فهم تروريسم (2)


 

نويسنده:علي عبداله خاني




 

سازمان ملل متحد وتروريسم
 

تروريسم شناسي مقوله اي است که بيشتر درچارچوب قطعنامه هاي مجمع عمومي در خصوص تروريسم ويا اقدامات خشونت آميزقابل تبيين است.وتوجه شوراي امنيت سازمان ملل بيشتردرچارچوب اقدامات ضد تروريستي بوده است.
تروريسم شناسي مجمع عمومي درچارچوب قطعنامه هاي 16/ 40( 1985.م)، 60/ 49(1995. م )، 27/ 57(2003.م) قابل تشخيص وتبيين است.(1) براين اساس مجمع عمومي درتروريسم شناسي بيش از آنکه برمعيارها تأکيد نمايد برمصاديق تأکيد کرده است.اما تلاش نموده مصاديق را به صورت کلي تر ومرتبط با معيارهاي قابل شناسايي قرار دهد.
درتعيين ملاک ها، جنايي بودن اقدام تروريستي وايجاد وحشت عمومي کردن به عنوان دو ملاک اصلي مورد تأکيد قرار گرفته است. ودراين چارچوب مصاديق تروريستي در قالب کنوانسيون هاي سيزده گانه به عنوان اقدامات تروريستي آورده شده است،هرچند همه کنوانسيوهاي سيزده گانه در چارچوب موضوع تروريسم نگاشته نشده است،اما قطعنامه هاي ضد تروريستي سازمان ملل تقريباً همگي براين کنوانسيون ها درتعيين وشناسايي تروريسم تاکيد دارند. براين اساس مي توان تروريسم وهرگونه اقدامات تروريستي را درچارچوب محورهاي زير شناسايي کرد.
*تروريسم هوايي که دراين چارچوب:1) ايجاد هرگونه اختلال در هواپيماهاي حين پرواز به گونه اي که امنيت آن را به خطر اندازد،2) هواپيماربايي به واسطه تصرف بدون واسطه وبردن آن به مقصدي غير از مقصد اوليه،3) بمب گذاري وتخريب هواپيما ويا آسيب رساندن به سرنشينان آن درهوا يا زمين به گونه اي که ديگر هواپيما به پرواز خود نتوانند ادامه دهد ويا دستگاه هاي ناوبري آن اطلاعات نادرست مخابره کند به گونه اي که پرواز به خطرافتد،
*حمله، نابود کردن يا آسيب رساندن به علاوه در دست گرفتن کنترل نأسيسات ساحلي به اندازه اي که امنيت آنها به خطر افتد؛
*دردست گرفتن کنترل کشتي ها درآب هاي بين المللي،
*دريافت، تصاحب، انتقال يا منهدم کردن آن دسته ازايزوتوپ هاي اوارنيوم وپلوتونيوم که براي ساخت تسليحات کافي باشد،
آدم ربايي(ربايش ونگهداري افراد) براي وادارکردن حکومت ها، سازمان هاي بين المللي،يا نظام قضايي يا گروهي ازانسان ها به انجام يا عدم انجام کاري؛
*تخريب ويا آسيب رساندن به اماکن عمومي با هدف کشتن ويا مجروح کردن ساکنان آن؛
*تأمين آگاهانه منابع مالي افراد يا گروه هاي تروريستي به شکل مستقيم يا غير مستقيم.

چارچوبه تصميم
 

چارچوبه تصميم(2) شالوده مبارزه اتحاديه اروپا عليه تروريسم است.(3) اين چارچوبه تعريف مشترکي ازجرايم تروريستي وقوانين صلاحيت وهمکاري حقوقي بين کشورهاي عضو اتحاديه براي تحت پيگرد قراردادن افراد مرتبط با اقدامات تروريستي ارائه مي دهد.
چارچوبه تصميم با معنا سازي تروريسم در چارچوب جرم،آن را در سه مجموعه اصلي؛«جرايم تروريستي»،(4) «جرايم مرتبط با گروه تروريستي» و«جرايم مرتبط با فعاليت هاي تروريستي» جاي داده است.(5)براين اساس تروريسم دريک مثلث سه ضلعي قابل فهم است.
جرم تروريستي به عنوان يک رکن از فهم تروريسم ،داراي دو عنصر عيني وذهني است.مطابق با عنصرعيني بايد پديده طبق قانون ملي يک کشورجرم تلقي شود واز پيامدهاي موثربرخوردار باشد.در چار چوب عنصرذهني بايد پديده ازقابليت ترساندن جدي يک جمعيت،بي ثبات کردن جدي يک حکومت ويا وادارکردن حکومت ها يا سازمان هاي بين المللي به انجام کار خاص برخوردارباشد.
مطابق با عنصرعيني وذهني جرم تروريستي،چارچوبه تصميم تلاش دارد تا عوامل ذهني وعيني را ازحوزه نظري يک جرم تروريستي به ميدان عمل بکشاند واز اين طريق يک مبناي عمل مشترک ميان کشورهاي عضو ايجاد نمايد.به بيان ديگر چارچوبه تصميم ،فهم ازتروريسم را از عرصه مطالعاتي وتحقيقاتي به ميدان عمل کشانده است.

مطابق عوامل ذهني وعيني جرم تروريستي ،مجموعه اقدامات زير در زمره اقدامات تروريستي گنجانده مي شود:(6)
 

*حملات عليه زندگي وسلامتي فيزيکي افراد که منجر به مرگ شود؛
*آدم ربايي يا گروگان گيري؛
*تخريب گسترده اموال دولتي يا عمومي؛
*ساخت، دراختيار داشتن، به دست آوردن، حمل ونقل، تأمين ويا استفاده از تسليحات، مواد منفجره يا تسليحات هسته اي، بيولوژيک يا شيميايي ويا تحقيقات براي ساخت تسليحات بيولوژيک يا شيميايي؛
*پخش مواد خطرناک يا ايجاد آتش، سيل يا انفجارکه نتيجه آن به خطرافتادن جان انسان ها باشد؛
*ايجاد تداخل يا تخريب در تأمين آب، برق يا هر منبع طبيعي اساسي ديگرکه تأثير آن به خطرافتادن جان انسان ها باشد؛
*تهديد به اقدام درهر يک از مواد فوق.
رکن دوم فهم تروريسم در چارچوبه تصميم، جرم مرتبط با سازمان تروريستي است. چارچوبه تصميم گروه تروريستي را يک گروه سازمان يافته بيش از دونفر مي داند که طي يک دوره مشخص تأسيس شده ومتعهد به اجراي جرايم تروريستي باشد. گروه سازمان يافته يعني گروهي که به شکل اتفاقي براي انجام يک جرم شکل نگرفته باشد ودرآن وظايف اعضا به شکل رسمي مشخص گرديده است.
جرايم مرتبط با فعاليت هاي تروريستي به عنوان رکن سوم چارچوبه تصميم به فعاليت هايي اشاره دارد که مي تواند زمينه ساز ومقدمه فعاليت هاي تروريستي باشد. قرار دادن اين رکن درمجموعه تروريسم شناسي حکايت ازاهميت فعاليت هاي مقدماتي ومرتبط با تروريسم دارد.(7)
«سرقت»با هدف انجام يکي از اعمال فهرست شده دراقدامات تروريستي،ارعاب با هدف آماده سازي براي انجام يکي از اقدامت تروريستي فهرست شده ودرنهايت جعل اسناد اجرايي باهدف انجام يکي از اقدامات تروريستي فهرست شده سه معيار تشخيص جرايم مرتبط با فعاليت هاي تروريستي است.

آمريکا وتروريسم شناسي
 

دررويکرد آمريکايي اصلي ترين و بيشترين توجه به روي نابودي وحذف اقدامات تروريستي قرار دارد. دراين زمينه سندهاي استراتژي امنيت ملي آمريکا واسناد مربوط به تروريسم به علاوه دستگاه هاي ذيربط آمريکايي،خود را از مشکلات تعيين معيارهاي و شاخصه هاي تروريسم رها کرده اند وبه همين خاطر تروريسم شناسي آمريکايي بيشترين تأثير را از منافع وامنيت ملي گرفته است.لذا از يک منطق مشخص برخوردار نيست.
بررسي تعاريف وزارت دفاع، وزرات خارجه وقانون ميهن پرستي مصوبه سال 2001 آمريکا برمجموعه اي از ملاک ها و معيارها تأکيد دارد که بخش قابل توجهي از آنها تکراري است واين خود حکايت از نوعي اجماع نظرکلي درمعنا سازي تروريسم توسط سازمان هاي آمريکايي دارد .هرچند که تعاريف ارائه شده،خود بسيار کلي وغير دقيق مي باشند.(8).
درمجموع درتعاريف اشاره شده«استفاده غيرقانوني از خشونت»، «داراي هدف ارعاب و وحشت بودن»، «وادار کردن حکومت يا جامعه درراستاي اهداف آماج گران»،«برخلاف قوانين جنايي آمريکا بودن»، ملاک ها ومعيارهاي مورد توجه در تروريسم شناسي آمريکايي است.

نقد وبررسي
 

درمجموعه رويکردهاي مورد بررسي، ملاک ها ومعيارهاي متعددي شناسايي گرديد که بعضاً با برخي تفاوت هاي اندک، مجموعه اي مشخص ازملاک ها ومعيارها را درعرصه تروريسم شناسي ارائه مي دهد.اين ملاک ها عبارتند از:1) روش خشونت آميزداشتن»2) ايجاد کننده رعب ووحشت،3) فقدان انطباق آماج با اهداف،4) مجرمانه بودن ويا جنايي بودن اقدام، 5) پيوند خشونت وتبليغات، 6) وادار کردن دولت ها ودستگاه ها به انجام کاري غير داوطلبانه و 7) قصد وانگيزه سياسي داشتن.
روش خشونت آميز داشتن از جمله معيارهاي مورد توجه همه رويکردهاي مورد بررسي است. ضمن آنکه مطالعات تکميلي نيزاين موضوع را تأييد مي نمايد. با اين وجود به نظر مي رسد خشونت محور بودن يک معياراجتناب ناپذير وقطعي است، اما بکار بردن مفهوم «روش» دقيق نيست.روش به شيوه هاي اقدام اشاره دارد.
وبه معناي آن است که هر نوع اقدامي که ازجهت شيوه هاي انجام خشونت آميز باشد. اين درحالي است که با وجود تکنولوژي نوين برخي شيوه هاي غير خشونت آميز نيزوجود دارد،که داراي نتايج خشونت آميز است.مانند جنگ سايبر(9)،زيرا درجنگ
سايبري مي توان با استفاده ازتکنولوژي اطلاعات و ورود به سيستم هاي کنترل وفرمان زيرساخت هاي حياتي مانند سدها، سيستم هاي حمل ونقل خصوصاً هوايي، باعث حادث شدن فجايع بزرگ گرديد واين درحالي است که روش خشونت آميز نيست .بنابراين بايد به جاي تأکيد برروش خشونت آميز،برمعيارخشونت پايه بودن اقدام تأکيد نمود.
تأکيد برپيوند تبليغات وخشونت به عنوان اجزاي سازنده تروريسم نيز درست به نظر نمي رسد.اين فرضيه را به راحتي مي توان ابطال کرد.زيرا فعاليت هاي تروريستي متعددي دردنيا انجام مي شود که الزاماً با تبليغ روي افکارعمومي همراه نيست. مثلاً درحادثه يازدهم سپتامبر ويا حادثه هفتم تير سال 1360 تروريست ها هيچ گونه تبليغ در خورتوجهي را انجام ندادند.اصولاً درحادثه هفتم تير سرچشمه تهران هيچ گونه تبليغي ازسوي تروريست ها صورت نگرفت.
مفهوم استفاده غير قانوني از خشونت نيز غيردقيق است.اين بدان معنا است که استفاده قانوني از خشونت به هر شکل و طريقي جايزاست.بديهي است که چنانچه قرارباشد خشونتي نيز اعمال گردد، تنها مرجع صاحب صلاحيت دولت ها مي باشند. اما آيا مي توان گفت قانوني بودن هر نوع خشونت آن را توجيه مي نمايد. مثلاً اگر رژيم صهيونيستي در فرايند قانون گذاري خود انهدام مکان هاي عمومي مشکوک به حضورمخالفان رژيم را با استفاده از بمب وموشک تصويب نمايد،صرف قانوني شدن اين اقدام خشونت آميز،آن را از بررسي تروريستي بودن يا غيرتروريستي بودن مبرا مي کند؟ بديهي است بايد ملاک هايي تدوين کرد که اعمال همه بازيگران خصوصاً دولت ها را نيز بتواند مورد ارزيابي قراردهد.
انگيزه سياسي داشتن به عنوان يکي از معيارهاي ذکرشده است. به طوردقيق اين معياربرضرورت داشتن انگيزه هاي سياسي ازسوي عوامل خشونت تأکيد دارد وبه نظر مي رسد اين معيارنيزغيردقيق است.(هر چند تا حدودي درست است) مثلاً يک گروه فرقه گرا يا نژادي ممکن است فجايعي ايجاد نمايد که درپشت سرآن هيچ انگيزه سياسي نيز وجود نداشته باشد.بنابراين نمي توان داشتن انگيزه سياسي را يک معياردقيق درنظر گرفت.
فقدان انطباق آماج وهدف از مهم ترين معيارهاي تروريسم شناسي است وشايد مرکز ثقل تروريسم شناسي نيزتلقي گردد. اين معياربرفقدان انطباق آماج وهدف فاعل يا عامل اقدامات تروريستي تأکيد دارد. اما به نظرمي رسد اين معيار نيز غير دقيق باشد. مثلاً چنانچه هدف عاملان خشونت ، نابودي شيعيان جهان باشدوسپس آماج خود را شيعيان عراق به عنوان يک اولويت قرار دهند.بايد گفت چنين اقداماتي تروريستي نيست چون آماج واهداف عاملان خشونت يکسان است؟به نظر مي رسدفقدان انطباق آماج واهداف بايد براساس عامل ويا قرباني مورد توجه قرارگيرد.اين گزينه مي تواند معيار بسيار مهم مذکوررابه شکل دقيق حفظ نمايد.

پي نوشت ها :
 

1-قطعنامه هاي صادره توسط سازمان ملل به ترتيب آمده درمتن به شرح زير است.
-Measures to prevent International Terrorism , Resolation Adopted by General Assembly A/RES/40/6/,Dec.1985
-Measures to Eliminate International Terrorism, Resolation Adopted by General Assembly ,A/RES/49/60,17Feb 1995
-Measures to Eliminate Iternational Terrorism, Resolation Adopted by General Assembly, A/RES/57/27/,30,Januory, 2003
2- The Framework of Decision
3-طبق ماده(3) پيمان 31 اتحاديه اروپا، اين اتحاديه بايد ازچارچوبه تصميم براي نزديک کردن قوانين کيفري کشورهاي عضو استفاده کندچارچوبه تصميم براي مبارزه با تروريسم به دنبال ايجاد چارچوب حقوقي واحدي براي تحت پيگرد قرار دادن تروريست ها است. اين چارچوبه درتطابق با ماده(2) پيمان 2 اتحاديه بر تمام اقدامات اتحاديه اروپا به جز مواردي که نيازمند صلاحيت خاص باشد، جاري است.
کنوانسيون اروپا براي سرکوب تروريسم (The European Convention on the Suppression of Terrorism ) در27 ژانويه سال 1997 درشهر استراسبورگ به تصويب رسيد.براي اطلاع از مفاد اين کنوانسيون مي توانيد به اين مبنع مراجعه کنيد: (http: canventions. coe. int)
4-Terrorist Offences
5- اين مطالب از ماده 1 کنوانسيون اروپا براي سرکوب تروريسم اقتباس شده است.
6- براي اطلاع بيشتر نگاه کنيد به :Council Framework Decision, Article 2 (1) and 2 (2)
7- براي مطالعه به مواد 3 و 4 کنوانسيون اروپا براي سرکوب تروريسم مراجعه نماييد.
8- براي بررسي تعاريف ارائه شده از سوي نهادها وارگان هاي رسمي آمريکايي از منابع زيراستفاده شده است:
-Louis Renc Beres "The Meaning of Terrorism for the Military Commanders, (Comforative Strategy), 1995,p.288
-US patriot Act, www.eff.org/patriot/20020955-patriot - act-pp.
-Patterns of Global Terrorism:www.state. gov/s/ct/rls/crt/2000/2419.html
9-Cyber War
 

منبع:فصلنامه امنيت ،سال پنجم ،شماره ي2و1،پاييز و زمستان 1385.