تأثیر اعمال نیک برای مردگان


 





 
یكی از مسایلی كه در مسأله برزخ مطرح است جریان تكامل برزخی است، یعنی انسان در عالم برزخ از بركات و خیراتی كه بعد از مرگ نصیب او می‌شود بهره‌ مند می‌گردد و چه بسا از نسل انسان فرد مؤمنی به دنیا بیاید و برای انسان طلب آمرزش كند كه در این صورت اگر فرد صالح بوده درجات بیشتری نصیب او می‌شود و اگر انسان معصیت كار بوده سبب تخفیف یا‌ آمرزش گناهان او خواهد شد. لذا در روایات اسلامی اصرار شده كه برای اموات باید طلب آمرزش نمود و یا به یاد آنها كارهای نیك انجام داد. حكیم و عارف بزرگواری از استادش نقل می‌كرد كه استادم می‌گفت: من برای فلان حكیم الهی (كه حدود سه هزار سال قبل از دنیا رفته بود) شب‌های جمعه سوره فاتحه می‌خواندم. این حكیم خوش شانس را ببینید كه بعد از حدود سه هزار سال در میان امت اسلامی یك عالم دینی برایش طلب آمرزش می‌كند.
هم چنین بر اساس روایات اسلامی فرزند صالح همانند صدقات جاری برای والدین در عالم برزخ موجب اجر است، گاهی فرزند صالحی برای پدر و مادر خویش استغفار می‌كند و خداوند در برزخ آنان را مشمول عفو و رحمت خود قرار می‌دهد و گاهی فرزند بدون آن كه در یاد پدر و مادر باشد عمل نیكی انجام می‌دهد و چون انجام آن كار خوب، محصول تربیت صحیح والدین او بوده، خداوند در برزخ آنان را از عمل خیر فرزندش برخوردار می‌سازد و به عذاب او خاتمه می‌دهد، لذا نقل شده كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ روزی بر سر قبری گذر كرد، كه صاحب آن قبر در حال عذاب بود. سال بعد از كنار همان قبر گذشت و صاحب قبر را در حال عذاب نیافت، از پیشگاه الهی درخواست نمود كه او را از علّت تغییر وضع آگاه سازد، خداوند به حضرت مسیح وحی فرستاد كه صاحب قبر فرزند صالحی از خود به جای گذارده بود او در این فاصله بالغ شد و كارهای خیر انجام داد، من عذاب این پدر را به احترام عمل فرزند نیكوكارش از میان برداشتم . (معادشناسی، سید محمد حسین تهرانی، انتشارات حكمت، قم، 1402 ق)
از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعائی به آنها هدیه کنید پس از مرگ انسان، بر اطرافیان و دیگر مؤمنان اعمالی واجب است؛ مانند غسل، کفن، نماز و دفن و واجباتی که از میّت قضاء شده است که باید هرچه زودتر انجام پذیرد.[1] اما انجام برخی اعمال برای اموات مستحب است، که از جمله آنها صدقه دادن، دعا کردن، خواندن قرآن، نماز و به طور کلی کارهای نیک است که در آرامش و شادى روح میّت تأثیر فراوان دارد. در اینجا توضیح مختصری پیرامون هر یک از این موارد داده می شود:
1.صدقه دادن: یکى از افراد بنى ساعده که مادرش از دنیا رفته بود، به رسول اکرم (ص) عرض کرد: در غیاب من، مادرم از دنیا رفته اگر من براى او چیزى صدقه بدهم نفعش عاید وى مى‏شود. آن حضرت فرمود: بلى.[2]
2.دعاکردن: حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: «مرده به خاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او می شود شادمان می گردد، همان گونه که زنده به وسیله هدیه ای که به او می دهند، خوشحال می گردد».[3]
3.خواندن قرآن: پیامبر اکرم (ص) فرمود: «هر کس به قبرستان گذر کند و یازده مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» [سوره توحید] را بخواند و ثواب آن را به مرده‏ها ببخشد، به تعداد اموات به او اجر مى‏دهند».[4]
حضرت امام رضا (ع) فرمودند: «هر که قبر مؤمنی را زیارت کند و در کنار آن هفت مرتبه إنّا انزلناه بخواند، خداوند او را با صاحب قبر می آمرزد».[5]
4. خواندن نماز: مستحبّ است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت (نماز هدیه میّت در شب دفن[6]) براى میّت بخوانند و دستورش در رساله های عملیه مراجع تقلید بیان شده است.[7] و همچنین سایر نمازهای مستحبی نیز مطلوب است.
5. انجام کارهای نیک: امام صادق (ع) فرمود: «…صدقه، دعا و نیکى به میّت مى‏رسد و اجرش را به کننده این کارها و میت می دهند».[8] «هر مسلمانى به نیابت از اموات عمل خیری انجام دهد، خداى تعالى پاداش وى را چند برابر نماید و مردگان را از آن بهره‏مند سازد» .[9]
از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعائی به آنها هدیه کنید».[10]

پي‌نوشت‌ها:
 

[1]. در باره اعمال واجب برای میّت به نمایه های زیر مراجعه کنید:1. «خمس اموال میت»، سؤال 3542 (سایت اسلام کوئست: 3780)و2. «قضای نماز و روزه پدر و مادر»، سؤال 4115 (سایت اسلام کوئست: 4400).
[2]. ملاحویش آل غازى، عبدالقادر، بیان المعانی، ج 1، ص 203، مطبعة الترقى‏، دمشق، چاپ اول، 1382ق؛ قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن‏، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، 1364ش.
[3]. محجة البیضاء، ج 8، ص 292.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 10، ص 368، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
[5]. همان، ج 79، ص 169.
[6]. عاملی (کفعمی)، ابراهیم بن علی، المصباح، ص 411، نشر دارالرضی، قم، چاپ دوم، 1405ق؛ عاملی،شیخ حر، وسائل الشیعة، ج 8، ص 168.
[7]. موسوی خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل (محشی)، ج 1، ص 348، محقق/ مصحح: بنى هاشمى خمینى‌، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.
[8]. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج 8، ص 279، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409ق.
[9]. حلّی، ابن فهد، عدة الداعی، ص 146، دارالکتاب الاسلامی، قم، 1407ق.
[10]. یزدی، شیخ حسن بن علی، انوار الهدایة، ص 115، چاپخانه نعمان، نجف.

منبع:درگاه پاسخ گویی به سؤالات دینی و سایت اسلام پدیا
ارسال توسط کاربر محترم سایت : king007