شب قشنگ


 

نويسنده :محمود پور وهاب




 
جمکران شلوغ بود
بوي خوب ياس داشت
قلب کوچک رضا
با خدا تماس داشت

از زيارت بهار
حرف ها شنيده بود
آن همه فرشته را
در زمين نديده بود

وقت آن رسيده بود
تا کمي دعا کند
بال هاي خويش را
چون پرنده وا کند

دست ها بلند بود
رو به سوي آسمان
گوش باد ، مي شنيد
پچ پچ فرشتگان

درنگاه زائران
رودي از ستاره بود
ماه چون پرنده بر
شانه ي مناره بود

آن شب،آن شب قشنگ
هم کلاسي ام رضا
حس يک پرنده داشت
حدس مي زنم چرا ...
حميد هنرجو
صفحه21@
آقاي حميد هنرجو ازشاعران خوب کودک و نوجوان است سال هاست که براي شما بچه ها شعر مي گويد.بيشتر شعر هاي او مثل همين شعرمذهبي است.او دراين شعر از پسري به نام «رضا »صحبت مي کند که با شور و شادي فراواني به مسجد جمکران رفته است تا نماز بخواندو براي آمدن آقا امام زمان(عج)دعا کند.حتماً شما بچه ها مي دانيد که مسجد جمکران همان مسجد معروف در قم ، يا همان مسجد امام زمان(عج)است که به روايتي به دستور خود آقا اين مسجد ساخته شده است به خاطر همين سه شنبه شب هاي پر از عاشقان امام زمان (عج)است.مردم در اين شب از کودک و زن و مرد به اين مسجد مي آيند.نماز امام زمان (عج)مي خوانند و دعا مي کنند.شاعر در اين شعر مي گويد رضا از زيارت مسجد جمکران حرف هاي زيادي شنيده.وقتي هم به جمکران مي رود آن جا را پر از آدم مي بيند .
از زيارت بهار
حرف ها شنيده بود
آن همه فرشته را
در زمين نديده بود
در اين جا منظورازکلمه ي «بهار»همان امام زمان (عج)است.اگر يادتان باشد گفتيم کلمه اي که به جاي اسم شخص به کار مي رود ؛ به آن «استعاره»مي گويند.مثل همين کلمه ي بهار که به جاي اسم امام زمان(عج)آمده است؛ حتي فرشته هم استعاره است ؛ چون آقا رضا همه ي آدم ها را مثل فرشته مي بيند آدم هاي پاک و عاشق که با شورو شوق زياد براي دعا و زيارت آمده اند.پس شاعر به جاي اين که بگويد رضا آن همه آدم را در زمين نديده بود.به جاي آدم از کلمه ي فرشته استفاده کرده است.در شماره هاي گذشته براي شما گفتم که به همه ي اين حرف هاي خيالي مي گويند تصوير هاي خيال انگيز.بچه ها خيلي بايد دقت کنيد.مثلاً اگر يک جايي استعاره يا تشبيه به کار رفته به آن ها هم سخن مجازي و هم تصوير مي گويند ؛ يعني يک جمله ي شاعرانه گاه چند چيز هست.مثلاً به اين بيت دقت کنيد:
گوش باد مي شنيد
 

پچ پچ فرشتگان
 

همه مي دانيم که باد گوش ندارد؛ ولي شاعر به باد شخصيت انساني داده يعني باد را مثل يک آدم ديده که به آن صنعت تشخيص مي گويند؛چون همان طور که گفتيم باد گوش ندارد و نمي تواند حرف فرشتگان را بشنود.پس واقعي نيست.به اين گونه سخن مي گويند «مجاز»يا سخن صفحه22@
مجازي که به معناي غيرواقعي وحقيقي است.غيرازآن به اين نوع سخن مي گويند اغراق شاعرانه يعني شاعر غلو کرده است که درباره ي اغراق درشماره هاي بعد صحبت خواهيم کرد.پس فهميديم که همين يک بيت شعر هم تشخيص است ، هم مجاز و هم اغراق در او به کار رفته است.همه ي اين نوع حرف ها را تصوير هم مي گويند.
يک شعر خوب هميشه پس ازتصويرو پس ازنقاشي است،ولي شاعر با کلمات نقاشي مي کشد و نقاش با رنگ.به خاطر همين بعضي مي گويند نقاشي شعر بي زبان است و شعر نقاشي زبان دار.
اين شعر تصوير هاي قشنگ ديگري هم دارد مثل:
درنگاه زائران
رودي از ستاره بود
ماه ، چون پرنده بر
شانه ي مناره بود
شاعردرنگاه زائران ، که با شوق فراوان و به عشق امام زمان(عج)درمسجد جمکران بودند، رودي از ستاره ها مي بيند ؛ رودي از لبخند و شادي.ماه انگار مثل پرنده اي روي مناره مسجد نشسته و نور افشاني مي کند و رضا احساس يک پرنده را دارد که مي خواهد با شادي تمام انگاردرآسمان پرواز کند.
آيا شما بچه ها مي توانيد ازاين حرف هاي شاعرانه بزنيد.حرف هاي شاعرانه و صميمي با امام زمان(عج)خود.پس امتحان کنيد وحرف هاي صميمي خود را براي ما بفرستيد.

منبع:مليکا شماره 40