جن، در باور ما تحصيل کرده ها!
جن، در باور ما تحصيل کرده ها!
جن، در باور ما تحصيل کرده ها!
نويسنده: مريم محبي
کتري آب جوش را بلند کرد و سمت ظرف شويي رفت، بسم اللهي گفت و آب را خالي کرد. دخترک با تعجب به بخارهايي که صورت مادربزرگ را محو کرده بود، نگاهي انداخت و پرسيد: عزيز جان! براي چي گفتي بسم الله؟ زن در حالي که شير آب سرد را باز مي کرد، بدون اينکه نگاهي به کودک بيندازد، با بيان کودکانه اي گفت: آخه بچه جن ها توي راه آب خانه ها زندگي مي کنند، اگر موقعي که آب داغ مي ريزيم بسم الله نگوييم، مي سوزند. بعد بزرگ ترهاشان مي آيند و ما را اذيت مي کنند. زن، کتري را دوباره پر از آب کرد و بي توجه به چشم هاي گرد شده کودک، سمت اجاق گاز رفت...
***
شايد خيلي از ما نيز اولين باري که اسم جن را شنيديم، از دهان يک بزرگتر و در شرايطي بوده که حتي فکرش را نمي کرديم. شايد پاسخ ها قانعمان مي کرد و شايد هم در دنياي کودکي فقط ترس بود که چند روزي مهمان دلمان شده و با حرف هاي هم سن و سال هايمان چند برابر مي شد. اما اينکه چه تعداد از ما، به اين موجودات اعتقاد داريم يا اينکه نسبت به آنها آگاهي داريم و پرسش هايي مرتبط با آن، مواردي بودند که دراين گزارش، باعث شد خيلي ها با تعجب به ما نگاه کنند و بعضي ها نيز از جواب دادن به پرسش ها طفره بروند.
طفره رفتن افراد از پاسخ گويي، گاهي از سر ترس بود و گاهي نيز چاشني محافظه کاري با آن همراه بود. براي مثال دکتر فاضلي، جامعه شناس مي گويد: به جن اعتقاد ندارم؛ ولي نظري هم ندارم. بخثش سياسي است.
و هنگامي که رابطه جن با سياست را از او مي پرسم، اين امر را مطرح مي کند که امور مذهبي و مسائلي که به قرآن مربوط مي شوند، در کشور ماه همراه با بعد سياسي هستند و براي فرار از اين امر يا بايد تظاهر کرد يا اعلام بي نظري. ايشان نهايتاً بي نظري را انتخاب کردند.
در گفت و گو با افرادمي شود متوجه شد که آنها سعي در پنهان کردن ترس خود دارند؛ اما زماني که پرسش از علت ترسيدن به ميان مي آمد، ناشناخته بودن و همراه شدن با خرافات از جمله مهم ترين دلايلي بود که مطرح مي شد. حجت الاسلام حيدرزاده نيز براي اين امر از مثال تاريکي و روشن نبودن فضاي مربوط به عالم اجنه ياد مي کند که چون با خرافات آميخته شده اند، قابل اعتماد نيست و منجر به وحشت انسان ها مي شود و براي برون رفت از اين شرايط مي گويد: با اتکا به مباني قرآني و روايات مي شود چراغ اين اتاق تاريک را روشن کرد، آن وقت است که مي بينيم دليلي براي ترسيدن وجود ندارد.
تعداد افرادي که وجود جن را منکر مي شوند، در بين مصاحبه شوندگان زياد نيست؛ اما کساني هم که به اين موجودات اعتقاد داشته باشند، چندان نظر قاطعي نمي دهند:
وحيد شمشيري، 28 سال سن دارد و با مدرک فوق ليسانس رياضي، معلم دبيرستان است. وي درباره اين پرسش که آيا جن را قبول داريد يا نه؟ مي گويد: بنابر ملاک هاي مذهبي و اينکه در قرآن به آن اشاره شده است، قبولش دارم، اما اگر در قرآن نبود، قبولش نمي کردم؛ يعني در واقع به آن باور ندارم؛ زير با ديد علمي در تناقص است و نمي توانم بگويم چنين چيزي وجود دارد. به نظرم وجود جن آن هم در کنار انسان از لحاظ عقلي مردود است. در روايت هاي مختلف از شياطين مثال هايي داريم؛ اما وقتي وارد بحث مي شويم، مي بينيم شايدمنظور چيزي مثل ميکروب يا ويروس بوده است و چون مردم آن دوره نمي فهميدند، پيامبر (ص) و قرآن چنين جنبه هايي را مطرح مي کردند و آن موجود سم دار شبيه به انسان، تخيلات مردم آن زمان بوده است.
محل زندگي و نحوه زندگي جن نيز يکي از مواردي بود که مردم را به خاطرات و شنيده هايشان مي برد. شنيده هايي که اکثر پاسخ گويان، بدون آوردن دليل، آنها را خرافات مي پنداشتند.
مهوش ابراهيمي خانه دار است. او نيز همان سخن قبلي را تکرار مي کند که اگر نام جن در قرآن نيامده بود، آن را قبول نمي کرد. او از حرف هايي که از قديمي تر ها به گوشش خورده است، مصاديقي ذکر مي کند:قديمي ها مي گفتند: جن ها در خانه هاي قديمي زندگي مي کنند يا اينکه مي توانند با آدم ها حرف بزنند؛ اما من به اين چيزها اعتقاد ندارم. به نظرم آنها در کنار انسان ها زندگي نمي کنند و جاهاي خاصي هستند و اين خرافات که اگر آب بريزي بچه هايشان مي سوزند يا اين جمله را که فلاني با جن رابطه دارد، قبول ندارم. وي مهم ترين دليل ترس از اين موجودات را سرعت زياد و قدرتشان مي داند و مي گويد: اينکه مي توانند خيلي سريع حرکت کنند و ما نمي توانيم با چشم آنها را ببينيم، باعث ترسمان مي شود. آنها که مي گويند: از ما آدم ها قويتر هستند و فقط يک سري آدم هاي خيلي مؤمن مي توانند با آنها رابطه برقرار کنند و گرنه مردم عادي اين توانايي را ندارند و به نظرم درست نيست و همه اين مطالب را جن گيرها و رمال ها که دنبال سرکيسه کردن مردمند، ساخته اند. چيزهايي را که تعريف مي کنند، فقط زاييده خيالاتشان است.
دکتر بروجردي، استاد ارتباطات است و به شدت سعي مي کند از زير بار مصاحبه شاني خالي کند و دليلش را هم اين گونه مطرح مي کند که هيچ اطلاعاتي ندارد؛ اما با توجه به اينکه مي گويد: خودش يک بار جن ها را ديده است، وارد بحث مي شود: اطلاعات من درباره جن مثل اکثر مردم محدود است به قرآن و هيچ کتاب يا منبع ديگري هم درباره اش نخوانده ام. شخصاً هم تا به حال فکر نکرده ام که ممکن است بترسم يا اينکه اين موجودات ترسناکند. چون جن ها هم مخلوق خدا هستند و به نظرم ما آدم ها بايد هم زيستي مسالمت آميزي با آنها داشته باشيم. چون هدف از خلقت آنها هم مثل ما اين بوده که خدا را پرستش کنيم. در نتيجه فکر نمي کنم آنها داراي يک قدرت ماورايي باشند و اين چيزهايي که درباره شان مي گويند، بيشتر خرافات است تا حقيقت.
پوزيتيوسم يا تجربه گرايي و تفکر وجود تناقص بين عالم دخان با علم، مورد ديگري است که مانع پذيرش اين موجودات از سوي عده اي مي شود.
زهره ميرزايي دانشجوي ترم آخر کامپيوتر است. وي ترجيح مي دهد چيزي را که با علم هماهنگي ندارد، نپذيرد؛ اما از سوي ديگر اعتقادات مذهبي اش نيز باعث مي شود که به اين مبحث علاقه مند باشد و مي گويد: همين که يک سوره در قرآن در اين باره داريم؛ يعني موجودات مهمي اند؛ اما تحقيق بيشتر يا فراتر از آن مي شود حکايت داستان گوساله قوم موسي (ع) که به ضررشان تمام شد!
با اين حال مدعي است که مطالعات زيادي درباره اين موجودات داشته است، وقتي از او مي خواهيم يک سري از توانايي هاي جن را بيان کند، بعداز کمي فکر کردن مي گويد: جن موجودي نامريي است و ديده نمي شود. در کل مي توان گفت موجوداتي هستند که داراي احساسند و جالب اينجاست که خيلي از افراد حتي نمي دانند که جن ها مي توانند فکر کنند! خيلي قبل از اينکه ما آدم ها روي کره زمين پا بگذاريم، آنها از آتش به وجود آمدند. عمر و تعدادشان هم از انسان ها خيلي بيشتر است.
او که حسابي از اين بحث سرذوق آمده در حالي كه سعي مي کند حافظه اش را کمي بيشتر بکاود ادامه مي دهد: جن ها مثل ما انسان ها هستند ولي فقط پاهايشان مثل سم است و وسايل فلزي مي تواند به آنها آسيب برساند. مي توانند ازدواج کنند. بچه دار شوند و مثل همه ما روزي بميرند. اما خب چون جسم ندارند، نيازي هم به دفن ندارند. البته موجودات حسودي هستند که به دليل حسادت به آدم ها برايشان مزاحمت درست مي کنند. البته اين طور که من شنيدم خيلي هم کودن هستند.
درباره اين مطلب که فرق جن با روح و انسان چيست همان طور که خوانديد، بيشتر افراد به ويژگي ظاهري مثل سم دار بودن، يا کوتوله بودن آنها اشاره کردند. عده اي نيز با بديهي داشتن اين تفاوت و مطرح کردن اين جمله که فرقشان معلوم است! از اين پرسش رد مي شدند. ولي گروهي به ماهيت وجودي اين موجودات به عنوان عامل تفاوت اشاره مي کنند.
حامد ساروخاني دانشجوي فيزيک است و با نگاهي به اعتقادات قرآني درباره تفاوت جن با روح مي گويد: جن ها از آتش خلق شده اند؛ ولي انسان ها از خاک و همين روح الهي که در وجودشان دميده شده، عامل تفاوت است. عالم ارواح خيلي با دنياي جنيان فرق دارد؛ مثلا آنها اين توانايي را دارند که وارد دنياي انسان ها بشوند؛ اما روح افراد مرده اين توانايي را ندارد و به نظرم اينکه مي گويند، احضار روح، اشتباه است. چون ارواح اين اختيار را ندارند.
ترس، ابهام، داستان هاي بعضا عجيب، خرافات، شک و دودلي، احساسات و رفتارهايي که رنگ و بوي تناقص به خود مي گرفت و ... همگي درگيري هايي بودند که در اين گزارش با آنها روبه رو بوديم. البته تا حدودي هم مي توان آن را طبيعي فرض کرد. دانستن درباره موجوداتي که به تجسم در آمدنشان در برابر انسان ها نهي شده است و توانايي هايي که بعضاً آن را بيشتر و والاتر از روح الهي اي که در وجودمان دميده شده است، مي دانيم، همه و همه مرزي را ايجاد مي کند که عبور کردن از آن دشوار و به زعم برخي ناممکن است.
اما پرسش اينجاست که پاسخ واقعي اين پرسش ها و شبهات چيست؟ آيا با مطالعه و بررسي، اعتماد به آيات و روايات و پيدا کردن مرزهاي خرافات و واقعيت نمي توان قانع شد؟
منبع:نشريه موعود( ويژه جن)، شماره 123،124
***
شايد خيلي از ما نيز اولين باري که اسم جن را شنيديم، از دهان يک بزرگتر و در شرايطي بوده که حتي فکرش را نمي کرديم. شايد پاسخ ها قانعمان مي کرد و شايد هم در دنياي کودکي فقط ترس بود که چند روزي مهمان دلمان شده و با حرف هاي هم سن و سال هايمان چند برابر مي شد. اما اينکه چه تعداد از ما، به اين موجودات اعتقاد داريم يا اينکه نسبت به آنها آگاهي داريم و پرسش هايي مرتبط با آن، مواردي بودند که دراين گزارش، باعث شد خيلي ها با تعجب به ما نگاه کنند و بعضي ها نيز از جواب دادن به پرسش ها طفره بروند.
طفره رفتن افراد از پاسخ گويي، گاهي از سر ترس بود و گاهي نيز چاشني محافظه کاري با آن همراه بود. براي مثال دکتر فاضلي، جامعه شناس مي گويد: به جن اعتقاد ندارم؛ ولي نظري هم ندارم. بخثش سياسي است.
و هنگامي که رابطه جن با سياست را از او مي پرسم، اين امر را مطرح مي کند که امور مذهبي و مسائلي که به قرآن مربوط مي شوند، در کشور ماه همراه با بعد سياسي هستند و براي فرار از اين امر يا بايد تظاهر کرد يا اعلام بي نظري. ايشان نهايتاً بي نظري را انتخاب کردند.
در گفت و گو با افرادمي شود متوجه شد که آنها سعي در پنهان کردن ترس خود دارند؛ اما زماني که پرسش از علت ترسيدن به ميان مي آمد، ناشناخته بودن و همراه شدن با خرافات از جمله مهم ترين دلايلي بود که مطرح مي شد. حجت الاسلام حيدرزاده نيز براي اين امر از مثال تاريکي و روشن نبودن فضاي مربوط به عالم اجنه ياد مي کند که چون با خرافات آميخته شده اند، قابل اعتماد نيست و منجر به وحشت انسان ها مي شود و براي برون رفت از اين شرايط مي گويد: با اتکا به مباني قرآني و روايات مي شود چراغ اين اتاق تاريک را روشن کرد، آن وقت است که مي بينيم دليلي براي ترسيدن وجود ندارد.
تعداد افرادي که وجود جن را منکر مي شوند، در بين مصاحبه شوندگان زياد نيست؛ اما کساني هم که به اين موجودات اعتقاد داشته باشند، چندان نظر قاطعي نمي دهند:
وحيد شمشيري، 28 سال سن دارد و با مدرک فوق ليسانس رياضي، معلم دبيرستان است. وي درباره اين پرسش که آيا جن را قبول داريد يا نه؟ مي گويد: بنابر ملاک هاي مذهبي و اينکه در قرآن به آن اشاره شده است، قبولش دارم، اما اگر در قرآن نبود، قبولش نمي کردم؛ يعني در واقع به آن باور ندارم؛ زير با ديد علمي در تناقص است و نمي توانم بگويم چنين چيزي وجود دارد. به نظرم وجود جن آن هم در کنار انسان از لحاظ عقلي مردود است. در روايت هاي مختلف از شياطين مثال هايي داريم؛ اما وقتي وارد بحث مي شويم، مي بينيم شايدمنظور چيزي مثل ميکروب يا ويروس بوده است و چون مردم آن دوره نمي فهميدند، پيامبر (ص) و قرآن چنين جنبه هايي را مطرح مي کردند و آن موجود سم دار شبيه به انسان، تخيلات مردم آن زمان بوده است.
محل زندگي و نحوه زندگي جن نيز يکي از مواردي بود که مردم را به خاطرات و شنيده هايشان مي برد. شنيده هايي که اکثر پاسخ گويان، بدون آوردن دليل، آنها را خرافات مي پنداشتند.
مهوش ابراهيمي خانه دار است. او نيز همان سخن قبلي را تکرار مي کند که اگر نام جن در قرآن نيامده بود، آن را قبول نمي کرد. او از حرف هايي که از قديمي تر ها به گوشش خورده است، مصاديقي ذکر مي کند:قديمي ها مي گفتند: جن ها در خانه هاي قديمي زندگي مي کنند يا اينکه مي توانند با آدم ها حرف بزنند؛ اما من به اين چيزها اعتقاد ندارم. به نظرم آنها در کنار انسان ها زندگي نمي کنند و جاهاي خاصي هستند و اين خرافات که اگر آب بريزي بچه هايشان مي سوزند يا اين جمله را که فلاني با جن رابطه دارد، قبول ندارم. وي مهم ترين دليل ترس از اين موجودات را سرعت زياد و قدرتشان مي داند و مي گويد: اينکه مي توانند خيلي سريع حرکت کنند و ما نمي توانيم با چشم آنها را ببينيم، باعث ترسمان مي شود. آنها که مي گويند: از ما آدم ها قويتر هستند و فقط يک سري آدم هاي خيلي مؤمن مي توانند با آنها رابطه برقرار کنند و گرنه مردم عادي اين توانايي را ندارند و به نظرم درست نيست و همه اين مطالب را جن گيرها و رمال ها که دنبال سرکيسه کردن مردمند، ساخته اند. چيزهايي را که تعريف مي کنند، فقط زاييده خيالاتشان است.
دکتر بروجردي، استاد ارتباطات است و به شدت سعي مي کند از زير بار مصاحبه شاني خالي کند و دليلش را هم اين گونه مطرح مي کند که هيچ اطلاعاتي ندارد؛ اما با توجه به اينکه مي گويد: خودش يک بار جن ها را ديده است، وارد بحث مي شود: اطلاعات من درباره جن مثل اکثر مردم محدود است به قرآن و هيچ کتاب يا منبع ديگري هم درباره اش نخوانده ام. شخصاً هم تا به حال فکر نکرده ام که ممکن است بترسم يا اينکه اين موجودات ترسناکند. چون جن ها هم مخلوق خدا هستند و به نظرم ما آدم ها بايد هم زيستي مسالمت آميزي با آنها داشته باشيم. چون هدف از خلقت آنها هم مثل ما اين بوده که خدا را پرستش کنيم. در نتيجه فکر نمي کنم آنها داراي يک قدرت ماورايي باشند و اين چيزهايي که درباره شان مي گويند، بيشتر خرافات است تا حقيقت.
پوزيتيوسم يا تجربه گرايي و تفکر وجود تناقص بين عالم دخان با علم، مورد ديگري است که مانع پذيرش اين موجودات از سوي عده اي مي شود.
زهره ميرزايي دانشجوي ترم آخر کامپيوتر است. وي ترجيح مي دهد چيزي را که با علم هماهنگي ندارد، نپذيرد؛ اما از سوي ديگر اعتقادات مذهبي اش نيز باعث مي شود که به اين مبحث علاقه مند باشد و مي گويد: همين که يک سوره در قرآن در اين باره داريم؛ يعني موجودات مهمي اند؛ اما تحقيق بيشتر يا فراتر از آن مي شود حکايت داستان گوساله قوم موسي (ع) که به ضررشان تمام شد!
با اين حال مدعي است که مطالعات زيادي درباره اين موجودات داشته است، وقتي از او مي خواهيم يک سري از توانايي هاي جن را بيان کند، بعداز کمي فکر کردن مي گويد: جن موجودي نامريي است و ديده نمي شود. در کل مي توان گفت موجوداتي هستند که داراي احساسند و جالب اينجاست که خيلي از افراد حتي نمي دانند که جن ها مي توانند فکر کنند! خيلي قبل از اينکه ما آدم ها روي کره زمين پا بگذاريم، آنها از آتش به وجود آمدند. عمر و تعدادشان هم از انسان ها خيلي بيشتر است.
او که حسابي از اين بحث سرذوق آمده در حالي كه سعي مي کند حافظه اش را کمي بيشتر بکاود ادامه مي دهد: جن ها مثل ما انسان ها هستند ولي فقط پاهايشان مثل سم است و وسايل فلزي مي تواند به آنها آسيب برساند. مي توانند ازدواج کنند. بچه دار شوند و مثل همه ما روزي بميرند. اما خب چون جسم ندارند، نيازي هم به دفن ندارند. البته موجودات حسودي هستند که به دليل حسادت به آدم ها برايشان مزاحمت درست مي کنند. البته اين طور که من شنيدم خيلي هم کودن هستند.
درباره اين مطلب که فرق جن با روح و انسان چيست همان طور که خوانديد، بيشتر افراد به ويژگي ظاهري مثل سم دار بودن، يا کوتوله بودن آنها اشاره کردند. عده اي نيز با بديهي داشتن اين تفاوت و مطرح کردن اين جمله که فرقشان معلوم است! از اين پرسش رد مي شدند. ولي گروهي به ماهيت وجودي اين موجودات به عنوان عامل تفاوت اشاره مي کنند.
حامد ساروخاني دانشجوي فيزيک است و با نگاهي به اعتقادات قرآني درباره تفاوت جن با روح مي گويد: جن ها از آتش خلق شده اند؛ ولي انسان ها از خاک و همين روح الهي که در وجودشان دميده شده، عامل تفاوت است. عالم ارواح خيلي با دنياي جنيان فرق دارد؛ مثلا آنها اين توانايي را دارند که وارد دنياي انسان ها بشوند؛ اما روح افراد مرده اين توانايي را ندارد و به نظرم اينکه مي گويند، احضار روح، اشتباه است. چون ارواح اين اختيار را ندارند.
ترس، ابهام، داستان هاي بعضا عجيب، خرافات، شک و دودلي، احساسات و رفتارهايي که رنگ و بوي تناقص به خود مي گرفت و ... همگي درگيري هايي بودند که در اين گزارش با آنها روبه رو بوديم. البته تا حدودي هم مي توان آن را طبيعي فرض کرد. دانستن درباره موجوداتي که به تجسم در آمدنشان در برابر انسان ها نهي شده است و توانايي هايي که بعضاً آن را بيشتر و والاتر از روح الهي اي که در وجودمان دميده شده است، مي دانيم، همه و همه مرزي را ايجاد مي کند که عبور کردن از آن دشوار و به زعم برخي ناممکن است.
اما پرسش اينجاست که پاسخ واقعي اين پرسش ها و شبهات چيست؟ آيا با مطالعه و بررسي، اعتماد به آيات و روايات و پيدا کردن مرزهاي خرافات و واقعيت نمي توان قانع شد؟
منبع:نشريه موعود( ويژه جن)، شماره 123،124
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}