نقش شهید شقاقی در اعتلاي آرمان فلسطين


 





 

درآمد
 

حجت‌الاسلام و المسلمين اختري، در مراسمي كه به مناسبت سالگرد شهادت شهيد دكتر شقاقي برگزار شد، سخناني را پيرامون ويژگي‌هاي اين شهيد و نقش او در اعتلاي آرمان فلسطين ايراد كرد كه ويژه‌نامه دفتر جهاد اسلامي در چهارمين سالگرد شهادت اين شهيد آن را منتشر كرد. به دليل اهميت اين سخنراني، مناسب ديديم آن را به نظر شما خوانندگان ارجمند برسانيم.
ضمن سپاس و تشكر از شما عزيزان از حركت مقدس جهاد اسلامي فلسطين كه اين فرصت را به وجود آورديد تا يادي از خاطره‌هاي فراموش نشدني بسيار حساس و بسيار گرامي از يكي از الگوهاي جهاد و مبارزه، شهيد بزرگوارمان استاد دانشمند و نستوه جناب آقاي دكتر شقاقي بنمائيم. اميدوارم كه روح عالي و پر فتوحش از همه مبارزان در راه آزادسازي فلسطين و همه كساني كه از فلسطين حمايت مي‌كنند و در راه آزادي فلسطين قدم بر مي‌دارند شاد و خرسند باشد. درون به روان پاك همه شهيدان مظلوم فلسطين و مخصوصاً شهيد بزرگوارمان دكتر فتحي شقاقي كه با خون خودشان، شعله‌ها و سنگرهاي مبارزه حق عليه باطل و اسلام در برابر صهيونيسم را زنده و برافروخته نگه داشتند. خداوند ارواح طيبه آن‌ها را شاد گرداند و همه‌ي آن‌ها را با سروران و مواليشان پيامبر عظيم‌الشأن اسلام و پيشوايان معصوم و ائمه‌ي اطهار محشور بگرداند.
من در ابتداي سخن، لازم مي‌دانم از عظمت اين شهيد بزرگوار نكته‌اي را عرض كنم. شهيد بزرگوار دكتر فتحي شقاقي يكي از نمونه‌هاي بسيار برجسته و عالي مبارزه در راه خدا و مجاهدان در راه خدا و مصداق آيه‌اي بود كه صدر سخنم قرائت كردم. شهيد بزرگوار جزء كساني است كه اين آيه شريفه شامل حال او مي‌شود. او انساني متفكر، دانشمند، متواضع، فروتن، خداترس، خداجو و ايثارگر و فداكار در راه اسلام و در راه فلسطين بود. نمونه‌هاي چنين حد خاصي در تاريخ اسلام كم است. اين‌ها حجتي هستند از سوي خداوند متعال بر انسان‌هاي ديگر به خصوص آن‌هايي كه حاضر نيستند در راه خداوند جهاد و مبارزه كنند.

آشنايي
 

آشنايي من با دكتر شقاقي به سال 88 ميلادي (1367 شمسي) بر مي‌گردد. يعني همان اولين سالي كه ايشان از وطن خودش آواره شد و به لبنان و سوريه وارد شد. تقريباً از ميان خدمتگزاران به نظام جمهوري اسلامي، شايد من اولين كسي بودم كه با ايشان آشنا شدم و آشنايي با ايشان و حركت جهاد و ايجاد ارتباط بين جهاد اسلامي و جمهوري اسلامي و ملت مسلمان ايران از بنده بود. اولين نشستي را كه با همديگر داشتيم، هرگز فراموش نمي‌كنم. جلسه اولي كه من اين سرباز فداكار اسلام را ملاقات كردم و با او آشنا شدم، محبتي از او در همان جلسه اول در قلب و روح من نشست و اين علاقه و محبت ما به يكديگر تا آن روزهاي آخر زندگيشان همواره ادامه داشت. من بسيار خرسند از اين كه با چنين شخصيتي آشنا شدم و باز هم از خاطره اين آشنايي اين نكته را هم بايد عرض كنم، شهيد فتحي شقاقي تنها رابط بين جمهوري اسلامي با فلسطين و فلسطينيان به طور اعم و اسلامگرايان فلسطين به طور اخص، نبود. بلكه ايشان بابي بود كه گشوده شد و از سوي ايشان ديگر برادران و خواهران مسلمان ما از فلسطين با جمهوري اسلامي مرتبط شدند. ديگر دوستان فلسطيني ما هم از اين راه ارتباطشان روز به روز با جمهوري اسلامي و با اين مهر و محبت و وفاي مردم مسلمان ايران نسبت به فلسطين بيشتر شد. همان طوري كه همه‌ي دوستان و عاشقان فلسطين شنيده‌اند، گروه جهاد مقدس فلسطين اولين گروهي بودند كه به نداي امام بزرگوارمان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي لبيك گفته و حركت انتفاضه را پايه‌گذاري كردند. برادران جهاد اسلامي بودند كه در داخل فلسطين اين را يكي از رسالت‌هاي خودشان قرار دادند، كه هر چه بيشتر پيام‌آور جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي و امام به مردم فلسطين باشند و آن علاقه و اهميتي را كه امام بزرگوار راحلمان و همه‌ي مسئولين ما نسبت به فلسطين و تعهدي را كه در پشتيباني و حمايت از فلسطين داشتند به مردم فلسطين منتقل كنند و در آن جلساتي كه خود دوستان جهاد براي بنده نقل كردند كه در ماه مبارك رمضان در ميان جلسات و برنامه‌هايي كه برگزار مي‌كردند، از انقلاب اسلامي و امام سخن مي‌گفتند.

ويژگي‌هاي شهيد شقاقي
 

همان طوري كه اشاره كردم آنچه بيشتر از هر چيز از اين شهيد بزرگوار والامقام در من تأثير گذاشت، اول صفا و صميميت و تواضع و فروتني و بي‌آلايشي اين رهبر فلسطيني بود. يك انسان بسيار افتاده و فروتن بود. ويژگي ديگري كه مي‌توانم از او نام ببرم، دلسوزي و حساسيت فوق‌العاده‌اي است كه نسبت به فلسطين داشت. تمام وجودش فلسطين بود. تمام تلاشش فلسطين بود. يك آن به خودش و زندگي‌اش نمي‌انديشيد. من اين را لازم مي‌دانم عرض كنم، با تمام ديدارهايي كه با هم داشتيم، شايد در همان سال و ايام اخير زندگيشان بنده آشناي دورادوري با خانواده‌اش پيدا كردم. تا آن وقت اصلاً هيچ وقت از زندگي و خورد و خوراكش صحبت نكرده بوديم. آنچه بود صحبت از فلسطين بود. او واقعاً عاشق بود. واقعاً دلسوز بود و ي مجاهد به تمام معنا بود كه شب و روز را نمي‌شناخت و براي فلسطين آنچه را كه در توان داشت و آنچه را كه مي‌توانست انجام بدهد انجام مي‌داد و از چيزي فروگذاري نمي‌كرد.
مشخصه‌ي ديگري كه باز من ناچارم از آن ياد كنم، محبت و علاقه‌اش به اهل‌بيت عصمت و طهارت (عليهم‌السلام) بود كه او را از ديگران متمايز مي‌كرد. او همواره تأكيد مي‌كرد كه من اسلام و ايمان به خدا، جهادوهمه چيزراازاهل‌بيت و مخصوصاً از حضرت اباعبدالله الحسين (ع) فرا گرفتم. الگوي مبارزاتي او همانند همه مسلمانان راستين، مبارزه‌ي حضرت امام حسين (ع) و يارانش و شهادت‌طلبي امام حسين (ع) بود.

شهادت غير مترقبه
 

شهادت او براي ما بسيار غافلگير كننده بود. چون من هيچ وقت انتظار شهادت او را نداشتم و اصلاً دلم نمي‌خواست چنين روزي را ببينم و هيچ انتظار نداشتم كه يك رهبر آزاده مسلمان ملتي كه اين گونه براي فلسطين كار مي‌كند به شهادت برسد. من واقعاً اميدوار بودم كه خداوند متعال بر ما مسلمانان و بر فلسطينيان منت مي‌گذاشت كه او بماند و اين حركت را ادامه و گسترش بدهد. منتهي جهاد در راه خدا قطعاً شهادت به همراه دارد و خودش همواره اين را ابراز مي‌كرد كه عاشق شهادت و آماده‌ي آن است.
ما مي‌دانستيم كه اسرائيل و آن جنايتكاران صهيونيست كه خودشان را براي كشتن تمام فلسطينيان و بلكه مسلمانان، آماده كرده‌اند تااسمي از اسلام و فلسطين باقي نگذارند؛ تمام امكانات خودشان را به كار مي‌گرفتند كه بتوانند چنين گل سرسبدي را از گلستان مسلمانان بگيرند و اين گل را پرپر كنند.

شهيد شقاقي و انقلاب اسلامي ايران
 

ايشان جزء افراد نادر و يا اولين كساني بودند كه دروازه‌ي ارتباط و علاقه‌ي بسياري از مسلمانان به جمهوري اسلامي را هم گشودند و غير از مسئله فلسطين و حركتي كه در فلسطين آغاز كرد، در آنجا به معرفي امام و انتقال روحيات انقلابي ملت مسلمان ايران به مردم فلسطين پرداخت. رسالت ارتباط ديگر گروه‌هاي مسلمان در كشورهاي ديگر با جمهوري اسلامي را هم ايشان بر عهده گرفت. من در اين جا فقط به همين نكته اشاره مي‌كنم كه ايشان بسيار تلاش مي‌كرد تا گروه‌هاي مسلمان ديگر را به جمهوري اسلامي نزديك كند و اين يكي از مسئوليت‌هاي بود كه بر عهده گرفته بود و موفق هم شد. مسئوليت و رسالت ديگري كه در همين زمينه ايشان عهده‌دار بود، در جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود. در جنگ تحميلي همه ما مي‌دانيم بسياري از دشمنان ما، آمريكا، صهيونيسم و كشورهاي غربي كه در حمايت از صدام برخاسته بودند بوق‌هاي تبليغاتي و تمام امكانات خودشان را به كار گرفته بودند تا كشورهاي عربي و مردم عرب و مسلمان عرب را از جمهوري اسلامي دور نگه دارند و چنين قلمداد كنند كه جمهوري اسلامي به اصطلاح منافع امت عرب را به خطر انداخته است. ايشان هم در زدودن اين طرز تفكر از جامعه‌ي عرب و مسلمانان نسبت به جمهوري اسلامي نقش بسيار اساسي داشت و هم با شخصيت‌هاي مختلف ملاقات و آن‌ها را توجيه مي‌كرد و مواضع صحيح جمهوري اسلامي را به آن‌ها منتقل مي‌كرد. ما مي‌دانيم كه بسياري از گروه‌هاي اسلامي حتي سران كشورهاي اسلامي و عرب و بسياري از شخصيت‌ها و قلم به دست‌هاي عرب، نگرش خود را نسبت به امام و نسبت به انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي از رسانه‌هاي مزدور از رسانه‌هاي تبليغاتي دشمن و به خصوص صدام و حاميان صدام گرفته بودند و لذا او در تصحيح اين موضع‌گيري‌ها و در شناساندن جمهوري اسلامي به مسلمانان ديگر كشورها و به خصوص عرب‌ها و گروه‌هاي اسلامي نقش بسيار بزرگي را داشت.
اين نمونه فعاليت‌هاي جناب آقاي دكتر فتحي شقاقي بود كه گروه‌هاي اسلامي را توجيه و راهنمايي كرد كه بيايند و از نزديك ايران را ببينند. جمهوري اسلامي را ببينند. با افكار جمهوري اسلامي آشنا بشوند. اين هم يكي ديگر از رسالت‌هايي بود كه ايشان داشتند و اين رسالت را ايفاكردند.

انديشه و جهاد شهيد شقاقي
 

در رسالتي كه عهده‌دار آن بود و تلاش مي‌كرد. اين خود بهترين نمونه بود از ايمان و طرز تفكر و بينش اسلامي عميق اين شهيد عزيز والامقام به مسائل اسلامي و منافع امت اسلامي. در زمينه فكري نوشته‌هاي ايشان بهترين دليل و گواه است بر تيزبيني و دقت نظر و عمق ديدگا‌هشان نسبت به اسلام و آينده مسلمانان. عميق‌ترين و پرشورترين مقالات و سخنراني‌هاي ايشان در اجلاس‌ها و سمينارها چه آن كه در ايران شركت كردند و ايراد كردند و چه آن كه در لبنان و سوريه و كشورهاي ديگر ايراد كردند. خود مي‌تواند اين عمق را برساند. البته من نمي‌دانم كه آيا كليه‌ي مقالات ايشان را حركت جهاد اسلامي چاپ كرده است يا نه! اما من اميدوارم كه اگر چاپ نشده، تمام مقالاتي را كه ايشان در كنفرانس‌هاي مختلف سخنراني كردند و ايراد نمودند در يك يا دو كتاب جمع‌آوري كنند و اين به عنوان يك يادگار و به عنوان يك ذخيره و سرمايه بماند.
ايشان به وحدت مسلمانان و وحدت اسلامي، همان تفكري كه امام ما طليعه‌دار و پرچم‌دار آن بودند، باتمام وجودش معتقد بوده و براي آن تلاش مي‌كرد و براي كم كردن فاصله بين شيعه و سني، احساس مسئوليت داشت و در اين راه، زحمات زيادي كشيد. ايشان براي تحقق آرمان وحدت اسلامي تمام تلاش خودش را به كار مي‌بست و در سخنراني‌هاي خود با بهره‌گيري از آيات قرآن و معارف اسلامي تلاش مي‌كرد اين را براي ديگران به طور مستدل بيان كند تا همه را با اين تفكر هم فكر هم‌سو سازد. فردي بسيار دقيق، دانشمند، عميق و متفكر بود و در زمينه آينده مسلمانان به حكومت اسلامي بزرگ جامعه‌ي مسلمانان معتقد بود و در اين راه تلاش مي‌كرد و لذا هر وقت احساس مي‌كرد بين دو گروهي از گروه‌هاي مسلمان، چه در مصر، چه در سودان و چه در كشورهاي آفريقايي و غير آفريقايي اختلافي بروز مي‌كرد تا آنجايي كه مي‌توانست مسافرت كند و با اين‌ها صحبت كند، اين كار را انجام مي‌داد كه اگر اختلافي و به اصطلاح نگرش متضادي بين گروه‌ها پيدا شده حل كند تا موجب شكاف بين آن‌ها نشود. در همين جا هم باز اين را لازم مي‌دانم تأكيد كنم كه ايشان بسيار خواهان و پيگير وحدت خط اسلامي در داخل فلسطين بود تا بخصوص دو گروه مسلمان فلسطيني هر چه بيشتر به همديگر نزديك‌تر شوند و افق تفكرشان يكي شود و در جهاد بتوانند با وحدت رويه بيشتري حركت كنند و حتي در همينامر جهاد مقدس هم ايشان از داعيان و طلايه‌داران حركت وحدت تفكر مبارزين فلسطين باهمديگربود که ما امروز ثمرات ان را در همين گروهاي چند گانه فلسطين مي‌بينيم كه به هم ديگر نزديك شدند؛اين بخشي از مسائلي بود كه شهيد دنبال مي‌كرد و در اين راه قدم بر مي‌داشت و حركت مي‌كرد.

ديدگاه شهيد نسبت به آرمان فلسطين
 

همان طور كه امام بزرگوار و عظيم‌الشأن، خميني بزرگ و همراهان ايشان و دوستان و مبارزان ديگر، امثال دكتر فتحي شقاقي‌ها، تأكيد كرده‌اند، فلسطين و قضيه‌ي فلسطين مي‌رفت كه به دست فراموشي سپرده شود و اين يكي از توطئه‌هاي اهريمني دشمنان اسلام و در رأس آن‌ها آمريكا و صهيونيزم بين‌الملل بود كه قضيه فلسطين به فراموشي سپرده شود. من وقتي در اولين بار به حج مشرف شدم و در جده خيابان اندلس را ديدم همانجا به يادم آمد كه بسياري از اين سران كشورها بي ميل نبودند كه قضيه‌ي فلسطين تمام شود تا همانند اندلس برايش در جاهاي ديگر خيابان و ميدان بسازند. آن‌ها مي‌رفتند كه قضيه‌ي فلسطين را به دست فراموشي بسپارند.
امام، فلسطين و قضيه‌ي فلسطين را زنده كرد و مبارزان فلسطين به خصوص مسلمانان در داخل فلسطين با حركتي كه آغاز كردند فلسطين را بار ديگر زنده كردند. فلسطين تا وقتي كه مبارزان فلسطيني به راه خودشان ادامه بدهند اين نقش را در محوريت و در ميانداري در ميان جامعه اسلامي ادامه خواهد داد. امروز همه‌ي مسلمانان عاشق فلسطين هستند. امروز همه‌ي مسلمانان آزادي فلسطين را جزء آرمان‌هاي مقدسشان مي‌دانند و همان طوري كه به قبله‌ي اول مسلمانان فكر مي‌كنند به قضيه‌ي فلسطين نگاه مي‌كنند. اين آرزو را هر مسلماني دارد كه فلسطين بار ديگر به عنوان قبله‌ي اول مسلمانان به دامن مسلمانان برگردد. جايگاهي كه مسلمانان‌هاي فلسطيني و مبارزان فلسطيني دارند همان راه و چراغي است كه امام بزرگوار و دكتر فتحي روشن كردند و امروز مبارزان مسلمان فلسطيني بايد دكتر فتحي را الگوي خودشان قرار دهند. راه او را دنبال كنند، خط او را دنبال كنند، مبارزات او را دنبال كنند تا فلسطين آن نقش مادري و محوري خويش را در ميان مسلمانان داشته باشد. من معتقدم اين نقش ادامه پيدا خواهد كرد تا روزي كه فلسطين به طور كامل آزاد شود.

وحدت اسلامي
 

بنده، هم به مسلمانان و هم به فلسطينيان سفارش مي‌كنم و تقاضا دارم كه اين شهيد و شهداي ديگر راه فلسطين را هرگز فراموش نكنند. اين‌ها مشلعدارند. مشعلشان بايد روشن بماند. خداوند وعده داده اين‌ها زنده خواهند ماند و اين‌ها زنده هستند و لذا ما بايد از حيات مقدسي كه خدا براي آن‌ها قرار داده بهره و الگو بگيريم. شهيد دكتر فتحي در فكر وحدت اسلامي و كم كردن فاصله‌ها بين مسلمانان در كشورهاي اسلامي و كشورهاي عرب بود. در فكر ايجاد اين اخوت و برادري و تحكيم اين برادري فلسطينيان بدانند دشمني كه امثال شهيد شقاقي را به شهادت رسانده و دشمني كه بيش از چهار ميليون نفر فلسطيني را آواره كرده، دشمني كه در تمام مناطق فلسطين، شهرك‌هاي مختلف ايجاد كرده، چنين دشمني حاضر نيست كم‌ترين امتياز به همين به اصطلاح حكومت خودمختار كه تمام هستي خودش را تسليم اسرائيل كرده، بدهد. اين‌ها بدانند كه اين دشمن هرگز نخواهد گذاشت آب خوش از گلوي فلسطينيان فرو برود و هرگز نخواهد گذاشت روزي فلسطينيان در آسايش و آرامش زندگي كنند و بدانند تسليم در برابر اسرائيل، چيزي جز خزي و عار و ننگ و گمراهي به دنبال نخواهد داشت. اين پرچم شهداي راه فلسطين، امثال فتحي شقاقي‌ها و قبل از آن‌ها شهيد عزالدين‌ها و شهيد سيد عباس موسوي‌ها و همه‌ي شهداي ديگر كه در آن راه قدم برداشتند، چه قبل از دكتر شقاقي و چه بعد از دكتر شقاقي و چه آن‌ها كه در آينده اين راه جهاد و شهادت را ادامه مي‌دهند، بايد مردم مسلمان دنيا و فلسطينيان بدانند كه اسرائيل چيزي به آن‌ها نخواهد داد و اين‌ها بايد فلسطين را آزاد كنند و مأيوس هم نباشند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26