آیا قمه‌زنی همدردی با امام حسین، علیه‌السلام، است؟


 

نویسنده:مهدی مسائلی
منبع : اختصاصی راسخون



 

چکیده: یکی از دلایلی که افراد قمه زن برای عمل خویش بیان می‌کنند آن است که عمل ما نوعی همدردی با امام حسین علیه‌السلام است در این نوشتار به بررسی این ادعا می‌پردازیم.
کلیده واژه: همدردی، ، قمه زنی، امام حسین، مواسات.

یکی از دلائلی که قمه‌زنان برای عمل خود می‌‌آوردند این است که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین، علیه‌السلام، است. به گونه‌ای که حتی می‌توان گفت یکی از علل اصلی قمه‌زنی در ابتداء ایجاد آن، این استدلال بوده است.
در جواب از این استدلال نیز باید گفت:
باید ابتداء تعریف و محدوده‌ی مشخصی برای مواسات و همدردی مشخص نمود سپس حکم کرد که قمه‌زنی مصداق مواسات است یا نه. در غیر این صورت باید بتوانیم بسیاری از اعمال را به عنوان مواسات با امام حسین، علیه‌السلام، و یارانش انجام بدهیم که تعدادی از آنها حرام بیّن و مشخص است. به طور مثال می‌توان حکم نمود به عنوان همدردی با امام حسین، علیه‌السلام، افراد در این روز لخت شوند و یا این‌که به زن‌هایشان تازیانه زنند و یا در بدن خود نیزه فرو ببرند و...(1)
مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی و برابر گردیم. که با این معنی اطلاق مواسات بر قمه‌زنی از نظر معنای لغوی آن صحیح نیست. زیرا مواسات به فعلی می‌گویند که در آن چیزی از طرف ‌ما به طرف مقابل اهدا می‌گردد ولی در اینجا چیزی به امام حسین، علیه‌السلام، داده نشده است زیرا انجام این امور یا به خاطر دنیای ایشان است، که آن حضرت در دنیا نیستند، و یا به خاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند.
امّا اگر مواسات را به گونه‌ای دیگر معنی کنیم و بگوئیم مواسات با امام حسین، علیه‌السلام، نه برای آن است که چیزی به امام حسین، علیه‌السلام، داده شود بلکه راهی است که ما در شرایط آن حضرت قرار می‌دهد تا به این وسیله ما را به یاران حضرت متصل ‌نموده و به عبارت دیگر جزئی از آنها ‌نماید. در این صورت نیز باید همان‌گونه که امام حسین، علیه‌السلام، و اصحابش برای رسالت خویش قیام کردند و خود را برای رسالت و شعارهای عمومی می‌خواستند و نه شعار‌ها و مسائل شخصی، عزاداری ما هم به همان‌گونه نشانی از آن شعارها و رسالت‌ها داشته باشد. اگر مصیبت شخصی باشد، باید همدردی هم شخصی باشد. امّا اگر مصیبت، مربوط به رسالت باشد، باید همدردی هم مربوط به همان باشد.
پس اگر سیدالشهداء، علیه‌السلام، به خاطر نبرد در راه خدا متألّم می‌شد، همدردی ما این است که ما هم به خاطر نبرد در راه خدا متألّم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار بگیریم، انقلاب امام حسین، علیه‌السلام، برای این نبوده که اشخاص تنبل و خانه‌نشین به وجود آیند و در راه رسالت خود فداکاری نکنند. بلکه زندگی ایشان مخالف رسالت امام حسین، علیه‌السلام، باشد و در عین حال به خود قداست دهند.
آنان که با حسین، علیه‌السلام، همدردی می‌کنند مجاهدانی هستند که رو در روی دشمن می‌ایستند؛ دشمنی که ما را در دو راهی شمشیر و ذلت قرار می‌دهند، و ما در پاسخ می‌گوییم: «هیهات منّا الذله؛ هیچ‌گاه تن به ذلت نمی‌دهیم» و بر او یورش می‌بریم و او بر ما یورش می‌آورد و شاید زخمی‌مان سازد... و این‌گونه است که ما با حسین، علیه‌السلام، همدردی می‌کنیم. امّا این که در جشنواره‌‌هایی نمایشی بنشینیم، و تماشای کسانی مشغول باشیم که در صحنه‌ای ساختگی بر سر خود می‌زنند آیا می‌توان این را همدردی با امام حسین، علیه‌السلام، نامید؟

احیای امر مذهب
 

مدافعان قمه‌زنی ادعا می‌کنند که با قمه‌زنی پایه‌های دین را تقویت می‌نمایند و از آن به عنوان یک نوع تبلیغ برای مذهب شیعه یاد می‌کنند که قادر است دیگران را به اسلام و تشیع علاقه‌مند نماید.
در جواب باید گفت:
بطلان این استدلال نیز بسیار مشخص و واضح می‌باشد و نیازی به اثبات ندارد؛ زیرا اصلی‌ترین دلیل حرمت قمه‌زنی موضوع وهن و تضعیف مذهب بودن آن است؛ به گونه‌ای که انجام آن چهره‌ای زشت و وحشیانه از اسلام و تشیع در منظر غیر مسلمانان یا حتی بعضی از مسلمانان، بر جای می‌گذارد. دانشمند پرآوازه شیعی علامه سید محسن امین(ره) در این زمینه می‌‌گوید:
چه لزومی وجود دارد در برانگیختن به کاری (قمه‌زنی) که اگر فرض شود آن عمل جزء قطعی و یقینی دین اسلام است موجب نسبت داده شدن عار و ننگ به دین و اهل آن می‌شود و مردم را از دین متنفر می‌کند و باعث خرده‌گیری بر دین خواهد شد. آیا تقوا و احتیاط ایجاب نمی‌کند که باید از قمه‌زنی خودداری نمود، آیا مقتضای اصلاح دین آن نیست که فعلی (که جزء دین بودن آن مشخص نیست) و باعث دوری و تنفر مردم از دین می‌‌گردد، ترک گردد. حتی اگر ما قمه‌زنی را مباح هم بدانیم باید آن را ترک نمود چون از واجبات نمی‌باشد که ترک آن ضرری به دین وارد کند (و باید به خاطر مصلحت ترک شود.)
همچنین از قمه‌زدن به عنوان عزادارى براى امام حسین، علیه‌السلام، ، از محضر امام خمینی(ره) سؤال شده بود که به عرض معظم‌له رسید. فرمودند:
شما مى‌خواهید براى خدا کارى انجام دهید. در شرایطى که کارى به ضرر اسلام تمام شود، بهتر است که چنین کارهایى انجام نگیرد. مثلاً قمه‌زدن که موجب وهن اسلام مى‌شود. شما تا مى‌توانید دستجات و سینه‌زنى را با شکوهتر انجام دهید.(2)
واقعیّت این است که بسیاری از مردم در دایره‌ی تنگی زندگی می‌کنند، و گمان می‌برند که دنیا همان دایره‌ی تنگ آنان است. از این رو باید به اینان فهماند که اسلام برای تمامی جهانیان آمده است. ما می‌خواهیم درک کنیم که چگونه به حرف جهانیان گوش فرا دهیم. ما با چالش‌های فرهنگی، فکری و سیاسی، بیش از چالش‌های نظامی مواجهیم. اگر عدّه‌ای، ابزارها و شیوه‌های خود را پیش برده‌اند و با شمشیر بر سر خود می‌زنند و یا با زنجیر پشت خود را مجروح می‌نماید، این قبیل اعمال ناشی از محیط و جامعه‌ی روزگارشان بوده است و آنها را از قرآن مجید یا سخنان پیامبر، صلی الله علیه وآله، یا امام، علیه‌السلام، ، یا برنامه‌ریزی یک عالم یا فقیه برنگرفته‌اند؛ بلکه اینها احساساتی بوده که جوشیده است، و مردم هم بدون چون و چرا از آن پیروی کرده‌اند. مشکل برخی از مردم چنان‌که قرآن می‌فرماید، این است که می‌گویند: إنّا وَجَدْنا ءاباءَنا علی اُمَّةٍ و إنّا علی ءاثارهم مقتَدُون؛(3)«ما پدران خود را بر آیینی و راهی یافتیم و ما از پی ایشان رهسپاریم.»
واقعیتی که ما در پی تثبیت آن هستیم، جاری شدن اسلام زلال به سمت جهانیان و گرویدن آنان به اسلام است. هدف ما اسلام آوردن جهانیان است، و لو آن که صد سال دیگر این امر تحقق یابد. امروز ذهنیّت سر خورده و در عین حال پیچیده‌ی‌ انسان معاصر، آماده پذیرش پیامی نجات‌بخش است، و اسلام دارای چنین پیامی هست حتی برای عصرهای آینده با هرچه پیشرفت... تنها مسئله، مسئله‌ی پیام‌رسانان و پیام‌گزاران اسلام است!
اگر مصلحانى چون علامه سید محسن امین(قدس سره)، هفتاد سال پیش به موضوع وهن مذهب توجه کرده‌اند و همگان به ویژه عالمان را به مبارزه با برخى پدیده‌هاى عزادارى که موجب وهن مذهب مى‌شود، دعوت نمودند، در زمان حاضر که سطح علمى و آگاهى افکار عمومىِ مردم، به ویژه جوانان و دانشجویان، ارتقاء یافته است و در این عصر، که عصر ارتباطات نام گرفته و فن‌آورى اطلاعات بشر را قادر کرده، در زمانى بسیار اندک با استفاده از شیوه‌هاى نوین رسانه‌اى و نرم‌افزارى هر پیامى را به دورترین نقاط زمین بفرستد، در چنین زمانى، هرگاه مطلبى بى‌پایه گفته یا نوشته شود، یا رفتارى ناصحیح و نامعقول از گروهى سر زند یا شعار و رثایى غلوآلود و شرک‌آمیز سرداده و خوانده شود، فوراً این قبیل شعار، گفتار، نوشتار و رفتار به سراسر عالم مخابره مى‌شود و زمینه را براى دشمنانى که مترصد ضربه‌زدن و ایراد اتهام بر مذهب اهل‌بیت، علیهم‌السلام، و مسلمانان مى‌باشند، فراهم مى‌آورد و در نتیجه خسارات جبران ناپذیرى را بر جاى خواهد گذاشت که با اساس پیام عاشورا ناسازگار است.(4)
به ویژه در حال حاضر که در پى وقوع انقلاب اسلامى، فرهنگ عاشورا، توان نیرومند خویش را در صحنه بین المللى در مبارزه با قدرت‌هاى شیطانى و افشاى چهره واقعى استکبار جهانى به اثبات رسانیده است و آنان که منافع خود را با پیام حسین، علیه‌السلام، در خطر مى‌بینند، آماده‌اند با هر بهانه‌اى سیل خروشان امواج تبلیغى خود را گسیل دارند و افکار عمومى جهانیان، به ویژه جوانان آرمان‌گراى مسلمان و حقّ طلب را که اکنون در بسیارى از مناطق حسّاس همچون لبنان و فلسطین به سوى اهداف حسین، علیه‌السلام، جلب شده است، منحرف کنند و آنان را از دنبال کردن سیره و روش حسین، علیه‌السلام، مأیوس گردانند. براساس همین هوشمندى و زمان‌شناسى است که فقیهان بزرگى همچون امام خمینى(ره) عزادارىِ موهن مذهب را ناروا دانسته و تحریم کردند. معمار جمهورى اسلامى با آن‌که معتقد بودند عاشورا با همان سنت‌هاى سابق باقى باشد و دسته‌جات سینه‌زنى و نوحه‌خوانى به همان قوت خودش باشد و سینه‌زنى و نوحه‌خوانى‌ها را رمز پیروزى ملّت مى‌شمرد و هشدار مى‌داد که قلم‌فرساها، با اسامى مختلف، شما را از این مسیر منحرف نکنند. با این همه نسبت به جهات غیرشرعى عزادارى حساس بود و مى‌فرمود:
ما و هیچ یک از دینداران نمى‌گوییم که با این اسم، هرکسی هرکارى مى‌کند خوبست.(5)

ادعاهای نامشروع
 

بسیاری از افرادی که دست به این‌گونه اعمال می‌زنند، ادعا می‌نمایند که مصیبت امام حسین، علیه‌السلام، آن‌گونه در ایشان ایجاد حزن و اندوه می‌کند که آنها را از خود بی خود کرده و کنترل عقل را ازآنها می‌گیرد، و به قول خودشان دیوانه امام حسین، علیه‌السلام، می‌گردند و در انجام این امور تکلیفی بر آنها نیست.
جای بسی تعجب است که با این ادعاها باید جایگاه و منزلت ایشان نسبت به امام حسین، علیه‌السلام، از ائمه‌ی اطهار، علیهم‌السلام، هم بالاتر باشد، زیرا ائمه اطهار، علیهم‌السلام، با وجود این‌که با علم الهی خویش همیشه ناظر آن وقایع بودند، هیچ خبری از آنها به دست ما نرسیده که این افعال را هر چند به صورت کوچک‌تر انجام بدهند؛ و حتی امام حسین، علیه‌السلام، در شب عاشورا از خواهر خویش زینب، علیهاالسلام، می‌خواهد تا پس از وی گریبان پاره نکند، صورت نخراشد و فریاد نکشد.(6)
این افراد باید بدانند قیام عاشورا، قیامی نیست که هدف نهایی آن تحویل دادن آدم دیوانه به جامعه باشد؛ بلکه هدفی بسیار بزرگ‌تر و با ارزش‌تر در آن نهفته است و آن عزت و آزادگی برای زیستن و زندگی کردن است که این هدف جز با فکری باز و تأملی دقیق در نهضت عاشورا به دست نمی‌‌آید و هیچ میانه‌ای با دیوانگی ندارد.

اولا باید حد مشخصی برای همدردی مشخص نمود که اعمال خلاف شرع همچون قمه زنی به عنوان همدردی با امام حسین، علیه‌السلام، انجام نگیرند ثانیا قمه زنی به عنوان همدردی با امام حسین علیه السلام پذیرفتنی نیست زیرا امام حسین، علیه‌السلام، و اصحابش برای رسالت خویش قیام کردند و خود را برای رسالت و شعارهای عمومی می‌خواستند و نه شعار‌ها و مسائل شخصی، عزاداری ما هم به همان‌گونه نشانی از آن شعارها و رسالت‌ها داشته باشد. آنان که با حسین، علیه‌السلام، همدردی می‌کنند مجاهدانی هستند که رو در روی دشمن می‌ایستند؛ دشمنی که ما را در دو راهی شمشیر و ذلت قرار می‌دهند، و ما در پاسخ می‌گوییم: «هیهات منّا الذله؛ هیچ‌گاه تن به ذلت نمی‌دهیم»

پی نوشت ها :
 

1. اگرچه بعضی از این اعمال خلاف شرع، توسط بعضی از دراویش و صوفیان در زمان صفویه انجام می‌گشته است که علّت آن را می‌توان فاصله داشتن سلاطین صفویه از فقهاء و نزدیکیشان به دراویش و صوفیه در ابتداء به قدرت رسیدنشان دانست.
2. محمد حسن رحیمیان، در سایه آفتاب، ص116؛ (آقای رحیمیان از اعضای دفتر استفاتآت امام بوده‌اند)؛ گفتنی است مضمون این گفتار خردمندانه امام که همچون مردان الهی دیگر با الهام از منبع وحی انشاء گردیده در روایات بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است چنانچه پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، فرمودند: آنچه شک داری ترک کن و آنچه را شک نداری انجام ده و همچنین آن حضرت فرمودند: امور بر سه قسم است: حلال آشکار، و حرام آشکار، و شبهات بین آن دو. کسی که شبهات را ترک کند، از محرمات نجات می‌یابد؛ و هرکس که به شبهات أخذ کند، مرتکب حرام می‌شود، و (ناآگاه) از جایی که نمی‌داند هلاک می‌شود.
3. زخرف:23.
4. شیخ محمد تیجانی در یکی از سخنرانی‌هایش در مؤسسه‌ی آیت الله خوئی به سال 1994م خاطره‌ای از نخستین برخورد یک مسلمانِ اهل سنت با مراسم قمه‌زنی نقل کرده است. دکتر تیجانی در یکی از سفرهایش به عراق، برادرش را جهت آشنایی با مذهب تشیع به همراه آورده بود. ورود آنها به نجف مصادف شده بود با روز عاشورا که مراسم قمه‌زنی در آن روز برگزار می‌شد. برادر تیجانی با دیدن سرهای خونین قمه‌زنان از آن منظره‌ی هولناک به شدّت متأثر شده و بلافاصله به تونس باز می‌گردد و از آن زمان به بعد از آگاه شدن نسبت به فکر و اندیشه شیعه گریزان است. (ابراهیم حیدری، تراجدیا کربلا، ص459)؛ گفتنی است دکتر تیجانی پس از مشرف شدن به مذهب حقه‌ی تشیع، توانسته است تاکنون بسیاری از مسلمانان را نسبت به مکتب اهلبیت، علیهم‌السلام، علاقه‌مند نموده و به مذهب تشیع مشرف سازد.
5. امام خمینی، کشف الاسرار، ص173.
6. سید بن طاووس، اللهوف، ص140-141.

منبع:
1. منابع همگی به نقل از کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت» تألیف: مهدی مسائلی(نویسنده همین مقاله) می‌باشد.