هم اتومبيل هم موتور سيکلت


 






 
حتي افرادي که سرگرم امور جدي هستند و يا رانندگان کاميوني که بار سنگيني را حمل مي کنند نيز، با ديدن اين وسيله نقليه، مسئوليت خود را فراموش کرده و به آن خيرع مي شوند. بله آپترا 2e که تصوير آن را ملاحظه مي کنيد، يک وسيله نقليه برقي با سه چرخ بوده که با اتصال به شبکه برق سراسري آن را شارژ مي کنند و ظرفيت حمل دو سرنشين را دارا است. يکي از ويژگي هاي اصلي آن طرح بيروني با سطوح بسيار صاف بوده که در بهترين شرايط حالت آيروديناميکي آن حفظ شده است.
«پل ويلبر» مدير عامل و رئيس هيئت مديره کمپاني سازنده آپترا مي گويد راندمان دريچه اي است که ما از طريق آن به جهان نگاه مي کنيم. او در حالي که در اطراف بدنه اين خودرو (که به يک بچه قورباغه شباهت دارد) قدم مي زند، مي افزايد در طراحي بدنه کامپوزيتي آن به جزئياتي که عبور جريان باد را تسريع مي کنند دقت کافي مبذول شده که از جمله مي توان به دماغه آن اشاره داشت که شبيه صورت مارمولک خانگي است، همچنين قاب هاي پوششي خم دار تايرها و نوع اتصالات بين چرخ ها و بدنه اصلي و قسمت عقب که شباهتا به قيچي دارد.
ميزان ضريب بسيار آن در مقابل باد cd0/15 بوده که تقريبا نصف رقمي است که بهترين اتومبيل جمع و جور سدان مي توان به دست آورد، همين امر باعث گرديده که بتواند ميزان شعاع حرکتي خود را به رقم باور نکردني 160 کيلومتر برساند که براي يک اتومبيل برقي، شعاع حرکتي بسيار خوبي است.
زمان شارژ کامل آن در صورت اتصال به برق با ولتاژ 110، هشت ساعت به طول مي انجامد که اگر در ايالت کاليفرنيا و قسمت جنوب آن انجام گيرد. هزينه اي بالغ بر يک دلار خواهد داشت.

اين وسيله نقليه نوظهور که به نحو جالب توجهي آن را اتومبيل مي نامند، دوره تکامل خود را با استفاده از يک برنامه نرم افزاري به نام CFD (به معناي ديناميک محاسباتني سيالات) طي کرده که انجام آن با استفاده از 48 کامپيوتر مختلف صورت پذيرفته است. به همين دليل براي پيدا کردن بهترين فرم آيروديناميکي، نيازي به قرار دادن آن در تونل باد نبود، الگوي اين کار از آقاي «برت روتان» به عاريت گرفته شد. چون هواپيمايي را که او به نام «اسپيس شيپ يک» ساخت، توانست به فضاي بالاي جو رفته و برگردد بدون آنکه در مراحل طراحي و ساخت از تونل باد استفاده شده باشد. اصولا طراحي و ساخت سازه اي که بتواند روي زمين در نزديکي سطح مسير حرکت، داراي حداقل مقاومت در مقابل باد باشد کاري بسيار دشوار بوده و براي تحقق اين امر متخصصان آيرودينامسک اين کمپاني مدت هاي طولاني با مشکلات درگير بودند. به هر حال در طراحي اين وسيله نقليه، الهامات زيادي از فضا و مسائل مربوط به آن گرفته شده است.
آقاي «فامبرو» خلبان جت هاي خصوصي با سابقه پروازي زياد که بعدها خود را درگير امور مهندسي مربوط به ساخت ماشين هاي موتور دار از نوع DNA نمود و موسس ديگر شرکت آقاي «کريس آنتوني» فرد متبحر و زبردستي در زمينه ديناميک سيالات بوده که تجربيات زيادي در خصوص مواد کامپوزيتي داشته چون مدتي به کار طراحي قايق هاي مخصوص شرکت در مسابقات پرداخته است. اما اين تيم تحت سرپرستي يک سرمهندس به نام آقاي «تام ريچن باخ» بود که بايد او را استاد علم ديناميک خودرو به حساب آورد که قبل از آن هدايت برنامه هاي توليد شلبي GT500 و فورد GT را عهده دار بوده است.
از ديگر افراد گروه مي توان از آقاي «مارکوس مک کامون» نام برد که سمت مديريت بخش بازاريابي کمپاني را عهده دار گرديد که قبل از اين با کمپاني سالين همکاري داشته و بالاخره آقاي «ويلبر» که تجربه چندين دهه کار در ديترويت را داشته و تاکنون با کمپاني هاي فورد، کرايسلر و ASC همکاري کرده است. بنابراين ملاحظه مي کنيد گروهي متخصص توليد و همين طور افراد نوآور با جسارت زياد گرد هم آمده اند.
با اين پيش زمينه مي پردازيم به اينکه رانندگي با آن چگونه بوده و هدايتش به چه صورت است. نمونه اوليه داراي کابيني شکل گرفته و آرايش يافته است اما تنظيم فنربندي، موتور برقي، کنترل کننده و مجموعه باتري تقريبا به مراحل نهايي خود رسيده است.

در حال حاضر اطلاعات مربوط به قطعات مختلف و اينکه در کجا ساخته شده و يا از کجا آمده جزء اطلاعات سري تلقي مي گردد و آن چه در مورد اين وسيله نقليه انتشار پيدا کرده، حاکي از آن است که جنس آن ليتيوم- يون فسفات بوده وئ براي به حرکت درآوردن آن کافي است پاي خود را روي پدال گاز آن فشار داده و با حداکثر گشتاور، حرکت خود را آغاز کنيد. با وزن 773 کيلوگرمي، سريع تر از آن چه کارخانه توليد کننده اظهار کرده به نظر مي رسد (شتاب از صفر تا 96 کيلومتر ان 10 ثانيه است). اين وسيله بسيار چابک است، لذت هدايت و رانندگي با آن به مراتب بيش از حد تصور و به نحو خيره کننده اي پايدار است چون 70 درصد وزن آن روي چرخ هاي جلو متمرکز شده است.
چنان چه با سرعت 48 کيلومتر در ساعت در حال عبور از دايره يک پيچ باشيد و تصميم بگيريد به ناگهان پاي خود را تا انتها روي پدال گاز فشار دهيد. هرز گردي چرخ ها و افزايش نيروي وارده به چرخ ها، قابل پيش بيني خواهد بود و برداشتن پا از روي گاز به دليل سايز تاير عقب و چسبندگي بسيار خوب، مانع از انحراف آن مي گردد. اين وسيله نقليه داراي حالت هاي حرکت مختلف است که جسورانه ترين آنها حالت D3 بوده ولي حتي در اين حالت نيز کنترل آن به راحتي امکان پذير است.
سيستم فرمان و ترمز ها فاقد هرگونه نيروي کمکي هستند ولي کنترل و کار با آنها نياز با تلاش زيادي ندارد. با وجود اينکه آن را در گروه موتورسيکلت ها جاي داده اند و حتي مي تواند از خطوط مخصوص آنها عبور کند، ولي آزمايش هاي تصادفي که از آن گرفته شده دقيقا مطابق با اتومبيل بوده است. سازه آپترا از جنس فايبرگلاس و فوم است که به صورت ساندويچي و لايه لايه بوده که در واقع نوعي کامپوزيت مشابه آن چيزي است که در بعضي از انواع هواپيما مورد استفاده قرار مي گيرد.
مراحل نهايي مونتاژ در کارخانه توسط 12 نفر انجام مي گيرد که هشت نفر در حال کار روي سقف هستند. تجهيزات ايمني آن شامل مجموعه چهار اربگ بوده که دو عدد در جلوها هستند و زيرشاسي هاي آن از جنس کامپوزيت و به کشل لوله اي بوده هم چنين سيستم اتصال چرخ عقب آن همانند موتورسيکلت است.
قيمتي که براي آن تعيين شده رقمي بين 26 تا 40 هزار دلار بوده که اين تفاوت قيمت به دليل ميزان و نوع آپشن ها يا تجهيزات اضافي است.
درهاي آن به صورت گالوينگ باز و بسته مي شود. جلو داشبورد آن به شکل حرف T بوده و قسمت مياني که تشکيل دهنده پايه آن است بسيار شباهت به اتومبيل دارد.

از نظر فضاي جاپايي و همين طور فضاي سر بسيار سخاوتمندانه بوده و ميدان ديد راننده بسيار خوب است. روي سقف آن سلول هاي خورشيدي نصب شده که فن هاي کوچکي را به کار انداخته تا چنان چه آن را در زير نور خورشيد پارک کنيد، فضاي داخلي خيلي گرم نشود، ديد عقب از طريق يک دوربين ويدئويي با زاويه 180 درجه تامين مي گردد.
منبع: ماهنامه نوآور شماره 60
منبع : نشريه نوآور شماره 60