بررسي كاركردهاي شعار در قرآن (1)


 

نويسندگان:دكتر محسن صمدانيان*زهرا فخاري**




 

چكيده
 

يكي از موضوعات مهم و مطرح در همه مكاتب و اديان و از جمله دين مبين اسلام، «شعار» است؛ شعار و شعائر الهي يعني نشانه هاي پروردگار كه شامل سر فصل هاي آيين الهي و برنامه هاي كلي و آنچه در نخستين برخورد با اين آيين چشمگير است مي شود كه انسان را به ياد خدا مي اندازد.
معمولاً برداشت چنين است كه شعار امري ظاهري و سطحي است و حفظ شعارها و اجراي آن ارتباطي با مسائل اصلي و ريشه اي ندارد در صورتي كه در واقع چنين نيست و شعارها در همه مكاتب نشانه اي از باطن است و بيان قرآن كه فرمود: آن كه شعائر را بزرگ شمارد اين كار ناشي از تقواي دل ايشان است و يا ضرب المثل فارسي از كوزه همان برون تراود كه در اوست بيانگر معني شعار است.
در برخورد با شعائر اسلامي نيز همانند بسياري از مسائل ديگر، گروهي راه تفريط را در پيش گرفته و حفظ شعارها را نوعي ظاهر سازي و سطحي نگري ديني قلمداد كرده اند و منكر ظواهر دين شده اند و دين را صرفاً امري باطني فرض كرده اند و گروهي راه افراط را رفته، دين را صرفاً در شعائر ظاهري خلاصه و محدود نموده اند كه هر دو نادرست است. آشنايي با مفهوم شعار در قرآن و روايات ما را به جايگاه حقيقي آن و نقش شعارها در حفظ دين واقف مي نمايد.
توجه به شعارهاي اسلامي داراي فوايد بسياري است كه علاوه بر فوايد اخروي، براي جامعه اسلامي و پويايي و تحرك آن مثمر ثمر است، به همين خاطر است كه در برخي اعمال صرف اعتقاد كفايت نمي كند بلكه بايد به معرض اجرا و نمايش درآيند. دسته بندي و تحليل شعائر اسلامي و كاركردهاي آن در اين راستا كمك شاياني به پژوهشگران اين حوزه مي نمايد. شعارها يا قولي اند؛ مانند اذان، تكبير، صلوات. يا عملي؛ مانند حج، نمازهاي جماعت، نامگذاري فرزندان. در اين مقاله ضمن بررسي معنا و تعريف شعار و كاربرد اين واژه در قرآن و روايات، به معرفي انواع كاركردهاي شعارهاي اسلامي و برخي كاركردهاي امروزي آن- با توجه به اين كه بعضي از اين شعارها در حال حاضر مورد تهديد قرار گرفته است مي پردازيم.

كليد واژه ها
 

شعار، شعائر، نماد، شعار لفظي، شعار عملي، اجتماع، كاركردهاي شعار

واژه شعار
 

شعار واژه اي عربي است كه از «شعر» (موي بدن) مشتق شده و آن چنان كه لغت دانان ذكر كرده اند؛ به معني «لباس زيرين» يعني لباسي است كه بر روي بدن قرار مي گيرد و با موي بدن در تماس مي باشد (ابن منظور، 1410ق: 4، 409؛ راغب اصفهاني، 1393ق: 331؛ طريحي، 1367: 2، 514). امير مؤمنان به يكي از كارگزارانش فرموده: « فإني كنت أشركتك في امانتي و جعلتك شعاري و بطانتي؛ من تو را در امانتم شريك و انباز كردم و همچون آستر جامه خويش ساختم» (نهج البلاغه: نامه 41). همچنين ايشان در توصيف
مؤمنان راستين مي فرمايد: «اتخذوا القرآن شعاراً و اتخذوا الدعاء دثاراً؛ يعني مؤمنان كساني هستند كه قرآن را با كثرت ملازمت به منزله شعار و دعا را به منزله جامه روئين قرار داده اند. (مجلسي، 1404ق: 41، 16).

اصطلاح شعار
 

شعار در اصطلاح به معناي علامت و نشانه و هم معني شعائر به كار رفته در قرآن است. در قرآن شعائر اللّه در چهار آيه و به معناي اصطلاحي آمده است:
بقره 158: (إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ) سعي صفا و مروه از شعائر دين خداست.
مائده 2: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ)؛ اي اهل ايمان حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگاه داريد.
حج 32: (ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ)؛ اين است سخن حق و هر كس شعائر دين خدا را بزرگ و محترم دارد خوشا بر او كه اين صفت دلهاي با تقوي است.
حج 36: (وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ)؛ و نحر شتران (فربه) را از شعائر حج مقرر داشتيم كه در آن قرباني شما را خير و صلاح است.
هر چند در قرآن از دو چيز (سعي صفا و مروه، قرباني) تعبير به شعائر اللّه شده است، اما با تعمقي در آيات ياد شده و نظرات مفسران، پي مي بريم كه شعائر اللّه به اين دو مورد خلاصه نمي شود و مي توان آن را به مصاديق ديگر تعميم داد.

مفسران در معناي شعائر اللّه چند نوع بيان دارند
 

عده اي از مفسران(1) با توجه به روايات (كه شعائر اللّه را مناسك حج معنا نموده است) مفهوم آن را خاص دانسته اند؛ به عنوان نمونه علامه طباطبايي (ره) در تفسير آيه 2 سوره مائده مي نويسد: «مراد از شعائر اعمال حج و مناسك آن مي باشد» (طباطبايي، 1374: 5، 264). اما اغلب مفسران شعائر را عام دانسته اند، به خصوص اين كه طبق قواعد زبان عربي وزن «فعائل» تعداد بيشتر از دو را مي رساند و براي كمتر از ده، عرب صيغه جمعي بر وزن «افعال» به كار مي برد (جمع قله). در ذيل نظر برخي مفسران را به عنوان شاهد بر مدعا آورده ايم:
شعائر فقط به اعمال مناسك حج اختصاص ندارد بلكه منظور كليه احكام و دستورات پروردگار مهربان مي باشد و كليه اعمال و مناسك حج كه در اين آيات مورد بحث و آيات ديگر، مورد گفتگو و توصيف و تأكيد هستند از مصاديق و نمونه هاي بارز و بزرگ شعائر اللّه به شمار مي روند. (نجفي، 1398ق: 13، 137).
شعائر اللّه يعني چيزهايي كه نشانه دين و ايمان به خداست، بنابراين هر آنچه نشانه و علامت دين و ايمان باشد جزء شعائر الهي است و از همين قبيل است مشعر الحرام و تمام مقامات حج و اماكن مشرفه و مجالس موعظه و بيان احكام و فضايل خاندان پيغمبر(ص) و مساجد و اعياد و سوگواري ها، همه شعائر دين است (طيب، 1378: 2، 262).
شعائر اللّه يعني نشانه هاي پروردگار كه شامل سر فصل هاي آيين الهي و برنامه هاي كلي و آنچه در نخستين برخورد با اين آيين چشمگير است و از جمله مناسك حج مي باشد كه انسان را به ياد خدا مي اندازد (مكارم شيرازي، 1374: 14، 96).
قرآن در آيات ديگر، با صراحت دو مورد از مراسم و برنامه هاي حج را جزء شعائر الهي شمرده است: يكي «صفا و مروه» و ديگر «شتران قرباني»، ولي شعائر الهي در اين دو خلاصه نمي شود و تمام عبادت هاي دسته جمعي از شعائر خداوند است، مانند نماز جمعه و جماعت و همه ي مراسم حج (قرائتي، 1383: 8، 41). چنانكه ملاحظه شد، اكثر مفسران شعائر را به همه ي نشانه ها و معالم دين الهي تعميم داده اند و موارد ياد شده در آيات را نمونه و مثال دانسته اند.

شعار در روايات
 

در روايات شعار در معناي «جامه ي زيرين» كه مقابل آن «دثار» است و نيز به معناي «علامت و نشانه» به كار رفته است و مصاديقي براي آن ذكر شده كه چند روايت به عنوان نمونه مي آوريم و بقيه را صرفاً به ذكر عنوان آن اكتفا مي نمائيم:

تقوي
 

( استشعروا التقوي شعار باطنا و اذكروا اللّه ذكرا خالصاً)؛ تقوي را شعار باطني (جامه زيرين) خود قرار دهيد و خدا را خالصانه ياد كنيد» (كليني، 1365: 8، 17).

تقيه
 

(التقيه شعار الصالحين و دثارهم)؛ تقيه به منزله جامه زيرين و نيز لباس روئين بندگان صالح خداوند است» (حر عاملي، 1409ق: 223، 16 ح 21418).

قرآن
 

« قال علي(ع) طوبي للراغبين في الآخره الزاهدين في الدنيا اولئك قوم اتخذوا مساجد اللّه بساطا و ترابها فراشا و ماءها طهورا و القرآن شعار و الدعاء دثارا...؛ ترجمه روايت: امام علي(ع) فرمودند خوشا به احوال گروندگان به آخرت و زاهدان در دنيا؛ آنان كه مساجد را به منزله بساط خويش و خاك آن را منزله رختخواب خويش و آب آن را شراب خويش مي دانند و قرآن را به منزله جامه زيرين و دعا را به منزله لباس روئين خود ساخته اند» (مجلسي، 1404ق: 41، 16).

ساير معاني شعار در احاديث
 

خشوع (حلي، 1407ق: 160) هدايت (تميمي آمدي، 1366: 93) عافيت (طوسي، 1365: 3، 79) ذكر الهي (مجلسي، 1404ق: 91، 309) خوف (مجلسي، 1404ق: 69، 55) طاعة اللّه (مجلسي، 1404ق: 67، 284) حمد (مجلسي، 14040ق: 75، 53) صبر (نهج البلاغه، خطبه 26) خشيه (نهج البلاغه، خطبه 66) سكوت (محدث نوري، 1408ق: 9، 20) تهليل (ذكر لا اله الا اللّه) (محدث نوري، 1408ق: 5، 357 ح 6079) فقر (كليني، 1365: 2، 263) تلبيه (صدوق، 1413ق: 2، 326) طمع (تميمي آمدي، 1366: 297) عمل (همان: 151) ترس (همان: 190) ورع (همان: 268) مخالفت نفس (مجلسي، 1404ق: 64، 367) شب زنده داري (تميمي آمدي، 1366: 319) حسد (مجلسي، 14040ق: 44، 113) شعار جنگي (تميمي مغربي، 1385ق: 1، 370)

تعظيم شعائر
 

قرآن شعار را به همراه «تعظيم» (بزرگداشت) ياد نموده است؛ ( ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ) (حج/ 32) اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهي را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواي دلهاست. از نظر قرآن وظيفه مسلمانان در مورد نشانه هاي دين، بزرگداشت و تعظيم آنهاست. تعظيم و بزرگداشت حقيقي از آن كساني است كه تقواي دل دارند. چه بسا افراد متظاهر يا منافق تظاهر به تعظيم شعائر مي كنند، ولي چون از تقواي قلب آنها سرچشمه نمي گيرد بي ارزش است. تقوا و روح پرهيزکاري و احساس مسئوليت در برابر فرمانهاي الهي چيزي است كه كانون آن قلب و روح آدمي است، و از آنجا است كه به جسم سرايت مي كند، لذا احترام و بزرگداشت شعائر الهي از نشانه هاي تقواي دل است.
در حديثي از پيامبر گرامي اسلام(ص) مي خوانيم كه اشاره به سينه مبارك خود كرد و فرمود «التقوي هاهتا»؛ حقيقت تقوا اينجا است. (مكارم شيرازي، 1374: 14، 97).

انواع شعارها
 

در يك دسته بندي كلي، شعارها را مي توان به دو دسته قولي و فعلي تقسيم نمود:

1-شعارهاي قولي يا لفظي
 

مانند اذان، تكبير، صلوات، سلام، تلبيه، برائت، سرودهاي قرآني، رجز و شعار هاي جنگي. اين شعارها با اهداف مختلفي ادا مي گردد. مثلاًً اذان- كه در قرآن نيز از آن با تعبير «نداء» ياد شده است- هدف اوليه و اصلي آن، اعلان و فراخواني مي باشد، بعضي نمازها هم كه اذان ندارد فراخواني مسلمانان با نداي «الصلوه الصلوه» يا تكبير صورت مي گيرد. همچنين براي اعلام جنگ و جهاد و كارهاي بزرگ و همگاني نيز از اذان استفاده مي شود» (فاضل مقداد، 1384: 1، 131 و 132).

2- شعارهاي عملي
 

آن دسته از شعارها كه به زبان نمي آيند بلكه به صورت عملي و سمبليك طبق ضوابط و دستور العملي و در مواقع خاص كه اسلام تعيين نموده توسط فرد به اجرا در مي آيند. مانند اعمال زير:
حج، نمازها ( جماعت، جمعه، عيدين، استسقا، آيات)، بزرگداشت ها (جشن ها و مواليد، عزاداري و سوگواري ها)، زيارت قبور، تصوير گري، لباس، پرچم، نامگذاري فرزندان.

پي نوشت ها :
 

* استاديار گروه الهيات دانشگاه اصفهان
** كارشناس ارشد رشته الهيات دانشگاه اصفهان
1- مانند علامه طباطبايي در الميزان ج14 ص 527 و تفسير گازر ج6 ص 198 ذيل آيه 32 سوره.
 

منبع: نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34... .