نوع ديگر ديدن


 

نويسنده: محمد باغبان زاده




 

خلاقيت در آموزش و پرورش
 

همه انسانها از استعداد نوآوري و خلاقيت برخوردارند؛ بنابراين، نبايد آن را فقط در انحصار افراد خاصي فرض کرد. در واقع، جلوگيري از عوامل بازدارنده ظهور خلاقيت، مهمتر از وجود استعداد خلاقيت است، زيرا در صورت آزادسازي ذهن از پيش فرضها و الگوهاي زنجيره اي، در مدت کوتاهي مي توان قدرت خلاقيت و به کارگيري فکرهاي نو را به نحو چشمگيري افزايش داد. امروز شعار«نابودي در انتظار شماست، مگر اينکه خلاق و نوآور باشيد» در پيش روي مديران همه سازمان ها قرار دارد اما مسؤوليت سازمان هاي آموزشي و به خصوص آموزش و پرورش که وظيفه تعليم و تربيت فرزندان و آينده سازان، فراهم آوردن زمينه رشد و پرورش خلاقيت و نوآوري و استفاده صحيح و جهت دار از استعدادها و توانايي هاي افراد را بر عهده دارند که اين خود زمينه ساز توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي و ... در جامعه است و از سوي ديگر براي پويايي خود نيازمند پرورش و بهره مندي از خلاقيت و نوآوري در سطوح سازماني مي باشند.

تعريف خلاقيت
 

صاحب نظران تعريف هاي متعددي از خلاقيت و نوآوري ارائه داده اند.«استيفن رابينز» خلاقيت را به معناي توانايي ترکيب انديشه ها و نظرات در يک روش منحصر به فرد يا ايجاد پيوستگي بين آنان بيان مي کند. او نواوري را به معناي فرآيند اخذ انديشه خلاق و تبديل آن به محصول، خدمات و روش هاي جديد عمليات مي داند.«رضائيان» خلاقيت را به کارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يک فکر يا مفهوم جديد مي داند. نوآوري به کارگيري انديشه اي جديد ناشي از خلاقيت است که مي تواند به صورت يک محصول جديد، خدمات جديد يا راه حل جديد انجام کارها باشد. شايد به جرأت بتوان گفت که جامع ترين تعريف خلاقيت توسط «گيلفورد» دانشمند آمريکايي عرضه شده است. او خلاقيت را با تفکر واگرا که دست يافتن به رهيافت هاي جديد براي مسائل در مقابل تفکر همگرا که دست يافتن به پاسخ است مترادف دانسته است. افرادي که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با ديگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده روش هاي خلاق و جديد را به کار مي برند. بر عکس، کساني که از اين خصوصيت برخوردار نيستند، تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پيروي مي کنند. پس، تفکر واگرا يعني دور شدن از يک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا يعني نزديک شدن به آن نقطه.
امروزه ثابت شده است که بر خلاف باور بسياري که ابداع و خلاقيت را خصوصيت ذاتي بعضي افراد مي دانند، اين استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عموميت دارد و مي توان آن را با کاربرد اصول و فنون معين و ايجاد طرز تفکرهاي جديد و ايجاد محيطي مناسب پرورش داد.«رابرت اپسين» مي گويد: «من پس از بيست سال تحقيق، بررسي و مطالعه روي اين مساله به اين نتيجه رسيدم که همه انسان ها از قوه خلاقيت برخوردار هستند و استثنايي وجود ندارد.» پس مي توان موهبت خلاقيت را به کار نگرفتن پژمرده نمود و يا انجام فعاليت هايي که بيشترين امکان را براي پرورش خلاقيت ايجاد مي کند آن را توسعه داد. براي رشد استعداد خلاق، سازمان بايد شرايط و جو لازم را فراهم سازد، هر چند که خود فرد نيز در شد اين استعداد نقش اساسي دارد.

جهت گيري خلاقيت در سازمان هاي آموزشي
 

1- در اغلب آموزش هاي سنتي، فراگيران فقط در معرض مطالب و مهارت هاي ارائه شده از طرف معلم يا مدير قرار گرفته و مطابق برنامه از پيش تعيين شده حتي در جزئيات به پيش مي روند. در آموزش خلاقانه، فراگيرنده خود نقش فعال ايفا نموده و مربي يا رهبر به جز در کليات و جهت اصلي آموزش، نقش تعيين کننده اي ندارد.
2- برنامه هاي آموزش و محتواي مطالب حتي الامکان بايد موجب رشد و توسعه تفکر واگرا به جاي تفکر همگرا در فراگيران شود.
3- شناخت علائق و انگيزه عاطفي و غير عاطفي هر يک از فراگيران براي پيشبرد امر آموزشي ضروري است.
4- مباحث و فنون مطرح شده در هر مرحله از آموزش و پرورش فراگيرندگان بايد کاربردي ملموس وعملي در زندگي و کار فرد داشته باشند.
5- اميد به آينده و ايمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصيب فراگير خواهد شد، بايد در دوره هاي آموزش خلاقيت مورد تاکيد قرار گيرد تا انگيزه بيشتري براي فراگيرنده به وجود آيد.
6- تجسم وضع آينده مساله و مقايسه آن با وضعيت فعلي، کمک مفيدي به يافتن راه حل هاي بديع خواهد نمود.
اولين قدم جهت شکوفاسازي خلاقيت، آن است که شخص بخواهد اين توانايي را به دست آورد و براي به دست آوردن آن، وقت و انرژي صرف کند و از آن مهم تر، وضعيت پذيرنده است که براي پذيرش تغيير آماده باشند. با رعايت اين شرط ها در عمل، خود به خود گام مهمي در جهت خلاق شدن و خلاقانه تفکر کردن برداشته مي شود. پس از اين کار بايد با دانش و فنون تفکر خلاق، خصوصيات، رفتار، و منش افراد خلاق و نوآور آشنا شد و آنها را در متن زندگي به کار برد، بايد خواست و چنان شد که افراد خلاق هستند.
يکي از خصوصيات بارز افراد خلاق، آن است که توانايي«نوع ديگر ديدن» در آنها زنده و فعال است. منظور از«نوع ديگر بدن» اين است که تنهابه يک حالت، به يک تعريف و يک تعبير از رويدادها اکتفا نکرد و ازخود پرسيد که غير از اين، چه تعبير ديگري مي تواند براي اين رويداد خاص وجود داشته باشد. تکنيکي وجود دارد که فرايند اخير را در انسان فعال مي سازد اين تکنيک ساده، پرسيدن يک سؤال از خود، در هنگام مواجهه با مسائل و موضعات است. اين سؤال حرکت دهنده در جهت توسعه نگاه انسان، سؤال«ديگه چي؟» است که موتور تفکر خلاق فرد را روشن مي کند و از اين طريق شخص، خود را وادار مي سازد که به دنبال برداشت ها و تعابير ديگري از موضوع برود و به يک تعبير، بسنده نکند.
هر چه در يک مورد يک موضوع، تعداد تکرار اين سؤال بيشتر باشد، دستاورد آن بيشتر خواهد بود. اين دستاورد، دستيابي به ايده هاي هر چه بيشتر است. البته اين امر، اسبابي دارد که از اصلي ترين آنها، پرهيز از تعجيل براي به پايان رساندن حل مسئله، است. بايد به خود، زمان کافي جهت دستيابي به راه حل هاي هرچه بيشتر را داد، حوصله داشت و تمام توان خود را در اين راستا به کار گرفت.
اصولاً استعداد خلاق در محيط هاي مطلوب، شکوفا و متبلور مي شود. بنابراين، يکي از الزامات و روش هاي مهم براي تبلور خلاقيت، ايجاد فضاي محرک، مستعد و به طور کلي خلاق است. درسازمانهاي آموزشي علاوه بر اين که چنين فضايي بايد براي معلمان و مديران مهيا باشد، معلمان نيز بايد زمينه لازم و فضاي مطلوب را براي دانش آموزان فراهم سازند.
يکي ديگر از شيوه هاي مهم و پرجذبه پرورش خلاقيت ونوآوري، مشورت است. اساسا يکي از نشانه هاي رشد اجتماعي، مشورت است و بدون ترديد افرادي که اهل مشورت هستند، از عقل و فکر بيشتري برخوردار مي باشند. اسلام نيز انسان را به شورا و مشورت ترغيب نموده و پيامبر اسلام نيز از مشورت به عنوان يکي اصل تربيتي استفاده کرده است. در واقع هر قدر مديران در سازمان هاي آموزشي از دانش و تجربه کافي برخوردار باشند، باز هم مشورت با ديگران، افق هاي تازه اي را براي آنها خواهد گشود.

ويژگي هاي افراد خلاق
 

بنابر تحقيقات و بررسي هاي انجام شده توسط صاحب نظران و پژوهشگران، عوامل زير در بروز خلاقيت مؤثر مي باشد:
نداشتن تعصب نسبت به تغيير، علاقه به يادگيري و کنجکاو بودن، علاقه به آزمايش و تجربه دائمي، گرايش به کارهاي پيچيده، توسعه دامنه دانش و آگاهي خود، واقع بيني، اعتماد به نفس بالا، توجه به زمان و وقت شناسي، شجاعت در پذيرش عيوب خود، توانايي تشخيص آنان و قدرت ترک عادت هاي ناپسند، توجه توام با رؤيا و عمل، رک گويي و صراحت بيان، داشتن قدرت جمع بندي مسائل و قضايا و نتيجه گيري، بيان عقيده خود در جلسات، عدم پافشاري در تحميل عقايد خود، شوخ طبعي، ميل به ريسک کردن، پشتکار و تلاش مستمر و داشتن ظرفيت بالا در تحمل ناملايمات.

موانع خلاقيت
 

موانع خلاقيت را مي توان به سه دسته تقسيم کرد: 1- موانع فردي 2- موانع اجتماعي 3- موانع سازماني

موانع فردي خلاقيت
 

نداشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شکست، تمايل به همگوني و عدم تمرکز ذهني از مهم ترين آن مي باشد، به طور کلي موانع فردي خلاقيت شامل موارد ذيل مي باشند:
1- عدم اعتماد به نفس
2- دلسرد شدن
3- تاکيد بر عادت هاي پيشين
4- محافظه کاري
5- وابستگي و جمود فکري
6- عدم تمرکز ذهني
7- عدم استفاده از طرفين مغز
8- مقاوم نبودن
9- کمرويي
10- عدم انعطاف پذيري

تهديدها
 

1- رکود علمي نيروي انساني: منابع انساني که در واقع زير ساخت آموزش و پرورش هستند، متاثر از وقايع و فراز و نشيب هاي اجتماعي و بعضي باورهاي تحميلي از سوي عوامل بيروني، دچار نوعي بي انگيزگي و به دنبال آن رکود علمي گرديده اند که پيامدهاي زيان بار و مخرب آن علاوه بر خود منبع بر روي محصول نيز اثر گذاشته و محصول آينده را صرفاً با ارزش هاي کمي تربيت نموده و کمتر به کيفيت که در اينجا همان خلاقيت و مهارت هاي لازم است، پرداخته مي شود.
2- ديدگاه سنتي مديران و معلمان
3- فضاي نامناسب
4- محتوا محوري
5- ارزش گذاري هاي قالبي و کمي
6- انحراف از مسير ارزش يابي مستمر از اهداف تعريف شده

روش هايي براي ايجاد خلاقيت در آموزش و پرورش
 

1- تدوين و اجراي سياست هاي انگيزشي و تشويقي براي همکاران
2- آموزش نيروي انساني توسط اساتيد مجرب در قالب کارگاه هاي تابستاني
3- طرح موضوعات به صورت کابردي در جلسات شوراي معلمان
4- تشويق معلمان به آزمايش کردن و کاربست روش هاي تازه
5- ايجاد محيط آزاد و روابط صميمانه ميان معلمان و رهبران رسمي مدارس براي کاربست يافته ها و روش هاي نوين.
6- تشخيص ارزش کار و تشويق افرادي که به آزمايش روش هاي نوين مبادرت مي ورزند.

دانش آموزان:
 

1- براي پرسش هاي دانش آموزان بايد اهميت قائل شده و آنان را راهنمايي نمود تا خوب جواب پرسش ها را بيابند. (تقويت روحيه پرسشگري و کنجکاوي)
2- عقايد غيرعادي بايد مورد احترام قرار گيرد و ارزش آن براي کودکان روشن گردد.
3- بايد به کودکان نشان داد که عقايدشان داراي ارزش است و عقايدي است که امکان اجراي آن در کلاس ميسر باشد پذيرفتني است.
4- گاهي اوقات بدون اين که تهديدي از جهت نمره، ارزش يابي و يا انتقاد در کار باشد بايد کودکان را آزاد گذاشت تا کارهايي را که خودشان مي خواهند انجام دهند.
5- هرگز نبايد در مورد رفتار دانش آموزان بدون اين که علل و نتايج آن مشخص شود، قضاوت نمود.
6- تشويق دانش آموزان به داشتن و ارائه انديشه هاي بکر

کتب درسي
 

1- تجديد نظر در تدوين بعضي از کتب درسي با رويکرد کاربردي متون به ويژه در علوم پايه و فصل بندي موضوعي آن
2- تاکيد بر فعاليت ها و مهارت هاي خارج از کلاس و کاربست آموزه هاي علمي در زندگي عادي

نتيجه
 

همه سازمان ها براي بقا نيازمند انديشه هاي نو و نظرات بديع و تازه اند. خلاقيت و نوآوري چنان به هم آميخته اند که ارائه تعريف مستقلي از هر کدام دشور است. خلاقيت، پيدايي و توليد يک انديشه و فکر نو است در حالي که نوآوري عملي ساختن آن انديشه و فکر است.
براي آنکه ايده جديدي خلق شده و توسعه يابد، بايد نيروهاي پيش برنده بر نيروهاي بازدارنده غلبه کنند و شرايط به گونه اي باشد که نيروهاي پيش برنده ما را به سوي نظر و شيوه جديد رهنمون گردد. در زمينه فنون و تکنيک هاي خلاقيت و نوآوري شيوه هاي پيش برنده ما را به سوي نظر و شيوه جديد رهنمون گردد. در زمينه فنون و تکنيک هاي خلاقيت و نوآوري شيوه هاي متنوعي مانند تحرک مغزي، ارتباط اجباري، تجزيه و تحليل مورفولوژيک(ريخت شناسانه)، گردش تخيلي، سؤالات ايده برانگيز تفکر موازي مد نظر بوده که عمده اين روشها در راستاي رفع انسدادهاي ادراکي و پرورش نوآوري نقش تسهيل کنندگي دارند.
شايد يکي از مهمترين عوامل تسهيل و تقويت توان خلاقيت و نوآوري در سازمان، ساختار مناسب و تشکيلات با اهداف مورد نظر است. طبق سازمان، ساختار مناسب و تشکيلات با اهداف مورد نظر است. طبق نظر«برنز» ساختار زيستي يا ارگانيک، ساختار مناسب خلاقيت و نوآوري در سازمان است. عوامل مؤثر در خلاقيت و نوآوري به موارد زير تقسيم شده، اين عوامل عبارتند از:
1- به کارگيري و جذب نيروهاي خلاق و نوآوري در سازمان.
2- امکانات مناسب تحقيقاتي و مالي براي کوشش هاي نوآورانه.
3- آزادي عمل کافي در انجام فعاليت ها و تلاش هاي خلاق، همچنين به کارگيري نتايج حاصل از فعاليت هاي خلاق
4- دادن پاداش مناسب به افراد خلاق.
5- در خاتمه ذکر اين نکته ضروري است که تبادل فرهنگي ميان سازمان ها و در کنار هم قرار دادن افراد محافظه کار وسنتي با افراد نوجود و ايجاد محيطي که در آن اطلاعات و نظرات به سهولت مبادله مي گردند. همه تسهيلاتي است که مجموعه سازماني را که به سوي نوآوري و خلاقيت سوق مي دهد.
5- نيروي انساني موجود(شناسايي نيروهاي داراي ويژگي هاي فرد خلاق و به کارگيري اين افراد در گلوگاه هاي موجود)
6- مجامع تخصصي گروه هاي آموزشي: با توجه به نقش مشورت در پرورش خلاقيت، ورود به اين مجامع و ايجاد فضاي معنوي رشد خلاقيت در همکاران، به کارگيري و اجراي سياست هاي انگيزشي، رقابتي، ترويج روش هاي جديد، تجربه برگزاري کلاس درس خارج از محيط فيزيکي کلاس، ترويج نگراش نو به ارزش يابي مستمر مي تواند مؤثر واقع شود.
7- کميته پژوهش: انتخاب رابطين پژهشي در آموزشگاه ها و هدايت رابطين جهت ترويج ويژگي هاي خلاقيت و شناسايي دانش آموزان فعال و تشکيل گروه کاري دانش آموزي.
8- دانش آموزان: با توجه به بهره هوشي بالاي دانش آموزان ايراني، وجود استعدادهاي درخشان در آنها، اين منبع عظيم منسجم با ايجاد فرصت هاي لازم، محيط و فضاي مطلوب مي تواند تبديل به نيروي فعال کنجکاو و خلاق گردد.
اولياي دانش آموزان: والدين در محيط خانواده اين قابليت را دارند که محيط را جهت تقويت روحيه پرسشگري و کنجکاوي آماده نمايند و خود نيز با طرح پرسش و يا پاسخ منطقي به کنجکاوي فرزندان مسير را هموار نمايند.

- عباس، غلامپور، خلاقيت و نوآوري در سازمان هاي آموزشي
- فصلنامه مديريت شماره هاي 23 الي 24
- تبور آگايي فيشاني، خلاقيت ونوآوري در انسان و سازمان ها
- سايت آفتاب
منبع: ماهنامه اطلاعات علمي شماره 366