند تثبيت اين طرح مشمول مرور زمان شود و پس از مدتي كه عده اي از طلاب آمدند و در امتحانات شركت كردند، زشتي آن از بين برود و ديگر حوزويان نيز از اين موضوع استقبال كنند و در واقع گذشت زمان اين امر را در ميان حوزه و روحانيت تثبيت كند.
ه ـ كليه اسناد و پيگيري هاي اين طرح در ساواك منحله قم در پرونده اي تحت عنوان «آزمايش دروس طلاب» بايگاني شده است. اين امر از دو جهت تأمل برانگيز است:
1. حضور ساواك در اين ماجرا حضوري كليدي و اساسي بوده است و از اين جهت كليه اقدامات انجام شده هم دقيقا به مركز و طبعا به مسئولين بلند پايه رژيم پهلوي گزارش شده است و هم اسناد مربوطه با دقت طبقه بندي و بايگاني مي شد تا در پيگيري هاي بعدي سوابق امر مورد ملاحظه قرار گيرد.
2. عنواني كه براي پرونده انتخاب شده است (آزمايش دروس طلاب) مي فهماند كه طراحان آن برنامه خود نيز اين طرح را آزمايشي مي دانستند و هيچ اميدي به موفقت آن نداشتند! و تمامي احتمال موفقيت آن را به گذشت زمان و برخورد زعماي حوزه با آن منوط كرده بودند كه عاقبت پايداري مرجعيت وقت باعث شد حيله و توطئه آنان با شكست فاحشي روبه رو شود.
و مكروا و مكرالله و الله خير الماكرين، عاقبت نه تهديد طلاب كارساز شد، نه تطميع و تشويق معدود كساني كه مذبذب بودند ثمري بخشيد، نه از دست عناصر خودي و افراد وابسته گره اي برايشان باز شد، نه گذشت زمان باعث شد زعماي حوزه و طلاب و فضلاي متعهد آن به خواب غفلت فرو روند و بالاخره نه مرجعيت آگاه و روشن ضمير آن روز كوتاه آمد و عقب نشيني كرد وهمه اين موانع باعث شد كه رژيم از اين توطئه خود طرفي برنبندد و دست از پا درازتر از اين انديشه پليد فروگذاري نمايد و تا پيروزي انقلاب اسلامي ديگر هيچ گاه به فكر اجراي اين طرح مزورانه نيفتد.
منبع:فصلنامه تخصصي 15خرداد _ شماره 11