چرا اين قدر آنفلوآنزاهاي جورواجور داريم؟


 

نويسنده: احسان رضايي




 
«ويروس ها حمله کرده اند.» اين تبليغ يک فيلم سينمايي نيست؛ اين تصوير شايع اين شب هاي تلويزيون هاي آمريکا و اروپاست. ويروس آنفلوآنزا همان ويروس آشنايي که هر سال زمستان به سراغ ما مي آيد، يک بار ديگر (بعد از آنفلوآنزاي مرغي و گاوي) باعث وحشت شده است.اما چرا يک ويروس تا اين حد مي تواند خطرناک باشد؟ و چرا ويروس آنفلوآنزاي معمولي مي تواند يک ويروس خطرناک باشد؟

آنفلوآنزاهاي جديد از کجا مي آيند؟
 

ويروس آنفلوآنزا (3)گونه مختلف A,B و C دارد. معمولا نوع B و C در آدميزاد مريضي ايجاد مي کند و نوع A در حيوانات. اما در جريان همين تغيير شکل هاي سريع ويروس آنفلوآنزا گاهي مي شود پروتئين هاي سطحي ويروس نوع A، شبيه عوامل سطحي ويروس هايي مي شود که در انسان بيماري ايجاد مي کنند؛ آن وقت است که مي شود آنفلوآنزاي خوکي و گاوي و اين جور چيزها. با توجه به اينکه ويروس نوع A، خطرناک ترين نوع ويروس هاي آنفلوآنزا است و علائم شديدتري هم نسبت به (2)نوع B و C دارد. اين مي شود که پيدا شدن انواع جديد آنفلوآنزا باعث وحشت همه دنيا مي شود.
معمولا وقتي بدن عليه يک عامل بيماري زا پادزهر بسازد، اين پادزهر تا آخر عمر در بدن مي ماند و به همين دليل است که وقتي ما به يک بيماري خاص مبتلا مي شويم، ديگر آن مريضي را نمي گيريم.

بدن چطور با ويروس مقابله مي کند؟
 

سيستم دفاعي بدن براي مقابله با ميکروب ها و ويروس ها، عليه آنها پادزهر مي سازد. اما سوال اين است که گلبول هاي سفيد چطور مي فهمند اين سلول، يک سلول خودي است يا يک ميکروب و ويروس غريبه؟ جواب اين سوال در قسمت بيروني سلول هاست. هر سلولي- چه سلول هاي بدن ما، چه سلول هاي درخت ها و چه آن ويروس هاي موش مرده- در سطح بيروني خودش چيزهايي دارد که مثل يک شناسنامه براي سلول کار مي کند. اين عوامل سطحي در هر سلولي نسبت به سلول هاي ديگر متفاوت است؛ گلبول هاي سفيد در برخورد با هر سلول به همين عوامل سطحي اش نگاه مي کنند و مي فهمند که طرف خودي است يا غريبه.

پس چرا اين همه سرما مي خوريم؟
 

ماجرا بر مي گردد به همان قضيه عوامل سطحي، ويروس آنفلوآنزا (2)جور عامل سطحي دارد:
(2)جور پروتئين با اسم هاي HA و NA. اين (2)جور پروتئين سطحي ويورس آنفلوآنزا قدرت تغيير شکل فوق العاده اي دارند؛ يعني هر روز به يک شکل هستند (مثلا اگر قسمت انتهايي آنها امروز به شکل مثلث باشد، فردا مربعش را مي سازند، پس فردا ذوزنقه اش را و پسين فردا اصلا مي زنند توي خط 8 ضلعي!).
ماجرا از اين قرار است که ژنوم (اطلاعات ژنتيکي) ويروس آنفلوآنزا قطعه قطعه است (بعضي گونه ها 8 و برخي گونه ها 7 قطعه). موقع تکثير ويرسو که در سلول هاي بدن ما انجام مي شود هر يک قطعه اي که جايش عوض مي شود، نتيجه اش توليد پروتئين سطحي جديد است.
به همين دليل است که گلبول هاي سفيد بدن هر پادزهري هم که بسازند-وقتي يک عامل سطحي جديد بيايد، تا گلبول هاي آن را شناسايي کنند و پادزهرش را بسازند- ما سرما را خورده ايم.
اينکه ما هر سال مي گوييم «آنفلوآنزاي چچني آمده»، «آنفلوآنزاي افغاني آمده» و ... منظورمان همين قدرت تغيير شکل سريع ويروس آنفلوآنزا است.

ويروس چطور کار مي کند؟
 

ويروس ها موجوداتي هستند که به خودي خود حيات و زندگي ندارند و فقط وقتي زنده مي شوند که بتوانند داخل يک سلول زنده ديگر نفوذ کنند. وقتي يک ويروس وارد سلول يک موجود زنده ديگر مي شود، کاري مي کند که آن سلول به جاي استفاده از اطلاعات ژنتيکي خودش، اطلاعات ژنتيکي ويروس را بخواند و طبق آن رفتار کند؛ يعني مثلا اگر آن سلول تا به حال داشته پروتئين A را مي ساخته، از وقتي که آلوده به ويروس شد، پروتئين B را مي سازد. اين اختلال در کار سلول ها، همان بيماري است که ما دچارش مي شويم.

حالا جدا آنفلوآنزاي خوکي خطرناک است؟
 

ويروس آنفلوآنزاي خوکي شبيه ويروسي است که در سال (1918)باعث بروز آنفلوآنزاي اسپانيايي شد. آنفلوآنزاي اسپانيايي در آن سال ها باعث کشته شدن (70 تا 100)ميليون نفر در سراسر دنيا شده؛ يعني (2)برابر تلفات جنگ جهاني اول. با تغيير شکل عوامل سطحي ويروس خوکي، همه نگران تکرار خاطرات سياه آن سال ها هستند.
منبع: همشهري جوان شماره 211