«هان ای بلال! وقت اذان است»
«هان ای بلال! وقت اذان است»
«هان ای بلال! وقت اذان است»
"محمدعلی محمدی" در زمان دفاع مقدس ملت ایران، مسوولیت اعزام شاعران را به مناطق عملیاتی برعهده داشت. وی كمتر از یك ماه از آغاز جنگ تحمیلی، شعری با عنوان «هان ای بلال وقت اذان است» سرود كه در نشریههای آن زمان منتشر شد و درواقع پایهگذار شعر هشت سال دفاع مقدس شد.
محمدی كه خود اهل خرمشهر بوده است، چندی پیش این اثر را در مراسم بزرگداشت بیستمین سالروز عملیات والفجر 8 و فتح فاو كه در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد، در حضور جمعی از سرداران دفاع مقدس، خواند و با آن گریست.
متن كامل این شعر به شرح زیر است:
«هان ای بلال!
حنجرهات گرم
بالاترین بلندی تصمیم
دستان پرگرفتهی خود را
زیر دو پای ما
- افراشتهست
وقت اذان است.
*
خون، چشمهای چون شبقت را
- پر كردهست.
بر خاك مردخیز من ایران
اكنون تو نیز غبطهخوران چشم دوختی
خاكی به وجدآمده چونان ابر
هنگام بانگ بارش
چونان دو گوش منتظرت، آنگاه
كز گوشه لبان محمد
فرمان به نام پاك تو و عشق
- ابلاغ میشود:
- «هان ای بلال!
وقت اذان است» -
*
رنگ اذان تو
رنگ بلور شبنم صبح است
- صبح ستیزناك -
رنگ نگاه اسبان
رنگ چكامههای دلیران
رنگ دویدن خون
- بر گونههای تازهعروسان
رنگ خروش متحد مردم.
وین صخرهی بلند به خون آذین
زیر دو پای مرتعش تو
با خاك بدر و كوفه
- چه همرنگ است.
*
دیروز، كوچهی ما
در شهر خونگرفتهی خرمشهر
پر بود از بلور و از آیینه
- آیینههای سرخ -
دیروز، در كنارهی بهمنشیر
با هرم آبی دل شط آمیخت
- خونهای داغ مردم آبادان.
دزفول، دانیال نبی را هم
- شاهد گرفته بود
تا هرچه داشت، هرچه كه دارد
فرزند، زن، برادر، خواهر
قربانی خدا - منی - سازد
والصبح را نخوانده برادرها
در شهر، حجله حجلهی خون بستند
اهواز را به خون سحر شستند.
دیروز، روز هلهلهها
- فرزند
چشمان مادرش را
- آرام و رام كرد
نارنج را گذاشت
نارنجكی ز سینی برداشت
بر تانكهای دشمن
- چون رعد، حمله كرد.
*
هان ای بلال هلهله را بشنو.
بوشهر، خونفشان شده، میكوبد
بر طبلهای وحشی عشق و شور
و آنجا
در امتداد دست من و تو خورشید
بر مناره مسجدها
- در قدس -
با سنجهای دمام
از آبهای وحشی دریا
- خواهم گذشت
وقت اذان است».
محمدعلی محمدی (م. ریحان)
27 مهر 1359 ، 11 ذیحجهی 1400
منبع:/www.tebyan.net
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh
محمدی كه خود اهل خرمشهر بوده است، چندی پیش این اثر را در مراسم بزرگداشت بیستمین سالروز عملیات والفجر 8 و فتح فاو كه در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد، در حضور جمعی از سرداران دفاع مقدس، خواند و با آن گریست.
متن كامل این شعر به شرح زیر است:
«هان ای بلال!
حنجرهات گرم
بالاترین بلندی تصمیم
دستان پرگرفتهی خود را
زیر دو پای ما
- افراشتهست
وقت اذان است.
*
خون، چشمهای چون شبقت را
- پر كردهست.
بر خاك مردخیز من ایران
اكنون تو نیز غبطهخوران چشم دوختی
خاكی به وجدآمده چونان ابر
هنگام بانگ بارش
چونان دو گوش منتظرت، آنگاه
كز گوشه لبان محمد
فرمان به نام پاك تو و عشق
- ابلاغ میشود:
- «هان ای بلال!
وقت اذان است» -
*
رنگ اذان تو
رنگ بلور شبنم صبح است
- صبح ستیزناك -
رنگ نگاه اسبان
رنگ چكامههای دلیران
رنگ دویدن خون
- بر گونههای تازهعروسان
رنگ خروش متحد مردم.
وین صخرهی بلند به خون آذین
زیر دو پای مرتعش تو
با خاك بدر و كوفه
- چه همرنگ است.
*
دیروز، كوچهی ما
در شهر خونگرفتهی خرمشهر
پر بود از بلور و از آیینه
- آیینههای سرخ -
دیروز، در كنارهی بهمنشیر
با هرم آبی دل شط آمیخت
- خونهای داغ مردم آبادان.
دزفول، دانیال نبی را هم
- شاهد گرفته بود
تا هرچه داشت، هرچه كه دارد
فرزند، زن، برادر، خواهر
قربانی خدا - منی - سازد
والصبح را نخوانده برادرها
در شهر، حجله حجلهی خون بستند
اهواز را به خون سحر شستند.
دیروز، روز هلهلهها
- فرزند
چشمان مادرش را
- آرام و رام كرد
نارنج را گذاشت
نارنجكی ز سینی برداشت
بر تانكهای دشمن
- چون رعد، حمله كرد.
*
هان ای بلال هلهله را بشنو.
بوشهر، خونفشان شده، میكوبد
بر طبلهای وحشی عشق و شور
و آنجا
در امتداد دست من و تو خورشید
بر مناره مسجدها
- در قدس -
با سنجهای دمام
از آبهای وحشی دریا
- خواهم گذشت
وقت اذان است».
محمدعلی محمدی (م. ریحان)
27 مهر 1359 ، 11 ذیحجهی 1400
منبع:/www.tebyan.net
ارسال توسط کاربر محترم سایت :sukhteh
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}