دومینوی سقوط حاکمان مستبد جهان
دومینوی سقوط حاکمان مستبد جهان
دومینوی سقوط حاکمان مستبد جهان
تاریخ معاصر جهان ، تاریخ عبرت آموزی جدیدی برای حاکمان جهان است. زیرا با نگاهی اجمالی به تاریخ امروز جهان می بینیم که چگونه حاکمان مستبد و دیکتاتورهای جهان یکی پس از دیگری در حال از بین رفتن و نابودی هستند.
دیگر نیاز نیست تا عبرت های تاریخ گذشتگان را که بعضا با افسانه ها و اسطوره های دروغین مخلوط شده را به دیگران منتقل نمود، تا باور کنند که سرنوشت ظلم و فساد، نابودی و سقوط است، دیگر نیاز نیست تا براساس تنها نوشته های تاریخی عاقبت کار حاکمان جور و ستم را مشخص نمود.
نکته جالب این است که امروز همه مردم جهان با هم نظاره گر این صحنه های عبرت آموز هستند و این نظاره ها را با هم از صفحات گیرنده های تلویزیونی و دیگر رسانه ها می بینند.
امروز جهان بیدار شده و در حال پوست اندازی جدیدی برای خود است،دنیای امروز از لیبرالیسم ، کمونیسم و مارکسیسم خسته شده ، مردم دنیا به پوچی شعارهای دروغین اندیشه ها و مکاتب مادی غرب و شرق پی برده اند،واینک مسلمانان می روند تا مکتب الهی اسلام را جایگزین این اندیشه های باطل نمایند.
اولین موج بیداری اسلامی در انقلاب اسلامی ایران رخ داد و امروز ما شاهد امواج بیداری اسلامی در نقاط مختلف جهان از جمله در شمال آفریقا و کشورهای منطقه خلیج فارس هستیم.
در دهه پنجاه شمسی و در عین ناباوری ابرقدرت ها و مستکبران جهان دیدیم که چگونه پهلوی دوم، یکی از مستبدترین حاکمان تاریخ که قدرت خود را به واسطه حمایت بیگانگان و مستکبرین غرب و شرق به دست آورده بود و با خفقان و استبداد بر مردم سلطه می راند، با فریاد دادخواهی و اسلام خواهی مردم ایران زمین سقوط کرد.
دومینوی این سقوط پس از گذر دو دهه از تاریخ دامان حاکم مستبد دیگری مانند صدام را در کشور مسلمان نشین عراق گرفت و او را نیز به سرنوشت پهلوی دوم دچار ساخت و به سقوط کشاند. امروز در دهه سوم و عصر شتاب انقلاب ها، دومینوی این سقوط ها گریبان حاکم مستبد دیگری همچون مبارک در مصر و قذافی در لیبی را گرفته و آنها را به قعر دره های سقوط فرو برده است و البته حاکمان و مالکان مستبد دیگری در یمن و بحرین در انتظار این سقوط به سر می برند.
این شاهان و حاکمان سالها بر اریکه قدرت تکیه زده بودند و همچون خدایگان بر مردمان خود حکم می راندند، به عیش و عشرت مشغول بودند و منابع کشور و ملت خود را به تاراج بیگانگان داده بودند ، اما هیچوقت گمان نمی کردند که پایان کار آنها به سقوط در دنیا و آخرت کشانده شود.
آنها حتی انتظار داشتند تا پس از این همه ظلم و ستم نامشان نیز در تاریخ کشورشان به یادگار و به نام نیک بماند، اما رای و اراده خداوند این نبوده و نیست. زیرا که چراغ ظلم تا صبح نمی سوزد، سقوط حاکمان مستبد و دیکتاتور از سنت های الهی است که همواره در تاریخ وجود داشته و ادامه خواهد داشت و باید گفت که بالاخره این دومینو همه حاکمان جور و ستم و مستبد جهان را به سقوط حتمی خواهد کشاند.
آخرین شاه مستبد ایران در حالیکه جشن پادشاهی باستانی برای خود برگزار کرده بود و خود را شاه شاهان نامید، در سالهای انتهایی سلطنتش با داشتن صدها کاخ در ایران برای یافتن جان پناهی با گریه و زاری از کشورش فرار کرد ، صدام حاکم مستبد و خونریز عراق که در پرونده اش جز جنگ افروزی چیزی نوشته نشد، گرفتار در صد دام شد و در روزهای پایانی حکومتش بی آنکه کسی از او حمایت کند، از کاخ های رویایی اش در بغداد فرار کرد،فرزندانش کشته و خانواده اش سرگردان و آواره شد و عاقبت او را در لانه ای زیرزمین پیدا نمودند. مبارک حاکم مستبد و فرعون مصر نیز در ناباوری خود اسیر قهر ملت مسلمان خود شد و امروز همه می بینیم که او چگونه در قفس به دادگاهی می رود که تا دیروز خود رئیس آن دادگاه بود، و قذافی حاکم مادام العمر مستبدی دیگر که امروز نیات پنهان و چهره بازیگر زشت خود را نشان همه جهانیان داد و با جنایاتش روی همه جنایتکاران را سفید نموده است که البته او هم از سرزمین پهناورش و از همه کاخ ها و خیمه هایش امروز جایی برای توقف و نشستن خود ندارد و حتی نمی تواند چهره خود را به مردمش نشان دهد.
آری دیگر زمان پادشاهی پادشاهان و حاکمیت فردی حاکمان مستبد و دیکتاتور به سر آمده است و دیر یا زود این دومینو به پایه های سست حاکمیت آنان برخورد خواهد نمود و آنها را نیز به سقوط خواهد کشاند، در آینده ای نزدیک شاهد از بین رفتن و سقوط پادشاهان ،ملک ها و همه آنهایی که با زور و قدرت نامشروع بر اریکه قدرت ایستاده و تکیه زده اند خواهیم بود و همه آنهابه تدریج سرنگون خواهند شد.
ایکاش حاکمان مستبد جهان از تاریخ حاکمان مستبد سقوط یافته درس عبرت بگیرند، دست از استبداد خود بردارند ، قدرت را به چرخش دیگران درآورند، به خداوند تکیه کنند و به مردم خود برگردند و از این همه سرگذشت و سرنوشت دیگران عبرت بیآموزند، اما چه کنیم که می گویند بزرگترین درس عبرت آموز تاریخ این است که هیچکس از تاریخ درس عبرت نمی گیرد. در مقاله بعد دلایل سقوط حاکمان مستبد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
منبع: www.mh-alaleh.blogfa.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mostafairan
دیگر نیاز نیست تا عبرت های تاریخ گذشتگان را که بعضا با افسانه ها و اسطوره های دروغین مخلوط شده را به دیگران منتقل نمود، تا باور کنند که سرنوشت ظلم و فساد، نابودی و سقوط است، دیگر نیاز نیست تا براساس تنها نوشته های تاریخی عاقبت کار حاکمان جور و ستم را مشخص نمود.
نکته جالب این است که امروز همه مردم جهان با هم نظاره گر این صحنه های عبرت آموز هستند و این نظاره ها را با هم از صفحات گیرنده های تلویزیونی و دیگر رسانه ها می بینند.
امروز جهان بیدار شده و در حال پوست اندازی جدیدی برای خود است،دنیای امروز از لیبرالیسم ، کمونیسم و مارکسیسم خسته شده ، مردم دنیا به پوچی شعارهای دروغین اندیشه ها و مکاتب مادی غرب و شرق پی برده اند،واینک مسلمانان می روند تا مکتب الهی اسلام را جایگزین این اندیشه های باطل نمایند.
اولین موج بیداری اسلامی در انقلاب اسلامی ایران رخ داد و امروز ما شاهد امواج بیداری اسلامی در نقاط مختلف جهان از جمله در شمال آفریقا و کشورهای منطقه خلیج فارس هستیم.
در دهه پنجاه شمسی و در عین ناباوری ابرقدرت ها و مستکبران جهان دیدیم که چگونه پهلوی دوم، یکی از مستبدترین حاکمان تاریخ که قدرت خود را به واسطه حمایت بیگانگان و مستکبرین غرب و شرق به دست آورده بود و با خفقان و استبداد بر مردم سلطه می راند، با فریاد دادخواهی و اسلام خواهی مردم ایران زمین سقوط کرد.
دومینوی این سقوط پس از گذر دو دهه از تاریخ دامان حاکم مستبد دیگری مانند صدام را در کشور مسلمان نشین عراق گرفت و او را نیز به سرنوشت پهلوی دوم دچار ساخت و به سقوط کشاند. امروز در دهه سوم و عصر شتاب انقلاب ها، دومینوی این سقوط ها گریبان حاکم مستبد دیگری همچون مبارک در مصر و قذافی در لیبی را گرفته و آنها را به قعر دره های سقوط فرو برده است و البته حاکمان و مالکان مستبد دیگری در یمن و بحرین در انتظار این سقوط به سر می برند.
این شاهان و حاکمان سالها بر اریکه قدرت تکیه زده بودند و همچون خدایگان بر مردمان خود حکم می راندند، به عیش و عشرت مشغول بودند و منابع کشور و ملت خود را به تاراج بیگانگان داده بودند ، اما هیچوقت گمان نمی کردند که پایان کار آنها به سقوط در دنیا و آخرت کشانده شود.
آنها حتی انتظار داشتند تا پس از این همه ظلم و ستم نامشان نیز در تاریخ کشورشان به یادگار و به نام نیک بماند، اما رای و اراده خداوند این نبوده و نیست. زیرا که چراغ ظلم تا صبح نمی سوزد، سقوط حاکمان مستبد و دیکتاتور از سنت های الهی است که همواره در تاریخ وجود داشته و ادامه خواهد داشت و باید گفت که بالاخره این دومینو همه حاکمان جور و ستم و مستبد جهان را به سقوط حتمی خواهد کشاند.
آخرین شاه مستبد ایران در حالیکه جشن پادشاهی باستانی برای خود برگزار کرده بود و خود را شاه شاهان نامید، در سالهای انتهایی سلطنتش با داشتن صدها کاخ در ایران برای یافتن جان پناهی با گریه و زاری از کشورش فرار کرد ، صدام حاکم مستبد و خونریز عراق که در پرونده اش جز جنگ افروزی چیزی نوشته نشد، گرفتار در صد دام شد و در روزهای پایانی حکومتش بی آنکه کسی از او حمایت کند، از کاخ های رویایی اش در بغداد فرار کرد،فرزندانش کشته و خانواده اش سرگردان و آواره شد و عاقبت او را در لانه ای زیرزمین پیدا نمودند. مبارک حاکم مستبد و فرعون مصر نیز در ناباوری خود اسیر قهر ملت مسلمان خود شد و امروز همه می بینیم که او چگونه در قفس به دادگاهی می رود که تا دیروز خود رئیس آن دادگاه بود، و قذافی حاکم مادام العمر مستبدی دیگر که امروز نیات پنهان و چهره بازیگر زشت خود را نشان همه جهانیان داد و با جنایاتش روی همه جنایتکاران را سفید نموده است که البته او هم از سرزمین پهناورش و از همه کاخ ها و خیمه هایش امروز جایی برای توقف و نشستن خود ندارد و حتی نمی تواند چهره خود را به مردمش نشان دهد.
آری دیگر زمان پادشاهی پادشاهان و حاکمیت فردی حاکمان مستبد و دیکتاتور به سر آمده است و دیر یا زود این دومینو به پایه های سست حاکمیت آنان برخورد خواهد نمود و آنها را نیز به سقوط خواهد کشاند، در آینده ای نزدیک شاهد از بین رفتن و سقوط پادشاهان ،ملک ها و همه آنهایی که با زور و قدرت نامشروع بر اریکه قدرت ایستاده و تکیه زده اند خواهیم بود و همه آنهابه تدریج سرنگون خواهند شد.
ایکاش حاکمان مستبد جهان از تاریخ حاکمان مستبد سقوط یافته درس عبرت بگیرند، دست از استبداد خود بردارند ، قدرت را به چرخش دیگران درآورند، به خداوند تکیه کنند و به مردم خود برگردند و از این همه سرگذشت و سرنوشت دیگران عبرت بیآموزند، اما چه کنیم که می گویند بزرگترین درس عبرت آموز تاریخ این است که هیچکس از تاریخ درس عبرت نمی گیرد. در مقاله بعد دلایل سقوط حاکمان مستبد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
منبع: www.mh-alaleh.blogfa.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mostafairan
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}