عوامل موثر در تقویت وجدان کاری در کسب روزی از نظر اسلام (2)
نویسنده : روح ا... مظاهری
منبع : اختصاصي راسخون
سخن را این گونه آغاز می کنم که امیرالمومنین (ع) می فرمایند: تفقه اعمالهم و ابعث العیون من اهل الصدق والوفا(نهج البلاغه نامه 53) با فرستادن ماموران مخفی راستگو، و باوفا کارهای آنان را زیر نظر بگیر توجه به کار زیر دستان از مسائل مهمی است که در سیره رفتاری ائمه (ع) وجود داشته است این امر باعث می شد که موجبات نصیحت و انتقاد به افراد خطا کار فراهم آید و در نتیجه جامعه مطلوب حاصل شود به صورتیکه دو امر نصیحت و اتتقاد پذیری در جامعه نهادینه شده و هیچکس در هیچ جایگاهی خود را از پذیرش نصیحت و انتقاد مصنون نداند یکی از عات های مهم در واژگونی حکومت ها توجه نکردن به حرف دیگران و خود را مالک تام دانستن افراد زیر دست بوده است. تجسس در امور امرا و حاکمان منسوب از طرف حکومت و توجه به قانون از امتیازات یک حاکم خوب و خدا ترس است اگر افراد جامعه از وضع اقتصاد و معیشت موجود ناارحت باشد این ریشه در عدم اطلاعات کافی از امور نزد حاکم وقت است. عدم توجه به اقتصاد در جامعه و خانواده در بردارنده مشکلات روحی و روانی فراوان و عدم دقت در آن تبعات فراوانی را در برخواهد داشت امید است .همان طور که گذشت یکی از اصول مهم در وجدان کاری، سپردن مسئولیت و کار براساس شایسته سالاری و اهلیت بود، اما اکنون باید به این مهم توجه کرد که رعایت شایسته سالاری به تنهایی کافی نیست و در طول مسئولیت، باید نظارت و مراقبت بر رفتار و عملکرد پرسنل و کارگزاران و کارگران وجود داشته باشد.البته این سخن به معنای بی اعتمادی به کارگزاران و... نیست، بلکه بدین معناست که آدمی نیازمند مراقبت است و علاوه بر مراقبت درونی، باید احساس کند که مراقبتی هم از بیرون وجود دارد. همچنین بسیاری از انسان ها در ابتدا در مسیر صحیح گام برمی داشتند، اما پس از نشستن بر کرسی ریاست، قدرت، درآمد و... از صراط مستقیم خارج شده و به استبداد رأی، یا چپاول گری و ظلم کشیده شده اند.قدرت و اختیار تصرّف در امور و زیردست داشتن چند نفر، آدمی را در معرض وسوسه های نفس قرار می دهد؛ آنچه موقتاً در اختیار اوست را امانت نمی داند و بلکه ملک خود تصور میکند و هرگونه تصرفی را در آن مجاز می شمارد.مردمان را بی ارزش و هیچ می شمارد و بیت المال را مال و حال خود و قانون را بازیچه ی خویش می انگارد؛ و از این قبیل سوء استفاده ها از مسئولیت خرد و کلانی که به عهده افراد گذاشته می شود کم نیست.بنابراین مراقبت و نظارت دائمی و گاه پنهان بر چگونگی و کیفیت کار افراد ضرورتی انکارناپذیر است.سیره معصومین نیز حاکی از مراقبت، نظارت و مسئولیت خواهی از کارگزاران بوده است.کان رسول الله (ص) إذا وجّه جیشاً فأمّهم أمیر، بعث معه من ثقاته یتجسّس له خبره(1)هرگاه رسول خدا (ص) سپاهی را برای مأموریت می فرستاد و فرمانده ای برای آن تعیین میکرد، برخی افراد موثق و مورد اعتماد خود را [مخفیانه] بر او می گماشت تا رفتارش را زیر نظر بگیرد و برای پیامبرش گزارش کند.علی (ع): پس از آن که به مالک اشتر می فرماید که کارگزاران و مأموران خود را با آزمایش و امتحان به کار گیرد و امور را به آنان که اهلیت دارند بسپارد، درباره مراقبت و نظارت دقیق بر رفتار و عملکرد آنان می فرماید:ثمّ تفقّد أعمالهم وابعث العیون من أهل الصدق و الوفاء علیهم؛ فإن تعاهدک فی السر لأمورهم حدوده لهم علی استعمال الأمانة، و الرفق بالرعیّة و تحفظ من الأعوان، فإن أحد منهم بسط یده إلی خیانة اجتمعت بها علیه عندک أخبار عیونک، اکتفیت بذلک شاهداً، فبسطت علیه العقوبه فی بدنه، و أخذته بما أصاب من عمله، نصبته بمقام المذلّة، و سمته بالخیانة و قلّدته عار التهمة.(2)سپس با فرستادن مأموران مخفی راستگو و با وفا، کارهای آنان را زیر نظر بگیر! زیرا مراقبت و بازرسی مداوم و پنهانی، سبب می شود آنان به امانت داری و مدارا کردن با مردم وادار شوند؛ اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر. پس اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و مأموران مخفی تو به اتفاق چنین گزارش کردند، به همین مقدار از شهادت بسنده کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و به مقدار خیانتی که انجام داده او را کیفر کن! سپس وی را در مقام خواری بنشان! و نشانهی خیانت بر او بنه! و گردنبند ننگ و بدنامی را به گردنش بیفکن [تا دیگران عبرت گیرند]!عبارت «بلغنی و لاأرفع علی حسابک» در برخی نامه های علی (ع) به کارگزارانش، خود حاکی از نظارت و مسئولیت خواهی حضرت می باشد.مراقبت حضرت علی (ع) به حدی بالاست که حتی شرکت آنان در یک مهمانی از نظر آن امام مخفی نمی ماند. چنان که گزارش شرکت عثمان بن حنیف، فرماندار بصره در مجلس مهمانی یکی از ثروتمندان بصره به امام رسید و حضرت در نامه ای او را به شدت مورد ملامت و هشدار قرار داد.(3)الإمام علیّ (ع): و مهما کان فی کتابک من عیب فتغابیت عنه ألزمته و هر عیب که در دبیران تو باشد و تو از آنان غافل شوی، به عهدهی تو خواهد بود.رعایت این امر سبب می شود که مسئولین، پذیرایرهنمودهای خیرخواهانه و خردهگیریهای خالصانه شوند و چشم هایشان بر عیب ها و ناراستی ها گشوده گردد و در صدد اصلاح برآیند. پس حقیقت آن است که وجود این تعامل، بزرگترین توفیق برای بهبود یافتن کارهای خرد و کلان در جامعه است.الإمام علیّ (ع): من أکبر التوفیق الأخذ بالنصیحه.(4)از بزرگ ترین توفیق ها، فرا گرفتن نصیحت است.الإمام علیّ (ع): من قبل النصیحة أمن من الفضیحة.(5)هر که نصیحت و خیرخواهی پذیرد از رسوایی ایمن می گردد.الإمام علیّ (ع): من أعرض عن نصیحة ناصح أحرق بمکیدة الکاشح.(6)هر که از نصیحت ناصحان روی بگرداند، به آتش فریب دشمنان بسوزد.در نتیجه اگر نصیحت وانتقادی که از سر اخلاص و خیرخواهی نشأت گرفته باشد، به عنوان یک رکن در میان افراد خانه، بازار، نهادها و سازمان ها و... تلقی شود، آن مجموعه ها از گرمی لازم برای اداره با نشاط امور برخوردار خواهند شد.
نکتهی ظریف دیگری که در بحث وجدان قابل تأمل است و روایات زیادی در حوزه های مختلف زندگی بر آن تأکید دارند، باور داشتن به قانون فوق می باشد که کلام معصومین: با عبارت «کمان تدین تدان» از آن یاد شده است و منظور از آن این است که همان طور که کاری را انجام دهی، همان طور دیگران درباره تو عمل خواهندکرد ؛ آن طور که جزا دهی جزا میبینی. در ادبیات فارسی نیز با عبارت «به هر دست که بدهی به همان دست می گیری» از این قانون یاد می شود.به عنوان نمونه به موارد زیر توجه فرمایید:
عفت در برابر عفت
امام صادق (ع): در زمان حضرت داود نبی (ع) مردی با زنی زنا کرد. وقتی به خانه خویش آمد، مردی را در کنار زن خود دید، آن مرد را کشان کشان نزد داود آورد و از او شکایت نمود. در آن لحظه خداوند به نبی خود وحی کرد و فرمود: «قل کما تدین تدان»(7)همان که خودت دربارهی دیگران کردی، همان به سرت آمد.شخصی از امام صادق (ع) پرسید: آیا نگاه کردن به پشت زن هایی که عبور می کنند جایز است؟حضرت در پاسخ فرمود: اگر به ناموس شما این گونه نگاه شود، خشنود می شوید؟!سپس فرمود: «فارض للناس ما ترضاه لنفسک»(8)؛ برای مردم همان را بخواه که برای خود میخواهی.أبی جعفر (ع): کان فیما أوحی الله تعالی إلی موسی بن عمران: یا موسی! من زَنی زُنِی به ولو فی العقب من بعده... یا موسی! عفّ تعفّ أهلک. یا موسی! إن أردت أن یکثر خیر أهل بیتک فإیّاک و الزنا. یا موسی! کما تدین تدان(9)اما باقر (ع): از جمله مطالبی که خدا به موسی وحی فرستاد این بود که: ای موسی هر کس زنا کند، همان بر سرش خواهد آمد هرچند در فرزندان او باشد. ای موسی عفت پیشه کن تا در مورد محارمت، دیگران عفت ورزند، ای موسی به هر صورت و کیفیتی عمل کنی، به همان صورت و کیفیت جزا بینی.لذا مؤمنِ با غیرت هرگز به ناموس دیگران حتی نگاه شهوت آلود و فکر آلوده نمی کند، چرا که نمی خواهد دیگران به ناموسش نظر بد داشته باشند.
به این معنا که آن گونه که حرف می زنی درباره تو همان طور سخن گفته می شود.به عنوان مثال: «الإمام الصادق (ع): لاتغتب فتغتب»(10)غیبت مکن تا غیبت نشوی.با این حساب نوع گفتار شخص با ارباب رجوع خود، دقیقاً در مورد خود او که با دیگری کار دارد تکرار خواهد شد.
«الإمام الصادق (ع): لاتحضر لأخیک حضرة فتقع فیها، فأنّک کما تدین تدان(11)چاهی برای برادرت مکن که خود در آن می افتی؛ که هرگونه رفتار کنی همان گونه با تو رفتار خواهد شد.«النبیّ (ص): کما تزرع تحصد و کما تصنعی صنع بک و ما قدّمت إلیه تقدم علیه غداً لامحالة.»هرچه بکاری همان برداشت کنی و هرچه کنی همان با تو کنند و هرچه از پیش بفرستی، ناگزیر فردا به همان دست یابی.با توجه به روایات فوق، درمی یابیم مسئولیت ها و وظایفی که شخص در ابعاد مختلف زندگی به عهده دارد، در صورت کوتاهی نمودن در انجام صحیح آن، به یقین در دیگر کار، دیگران با او همان رفتار را خواهند داشت.اگر دکتری برای مداوای بیمار وقت کافی و دقت لازم را صرف نکند، مطمئناً دیگری که وسایل زندگی او را تعمیر می کند مثل مکانیک اتومبیل او از کارش کم می گذارد. اگر نانوا، نان خوب به دست مردم ندهد، دیگری جنس معیوب به او تحویل می دهد. اگر کارمند، کار ارباب رجوع را به فردا و فرداها بیندازد، خدا هم حاجت او را به تأخیر می اندازد.اگر مبلّغ بدون مطالعه منبر برود، وقت مستمع را ضایع و سر آن ها کلاه گذاشته ، آن ها هم در کاری دیگر همان رفتار را با من خواهند داشت همه می روند، مکانیکی برای تعمیر خودرو خود، او سر هر سه کلاه می گذارد، هر چهارنفر سوار تاکسی می شویم با یک مقصد، راننده 2 کیلومتر مانده به مقصد، ما را پیاده می کند و می گوید همان کوچهی بغل مقصد شما است!در نتیجه وقتی دنیا، دنیای سرهم بندی شد، دودش به چشم همه می رود.
مطالب این مقاله که پیرامون جهاد اقتصادی با رویکرد عوامل موثر در تقویت وجدان کاری ما را به این مطلب سوق می دهد که نصیحت وانتقاد دو موضوع مهمدر مبنای نظری اقتصادی اسلامی است زیرا که پذیرش و عدم پذیرش نصیحت و انتقاد تحت تاثیر مستقیم سلامت یا بیماری در جامعه است در این جامعه که بواسطه معیشت صحیح به رو به دستکاری می رود به این دو صفت وابسته است نتیجه می گیریم اگر در جامعه ای مسائلی چون نصیحت و انتقاد پذیری که توجه به قانون را در پرتو آن احیا می شود. و قاعده عمل و عکس العمل چه در رفتار و کردار باعث پیشرفت آن خواهد شد نخواستن و انتقاد نکردن نشانه اندیشه نکردن و نبودن خاص اجتماعی پیرامون موضاعات اصلی جامعه است.
پي نوشت ها :
1 . همان، نامه 53.
2. همان، نامه 53.
3 . همان، نامه 45.
4 . غررالحکم، ج 2، ص 250.
5 . شرح غررالحکم، ج 5، ص 277.
6 . همان، ص 350.
7 . من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 22، ح 2986.
8 . همان، ج 4، ص 19، ح 4972.
9. همان، ج 4، ص 21، ح 4981.
10. امالی صدوق، مجلس 56، ص 420.
11. همان.
منابع
1.قرآن
2.البحار- محمد تقی مجلسی- موسسه الرساله - بیروت-1340ق
3.من لا یحضر الفقیه – علی بن حسین باب ویح قمی- تهران –دارالکتاب السلامی- 1349ش
4.امالی صدوق- شرح کمره ای، تهران، کتابچی ، 1370
5.نهج البلاغه، محمد دشتی، موسسه تبلیغاتی امیرالمومنین، قم ، 1376
6.شرح غررالحکم، عبدالواحد بن محمد، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی
/ع
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}