پنج سخن با الهام از خطبه شعبانیه پیامبر اکرم(ص) در بارہ ماہ رمضان
پنج سخن با الهام از خطبه شعبانیه پیامبر اکرم(ص) در بارہ ماہ رمضان
سخن اول: جایگاه ماه خدا
این ماه مایة آزمایش مسلمانان و آرامش اهل ایمان و محک حق و باطل است. ماه رمضان زمینهای مناسب برای زدودن کدورتها و غبارهای مادّی و نفسانی از وجود انسان و ماه خانه تکانی دلها و تصفیة قلوب است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «لَو یَعلَمُ العِبادُ ما فی رَمَضانَ لَتَمَنَّتْ أن یَکُونَ رَمَضانُ سَنَةً؛[2] اگر بندگان خدا میدانستند که در ماه رمضان (چه گنج پُربهایی است)، هر آیینه آرزو می کردند که ماه رمضان یک سال باشد.»
دعوتنامة خداوند برای مهمانی در این ماه بالاترین مدال افتخار برای یک انسان مسلمان است و اگر کسی نتواند به این دعوت آسمانی پاسخ دهد ، بیچاره ترین انسانها خواهد بود. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « فَانَّ الشَّقی مَن حُرِمَ غُفرانَ اللهِ فی هذا الشَّهرِ العَظیمِ؛[3] شقی کسی است که در این ماه بزرگ از مغفرت خداوندی محروم بماند.»
روزه داران راستین
با توجه به این نکته، روزه داران حقیقی باید در اعمال و رفتار خود مواظب باشند که مبادا روزههایشان مخدوش گردد. رسول خدا صلی الله علیه و آله تأکید می فرماید که « وَ احفَظُوا ألْسِنَتَکُم وَ غُضُّوا عَمّا لایَحِلُّ النَّظَرُ الیهِ أََََبصارَکُم وَ عَمّا لایَحِلُّ الأِسْتِماعُ إلیهِ أسْماعَکُم؛[4] زبانهایتان را نگه دارید و چشمهایتان را از غیر حلال فرو بندید و گوشهایتان را از سخنها و صداهای حرام حفظ کنید.»
بنابراین ، روزهدار باید جایگاه این ماه را کاملاً حفظ کند و بداند که در موقعیتی استثنایی قرار دارد و با تمام وجود در طاعت الهی باشد. علی علیه السلام فرمود: «کَم مِن صائمٍ لَیسَ لَهُ مِن صیامِهِ إِلاّ الجُوعُ وَ الظَّماءُ؛[5] بسا روزهداری که از روزة خود ، جز تحمل گرسنگی و تشنگی بهرهای نمیبرد.»
عطار نیشابوری این سخن مولا را در ابیاتی توضیح داده است:
ای دوست، ماه روزه رسید و تو خفتهای
آخر زخواب غفلت دیرینه سر بر آر
سالی دراز بودهای اندر هوای خویش
ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار
پنداشتی که چون نخوری ، روزه کامل است!
بسیار چیز هست جز این، شرط روزه دار
هر عضو را بدان که بتحقیق روزهایست
تا روزة تو روزه بود نزد کردگار
اول نگاه دار نظر، تا رخ چو گل
در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار
دیگر ببند گوش ، زهر ناشنیدنی
کز گفتگوی هرزَه، شود عقل تار و مار
دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست
از غیبت و دروغ فرو بند استوار
دیگر به وقت روزه گشادن مخور حرام
زیرا که خون خوری تو از آن بِه هزار بار
روزه ماه رمضان پارسایی و تقوا را به همراه می آورد، در صورتی که با شرائط خود انجام پذیرد و گرنه اگر فردی این شرائط را رعایت نکند ، ماه رمضان او با دیگر ایام هیچ گونه تفاوتی نخواهد داشت.
ماه رمضان ، نماد اقتدار و اخلاص و وحدت
همچنین ماه رمضان نمایشی عظیم از وحدت مسلمانان جهان است که در تمام کشورهای اسلامی هماهنگ و یکپارچه به اجرا گذاشته میشود.
ماه قرآن و وحی
آن حضرت ارزش تلاوت قرآن در این ماه را در فرازی از خطبة شعبانیه چنین تبیین فرمود: « وَ مَن تَلا فِیه آیَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ أَجرُ مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیرِهِ مِنَ الشُّهُورِ؛[8] هر کس در این ماه یک آیه از قرآن بخواند، پاداش کسی را دارد که در سایر ماهها قرآن را ختم کرده باشد.»
گذشته از نزول قرآن کریم در این ماه مبارک که خداوند فرمود: ]شَهرُ رَمَضانَ الَّذی أُنزِلَ فِیه القُرآن[،[9] سایر کتابهای آسمانی نیز در این ماه نازل شده است. صحف ابراهیم علیه السلام در اول ماه رمضان، تورات حضرت موسی علیه السلام در ششم ماه ، انجیل حضرت عیسی علیه السلام در دوازدهم ماه و زبور حضرت داود علیه لسلام در هیجدهم ماه رمضان نازل گردیده است.[10]
سخن دوم: دعا و نیایش در ماه رمضان
دعا یک نیاز روحی و اساسی در زندگی هر انسانی است . آن لحظهای که بشر خود را از همه جا درمانده، خسته و دل شکسته می بیند، چاره ای ندارد جز این که با مبدأ هستی و آفریدگار عالم لحظاتی راز و نیاز کند، دردهای پنهانیش را به زبان آورد و به آغوش پر مهر حضرت حق پناه برد و بگوید:
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل زتنهایی به جان آمد خدایا همدمی
ماه رمضان مناسبترین ایام دعاست. پیامبر صلی الله علیه و آله در فراز دیگری از خطبه شعبانیه فرمود: « وَ ارفَعُوا إلیه أیدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی أَوقاتِ صَلَواتِکُم فَأنَّها أفضَلُ السَّاعاتِ یَنظُرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فیها بِالرَّحمَةِ إلی عِبادِهِ یُجِیبُهُم إِذا ناجَوهُ وَ یُلَبِّیهِم إِذا نادَوهُ وَ یُعطِیهِم إِذا سَأََلُوهُ وَ یَستَجِیبُ لَهُم إِذا دَعَوهُ؛[12] در هنگام نمازهایتان، دستهای خود را به سوی خدا برای دعا بلند کنید؛ زیرا آن هنگام بهترین ساعتهاست که خداوند متعال با نظر رحمت به بندگانش می نگرد و اگر با او مناجات کنند، به آنها پاسخ می دهد و اگر او را ندا کنند ، ندای آنان را لبیک می گوید و اگر از او درخواست کنند، به آنها می بخشد و اگر او را بخوانند، دعوتشان را به اجابت می رساند.»
امام کاظم علیه السلام زمان افطار را موقعیتی مناسب برای دعا میداند و میفرماید: « دَعْوَةُ الصَّائِمِ یُسْتَجابُ عِنْدَ إِفْطارِهِ؛[13] دعای روزهدار درهنگام افطار پذیرفته است.»
در هر صورت دعا و نیایش دستآوردهای خوبی برای بندگان الهی به همراه دارد؛ اگر چه دعا در ظاهر مستجاب هم نشود. رفع نیازهای روحی، ارتباط با آفریدگار ، تقویت روح بندگی و تضرع، حفظ نعمتهای موجود، دفع ضررهای احتمالی، و جلب عنایت و رحمت خداوند متعال، بخشی از آثار دعاست.
استاد مطهری رحمه الله میفرماید: «قطع نظر از اجر و پاداشی که برای دعا هست و قطع نظر از اثر استجابتی که بر دعا مترتب است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگی کند و روح انسانی به اهتزاز درآید، یک روحانیت بسیار عالی دارد؛ مثل این است که انسان خود را غرق در نور می بیند. شرافت گوهر انسانیت را در آن وقت احساس میکند. آن وقت خوب درک میکند که در سایر اوقات که چیزهای کوچک او را به خود مشغول داشته بود و او را آزار میداد، چقدر پست و ساقط و اسفل بوده.
انسان وقتی که از غیر خدا چیزی میخواهد ، احساس مذلت میکند؛ ولی وقتی از خدا میخواهد، احساس عزّت. به همین جهت، دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم عنایت. اولیاء خدا هیچ چیزی را به اندازة دعا خوش نداشتند. همة خواهشها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان میگذاشتند و بیش از آن اندازه که به مطلوبهای خود اهمیت میدادند، به خود طلب و نیاز اهمیت میدادند.»[14]
بازگشت به فطرت
مراحل بازگشت
فرازهای مهمی از دعاها و اعمال ماه مبارک رمضان انباشته از عبارات اولیاء الله در مقام پوزش از درگاه الهی است؛ به ویژه شبهای قدر که اساساً مقدمه چینی برای توبه حقیقی است. امام سجاد علیه السلام در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی به روزه داران توبه کار چنین آموزش میدهد که در سحرهای ماه رمضان با تضرع و التماس بگویند: «أَنتَ إِلهی أَوسَعُ فَضلاً وَ أَعظَمُ حِلماً مِن أَن تُقایِسَنی بِفِعلی وَ خَطِیئَتی فََالعَفوَ العَفوَ العَفوَ؛[16] [خدایا !] تویی معبود من، فضل تو گسترده تر و حلم تو بزرگتر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی. پس [از تو طلب عفو و بخشش دارم!] مرا ببخش! مرا ببخش! مرا ببخش!»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در ادامه خطبه شعبانیه فرمود: «إِنَّ نُفُوسَکُم مَرهُونَةٌ بِاَعْمالِکُم فَفَکُّوها بِاستِغفارِکُم؛[17] [ای مردم!] شما همه در گرو کردارتان هستید، پس خود را با استغفار و آمرزش رها سازید!»
و نیز فرمود: « وَ ظُهُورُکُم ثَقیلةٌ مِن أَوزارِکُم فَخَفِّفُوا عَنها بِطُول سُجُودِکُم؛[18] پشتهای شما از بار گناهان سنگین است، پس با سجدههای طولانی خود از سنگینی آنها بکاهید.»
داستان توبه جوان خطاکار
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا مرا به یکی از گناهانت خبر نمیدهی؟ او گفت: یا رسول الله ! من هفت سال بود نبش قبر می کردم و بعد از بیرون آوردن مردهها کفن آنان را میربودم تا اینکه دختر جوانی از انصار مرد. من آن شب بعد از نبش قبر وی کفن او را دزدیدم و عریان رهایش کردم.
در آن حال، شیطان مرا وسوسه کرد و من به عمل شنیع زنا مرتکب شدم. هنگامی که گورستان را ترک میکردم ، آوازی از آن مرده شنیدم که تمام وجود مرا تحت تأثیر قرار داد و آن صدا این بود که ای جوان! وای بر تو از روز قیامت ، هنگامی که خداوند من و تو را احضار خواهد کرد. کفن مرا بردی و از قبر بیرون آوردی و مرا ناپاک رها کردی!
یا رسول الله ! من با این اعمال ننگین گمان نمی کنم که هرگز بوی بهشت را استشمام کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله بر او نهیب زد که از من دور شو ای فاسق ! میترسم به آتش تو بسوزم، چقدر به جهنم نزدیکی! حضرت رسول صلی الله علیه و آله این سخن را گفت و همواره با دست به او اشاره میکرد که از حضورش بیرون رود تا اینکه آن جوان از حضور پیامبر بیرون رفت.
جوان گنهکار توشه تهیه کرد و به یکی از کوههای مدینه رفته و دستهایش را به گردن بسته ، داد میزد و میگفت: پروردگارا! تو مرا میشناسی و گناهم را میدانی . خدایا! من پشیمان شدم و به نزد پیامبرت رفتم، اظهار توبه کردم، اما مرا از خود دور کرد و خوفم را زیاد کرد. از تو میخواهم به حق نامهای بزرگوارت که مرا ناامید نگردانی! چهل شبانه روز میگفت و میگریست تا اینکه خداوند متعال این آیه را نازل کرد: ]وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أو ظَلَمُوا أنفُسَهُم ذَکَرُوا اللهَ فَاستَغفَرُوا لِذُنُوبِهِم وَ مَن یَغفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ اللهُ[؛[19] [بندگان خوب خدا] آنهایی هستند که هرگاه کار ناشایستی انجام دهند یا به خودشان ستم کنند، خدا را یاد می کنند و برای بخشش گناهان استغفار میکنند و جز خدا چه کسی گناهان را میآمرزد؟»
پس از نزول آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه اصحاب به دنبال آن جوان پشیمان که همان بهلول نبّاش بود، آمد و پذیرش توبه اش را به وی ابلاغ کرد و وعدة بهشت به او داد و سپس به یارانش توصیه کرد: « گناهان خود را همانند این جوان جبران کنید!»[20]
سخن سوم: آداب زندگی روزه داران
الف . حُسن خلق
اهمیت این سخن زمانی روشن می شود که دقت کنیم انسان روزه دار گاهی در اثر تشنگی و گرسنگی طاقت خود را از دست می دهد و در نتیجه توان کمتری در مقابل ناهنجاریهای روحی و اجتماعی خواهد داشت؛ به ویژه آنکه در هوای گرم روزه بگیرد و در اثر شب زندهداری و سحرخیزی در شبهای ماه رمضان بیخوابی کشیده باشد. چنین فردی اگر عنان صبر را از دست بدهد، در مقابل کوچکترین ناملایمات عصبانی میشود و با دیگران برخورد ناشایستی خواهد داشت.
و این چنین رسول خدا صلی الله علیه و آله در تکمیل گفتار عزت بخش خویش میفرماید: « وَ مَن کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللهُ عَنهُ غَضَبَهُ یَومَ یَلقاهُ؛[22] و هر کس در این ماه، شر [و خشم] خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز ملاقاتش غضب خود را از وی بازخواهد داشت.»
در اینجا برای تکمیل سخن و اهمیت حسن خلق و بازداشتن خشم و غضب، داستانی را با هم میخوانیم:
شیخ عباس قمی مینویسد: روزی علاّمه بزرگوار حاج شیخ جعفر کاشف الغطاء در اصفهان پیش از نماز جماعت مَبلغی را بین فقراء تقسیم کرد و پس از اتمام آن به نماز ایستاد. یکی از سادات فقیر خبردار شد و بین دو نماز به محضر شیخ رسید و گفت: سهم مرا از مال جدّم به من باز ده. کاشف الغطاء فرمود: دیر آمدی و اکنون چیزی نمانده که به تو بدهم. سیّد خشمگین شد و به محاسن مبارک شیخ آب دهان افکند. علاّمه کاشف الغطاء از محراب برخاست و دامن خود را مقابل نمازگزاران گرفت و در میان صفوف جماعت گردش کرد و فرمود: هر کس ریش شیخ را دوست دارد، به سید کمک کند. مردمِ حاضر با دیدن این صحنه دامن شیخ را پر از پول کردند. شیخ همة آنها را به سیّد داد و پس از آن به نماز عصر ایستاد.
محدث نوری نیز در مورد این شخصیت والا مقام نوشته است: او با خود حدیث نفس میکرد و به خود می گفت: تو جُعَیفر بودی، پس جعفر شدی، پس شیخ جعفر گشتی، آن گاه شیخ عراق شدی و در نهایت ، رئیس مسلمانان گشتی؛ یعنی فراموش مکن اوائل خود را.[23]
ب . احسان و افطار
ج. رسیدگی به نیازمندان
امّا هرگز در اندیشه یاری به ضعفاء و مستمندان نباشد، روزه و دعا و اعمال او چه ارزشی خواهد داشت! به همین جهت ، پیامبر دور اندیش جهان اسلام صلی الله علیه و آله ماه رمضان را زمانی مناسب برای فقر زدایی ، رفع کمبودها و رسیدگی به فقراء مسلمین میداند و در خطبه شعبانیه میفرماید: «تَصَدَّقُوا عَلی فُقرائِکُم وَ مَساکِینِکُم؛[26] بر فقیران و ضعیفان خود احسان و تصدق کنید.»
د. احترام به بزرگان و تکریم کودکان
از آموزههای با برکت فرهنگ اسلامی تعظیم بزرگسالان و افراد مسّن جامعه است. از منظر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ بر خلاف جوامع غربی که سالمندان را عضوی زائد و سربار جامعه میدانند ـ بزرگترها و سالمندان ، سرمایههای ارزشمندی محسوب میشوند که علاوه بر انتقال میراث و تجربه نسل گذشته به نسل آینده ، خود سمبل عمری زحمت و تلاش و فداکاری هستند. هم چنین مهرورزی به اطفال و بذل عاطفه و محبت به کودکان آثار گران قدری در تربیت نسل جدید دارد که در مباحث تربیتی مفصل به آن پرداخته میشود.[28]
هـ . صله رحم و دیدار با خویشاوندان
به همین جهت ، رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه شعبانیه میفرماید: «هر کس در ماه رمضان صله رحم کند، خداوند متعال رحمت خود را در روز قیامت شامل او خواهد کرد و هر کس قطع رحم کند، خداوند متعال رحمت خود را از او قطع خواهد کرد.»
و. یتیم نوازی و ضعیف پروری
و فرمود: « وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذا الشَّهرِ عَمَّا مَلَکَت یَمِینُهُ خَفَّفَ اللهُ عَلَیهِ حِسابَهُ؛[30] هر کس از شما در این ماه بر زیر دستانش آسان بگیرد، خداوند متعال نیز در حساب رسی بر او آسان خواهد گرفت.»
سخن چهارم: نشانهای از قیامت
مناسب است در این گفتار به مناسبت این کلام نبوی تصویری از برخی از مراحل مختلف جهانِ پس از مرگ داشته باشیم و ماه رمضان را زمینهای مناسب برای تدارک زاد و توشة سفر مرگ قرار دهیم.
معاد، روز حساب رسی
و در سورة کهف نیز به تجسّم اعمال و داوری عادلانه پروردگار پرداخته و میفرماید: ]وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لایَظلِم رَبُّکَ أَحَداً[؛[33] «مردم [درروز قیامت] تمام اعمال خود را [در برابرشان] حاضر میبینند و خداوند به هیچ کس ستم نمیکند.»
مشابه این سخن که در روز رستاخیز دقیقترین و عادلانهترین ترازوی عدالت نهاده خواهد شد و به اعمال خوب و بد افراد رسیدگی میشود، در سورة زلزال آمده که ]فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرَّاً یَرَهُ[؛[34] «هر کس ذرّهای کار نیک یا بد انجام دهد، آن را در روز قیامت خواهد دید.»
بنابراین ، روز قیامت روز شگفت انگیزی است . روز حساب و مکافات است و ماه رمضان یاد آور روز قیامت است. مردم در این ماه گرسنگی و تشنگی را تحمل میکنند تا روز قیامت را به یاد آرند که چگونه از هول حساب و وحشت آن روز سخت، گرما و سرما و گرسنگی و تشنگی را از یاد خواهند برد.
خوشحالی روزه داران
رسول خدا صلی الله علیه و آله در گفتاری بشارت آمیز میفرماید: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خدا، هر کس در ماه من روزه بگیرد، من روز قیامت او را شفیع خواهم بود و هر کس ماه خدا را روز بگیرد، خداوند متعال در وحشت قبر با او مأنوس خواهد بود. او از قبر خود در روز قیامت با چهرهای درخشان محشور میشود و نامة اعمالش را به دست راست میگیرد و در درگاه الهی حضور مییابد. خداوند به او میفرماید: ای بندة من! از حقوق خودم که ترک کرده بودی، گذشتم و اما حقوق آفریدگانم که در مورد آنان قصور کردهای، من جبران میکنم و آنان را راضی میکنم.»[36]
صحنههایی از روز قیامت
]یَوْمَ تَرَی المُؤْمِنینَ وَ المُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أیْدِیهِمْ وَ بِاَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظِیمُ[؛[38] «در آن روز مردان و زنان با ایمان را مشاهده میکنی که نورشان در جلو و سمت راستشان به سرعت حرکت میکند [ و به آنها گفته میشود:] بشارت باد بر شما امروز به باغهایی [ از بهشت] که نهرها زیر درختانشان جاری است. شما برای همیشه در آن باغها خواهید ماند و این همان رستگاری بزرگ است.»
پارسایان ـ در آن روزی که همه از دهشت و ترس آن در هول به سر میبرند ـ مهمانان خداوند میباشند و در سایة رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ ]یَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِینَ إِلی الرَّحْمَنِ وَفْداً[؛[39] «در آن روز پرهیزگاران را دسته جمعی برای پذیرایی بر سر سفرة رحمت الهی محشور میکنیم.»
وضعیت اهل معصیت
سخن پنجم: پیوند با اهل بیت علیهم السلام
زراره پرسید: کدام یک از این پنج پایه برتر است؟ فرمود: « اَلْوَلایَةُ أَفضَلُ لِأنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیهِنَّ؛[41] ولایت اهل بیت علیهم السلام افضل است؛ زیرا ولایت کلید بقیه اعمال و برنامههای اسلام است و با راهنمایی ولّی [راستین] بقیه موارد به جای آورده میشود.»
معرفت ائمه اطهار علیهم السلام و پیوند اعمال عبادی و معنوی ماه رمضان با این کانون فضیلت و کمالات از ضروریترین وظائف روزهداران عارف میباشد. در این راستا، در گفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله، دعاها و اذکار این ماه نکات مهمی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
صلوات فرستادن:
صلوات از مهمترین و شاخصترین نشانههای پیوند با اهل بیت علیهم السلام است. مؤمنین روزهدار با ندای صلوات، ارادت قلبی خود را به اهل بیت اظهار میدارند و از دشمنانشان اعلام برائت میکنند.
تثبیت امامت علی علیه السلام:
رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از این گفتگو به مقام ارزشمند علی علیه السلام پرداخته و فرمود: «یا علیُّ! مَنْ قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی وَ مَن اَبْغَضَکَ فَقَدْ أبْغَضَنی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنی لّأنَّکَ مِنِّی کَنَفْسی رُوحُکَ مِنْ رُوحی وَ طِینَتُکَ مِن طِینتَی إِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی خَلَقَنی وَ إیّاکَ وَ اصْطَفانی وَ إیّاکَ وَ اخْتارَنی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتارَکَ لِلْإِمامَةِ فَمَنْ اَنْکَرَ إمامَتَکَ فَقَدْ اَنْکَرَ نُبُوَّتی یا عَلِیُّ اَنْتَ وَصِیِّی وَ اَبُو وُلدی وَ زَوجُ إبنَتی وَ خَلِیفَتی عَلی أُمَّتی فی حَیاتی وَ بَعْدَ مَوْتی اَمْرُکَ اَمْری وَ نَهْیُکَ نَهیی اُقسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنی خَیْرَ البَرِیَّةِ اِنَّکَ لَحُجَّةُ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ اَمِینِهِ عَلی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلی عِبادِهِ؛[43] ای علی! هر کس تو را بکشد، مرا کشته و هر که تو را خشمگین سازد، مرا به خشم آورده و هر که تو را دشنام دهد، مرا دشنام داده است؛ زیرا تو نسبت به من مثل خودم هستی، روحت از روح من و وجودت از وجود من است. همانا که خداوند هر دوی ما را آفرید و هر دوی ما را برگزید و مرا به نبوت و تو را به امامت برگزید. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا انکار کرده است. یا علی! تو وصی من و پدر فرزندانم و همسر دخترم و جانشین من در امتم درحال حیات و بعد از رحلت من هستی. امر و نهی تو امر و نهی من است. سوگند به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد و مرا بهترین مخلوقاتش قرار داد! تو حجت خدا بر مردم، امانتدار اسرار الهی و خلیفة خدا بر بندگانش میباشی!»
محبت اهل بیت علیهم السلام مکمل عبادات
در اعمال شبهای قدر بعد از آنکه خداوند متعال را به خودش و اسماء و حُسنایش قسم میدهیم، اهل بیت را وسیله قرار داده، خداوند متعال را به تک تک معصومین علیهم السلام سوگند میدهیم و آن گرامیان را شفیع خود میآوریم و البته اگر معرفت ما نسبت به مقام شامخ آن بزرگواران فراتر از شناخت ظاهری باشد، نورانیت و روحانیت بیشتری احساس خواهیم کرد؛ چرا که آن بزرگواران جایگاهی بس بالاتر از معرفت ما دارند.
در زیارت جامعه میخوانیم: «مَنْ اَتاکُمْ نَجا وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ هَلَکَ؛[45] هر کس به شما رو آورد، اهل نجات است و هر کس رو برگرداند، هلاک خواهد شد.» و نیز میخوانیم: «کَلامُکُمْ نُورٌ وَ أمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوی وَ فِعْلُکُمُ الخَیْرُ وَ عادَتُکُمُ الْإِحْسانُ؛[46] گفتار شما نور و امر شما رشد و ترقی و سفارش شما تقوا و کارهایتان نیک و شیوة شما احسان است.»
رمضان و انتظار فرج
و در فراز آخر همین دعا، از وضعیت موجود (نابرابری، ناعدالتی و زندگی رقت بار ستم کشیدگان و تسلط ستمگران و دشمنان و حاکمان بیدرد و بروز فتنهها) به درگاه ربوبی شکوه کرده، از غیبت طولانی ولی امر و صاحب عصرمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ناله میکنیم: «اَللّهُمَّ إنَّا نَشْکُو إلیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلواتُکَ عَلَِیهِ و آلِهِ وَ غَیبَةَ وَلِیِّنا وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وَ شِدَّةَ الفِتَنِ بِنا وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ؛[48]
خدایا! ما به تو شکایت میکنیم از نبودن پیامبرمان - که درود تو بر او و خاندانش باد – و از غیبت ولی امرمان و بسیاری دشمنان و قلّت تعداد شیعیان و سختی فتنهها بر ما و پشت کردن زمانه بر علیه ما. پس بر محمد و آلش درود فرست!»
با توجه به این دعاها و مضامین آن و مقام ارجمند اهل بیت علیهم السلام انسان روزهدار شایسته است که اعمال نیک و عبادات خود را در ماه مبارک رمضان با اهل بیت علیهم السلام پیوند دهد و با تحکیم روابط خود با آن گرامیان، با افتخار و سربلندی از ماه مبارک رمضان بیرون رود.
پينوشتها:
[1]. الامالی، صدوق، ص 93.
[2]. فضائل الاشهر الثلاثة، ص 140.
[3]. بحارالانوار، ج 93، ص 356، ح 25.
[4] . همان.
[5] . نهج البلاغه، حکمت 145.
[6] . بقره/ 183.
[7] . بحار الانوار ، ج 89، ص 213، ح 9.
[8] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 313، ح 13494.
[9] . بقره/ 185.
[10] . وسائل الشیعه، احکام شهر رمضان، باب 18.
[11] . فرقان/ 77.
[12] . الامالی، صدوق، ص 93.
[13] . الدعوات، قطب راوندی، ص 26.
[14] . بیست گفتار، مرتضی مطهری، ص 226.
[15] . الامالی ، صدوق، ص 93.
[16] . بحار الانوار، ج 95، ص 85 .
[17] . الامالی ، صدوق، ص 93.
[18] . همان.
[19] . آل عمران/ 135.
[20] . الامالی، صدوق، ص 42، با تلخیص.
[21] . همان، ص 93.
[22] . همان.
[23] . منازل الآخرة ، ص 88.
[24] . الامالی، صدوق، ص 93.
[25] . بحارالانوار، ج 95، ص 120، ح 4.
[26]. الامالی، صدوق، ص 93.
[27]. همان.
[28]. به کتاب «تربیت در سیرة امام مجتبی علیه السلام» مراجعه شود.
[29] . الامالی، صدوق، ص 93.
[30] . همان.
[31] . همان.
[32] . آل عمران/ 30.
[33] . کهف/ 49.
[34] . زلزال/ 7 و 8 .
[35] . فضائل الاشهر الثلاثة، ص 120.
[36] . همان، ص 125.
[37] . عبس/ 38، 39.
[38] . حدید/ 12.
[39] . مریم/ 85.
[40] . قیامت/ 24 و 25.
[41] . الکافی، ج 2، ص 18، ح 5.
[42] . الامالی، صدوق، ص 93.
[43] . الامالی، صدوق، ص 95.
[44]. بحارالانوار، ج 95، ص 61.
[45]. البلد الامین، کفعمی، ص 300.
[46]. همان، ص 302.
[47] . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 51.
[48] . همان، ص 60.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}