سفر و آداب سفر زیارتی


 





 

تعريف آداب
 

از امير مؤمنان على (ع) نقل شده كه فرمودند: «الآداب حلل مجدّدة» بهترين زيور براى انسان ادب است،
نيز فرمود: «الآداب تلقيح الأفهام و نتائج الأذهان» ادب باعث رشد فهم و ثمر دادن ذهن است.
حفظ حد و اندازه هر چيزى و تجاوز ننمودن از آن را ادب آن چيز گويند.
مثلا زبان انسان بايد چيزى را كه باعث خوارى و ذلت انسان است نگويد بنا بر اين اگر كسى فحش و ناسزا مى‏گويد چون زبان او حدّ و مرز خود را رعايت نكرده از ادب زبان خارج شده و مى‏توان او را بى‏ادب ناميد. اما او بى‏اخلاق يا بد اخلاق نيست. زبيدى گويد: «حقيقت ادب همان دعا است. سپس گويد استادم از اساتيد خود نقل كرده كه ادب ملكه‏اى است كه صاحب خود را از آنچه ناپسند بوده و باعث خوارى مى‏گردد باز مى‏دارد، فيومى نيز در «المصباح المنير» گويد:
«ادب تمرين دادن نفس به ارزشهاى اخلاقى است. » و ابو زيد انصارى گفته است:
هر ورزش پسنديده كه انسان را داراى فضيلتى نمايد ادب ناميده مى‏شود، و كتاب تهذيب نيز شبيه آن را گفته است. و در كتاب التوشيح آمده است كه:
ادب بكارگيرى سخن يا عمل پسنديده است. و نيز بدست آوردن هر چه نيكو شمرده مى‏شود و نيز تعظيم نسبت به افراد برتر، و نرمى نسبت به افراد پايين را ادب گويند. و خفاجى در كتاب عنايه از شرح ادب الكاتب جواليقى نقل كرده است كه از نظر لغت، اخلاق پسنديده و انجام دادن خوبيها را ادب نامند. و در ميان مسلمانان اصطلاح جديد پديد آمده كه به علوم عربى نيز ادب گفته مى‏شود».[1]
حال با توجه به آنچه که از آداب تعریف شد میتوان گفت برای خط دهی و اصلاح رفتارهای یک زائر مسلمان، در سفر زیارتی، آدابی در دین مبین اسلام ذکر شده است که در صورت رعایت آنها رفتار یک زائر به رفتاری پسندیده و خوب تغییر می یابد و باعث می شود که در این سفر، به اهدافی که در پی آنست به نحو احسن برسد.

آداب سفرزیارتی
 

سفر، موجب تكامل و تعالي انسان و بيانگر عروج اوست به خصوص که اگر این سفر، سفر زیارتی باشد؛ سرشت آدميتوجيه كننده سير وسفر وسياحت و گردشگري است. با سيري در تاريخ و مروري بر احوالبزرگان علم واخلاق ، به اين نكته پي مي بريم كه سفر برای خود آدابی دارد که به سه قسم آداب پیش از سفر،آداب حین سفر وآداب پس از سفر تقسیم می شود که به ذکر آنها می پردازیم:

آداب پيش از سفر
 

نیت[2]:
 

اولين ادبي كه زائر بايد به آن در زيارت خويش توجه داشته باشد «نيت» است.
نيت: قصد زيارت كردن؛ اين كه قصد كني زائر شوي و بر يافته خويش عهد بندي. نيت تو بايد نيت زيارت ولي خدا باشد نه ديدن حريم حرم. مانند نيت نماز كه قصدت نزديكي به خداست براي زيارت نيز بايد قصدت نزديكي به خدا از طريق توسل به ولي خدا باشد و اين اولين پله از نردبان قرب الهي‌ست.. وقتي قصد زيارت مي‌كني بايد آن را با ديگر مقاصد دنيايي آلوده نسازي و منظور تو تنها تجديد عهد با ولي خدا و اجابت دعوت وي و طلب شفاعت از آنان باشد نه چيز ديگري، هنگامي كه مي‌گويي: «اني قصدتك» من قصد تو را كردم، يعني از هر آن چه غير توست دل بريدم و به سوي تو پناه آوردم؛ زيرا هر كه با شماست، با خداست. شما شفيعان سراي جاويديد و واسطه رحمت خداوند، هر كه به شما معتصم شود و از شما پيروي كند بهشت جايگاه ابدي اوست.» وقتي بداني قصدت از زيارت چيست، پاي در كدامين خاك مي‌گذاري، پاي بوس خاكي مي‌شوي كه روزانه صدها هزار فرشته خاك بوسش مي‌شوند كم كم حجاب‌ها از جلوي چشمانت كنار مي‌روند. با چشم سر نمي‌شود ديد، بايد چشم دل را گشود و خود را در ساحت حريمش پيدا كرد آن وقت مي‌شود قصد زيارت نمود.
«نبيند چشم نابينا خصوص اسرار پنهاني»
اين حس ذره ذره به تو حيا مي‌دهد حيايي كه پيش زمينه ترك گناه است. نيت دل كندن از غير و پيوستن به يار، آن جاست كه مصداق اين بيت شعر مي‌شوي «ما سميعيم و بصيريم و هشيم، با شما نامحرمان ما خامشيم»

تدارك ره توشه كافي[3]:
 

دومين ادب اين كه ره توشه كافي براي سفر تدارك ديده باشي، حضرت رسول در اين باره مي‌فرمايند: «از شرف آدميست كه توشه خود را نيكو گرداند» و امام صادق(ع) نيز متذكر مي‌شوند: چون به سفر رويد سفره با خود برداريد و طعام‌هاي نفيس در آن قرار دهيد.

حلال بودن خرجي سفر[4]:
 

سومين؛ در حلال بودن خرجي سفر دقت كني و از آلودگي آن به مال حرام به شدت احتراز نمايي. لقمه‌اي كه قرار است بر تو قوت بخشد بايد طيب و طاهر باشد و اگر غير آن در بطن تو باشد لذت چشيدن طعم شيرين زيارت را از تو مي‌گيرد پس در آنچه زاد و توشه خود مي‌كني مطمئن باش كه قصد زيارت فقط سبك معرفت است كه رسيدن به آن با لقمه غير دست نيافتني ست.

آگاه‌سازي بستگان از سفر[5]:
 

چهارمين؛ بستگان، نزديكان و دوستان ديني خود را از سفر خويش آگاه‌سازي و با آنها وداع كني، در حديثي از امام صادق(ع) كه از سيره جدشان حضرت رسول(ص) ذكر مي‌كنند اهميت وداع را مي‌توان احساس كرد. ايشان مي‌فرمايند: وقتي حضرت رسول(ص) با مؤمني وداع مي‌كردند مي‌فرمودند: خداوند شما را رحمت كند و پرهيزگاري را توشه شما داند و شما را به سوي هر خيري متوجه گرداند و جميع حاجات شما را برآورد و دين و دنياي شما را سالم دارد، شما را به راحت برگرداند به سوي جمعي كه ايشان به سلامت باشند.

غسل طهارت[6]:
 

پنجمين؛ غسل طهارت جسم كه متن دعاي آن در كتب ديني ذكر شده است كه ما در اين جا به برگرفته‌اي از معني آن اشاره مي‌كنيم. به نام خدا و به مدد خدا، هيچ نيرو و قدرتي جز به مدد الهي وجود ندارد، بر آئين رسول خدا و سخنگويان راستگوي خدا كه درود خدا بر تمامي آنها باد. خدايا به وسيله اين غسل دلم را پاك و سينه‌ام را گشاده ساز و قلبم را نوراني كن. خدايا اين غسل را مايه نورانيت و پاكي و محفوظ ماندن و سبب شفاي من از هر درد و بيماري و آفت و بدي‌اي كه از آن هراس دارم و مي‌پرهيزم قرار بده و قلب و اعضا و استخوان‌ها و خون و مو و پوست و مغز و اعصابم و آنچه زمين از من مي‌كاهد را به وسيله اين غسل پاك گردان. خدايا در روز نيازمندي و تهي‌دستي و بي‌چيزي‌ام در پيشگاه تو اين غسل را شاهدي به سود من قرار ده اي پروردگار جهانيان كه همانا تو بر هر چيز توانايي.
اللهم طهر قلبي و اشرح لي صدري و أجر علي لساني مدحتك و الثناء عليك. اللهم اجعله لي طهوراً و شفاء و نوراً انك علي كل شيء قدير . اللهم اجعله لي نورا و طهورا و حرزاً و كافياً من كل داء و سقم و من كل آفه و عاهه و طهر به قلبي و جوارحي و عظامي و لحمي و دمي و شعري و بشري و مخي و عصبي و ما اقلت الارض مني و اجعله لي شاهداً يوم القيامه يوم حاجتي و فقري و فاقتي.
طهارتي ديگر كه براي نايل ماندن به ديدار امام لازم است طهارت ذهني است. فكر نيز مانند جسم احتياج به طهارت دارد. در روايات آمده است كه مي‌دانيد چه چيز ذهن شما را آلوده مي‌كند؟ پاسخ روشن است! سوء‌ظن به امام معصوم(ع). من و تو وقتي مي‌خواهيم به زيارت بياييم مي‌گوئيم با اين همه گناه امام مرا مي‌پذيرد؟ اين نوع گفتار سوء ظني است به امام معصوم(ع). آري اگر به خودمان نگاه كنيم كه ذره‌اي گذشت در وجودمان نيست پندارمان درست است اما امام خداي كرم است روي زمين، او مانند مونسي دلسوز، پدري مهربان و برادري همدل است. و اين نص صريح قرآن است كه خداوند خطاب به گناهكاران مي‌فرمايد: اگر همه گناهان را كردي و از بخشش نااميد هستي از رحمت من (خدا) نااميد مشو چرا كه گناه همه توبه‌كنندگان را مي‌بخشم.

همراه داشتن انگشتر عقيق[7]:
 

ششمين؛ انگشتر عقيق با نگين زرد رنگ كه نقش روي آن «ماشاء الله لاقوه الا بالله استغفرالله»: هر چه خدا بخواهد است. نيرويي جز به مدد الهي وجود ندارد از او طلب مغفرت مي‌كنم، و نقش روي ديگر آن محمد و علي باشد به دست كني و اگر انگشتر فيروزه بود بهتر است نگيني داشته باشد كه يك روي آن «الله الملك» خدا فرمانرواست، و روي ديگر آن «الملك لله الواحد القهار» فرمانروايي تنها از آن خداي يكتا و قهار است، نقش شده باشد.

همراه داشتن تربت امام حسين(ع)[8]:
 

هفتمين؛ مقداري تربت امام حسين(ع) را با خود برداري، به راستي اگر نبود اين خاك هيچ تربتي ديگر نبود كه شفيع شود بين تو و خدا كه به واسطه اين خاك كه همراه خويش ساخته‌اي نظري حسيني به دلت بيندازد و سببي شود براي نجات و قبولي زيارتت. منقول است هنگام برداشتن آن اين دعا را بخواني: «خدايا اين خاك قبر امام حسين(ع) است كه ولي تو و فرزند ولي تو هست آن را بر گرفتم تا از آنچه مي‌ترسم و نمي‌ترسم پناهم باشد و همچنين روايت است هنگامي كه حضرت صادق(ع) به عراق آمدند گروهي نزد وي جمع شدند و پرسيدند كه مي‌دانيم تربت امام حسين(ع) شفاي هر ذرداست. آيا باعث ايمني از هر خوف و بيم نيز مي‌شود؟ ايشان فرمودند: هر گاه كسى خواهد كه او را از هر بيمى امان بخشد بايد تسبيحى كه از تربت آن حضرت ساخته باشند در دست بگيرد و سه مرتبه اين دعا را بخواند أَصْبَحْتُ [أَمْسَيْتُ‏] اللَّهُمَّ مُعْتَصِما بِذِمَامِكَ وَ جِوَارِكَ الْمَنِيعِ الَّذِي لا يُطَاوَلُ وَ لا يُحَاوَلُ مِنْ شَرِّ كُلِّ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ مَا خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِكَ الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ [فِي جُنَّةٍ] مِنْ كُلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَةٍ حَصِينَةٍ وَ هِيَ وِلاءُ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ [مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏] مُحْتَجِزا [مُحْتَجِبا] مِنْ كُلِّ قَاصِدٍ لِي إِلَى أَذِيَّةٍ بِجِدَارٍ حَصِينٍ الْإِخْلاصِ فِي الاعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ التَّمَسُّكِ بِحَبْلِهِمْ جَمِيعا مُوقِنا أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ مِنْهُمْ وَ فِيهِمْ وَ بِهِمْ أُوَالِي مَنْ وَالَوْا وَ أُعَادِي مَنْ عَادَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعِذْنِي اللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَا أَتَّقِيهِ يَا عَظِيمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِيَ عَنِّي بِبَدِيعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّا جَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ پس تسبيح را ببوسد و بر هر دو چشم بمالد و بگويد اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ الْمُبَارَكَةِ وَ بِحَقِّ صَاحِبِهَا وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ بِحَقِّ أَبِيهِ وَ بِحَقِّ أُمِّهِ وَ بِحَقِّ أَخِيهِ وَ بِحَقِّ وُلْدِهِ الطَّاهِرِينَ اجْعَلْهَا شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمَانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَ حِفْظا مِنْ كُلِّ سُوءٍ پس تسبيح را بر جبين خود بگذارد پس اگر در صبح چنين كند در امان خدا باشد تا شام و اگر در شام چنين كند در امان خدا باشد تا صبح.

قرائت قرآن[9]:
 

هشتمين ادب؛ سوره‌هاي حمد، فلق و ناس، آيه الكرسي و قدر و آخر سوره آل عمران را بخواني.

قرائت دو ركعت نماز[10]:
 

نهمين گام براي وصول به ساحت امام(ع) اين است كه اعضاي خانواده خود را به گرد خويش جمع كني و دو ركعت نماز بخواني و از خدا طلب خير كني و سوره آيه الكرسي را بخواني و بعد از حمد و ثناي پروردگار اعضاي خانواده خويش را به خدا بسپاري به يمن تلاوت اين سوره، امام محمدباقر(ع) نيز هرگاه عزم سفر مي‌كردند خانواده خود را در حجره‌اي جمع مي‌نمودند و اين دعا را مي‌خواندند: اللهم اني استودعك الفداة نفسي و مالي و اهلي و ولدي الشاهد منا و الغائب. اللهم احفظنا و احفظ علينا. اللهم اجعلنا في جوارك. اللهم لا تسلبنا نعمتك و لا تغيير ما بنا من عافيتك و فضلك.

خداحافظي[11]:
 

دهمين ادب از آداب پيش از سفر اين است كه با خانواده خود خداحافظي كني و بر در خانه بايستي و تسبيحات حضرت زهرا(س) را بگويي و هر يك از سوره‌هاي حمد و آيه الكرسي را بر 3 جانب خود يعني سمت راست و چپ و پيش رو بخواني و خواندن دعايي كه شرح آن در كتاب حليه المتقين علامه محمدباقر مجلسي آمده است و به جهت اكمال آن وارد شده است. «اللهم احفظني و احفظ ما معي و سلمني و سلم ما معي و بلفني و بلغ ما معي ببلاغك الحسن الجميل.»

زمزمه سوره توحيد[12]:
 

يازدهمين؛ يازده مرتبه سوره توحيد را زمزمه كني و همچنين سوره‌هاي قدر و آيه الكرسي و فلق و ناس را و سپس عطر تلاوت اين سوره‌ها را با لمس بدن خود تا هميشه ماندگار كني در اعضا و جوارحت.

خواندن دعا[13]:
 

دوازدهمين؛ دعايي بخواني جهت در امان ماندن در سفر در اين باره حكايت زير خواندني است در حديثي معتبر منقول است دو نفر به خدمت حضرت رسول(ص) رسيدند و به ايشان گفتند: ما مي‌خواهيم براي تجارت به شام برويم حرزي به ما ياد بده تا در راه بخوانيم. فرمود كه چون در منزلي فرود آييد و نماز خفتن بكنيد، بعد از نماز پهلو را به رختخواب بگذاريد و تسبيح حضرت فاطمه عليها السلام را بخوانيد و پس از آن آيه الكرسي را بخوانيد چون چنين كنيد تا صبح محفوظ مي‌مانيد. وقتي آنها روانه شدند جمعي از دزدان در پي آنها رفتند. اعمالي كه حضرت رسول(ص) تعليم فرموده بودند انجام دادند شب هنگام دزدان غلام خود را فرستادند تا از آنها خبر بگيرد، چون به نزد آنان رسيد دو ديوار را ديد و خبري از آن دو تن نبود. وقتي به دزدان گفتند آنها نيز آن مسير را طي نمودند و همان ديدند كه غلام ديده بود.
سپيده صبح كه سر زد دزدان نزد آن دو تن آمدند و پرسيدند كه شما ديشب در كجا به سر برديد؟ گفتند: در همين مكان. گفتند: ما آمديم به تفحص شما و به غير از دو ديوار چيز ديگري نديديم راز اين واقعه چيست؟ و تجار تعليم حضرت رسول(ص) را به آنها گفتند. دزدان در حالي كه انگشت حيرت به لب داشتند گفتند: برويد كه دزدي به شما دست نخواهد يافت.

خواندن دعا پیامبر[14]:
 

سيزدهمين ادب خواندن اين دعا هنگام ترك منزل است كه از حضرت رسول(ص) منقول است كه هيچ خليفه‌اي آدمي در اهلش نمي‌گذارد بهتر از آن كه در وقت بيرون رفتن دو ركعت نماز بخواند و سپس بگويد: اللهم اني استودعك نفسي و اهلي و مالي و ذريتي و دنياي و آخرتي و امانتي و خاتمة عملي.

صدقه دادن[15]:
 

چهاردهمين گام از آداب پيش از سفر دادن مقداري صدقه است، صدقه‌اي كه در عين ناچيزي هفتاد نوع بلا را از انسان دفع مي‌كند.

تسبیحات حضرت زهرا(س)[16]:
 

پانزدهمين و آخرين گام از آداب پيش از سفر اين است كه در هنگام سوار شدن به وسيله‌اي كه قرار است ركاب تو باشد براي رسيدن به عرش الهي اين آيه را تلاوت كني و پس از آن به ياد هفت آسمان عاشقي، هفت كهكشان دلدادگي به حضرت زهرا(س) تسبيحات خاصه ايشان كه تعليم پدر بزرگوارشان به وي بود را در وقت اضطرارشان زمزمه كني. «سبحان الذي سخرلنا هذا و ما كنا له مقرنين و انا الي ربنا لمنقلبون» : پاك و منزه است كسي كه اين (مركب، وسيله سفر را) مسخر ما كرد و ما خود بر آن توانا نبوديم و همانا ما به سوي پروردگارمان باز مي‌گرديم.

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] - الآداب الدينية للخزانة المعينية با ترجمه عابدى ص199
[2] - عبد العلى محمدى شاهرودى‏، آداب سفر در فرهنگ نيايش،1 چاپ اول‏،جلدی، نشر آفاق‏ تهران، 1381ش،‏ ص75
[3]- محمد باقر كمره‏اى، آداب و سنن (ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار)، چاپ اول، 1جلدی، نشراسلاميه تهران، 1365ش ص175
[4]- آداب سفر در فرهنگ نيايش ، ص140
[5] - آداب و سنن (ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار)، ص178
-[6] آداب سفر در فرهنگ نيايش ، ص83
[7] - آداب سفر در فرهنگ نيايش ، ص119
[8] -همان، ص65
[9] - آداب و سنن (ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار)، ص145
[10] - آداب سفر در فرهنگ نيايش ، ص64
[11] - آداب و سنن (ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار)، ص178
[12] -همان، ص145
[13] - همان، ص145
[14] - آداب و سنن (ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار)، ص145
-[15] آداب سفر در فرهنگ نيايش ، ص64
[16] -همان، ص239


ارسال توسط کاربر محترم سایت : rasool110