كمپوزيسيون يا همچينى اجزاى عكس
كمپوزيسيون يا همچينى اجزاى عكس
كمپوزيسيون يا همچينى اجزاى عكس
زبان كمپوزيسيون در عکس به نظمى اشاره مى كند كه با آن عناصر عكس را كنار هم مى چينيم. اين نظم بيان كننده ی معناى تصوير ماست. اگر اين بيان زيبا و گويا باشد عكس ما هم مى تواند با بيننده چنين رابطه اى برقرار كند.
۱- ايجاد سادگى در كمپوزيسيون با حذف آنچه در عكس نالازم است و ايجاد شلوغى مى كند. نزديك شدن به موضوع به ايجاد اين سادگى كمک مى كند. نزديك شدن مى تواند با تغيير فاصله بين دوربين و موضوع عكس و يا از طريق زوم كردن ايجاد شود. نماى درشت صورت آدم ها چشم بيننده ی عكس را به خود مى كشد و بيننده با آن آسان ارتباط برقرار مى كند.
تعادل به اين معنا نيست كه آنچه در عكس مهم است در سطح عكس پخش شود. منظور بيشتر اين است كه به بيننده چيزى براى مقايسه و درک بهتر موضوع ارائه كنيم. مثلاً اگر همه ی آنچه مهم است در يک طرف عكس واقع شده، مى توانيم با قراردادن عنصر كم اهميت ترى در طرف ديگر، تعادل بيشترى در عكس ايجاد كنيم.
اگر وضوح، رنگ، نور و فرم همه در يک طرف عكس قرار گرفته اند، مى شود در طرف ديگر از رنگ و نور مقابل يا مكمل آن استفاده كرد يا چيز كم وضوح ترى قرار داد تا بيننده با مقايسه اين دو، موضوع عكس را بهتر درک كند.
عمق مى كند. عكسى كه همه ی عناصر آن در يك فاصله نباشند ديناميسم بيشترى دارد. عمق به عكس بعد مى دهد و به بيننده درك بهترى از فضائى كه موضوع در آن واقع شده است. اگر در عكسى كه از يک منظره يا ساختمانى مى گيريم آدمى در قسمت جلوى عكس قرار گرفته باشد بيننده درک بهترى از ابعاد آن پيدا مى كند.
براى تمرين در ايجاد كمپوزيسيون بهتر، دوربين عكاسى را بدون اينكه عكسى بگيريد در فضا حركت داده و به صفحه ی نمايش آن نگاه كنيد. خواهيد ديد كه براى نشان دادن هر سوژه ی ساده چندين كمپوزيسيون وجود دارد و هر يک از آنها معنى عكس شما را تغيير مى دهد. از سوژه ی مشابهى چندين عكس با كمپوزيسيون هاى مختلف بگيريد و با كنار هم چيدن آنها به معنى هر كدام توجه كنيد.
تمرين زياد در ايجاد كمپوزيسيون بهتر به ذهن شما اين توانائى را مى دهد كه در مقابل سوژه هاى متحرک بتواند با سرعت تصميم بگيرد و بهترين كمپوزيسيون را ايجاد كند. منبع:دوره عکاسی درسنامه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :king007
۱- ايجاد سادگى در كمپوزيسيون با حذف آنچه در عكس نالازم است و ايجاد شلوغى مى كند. نزديك شدن به موضوع به ايجاد اين سادگى كمک مى كند. نزديك شدن مى تواند با تغيير فاصله بين دوربين و موضوع عكس و يا از طريق زوم كردن ايجاد شود. نماى درشت صورت آدم ها چشم بيننده ی عكس را به خود مى كشد و بيننده با آن آسان ارتباط برقرار مى كند.
تعادل به اين معنا نيست كه آنچه در عكس مهم است در سطح عكس پخش شود. منظور بيشتر اين است كه به بيننده چيزى براى مقايسه و درک بهتر موضوع ارائه كنيم. مثلاً اگر همه ی آنچه مهم است در يک طرف عكس واقع شده، مى توانيم با قراردادن عنصر كم اهميت ترى در طرف ديگر، تعادل بيشترى در عكس ايجاد كنيم.
اگر وضوح، رنگ، نور و فرم همه در يک طرف عكس قرار گرفته اند، مى شود در طرف ديگر از رنگ و نور مقابل يا مكمل آن استفاده كرد يا چيز كم وضوح ترى قرار داد تا بيننده با مقايسه اين دو، موضوع عكس را بهتر درک كند.
عمق مى كند. عكسى كه همه ی عناصر آن در يك فاصله نباشند ديناميسم بيشترى دارد. عمق به عكس بعد مى دهد و به بيننده درك بهترى از فضائى كه موضوع در آن واقع شده است. اگر در عكسى كه از يک منظره يا ساختمانى مى گيريم آدمى در قسمت جلوى عكس قرار گرفته باشد بيننده درک بهترى از ابعاد آن پيدا مى كند.
براى تمرين در ايجاد كمپوزيسيون بهتر، دوربين عكاسى را بدون اينكه عكسى بگيريد در فضا حركت داده و به صفحه ی نمايش آن نگاه كنيد. خواهيد ديد كه براى نشان دادن هر سوژه ی ساده چندين كمپوزيسيون وجود دارد و هر يک از آنها معنى عكس شما را تغيير مى دهد. از سوژه ی مشابهى چندين عكس با كمپوزيسيون هاى مختلف بگيريد و با كنار هم چيدن آنها به معنى هر كدام توجه كنيد.
تمرين زياد در ايجاد كمپوزيسيون بهتر به ذهن شما اين توانائى را مى دهد كه در مقابل سوژه هاى متحرک بتواند با سرعت تصميم بگيرد و بهترين كمپوزيسيون را ايجاد كند. منبع:دوره عکاسی درسنامه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :king007
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}