معرفی کتاب رجال علامة حلي


 





 
كتاب حاضر بنا به گفتۀ مؤلف« خلاصة الأقوال في معرفة أحوال الرجال» نام دارد.
علامه حلى، جمال الدين، حسن بن يوسف بن على بن مطهر حلى( 648- 726 هجرى).
يكى از مهمترين علوم اسلامى كه به عنوان كليدى در دستيابى به تمام شاخه‌هاى علوم اسلامى، روايى اهميت ويژه‌اى نزد علماى دين داشته و دارد علم رجال است.
عمدۀ علوم اسلامى از فقه و اصول گرفته تا تفسير و كلام و ادعيه و... از راه نقل و روايات معصومين عليهم السلام به ما رسيده، و براى دستيابى به روايات صحيح و تشخيص روايات معتبر و انتخاب آنها مهمترين اصل، تشخيص وثاقت و اعتبار سلسله راويان هر حديث است و اين مهم تنها بوسيلۀ علم رجال دست يافتنى است.
توجه خاص به علم رجال از زمان ائمه عليهم السلام وجود داشته و بزرگانى از اصحاب ائمه در قرنهاى دوم و سوم هجرى تأليفاتى در اين علم داشته‌اند.
از ميان كتابهاى فراوانى كه در علم رجال تأليف شده 8 كتاب به عنوان« اصول ثمانيه رجال» معروف شده‌اند كه بيشترين اعتبار را بين كتب رجال كسب نموده‌اند و عبارتند از:
1- رجال كشى‌
2- فهرست نجاشى‌
3- فهرست شيخ طوسى‌
4- رجال شيخ طوسى‌
5- رجال برقى‌
6- رجال ابن داود‌
7- رجال ابن غضائرى‌
8- رجال علامه حلى‌
از اين كتب، 5 كتاب اول اصول اوليه رجال و سه كتاب بعد، از اصول ثانويه قلمداد مى‌شوند; اما بخاطر اهميتى كه داشته‌اند در رديف اصول اوليه آمده و به« اصول ثمانية» معروف گشته‌اند.
علامه حلى چنان كه در صفحه 95 كتاب خويش در شرح حال سيد مرتضى علم الهدى ذكر كرده كتاب خويش را در سال 693 هجرى تأليف نموده است.
1- رجال علامه حلى مرجعى بسيار معتبر براى شناختن روات شيعه است و وثاقت و ضعف راويان را خيلى واضح و بدون ابهام بيان كرده است.
2- علامه كتاب خويش را به ابواب گوناگون تقسيم نموده و در هر باب يك نام را ذكر كرده و به دنبال آن اشتراكات آن را روشن نموده كه مثلا نام« سيف» مربوط به سه نفر است... و نام سليمان شش نفر و...
3- علامه در بسيارى موارد نظر ديگر علماى رجال را نيز نقل كرده; امّا در پايان نظر خودش را در تأييد يا رد نظر آنان آورده است.
4- نحوۀ تلفظ و نوشتن صحيح اسامى رواتى كه ممكن است اشتباه خوانده شوند را تذكر داده است.
5- در اين كتاب به نوعى طبقه روات روشن شده و امامانى كه هر راوى از آنها روايت نقل كرده نيز مشخص شده‌اند.
از جمله نكاتى كه باعث اعتبار و ارزش اين كتاب شده عبارت است از اينكه:
1- مؤلف كتاب شخصيتى چون علامه حلى است با بيش از 100 تأليف در رشته‌هاى گوناگون و از حيث علم و تقوا زبانزد همگان است، آنچنان كه قبل از بلوغ به مقام رفيع اجتهاد نايل گشته بود.
2- علامه بسيارى از مطالب خود را از كتبى نقل كرده كه آن كتب به دست ما نرسيده و تنها راه اطلاع از مضمون آنها مراجعه به كتبى نظير« خلاصة الأقوال» است.
3- نسبت به مطالب نقل شده از كتبى كه نسخه آنها موجود است به عنوان نسخه‌اى قديمى و معتبر است كه صحت نسخه‌هاى ديگر كتب را تأييد مى‌كند.
4- نسخه‌هاى مربوط به زمان مؤلف موجود است كه از نظر صحت انتساب و مطالب موجود در كتاب هيچ شك و شبهه‌اى باقى نمى‌گذارد.
كتاب خلاصة الأقوال به دو قسمت تقسيم شده:
قسمت اول: شامل كسانى است كه به آنها اعتماد مى‌شود و روايت آنها مقبول است.
قسمت دوم: كسانى كه در مورد روايت آنها توقف مى‌شود و به جهت عدم اعتماد، قول آنها مقبول نيست
اسماء روات نيز بر اساس حروف الفباء تنظيم شده و براى هر نام يك باب در نظر گرفته شده و تمام رواتى كه همنام هستند يكجا آمده‌اند تا اشتراك اسامى هم تمييز داده شود.
بخاطر توجه و عنايت خاصى كه به كتاب حاضر شده بسيارى از بزرگان آنرا خلاصه كرده يا بر آن حاشيه زده‌اند يا ترجمه نموده‌اند.
از جمله تلخيص كتاب توسط:
1- شهيد ثانى، زين الدين بن على عاملى، كه در سال 966 هجرى به شهادت رسيده است.
2- منتخبى با نام« الوجيزة في الرجال» از محمد رضا بن اسماعيل موسوى شيرازى.
نزديك به 10 تعليقه و حاشيه توسط بزرگان بر اين كتاب زده شده از جمله:
1- حاشيه توسط شهيد ثانى‌
2- حاشيه‌اى توسط شيخ عز الدين حسين بن عبد الصمد حارثى متوفاى 984 هجرى‌
3- تعليقاتى از شيخ سليمان بن عبد الله ماحوزى متوفاى 1121 هجرى‌
4- تعليقۀ سيد على بن عبد الحميد نيلى نجفى صاحب كتاب الأنوار المضيئة‌
5- حواشى قاضى نور الله شوشترى و...
« خلاصة الأقوال» در سال 1129 هجرى توسط محمد باقر بن محمد حسين تبريزى به فارسى ترجمه شده است.
نسخه‌هاى موجود كتاب كه بسيار نفيس هم مى‌باشند عبارتند از:
1- نسخه‌اى در كتابخانه نجف اشرف كه تاريخ نگارش آن 766 هجرى بوده و علامت قراءت و بلاغ مشايخ بر آن هست. اين نسخه در سال 842 هجرى وقف كتابخانه غرويه شده است.
2- نسخه‌اى در مخزن كتابخانۀ آيت الله صدر كه بر مصنف كتاب قراءت شده و علامه در پايان قسم اول و قسم دوم كتاب دو اجازه بر آن نوشته كه تاريخ آنها سال 715 هجرى است.
3- نسخه‌اى كه از نسخۀ فرزند فخر المحققين نوشته شده و اجازۀ فخر المحققين براى فرزندش در انتهاى آن ديده مى‌شود.
4- نسخه‌اى به خط شاه مرتضى، پدر فيض كاشانى كه در سال 985 هجرى نوشته شده و ميرزا لطف على تهرانى متوفاى 1350 هجرى به آخر آن مستدركاتى اضافه نموده است.
منبع:نرم افزار جامع فقه اهل بیت 2
ارسال توسط کاربر محترم سایت :zolgadri