فاطمه ي زهرا، دراوج ملکوت انساني


 






 

فرهنگ امپراتوري روم پايه تمدن امروز اروپا
 

پايه ي تمدن امروز اروپايي، همان فرهنگ رومي است. يعني امروز آنچه که بر سر تا پاي فرهنگ اروپايي و غربي و به تبع آنها فرهنگ امريکايي و خرده ريزهاي غرب حاکم است، همان اصول و خطوطي است که در امپراتوري روم وجود داشته؛ همانها ست که امروز ملاک و معيار است. آن زمان هم زنان را به بالاترين مقام مي رساندند،احترامشان مي کردند و به آرايشها و زيورها تزيينشان مي کردند؛اما براي چه؟ براي اشباع يکي از خاکي ترين و مادّي ترين خصلتهاي بشري در مرد! اين، چه قدرتوهين و چه قدر تحقير نسبت به انسان و نسبت به جنس زن است !
درايران هم عيناً همين طور بود. از حرمسراهاي پادشاهان ساساني مطالبي شنيده ايد.حرمسرا داري يعني چه ؟ حرمسراداري يعني همان اهانت به زن. يک مرد چون قدرت دارد،به خودش حق مي دهد که هزار نفر زن در حرمسراي خودش نگهدارد!اگر همه ي ملت آن پادشاه هم همان طور قدرت داشتند، هر کدام به قدر خودشان هزارنفر،پانصد نفر، چهارصد نفر يا دويست نفر زن نگه مي داشتند! اين حاکي از چه نگرشي به زن است ؟!

پيامبردست زهرا را مي بوسد !
 

آن وقت در چنين دنيايي، پيامبر اکرم دختري تربيت مي کند . اين دختر، شايستگي آن را پيدا مي کند که پيامبر خدا بيايد دست او را ببوسد! بوسه بر دست فاطمه ي زهرا از طرف پيامبر را، هرگز نبايد حمل بر يک معناي عاطفي کرد. اين خيلي غلط و خيلي حقير است اگر ما خيال کنيم که چون دخترش بود و دوستش مي داشت، دستش را مي بوسيد. مگر شخصيتي به آن ارجمندي، آن هم با آن عدل و حکمتي که در پيامبر هست و اتکايش به وحي و الهام الهي است،خم مي شود و دست دخترش را مي بوسد؟ نه،اين يک چيز ديگر و يک معناي ديگري است؛اين حاکي است که اين دختر جوان، اين زني که وقتي از دنيا رفته، بين هجده سال تا بيست و پنج سال سن داشته - هجده سال هم گفته اند، بيست و پنج سال هم گفته اند - اصلاً در اوج ملکوت انساني قرار داشته و يک شخص فوق العاده بوده است اين،نگرش اسلام به زن است؛ سراغ اين برويد؛ هم در بررسيهاي مربوط به فرهنگ و مسائل اجتماعي و نگرشها- که اين خانمهاي عضو شوراي فرهنگي،اجتماعي زنان مسؤولش هستند - و هم در پرورش علمي - که شما خانمهاي دانشمند دنبالش هستيد - سراغ اين برويد (1)

ستايش معصومين عليهم السلام از حضرت زهرا عليها السلام
 

مقام فاطمه ي زهرا عليها السلام در خور آن است که عقول برجسته ي انسانهاي بزرگ، در اصليترين رشته هاي تفکرشان بينديشند و زبانهاي فصيحترين و بليغترين گويندگان و شعرا و سرايندگان،آن انديشه ها را در قالب کلمات بياورند و سرشارترين ذوقها و جوشانترين طبعهاي فياض و سيال هنرمندان و شاعران، آنها را به صورت شعر و سخن منظوم،با بهترين گويشها و حنجره ها بيان کنند. اگر اين طور بشود، شايد ذهن بشر متوسط امروز و ما که از معارف حقيقي الهي دوريم و کشش نداريم که در ذهن و دل و روحمان، حقايق والا و متعالي را درک بکنيم، بتوانيم گوشه يي از فضايل و مدايح و مناقب و محامد اين بزرگوار را بفهميم و درک کنيم .

پي نوشت ها :
 

1-حديث ولايت ،جلد 9،صص58و 59.
2- حديث ولايت، ج3،صص166و167.
منبع : شخصيت و سيره ي معصومين(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامي(جلد 2)،( شخصیت و سیره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)) ،ناشر موسسه فرهنگي قدر ولايت - 1383