مالايي‌ها چطور عروسي مي‌کنند؟


 

نویسنده:ليلا شريعتي




 
عروسي مسلمان‌ها کم و بيش به هم شبيه است هرچند هرکدام بنا به سنت و آداب ملي و فرهنگي‌شان به آن رنگ و بوي ديگري داده اند. با اين حال مراسم همه مسلمان‌ها با خواندن قرآن، دعاي بستگان، مهريه و وليمه عروسي همراه است. مالزي، کشوري که اکثريت مردمش مسلمان‌اند، کشور عروسي‌هايي است که سنت در آن حرف اول را مي‌زند.
موزه ملي مالزي فرهنگ و سنن عروسي در اين کشور را برگرفته از سنن چيني، ايراني، هندي و عربي مي‌داند، در متون خود آورده که علاوه بر سنت‌ها، دين هم در نوع برگزاري عروسي نقش عمده اي دارد؛ يعني عروسي مسلمانان مالزي با عروسي چيني‌ها و هندوها فرق مي‌کند. اما شرکت کردن در عروسي مسلمان‌هاي مالايي خالي از لطف نيست حتي اگر با خواندن يک گزارش به مناسبت روز ازدواج باشد.

سنتي‌تر، اصيل‌تر
 

مالايي‌ها بيشتر دوست دارند سنت‌ها را تمام و کمال برگزار کنند که البته تنها نيمي ‌از اين سنت‌ها امروزه کامل برگزار مي‌شود.
عروسي مالايي با مراسم Akad Nikah شروع مي‌شود. طبق اين مراسم، داماد قرار داد ازدواج را امضا مي‌کند و متعهد مي‌شود که جهيزيه عروس (mas kahwin ) تامين کند. سپس با مراسم berinai besar دست‌هاي عروس و داماد با حنا رنگ مي‌شود. موها و ابروهاي عروس را يک آرايشگر درست مي‌کند. يک روز هم داماد با دوستان و خويشاوندان و موزيک به خانه عروس مي‌روند تا مراسم خوردن پلوي زرد رنگ و آب معطر را اجرا کنند. اين مراسم متاثر از فرهنگ هندوهاي جنوب هند است که عروس و داماد در لباس‌هاي زيباي ابريشمي، طي اين مراسم با دست‌هاي رنگ کرده به حنا به يکديگر پلوي زرد رنگ مي‌دهند. مسلمانان با پيروي از سنت چيني‌ها در فستيوال‌هايشان، بنا به نياز در بسته‌هاي قرمز رنگ به هم پول مي‌دهند. بسته‌هاي پولي که مسلمانان در ايام تعطيل به يکديگر مي‌دهند در پاکت‌هاي سبز رنگ با نوشته عربي است.
از دو سه روز مانده به مراسم، عروس با حضور و نظارت يک نماينده از مسجد محل اقدام به خواندن قرآن مي‌کند و حتما بايد تا پيش از فرا رسيدن مراسم عروسي يک دور کامل قرآن را تمام کرده باشد. روز پيش از عروسي نيز مراسم حنا بندان برگزار مي‌شود که با کشيدن گل و بوته‌هاي فراوان روي دست و پاي عروس و برخي از ميهمانان زن همراه است.

عروسي زير يک چادر
 

مراسم عروسي زير يک چادر بزرگ برگزار مي‌شود. ولي از زمان‌هاي دور ساختمان‌هاي مخصوصي براي برگزاري مراسم عروسي در نظر گرفته شده است که البته حالا اين مراسم سنتي تنها مخصوص خانواده‌هاي سلطنتي و يا افراد ثروتمند و معتقد به رسوم است.
يک بناي مخصوص برگزاري جشن عروسي از پنج قسمت عمده تشکيل شده که عبارتند از قسمت عروسي، اتاق شوخي، اتاق انتظار، اتاق خواب مرد و قسمت ناهار خوري که البته همه آنها با پارچه‌هاي اطلس چيني و گلدوزي‌هاي مختلف تزئين شده اند. آينه سر عقد نيست و اتاق با گل‌ها و برگ‌هاي مختلف تزئين مي‌شود. تخم مرغ رنگ شده و برنج زرد نيز از ديگر تزئينات محل عقد است. تخت عروس و داماد، جعبه برگ‌هاي خشک شده و طبق‌هاي مختلف نيز از ملزوماتي است که به همراه يک فرد دعاگو، عنصر مشترک همه عروسي‌هاي مالايي محسوب مي‌شود. انواع بالش‌هاي گلدوزي شده، پشه بند، انواع خنجر، الصاق متون خوش آمد به ميهمانان و پرده‌هاي آويزان در نقاط مختلف اتاق فضا را تزيين کرده‌اند.

مهريه را مي‌دهند و مي‌گيرند
 

مهريه يکي از اجزاي اصلي عقد است که همان روز پرداخت مي‌شود. مبلغ مهريه را نيز رقمي ‌مشخص و ثبت شده است که بنا بر اين که مراسم عروسي در چه ايالتي برگزار مي‌شود يا عروس و داماد اهل کدام منطقه هستند متفاوت است. اين مبلغ را حکومت ايالتي به صورت يک قيمت کف و سقف مشخص مي‌کند و هيچ کس هم حق اضافه کردن آن را ندارد. در حال حاضر، بيشترين رقم مهريه متعلق به منطقه کوآلالامپور است که البته تفاوت قيمت ديگر نقاط کشور با کوآلالا‌مپور نيز بسيار ناچيز است.

مهمان‌ها به صف!
 

در عروسي مالايي‌ها، هريک از فاميل عروس و داماد ملزم به پوشيدن يک رنگ لباس هستند که البته از قبل مشخص شده است. جنس لباس‌ها نيز بنا به سليقه دو خانواده مشخص مي‌شود. از اين به بعد مراسم بيشتر به اين که در چه منطقه اي برگزار مي‌شود يا دوخانواده از اهالي چه ايالتي هستند يا چه اصليت نژادي دارند، متفاوت است. البته چيني‌ها گذشته از رسوم چيني مراسم خود را در يک تالار عروسي مي‌گيرند و عروس نيز لباس عروس سفيد رنگ به سبک غربي‌ها به تن مي‌کند. رفتن به عکاسخانه و شام عروسي نيز از جمله اين مراسم است. کاملا به سبک يک عروسي ايراني برگزار مي‌شود. چيني‌هاي مسيحي مراسم خود را در هنگام ظهر در کليسا برگزار مي‌کنند که ساعت‌ها طول مي‌کشد و پس از آن نيز پذيرايي به صرف ناهار برگزار مي‌شود.

در عروسي چه خبر است؟
 

عروس و داماد هم با لباس‌هاي ويژه که تاجي بر سر عروس و يک دستمال بر سر داماد را نيز بايد به آن اضافه کرد، حوالي ظهر وارد مجلس عروسي مي‌شوند. در اين مراسم عروس و داماد لباس خاصي به تن مي‌کنند که از پارچه‌هاي زينتي و سنتي مالزي دوخته شده است. اين لباس‌ها به شکلي هستند که علاوه بر حفظ حجاب اسلامي ‌به عروس، زيبايي و جلوه خاصي مي‌دهد. لباس عروس از پارچه‌هاي زيبا و گران قيمت تهيه مي‌شود. عروس و داماد هنگام عقد حتما بايد لباس مخصوص به تن داشته باشند. لباس داماد بايد هم رنگ لباس عروس باشد و يک خنجر هم به کمر داشته باشد.
روز عروسي، از چند ساعت پيش از ظهر، مهمانان با هداياي خود وارد مجلس که در حقيقت همان خيمه يا چادر بسيار بزرگ است مي‌شوند و از همان ابتدا از خودشان با خوردن انواع غذاهاي مالايي پذيرايي مي‌کنند. خانواده عروس با يک لباس يک رنگ در مراسم شرکت مي‌کنند و خانواده داماد هم به همين شکل. در مراسم به مهمان‌ها شيريني خاص، تخم مرغ رنگ شده و يک کادوي کوچک که نام عروس و داماد درآن حک شده است يادگاري مي‌دهند. دعاهاي مختلف خوانده مي‌شود و بعد صيغه عقد نيز جاري مي‌شود. بعد، به ترتيب از سمت پدر و مادر داماد يک به يک همه ميهمانان به سمت زوج که اکنون روي تخت نشسته‌اند مي‌روند مقداري گلاب در کف دست آنها مي‌ريزند به همراه گل خشک، مصافحه مي‌کنند و باز مي‌گردند. اين قسمت ساعت‌ها طول مي‌کشد تا همه ميهمانان اين مراسم را انجام بدهند. همزمان، دو ساقدوش دو طرف عروس و داماد نشسته‌اند و دو نفر هم با بادبزن‌هاي بزرگ عروس و داماد را باد مي‌زنند.

عروسي تا غروب
 

بعد از اينکه همه هديه شان را دادند، بالاخره مهماني کمي ‌از حالت رسمي‌خود خارج مي‌شود و مهمانان با همه صحبت مي‌کنند. البته عکس به همراه عروس و داماد و کنار تخت نيز هيچگاه فراموش نمي‌شود. اين قسمت عروسي هم تا غروب ادامه دارد.
البته بسياري از مالايي‌ها به دليل طولاني شدن مراسم، آن را در دوقسمت به اصطلاح عقد و عروسي برگزار مي‌کنند و مهماني دو يا سه روز متوالي در همان محل انجام مي‌شود. البته اگر عروس و داماد از دو شهر متفاوت باشند، حتما بايد مراسمي ‌هم در شهر يا روستاي طرف مقابل برگزار شود تا آقاي داماد شرمنده فاميل نشود.
در ازدواج سنتي مالزي, باعروس و داماد مثل يک پادشاه و ملکه رفتار مي‌کنند؛ حکومتي که فقط يک روز طول مي‌کشد!.

يک گزارش واقعي
 

داستان دعوت ما به يک عروسي مالايي از اينجا شروع شد که به خانه دوستمان رفته بوديم. ديديم کل محوطه حياط و دور تا دور استخر رو با چادر‌هايي سفيد شبيه خيمه، ميز و صندلي و گل و روبان تزئين کرده‌اند. از يکي پرسيديم چه جشني قرار برگزار شود؟ او هم به دختر و پسري مالايي اشاره کرد و گفت که فردا جشن عروسي آنهاست. ما هم به سمت عروس و داماد رفتيم تا تبريک بگوييم. آنها اصرار کردند که حتما به جشن‌شان بريم و خيلي خوشحال مي‌شوند. ما هم تصميم گرفتيم دوربين‌هامان را برداريم و به اولين جشن مالايي که به آن دعوت شده بوديم برويم. داماد به من گفت که در جشن ما افراد خيلي مهم هم حضور دارند و ما ديديم که ميزهاي افراد مهم، جلوتر قرار دارند و شيک‌تر از بقيه تزئين شده اند.
خلاصه شب عروسي رسيد. ما هم سر ساعت 8 که داماد به ما اعلام کرده بود؛ آنجا بوديم که چيزي را از دست ندهيم. ما را همراه افراد مهم به طرف ميزهاي مخصوص هدايت کردند. ما هم خوشحال نشستيم و منتظر ورود عروس و داماد شديم. نيم ساعتي گذشت که صداي طبل‌ها بلند شد. عروس و داماد از پله‌ها بالا آمدند و از روي فرش قرمزي که پهن شده بود و دو طرف آن افراد طراز اول فاميل و دو دختر و دو پسر با لباس‌هاي بنفش ايستاده بودند، به سمت جايگاهشان حرکت کردند. گروه طبل زن‌ها که حدود 10 نفر بودند همچنان مي‌نواختند تا عروس و داماد به جايگاه رسيدند و نشستند. دو دختر و پسر بنفش پوش کنارشان جا گرفتند. يکي از دخترها با بادبزني مشغول باد زدن عروس شد و پسر هم داماد را باد مي‌زد. دختر و پسر بنفش پوش ديگر پايين پاي عروس و داماد نشستند.
يکدفعه همه ساکت شدند. گروه طبل زنان تبديل به گروه تواشيح شد و شروع به خواندن قرآن به صورت آهنگين کردند. بعد، مردي پشت بلندگو رفت و شروع به خواندن قرآن و دعا کرد. همه زير لب مي‌خواندند و دعا مي‌کردند. البته اين فقط مجلس عروسي بود چون عقدي صورت نگرفت. شايد قبلا عقد کرده بودند. بعضي از مهمان‌ها همراه با هديه اي مي‌آمدند و آن را گوشه اي مي‌گذاشتند.
بعد از قرآن و مناجات، سخنران پشت ميکروفن رفت و اسم زوج‌هاي مهم فاميل را صدا کرد. آنها دو به دو که معمولا لباس زن‌ها با شوهرانشان هماهنگ بود؛ (يعني هر دو آبي يا زرشکي و... البته خيلي هم زيبا) به سمت عروس و داماد مي‌رفتند و روي دستشان آبي که فکر کنم گلاب بود مي‌ريختند. البته از کسي که کنارم نشسته بود پرسيدم و او گفت که آب گل رز است. ولي مطمئن نيستم که درست فهميده باشم.
عروس و داماد، دست زن و شوهر جوان را مي‌بوسيدند و ساق دوش‌هاي بنفش پوش نشسته کنار آنها به زن و شوهر يک گل مصنوعي که با اکليل طلايي پوشيده شده بود و يک تخم مرغ با توري از آن آويزان بود اهدا مي‌کردند. آنها معتقدند گل نشانه عشق و تخم مرغ نشانه باروري است.
بعد از اينکه همه زوج‌هاي فاميل که معمولا شامل افراد مسن‌تر مي‌شد اين کار را انجام دادند، عروس و داماد بلند شدند و به ميز شامي‌که برايشان در کنار 10 زوج مهم و مسن فاميل ترتيب داده بودند رفتند و وسط ميز، روي صندلي‌هاي طلايي جاي گرفتند.
بعد از اينکه نشستند، چند نفر از ريش سفيدهاي فاميل به سخنراني به زبان مالايي پرداختند که چيزي نفهميديم و فکر کنم آنهايي هم که مي‌فهميدند خيلي لذت نمي‌بردند. فکر کنم بارها آن حرف‌ها را شنيده بودند.
وقت شام رسيد. ميز عروس و داماد و همراهان، مستطيل و مزين به گل و شمع و روبان‌هاي طلايي و انواع غذاهاي ويژه که سايرين از آنها بي بهره بودند. ميز ما چون يک درجه با آنها متفاوت بود، باز نسبت به مهمان‌هاي عادي وضعيت بهتري داشت؛ چون ما چند برش ميوه براي دسر داشتيم که مهمانهاي عادي درجه 3 از آن نصيبي نبردند.
شام که تمام شد با عروس و داماد عکس گرفتيم. خداحافظي کرديم و افراد مهم سر ميزمان که از ساقدوش‌ها گل و تخم مرغ گرفته بودند، آنها را به رسم يادبود به ما دادند و با ما عکس گرفتند.
يادم رفت بگويم که زن پيري که بغل دست من نشسته بود همه را به من معرفي مي‌کرد. از سنت‌هاشان مي‌گفت که مثلا يک عروسي توسط خانواده دختر گرفته مي‌شود و مجلل‌تر است و يکي توسط پسر. مي‌گفت که چند روز پيش، عروسي اول (توسط خانواده دختر) بود و اين عروسي دوم است. مي‌گفت که معمولا سنتي‌ها اين‌طوري عروسي مي‌گيرند و مدرن‌ترها ممکن است با هم هزينه عروسي را بپردازند و در هتل عروسي بگيرند.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb