13 روش تنها نماندن در سالمندي


 





 
يكي از تجارب رنج آور در دوران سالمندي احساس تنهايي است. اگرچه در ادبيات مي خوانيم:
دلاخو كن به تنهايي، كه از تن ها بلاخيزد
سعادت آن كسي دارد كه از تن ها بپرهيزد
ممكن است، فردي با وجود بودن در كنار اعضاي خانواده در مواقعي به تنهايي نياز پيدا كند، اما چنين نيازي تنها در بعضي مواقع پسنديده است زيرا زماني كه فرد مي تواند با قرار گرفتن در جمع لحظات خوشي را بگذراند، ولي در خلوت و انزوا به سر بردن را مي پسندد دچار انزواطلبي و در نهايت افسردگي مي شود.
از اين رو در علوم مختلف جمع گرايي به افراد توصيه مي شود. در اين ميان دين اسلام نيز از اين قاعده مستثني نبوده و در بسياري موارد بر فعاليت ها و عبادت هاي جمعي تاكيد دارد. علم فلسفه نيز انسان را ذاتاً اجتماعي مي داند، وي را نيازمند مونس و همدم معرفي مي كند و معتقد است انسان به تنهايي نمي تواند نيازهايش را برطرف كند.
همه مقدمات مطرح شده اين نظريه اريك اريكسون (روانشناس) را پررنگ تر مي كند: روزهاي طولاني بازنشستگي كه با كار همراه نيست از ارزش انسان مي كاهد. اريكسون معتقد بود كار و سازندگي به زندگي انسان ارزش مي بخشد و بديهي است جدا ماندن از جمع و تنها بودن فرد را به سوي نااميدي و كسالت سوق مي دهد.
از ديدگاه روانشناسي ريز فاكتورهايي كه به آنها اشاره مي شود، تا حد زيادي سالمندان را از تنهايي مي رهاند و تجربه شكل ديگري از زندگي را براي آنها راحت تر رقم خواهد زد:
حضور دراماكن جمعي، شركت در كارهاي خير و پسنديده سالمندان را از احساس تنهايي مي رهاند.
بعد از رسيدن به دوران بازنشستگي اشتغال به كار و حضور در محيط كار احساس تنهايي در اين سنين را كاهش مي دهد.
مطالعه و خواندن كتاب فرد را تا حدي از تنهايي دور مي كند زيرا كتاب حاصل تجربيات نويسنده است و خواندن كتاب، فرد را با افكار شخصيت گردآورنده آن آشنا مي سازد.
قدم زدن در پارك و حضور در جمع ديگر سالمندان، نقل تجربيات، خاطره ها و شنيدن آنها در تخفيف احساس تنهايي بسيار موثر است.
رفتن به منزل فرزندان و ديد و بازديد قوام، به پر كردن اوقات فراغت سالمندان و طي شدن اوقات تنهايي شان كمك مي كند. حضور در تورهاي دسته جمعي و مسافرت هاي اينچنيني، رفتن به اماكن زيارتي و... علاوه بر مهيا كردن فضاي مناسب و متنوع براي استراحت، عبادت و كسب تجربه، به دور شدن سالمند از فضا و حس تنهايي، كمك شاياني خواهد كرد.
گاهي اوقات تماس هاي تلفني و استفاده از خدمات اينترنتي در صورت آشنايي با فضاي مجازي مشغله هايي را براي سالمندان ايجاد مي كند كه آنها را از تنهايي به در مي آورد.
نوشتن خاطرات گذشته، ضمن يادآوري تلاش ها و گذر از سختي ها و انتقال تجارب مفيد به نسل جوانتر، تنهايي را براي سالمندان قابل تحمل تر خواهد كرد.
شركت در سمينارهاي علمي در صورت علاقه و حضور در كتابخانه، به منظور تجربه در كنار جمع بودن بسيار موثر است.
فراهم كردن زمينه ارتباط با همسايه ها و ايجاد دوستي ها از اين طريق باعث به وجود آمدن نشاط در ميان قشر سالمند و فرار از تنهايي شان مي شود.
شركت در كلاس هاي هنري و حضور در اماكن هنري مثل تئاتر، سينما، برقراري ارتباط هاي زنده تلفني و يا راديويي با كارشناسان برنامه ها از ديگر راهكارهايي است كه به كمتر احساس كردن تنهايي در ميان سالمندان مي انجامد.
خريد كردن نيز زمينه عبور از تنهايي را فراهم مي كند.
ازدواج مجدد براي آن دسته از سالمنداني كه همسرشان را از دست داده اند، شرايطي را به وجود مي آورد كه فرد احساس كند همسر و مونسي در كنارش حضور دارد و در مواقع بحراني، آرامش را برايش به ارمغان مي آورد. اما در انتخاب همسر در اين دوران نيز بايد مانند دوران جواني، دقت لازم صورت گيرد و بهتر است از توقعات آن دوران كاسته شود. در اين شكل از ازدواج بايد دو طرف اختلافات روحي و رواني با يكديگر نداشته باشند، صبور باشند و ملاحظه حال يكديگر را بكنند، صادقانه رفتار كنند و از هرگونه پنهان كاري به دور باشند، با يكديگر مدارا كنند و اهل آرامش باشند، در حد توان از همسرشان توقع داشته باشند و مهم تر از همه اينكه به يكديگر علاقه مند باشند و به هيچ عنوان همسر فعلي شان را با همسر قبلي مقايسه نكنند.
درست است كه رسيدن به مرز سالمندي، تجربه جديدي از زندگي را به همراه دارد و به تبع آن تجربه احساس جديد تنهايي براي فرد مهيا مي شود اما قطعاً پيروي از راهكارهاي ارائه شده، در كمرنگ تر شدن اين احساس، بسيار موثر خواهد بود.
منبع:ایران
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb