رويکرد جامعه محوري پليس (3)
رويکرد جامعه محوري پليس (3)
رويکرد جامعه محوري پليس (3)
2-3-اصول جلب مشارکت انتظامي
1-2-3-لزوم برداشت مشترک مردم و پليس ازمفهوم نظم و امنيت:
اولين اقدام،تلاش درجهت برداشت مشترک مردم و پليس از مفهوم نظم و امنيت است. بدين معني که جامعه و نيروي انتظامي هر دو مفاهيم مشترکي از امنيت را دارا باشند.نه اين که پليس مفهومي خاص ازنظم و امنيت در ذهن داشته باشد،و مردم مفهومي ديگر.
اهميت اين درک مشترک به حدي بالاست که فقدان چنين درکي کار پليس را بي اثر نموده و اثر وجودي، سرمايه گذاري و فرصت ها و همه اهداف را زير سوال مي برد.
2-2-3- فرهنگ سازي:
خيلي راحت مي گوييم جنگ جهاني دوم تمام شد. آلمان مخروبه اي بود و در عرض 20 سال ملت آلمان اين کشور را تبديل به اقتصاد دوم دنيا کرد، هيچ عاملي درآلمان و ژاپن مهم تر از علاقه به مملکت و وطن و تعلق عميق رواني به وطن وجود ندارد. ما مي توانيم 15 الي 20عامل مشخص کنيم که چرا آلمان، آلمان شد و ژاپن،ژاپن شد، ولي عامل بسيار تعيين کننده اين است که علاقه عميقي به وطن وجود دارد، اين آب و خاک به ما تعلق دارد، اجداد ما اينجا به دنيا آمده اند و ما يک وظيفه اي نسبت به اين خاک داريم. پس اگر بخواهيم بين پديده فرهنگ و امنيت ارتباط برقرار کنيم بايد به فکر تربيت باشيم» (سريع القلم، 1379).
بنابراين نيروي انتظامي بايد با همکاري ساير دستگاه ها به ويژه متوليان امور فرهنگ و آموزش جامعه، فرزندان اين مرز و بوم را به گونه اي پرورش دهد و فرآيند جامعه پذيري آنها را طوري هدايت کند که افراد جامعه براي رفتار قانونمند و مطابق با هنجارها بي نياز به حضور پليس باشند و علاوه بر اين که پليس ديگران هستند، پليس خود نيز باشند و عاملي دروني و قوي ايشان را در مدار نظم اجتماعي و قانونمداري هدايت کند.
3-2-3- آموزش عمومي:
4-2-3- توجه به فرهنگ بومي:
در کشوري مثل ايران،نهادهاي ديني مثل مسجد، دسته جات مذهبي، نهادهاي اجتماعي مثل بسيج تعاوني ها، کانون هاي خيريه مردمي، زورخانه ها، خانواده و... از نهادها و مراکز گسترش و تعميق مشارکت و همبستگي اجتماعي بوده اند. در پاره اي کشورها پليس از طريق رسانه ها و همکاري گروه هاي کوچک و خانه به خانه، تشکيل کميته هاي مشترک (پليس محله) با کمک به بهبود زندگي مردم، تشکيل سازمان ها و انجمن هاي ممانعت کننده از جرايم که در شهرهاي کوچک به ثبت رسيده و حالت رسمي و قانوني پيدا کرده اند، يک تجربه مشارکت اجتماعي چندبعدي صورت گرفته و نتايج مثبتي داشته است.
5-2-3- تلاش هاي همزمان درون و برون سازماني:
1-5-2-3- درون سازماني:
2- ايجاد تغيير در تفکر و منش بدنه نيرو ازتفکر تهديد محور و به جامعه محور و شکل گيري مفهوم عملي پليس اجتماعي.
3- برقراري تماس وتعامل ميان بدنه ي نيروهاي پليس با اقشار فرهنگي،اجتماعي و علمي.
4- گسترش روحيه تفکر،مطالعه، تحقيق و پژوهش ميان کارکنان.
5- بالا بردن ضريب موفقيت و کارآيي عمليات انتظامي با استفاده از پيوست اجتماعي .
6- کاهش حجم پرونده هاي انتظامي و قضايي (مددکاري و مشاوره).
7- ايجاد يک نظام مستندسازي درون سازماني به گونه اي که تصويري شفاف ازخارج مجموعه براي درون سازمان ايجاد شود.
3-5-2-3- برون سازماني:
2- رفع و درمان مسايل،آسيب ها و انحرافات اجتماعي از طريق اجتماعي .
3- استفاده ازعمليات رواني در جهت همسو ساختن فضاي جامعه با مأموريت ها.
4- جلب مشارکت مردمي و برقراري ارتباط با اقشار گوناگون و سهيم نمودن مردم در فرآيند توليد نظم و امنيت اجتماعي.
5- بالا بردن سطح امنيت رواني در جامعه از طريق اطلاع رساني به موقع.
6- تهيه برآوردهاي اجتماعي از فضاي عمومي و بلوک بندي ها و پژوهش هاي مستمردرجهت شناخت واکنش هاي اجتماعي به طرح ها،مأموريت ها و روش هاي مورد استفاده توسط نيروي انتظامي.
7-آموزش جامعه در حوزه هاي انتظامي،امنيتي،تربيتي و فرهنگي براي کاهش سطح معضلات اجتماعي (طلايي، 1372).
4- مستندات تاريخي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همگام با تحول سطح مشارکت مردم در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي، تحول قابل توجهي در امر مشارکت انتظامي مردم و همچنين توجه به رويکرد جامعه محوري از سوي نهادهاي انتظامي بوجود آمد. بخصوص طي چند سال اخير اقدامات قابل توجهي از سوي نيروي انتظامي دراين راستا صورت گرفته، مع الوصف نه نيروي انتظامي و نه هيچ يک از نهادهاي متولي نظم و امنيت کشور به هيچ وجه نتوانسته اند از تمام ظرفيت هاي بالقوه اجتماعي خود در بهبود وضعيت نظم و امنيت کشور استفاده نمايند.
اين در حالي است که براساس تعاليم عاليه اسلام مردم نقش و جايگاه ويژه اي در عرصه هاي مختلف زندگي اجتماعي از جمله حوزه نظم و امنيت دارند. بر همين اساس است که درسيره عملي پيامبر اکرم (ص) و امام علي (ع) شاهد توجه خاص به لزوم مشارکت مردم در عرصه نظم و امنيت اجتماعي هستيم. امام علي (ع) در فرمان خود به مالک اشتر به خوبي به نقش توده مردم در حوزه امنيت اشاره نموده و مي فرمايند: «خواص همواره سنگيني [بار] را بر حکومت تحميل مي کنند، زيرا در روزگار سختي ياريشان کمتر و در اجراي عدالت از همه ناراضي تر و درخواسته هايشان پافشارتر و در عطا و بخشش [از ناحيه ديگران] کم سپاس تر و به هنگام منع [از] خواسته ها دير عذرپذيرتر و در برابر مشکلات کم استقامت تر مي باشند. در صورتي که ستون هاي استوار دين، اجتماعات پرشور مسلمين و نيروهاي ذخيره دفاعي عموم مردم مي باشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد» (نهج البلاغه: خ 34، ص 596).
بنيانگذارجمهوري اسلامي ايران نيز مردم را به مشارکت گسترده در مقوله نظم و امنيت اجتماعي تشويق نموده و مي فرمايند: «من از شما خواستارم که به دولت کمک کنيد. به ژاندارمري کمک کنيد. فقط اين نباشد که منتظر باشيد دولت همه کارها را بکند، دولت نمي تواند همه کارها راانجام دهد. شماها بايد پشتيباني کنيد، هم از ارتش هم ازقواي انتظامي و کلانتري ها و همه با هم جلوي مفسده جويان را بگيريد»(صحيفه نور: ج5).
مقام معظم رهبري نيز به خوبي به رويکرد جامعه محوري پليس توجه داشت و خطاب به نيروي انتظامي مي فرمايند:«شما احتياج به همکاري مردم داريد، اين همکاري را از طريق اعتماد و اعتقاد مردم جلب کنيد.اعتقاد مردم را مي توانيد با عملکرد و تبليغات جلب کنيد. با هرچه که دراين اعتماد رخنه وارد مي کند مقابله کنيد».
با توجه به آن چه گذشت، براي استفاده از مشارکت حداکثري مردم در برقراري نظم عمومي و امنيت اجتماعي،مي بايست راهکارهاي نهادينه کردن رويکرد جامعه محوري پليس شناسايي و در قالب يک استراتژي و برنامه مدون اين تدابير و راهکارها به مرحله اجرا گذاشته شوند.
5- نتيجه گيري
در سطح اجتماعي نيز بالطبع، نتيجه همکاري و مشارکت مردم آثار بسيار سودمندي را براي خود مردم در برداشته و دارد. در واقع، چون هدف تمام مأموريت ها و برنامه هاي سازمان نيروي انتظامي ارايه خدمت بهتر به مردم در حوزه نظم و امنيت است، بنابراين هرچقدر مشارکت مردم در اجراي اين برنامه ها با نيروي انتظامي بيشترباشد؛خود مردم بهتر از نتايج حاصل منتفع مي شوند. چندين تجربه مشارکتي مردم با نيروي انتظامي درچند سال گذشته و سال جاري در اجراي چند مأموريت مؤيد همين حقيقت مي باشد. به عنوان نمونه مشارکت عمومي در اجراي طرح هاي ويژه ي ترافيکي در ايام نوروز، کاهش قابل توجهي از حجم تصادفات و کاهش مرگ و مير و صدمات انساني در سطح جاده هاي کشور را در بر داشت که قطعاً درصد قابل توجهي از اين موفقيت ناشي از همکاري و مشارکت خود مردم و رانندگان در اجراي اين طرح ملي بود.مسلماً اگر مردم در بخش هاي مختلف اجراي اين طرح خصوصاً در بخش اطلاع رساني مشارکت نمي نمودند، به هيچ وجه نتايج حاصل از اجراي اين طرح به اين اندازه موفقيت آميز نمي بود.
تجاربي از اين دست نشان مي دهد که نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در راستاي اتخاذ يک سياست جنايي مشارکتي در امر کنترل جرايم و برقراري نظم و امنيت اجتماعي به همکاري و مشارکت همه جانبه مردم نياز دارد،بنابراين مي بايست تعامل و همکاري خود را با گروه هاي مختلف اجتماعي از جمله گروه هاي سني جوان،ساکنين محلات، نهادهاي مختلف اجتماعي و حتي سازمان هاي دولتي بيش از پيش توسعه دهد.
1-ادوارد،اي.تي.دولت وديگران،مديريت پليس براساس پيشگيري از وقوع جرم (ترجمه معاونت آموزش ناجا)-انتشارات معاونت آموزش ناجا،1381.
2-آنسل،مارک،دفاع اجتماعي،ترجمه محمد آشوري و علي حسين نجفي ابرندآبادي تهران:انتشارات دانشگاه تهران 1370.
3-جرج ولد و ديگران،جرم شناسي نظري، ترجمه علي شجاعي،تهران:انتشارات سمت،1380.
4-دمپسني،تام،مباني و اصول گشت انتظامي،ترجمه حسن شمس نژاد،تهران: انتشارات دانشگاه علوم انتظامي،1381.
5-دنيس پ،روزبنام،پيشگيري از جرم، ترجمه حميدرضا حبيبي،ناشرمعاونت آموزش ناجا،1380.
6-رباني،رسول، جامعه شناسي جوانان، تهران:انتشارات آواي نور:1380.
7-اداره کل پژوهش و تأليفات معاونت آموزش ناجا،عمليات گشت انتظامي و بازجويي مقدماتي،ترجمه و تدوين 1381.
8-کارن،ام هس و ليندا،اس ميلر،پليس در اجتماع،ترجمه محمدرضا کلهر،معاونت پژوهش دانشگاه علوم انتظامي ناجا- سازمان چاپ و انتشارات سروش، 1383.
9-ترويا نوويچ،رابرت و باکوروکس، باني، پليس جامه محور،ترجمه مرکز مطالعات و تحقيقات کاربردي طرح و برنامه ناجا، انتشارت فرات، 1383.
10-بنت،ماوين و ام هس،کارن،آموزش و تربيت کارکنان پليس،ترجمه اکبراستيري و ديگران،فصلنامه دانش انتظامي،نشريه دانشگاه علوم انتظامي،سال سوم، شماره 1، بهار1380.
11-سوادکوهي،سام «حمايت ازقرباني جرم درفرآيند دادرسي کيفري»،ماهنامه دادرسي،سال هفتم،شماره 38،خرداد و تيرماه 1382.
12- گل محمد خامنه، علي «ضابطين دادگستري و دستگيري متهم»، ماهنامه علوم انتظامي،نشريه دانشگاه علوم انتظامي، شماره 15،مهر و آبان 1380.
13- گليزال، ژان، «امنيت، پليس و جرم» ترجمه علي اواسط جاويدزاده، نشريه امنيت،سال اول، شماره 3.
14-مصطفي، شهلا، «جرم، شهر، سياست هايي براي پيشگيري» نشريه امنيت، سال چهارم،شماره 9و10، فروردين و ارديبهشت 1370.
15-ميلر،ليندا و ام هس، کارن «کار پليس با مشارک اجتماعي» ترجمه کلهر، فصلنامه دانش انتظامي، نشريه دانشگاه علوم انتظامي،سال سوم، شماره 1، بهار 1380.
16-نجفي ابرندآبادي، علي حسين «پيشگيري از بزهکاري و پليس محلي»، نشريه امنيت،سال چهارم، شماره 19و20، 1379.
17-جان گراهام، استراتژي هاي پيشگيري از جرم دراروپا و آمريکاي شمالي، ترجمه موسسه جرم شناسي دانشگاه تهران، هليسنکي، فنلاند، 1990.
18-اداره کل پليس بين الملل ناجا، بررسي ضرورت معيارهاي رفتاري پليس، 1380
19-اداره کل پليس بين المللي ناجا، پيشگيري ازجرم و کنترل اجتماعات در شهرهاي بزرگ، 1380.
20-اداره کل پليس بين الملل ناجا، نوآوري پليس و مشارکت هاي محلي بخش پليس نيويورک،1379.
21-مرکزاطلاع رساني ناجا، هفته نامه هاي تحليلي،خبري امنيت پايدار.
22-سريع القلم،محمود،ماهنامه امنيت، شماره 15و16، مهر و آبان 1379، ص 30 تا 34.
23- نشريه امنيت، سال اول، شماره سوم، دي ماه 1376.
24- طلايي،مرتضي، هفته نامه امنيت پايدار، شماره 65، مرداد 1372.
1- Barkef. G:Musick.J. rebuilding ents of survival: A comparative analysis of the needs of at-risk, 1994
2- Bartollas, Clements, Jurenile Deliquency, Allyn Bacon, 1999
3- Becket R, Assesment of sex offenders. In: Morrision T,Erroga M, Becket Sexual offending against childern. childern. Routledge. London.3.55.97, 1994
4- Bernard Thomes. J, Testing structure strein theoris, Journal of research in crime and Deliquency, 1987
5- Cheseny, lind. Meda & Randall, G, shelden Girls Deliquency and Juenile Justice, west, wasdworth, 1997
6- cho, Y. H, public policy and urban crime. Dallinger, Cambridge, Mass, 1974
7- Drowns. Robert. W & Karrer. M.Hess, Juvenile Justice wasdworth, 3ed, 2000
8- Nadon. S. Koerola: C Schulderman. E. Antecedents to prostitution: childhood victimizarion, Journal of Interpersonal violence, 13 (2): 206-221, 1998
9- Schetky, Diana. H, child pronography and prostitution child sexual Abouse, Bryner/Mazel, 1988
10- Shomakher. D.J, Theories of Deliquency: New York. Oxford University prees, 1990
11- www.community policing. org/community policing consortium
12- www.dps.state.mo.us/dps/programs/comprev/hmpg.htm\
13- www.neighborhood safety.org
منبع:فصلنامه امنيت ،سال پنجم ،شماره ي2و1،پاييز و زمستان 1385.
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}