شعر فجر انقلاب
شعر فجر انقلاب
عشق يعني يک خميني سادگي
عشق يعني با علي دلدادگي
عشق يعني دست تو پرپر شده
عشق يعني يک علي رهبر شده
عشق يعني لا فتي الا علي
عشق يعني رهبرم سيد علي
آهن آبديده را زنگ عوض نمي کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمي کند...
به دشمن علي بگو به کوري دو چشمتان
پيرو خط رهبري رنگ عوض نمي کند..
ما همان نسل جوانيم که ثابت کرديم
در ره عشق سزاوارتر از صد مرديم
هر زمان بوي خميني به سر افتد ما را
دور سيد علي خامنه اي مي گرديم...
گرگها خوب بدانند در اين ايل غريب
گر پدر رفت، تفنگ پدري هست هنوز
گرچه نيکان همگي بار سفر بربستند
شير مردي چو علي خامنه اي هست هنوز
گر امام شهدا نيست کنون دربرمان
خلف صالح و مظلوم علي هست هنوز ...
از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
انديشه باورم شد، در امتداد باران
بر صخره هاي همت جوشيده خون غيرت
بانگ سرودو وحدت آيد ز چشمه ساران
والفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد
بر پهندشت باور، خالي است جاي ياران
فجر است و سپيده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است...
با آمدن امام در کشور ما
خورشيد حقيقت زافق سر زده است ...
برخيز که فجر انقلاب است امروز
بيگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب است امروز ...
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}