نگاهی به سریال «از یاد رفته»


 





 
گلرخ با بازی سپیده خداوردی، مرتضی (میانسال) با بازی محمدرضا فروتن و مینا با بازی بهنوش طباطبایی، شخصیت‌های محوری سریال هستند و تمام داستان‌ها برپایه.....

روبه‌رو شدن با واقعیت‌ در رسانه
 

بازگشت به گذشته و قدم زدن در تاریخ را می‌توان یكی از دغدغه‌ها و شاید وسوسه‌هایی دانست كه همه انسان‌ها دارند. این كه در گذشته چه رخ داده است برای همه ما جذاب بوده و حس كنجكاوی‌مان را برمی‌انگیزد. از یاد رفته، درامی عاشقانه است كه به تهیه‌كنندگی علی لدنی برای پخش از شبكه یك سیما تهیه شده است. این مجموعه داستان، مقاومت انسان را در برابر شرایط نافرجام و تراژیك روایت می‌كند. در این داستان، زندگی قهرمانانه طی دوره‌ای 40 ساله تعریف می‌شود. تصویربرداری این سریال به نویسندگی و كارگردانی فریدون حسن‌پور، اواخر سال 88 در شمال كشور آغاز شده و با ضبط سكانس‌های اروپایی در اتریش به پایان رسید. این مجموعه از شنبه تا چهارشنبه، هر شب ساعت 15‌/‌22 روی آنتن شبكه یك سیما می‌رود. گفت‌وگو با عوامل سریال را در ادامه خواهید خواند

داستان از یاد رفته بیننده را خسته و دلزده نمی‌كند
 

علی لدنی تهیه‌كننده مجموعه در پاسخ به این‌كه چگونه تهیه مجموعه تلویزیونی از یاد رفته را پذیرفته، توضیح می‌دهد: این مجموعه تلویزیونی در مقایسه با كارهای دیگرم تفاوت بسیار دارد، چرا كه داستان روایتی از بایدهای زندگی است و با تكیه بر ارزش‌های انسانی و سیر انسان به رشد و تعالی بنا شده است. قصه سریال برآمده از بطن جامعه و چینش و ترسیم شخصیت‌های آن نیز به گونه‌ای است كه مخاطب با آنها همذات‌پنداری می‌كند و هیچ گونه شعارزدگی در آن دیده نمی‌شود. امروزه اكثر سریال‌ها تخیلی و غیرواقعی هستند و حرف دل مردم جامعه را نمی‌زنند، اما از یاد رفته در این زمینه موفق بوده است. بنابراین تفاوت بسیاری برای مخاطبان خواهد داشت. تولید اثری كه تعدد لوكیشن و بازیگر دارد و در آن، از بازیگران آماتور استفاده می‌شود، كار دشواری است. بخصوص كه این مجموعه در 3 بخش جداگانه (تهران، شمال و اتریش) شكل گرفته است. تهیه‌كننده مجموعه در این باره می‌گوید: در این مجموعه با تعدد لوكیشن و بازیگر روبه‌رو بودیم. بیش از 45 بازیگر در این مجموعه ایفای نقش می‌كردند و به همین دلیل كار چندان راحت نبود. اما خوشبختانه خروجی كار نشان می‌دهد.

حتی بازیگران آماتور توانستند بخوبی از عهده كار برآیند.
 

از یاد رفته علاوه بر تعدد بازیگر، تعدد لوكیشن نیز دارد و علاوه بر تصویربرداری در تهران و شمال كشور 30 درصد سكانس‌ها در اتریش مقابل دوربین قرار گرفت.
تهیه‌كننده مجموعه درباره وجه تمایز این مجموعه با آثار دیگر می‌گوید: برخلاف سایر مجموعه‌های نمایشی ماجرای این مجموعه واقعی است. محتوای از یاد رفته پیچیدگی سنخیتی ندارد و داستان‌های آن از تخیل‌گرایی و روزمرگی دور و عین واقعیت است. وفادار بودن به فیلمنامه، یكی دیگر از ویژگی‌های این مجموعه است، سریال گزافه گویی ندارد و تمام دیالوگ‌های آن به دور از هرگونه شعارزدگی است.
وی تصریح می‌كند: داستان سریال از یاد رفته مخاطب را با فراز و نشیب‌های روایی خود همراه می‌كند و مانع خستگی و دلزدگی او می‌شود. تهیه‌كننده این سریال و سریال تبریز در مه در ادامه می‌گوید: گلرخ با بازی سپیده خداوردی مرتضی (میانسال) با بازی محمدرضا فروتن و مینا با بازی بهنوش طباطبایی ، شخصیت‌های محوری سریال هستند و تمام داستان‌ها برپایه تفكرات، عملكردها و مقاطع مختلف زندگی این سه كاراكتر شكل می‌گیرد. باید ذائقه مردم را تغییر داد و آن را به سمت واقعیت‌های جامعه و تلخی‌های معنادار برد. لدنی درباره همكاری با حسن‌پور می‌گوید: حسن‌پور فیلمنامه از یاد رفته را براساس رمانی به همین نام كه چند سال پیش آن را نوشته روی كاغذ برد، اما از قبل ایشان را می‌شناختم و با روحیات او در كار آشنا بودم؛ ضمن این‌كه او جزو كارگردانان توانمند است و كارهایش مورد استقبال مردم و منتقدان قرار گرفته است. یكی دیگر از ویژگی‌های بارز او این است كه فقط از بازیگران مطرح استفاده نكرده و توانسته به خوبی از بازیگران آماتور بازی بگیرد.
تهیه‌كننده این مجموعه درباره انتخاب بازیگران و حاصل آن می‌گوید: توانسته‌ایم بازیگرانی را كه مد نظر داشتیم، جذب كنیم. براساس شخصیت‌های فیلمنامه، بازیگران را انتخاب كردیم و فكر می‌كنم انتخاب شایسته‌ای هم داشتیم. نقش بازیگران غیرچهره هم از بازیگران چهره كمتر نبود و همین ویژگی، مجموعه را متفاوت كرده است. لدنی تصریح می‌كند: خط اصلی از یاد رفته در ارتباط با دختری به نام میناست كه با استفاده از موقعیت‌هایی كه در مقاطع مختلف زندگی برایش پیش می‌آید، می‌خواهد وضعیت زندگی خود را تغییر دهد. مینا دختری است كه همه موفقیت‌های خود را در سفر به خارج از كشور می‌بیند. در سریال، تلخی‌هایی وجود دارد اما سریال تلخ، سریالی است كه در آن ناامیدی وجود داشته باشد و به جای واقعیت‌زندگی مردم، سیاه‌نمایی در آن دیده شود.
علی لدنی كه تهیه سریال‌هایی چون «تبریز در مه»، «سال‌های مشروطه» و «روشنایی‌های شهر» را برعهده داشته، تأكید می‌كند: در یك سریال قطعا باید امید وجود داشته باشد تا بتواند حركت ایجاد كند و روحیه بدهد؛ اگر این امید وجود نداشته باشد در فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی كه رسالت رادیو و تلویزیون است، مشكل ایجاد می‌شود.

حضور در پشت صحنه سختی‌های زیادی دارد
 

مهدی بوستان‌پرور كه همراه همیشگی حسن‌پور به عنوان دستیار كارگردان است، درباره حضورش در این سریال می‌گوید: چهاردهمین بار بود كه در كنار آقای حسن‌پور كار می‌كنم، اول قرار بود برای نقش یداللّه كه امیر نوری بازی كرده بیایم، اما بنا به مصلحت آقای حسن‌پور نقش داوود را بازی كردم.
بوستان‌پرور علاوه بر بازی مقابل دوربین، سختی‌های پشت صحنه را هم لمس كرده است. او در این‌باره می‌گوید: كار در پشت صحنه، سختی‌های خاص خود را دارد، بخصوص این‌كه همزمان مقابل دوربین و پشت دوربین باشی. تنها كسی می‌تواند حرف مرا درك كند كه خودش كار كردن همزمان مقابل دوربین و پشت دوربین را تجربه كرده باشد.
وی ادامه می‌دهد، كسی كه پشت دوربین باشد به دلیل این‌كه به افكار كارگردان نزدیك‌تر است بهتر می‌تواند از عهده نقش بر بیاید و به آنچه مدنظر كارگردان است زودتر می‌رسد، من هم برای نزدیك شدن به نقشم، سعی می‌كنم خود را به خط فكری كارگردان نزدیك كنم.
مخاطب همواره به دنبال تماشای یك مجموعه با ایده جدید و روان است. بازیگر نقش داوود درباره این موضوع می‌گوید: بعد از سال‌ها یك اثر متفاوت تولید شد كه به زندگی امروز افراد جامعه نزدیك است. موضوع سریال‌ها اخیرا پیرامون كلاهبرداری افراد پولدار و حول زندگی مردم ثروتمند جامعه است كه با افراد كمتری ارتباط برقرار می‌كند. ما در زندگی مردم حضور نداریم؛ اگر در زندگی آنها حركت و براساس چارچوب واقعی برایشان راه‌حل پیدا كنیم، سیاه نمایی و تلخی در سریال‌ها پیش‌نمی‌آید و اگر تلخی هم باشد، شیرین می‌شود.
وی درباره سختی شرایط آب و هوایی و تصویربرداری در شمال كشور می‌گوید: تلاش ما این است كه در روزهای آفتابی سكانس‌های مربوط به لوكیشن‌های باز تصویربرداری شود و صحنه‌های داخلی را به روزهای بارانی موكول كنیم. در حالت كلی، كار بدون سختی نبود و خدا را شكر خروجی كار خوب است و می‌تواند با مخاطب همذات پنداری كند.
دستیار كارگردان مجموعه درباره این‌كه داوود چقدر در سریال سهم دارد می‌گوید: داوود در مثلث عشقی مرتضی و گلرخ است. او پسر شروری است كه به دخترخاله خود (گلرخ) علاقه بسیاری دارد، اما موفق نمی‌شود با او ازدواج كند.
گفتنی است بوستان‌پرور در حال حاضر با عنوان دستیار كارگردان در فیلم، من و زیبا، كنار آقای حسن‌پور فعالیت می‌كند.
قهرمان اصلی قصه، گلرخ است

 

عمار آقایی در این مجموعه نخستین تجربه حضور مقابل دوربین را به دست آورده است. او 21 ساله، اهل شمال و دانشجوی كارشناسی مدیریت جهانگردی است و 5 سال در تئاتر شهرستان خود فعالیت كرده است. او علاقه بسیاری به بازیگری دارد و از این‌كه تجربه اول خود را با حسن‌پور آغاز كرده، بسیار خوشحال است.
وی درباره نحوه حضورش در سریال می‌گوید: آقای حسن‌پور به اتفاق گروه آمده بودند شمال منطقه لاهیجان و تست بازیگری می‌گرفتند. یكی از دوستانم به من اطلاع داد چنین تیمی در لاهیجان حضور دارد. من هم خیلی اتفاقی رفتم و تست بازیگری دادم و اصلا تصور نمی‌كردم قبول شوم. بعد از گذشت مدتی آقای روحانی، دستیار كارگردان از شهسوار با من تماس گرفتند و گفتند قبول شده‌ام و باید بروم و تست گریم و لباس بدهم. بعد مورد تأیید واقع شدم و كار را در كنار این گروه شروع كردم.
هر كاری وقتی برای اولین بار انجام شود، پیامدهایی مثبت و منفی‌ را برای فرد به همراه دارد. آقایی درباره نخستین تجربه حضورش مقابل دوربین می‌گوید: از حاضر شدن مقابل دوربین بسیار می‌ترسیدم و اگر تلاش آقای حسن‌پور نبود، محال بود بتوانم بازی كنم. ایشان به من اعتماد كرد و یكی از نقش‌های مهم قصه را به عهده من گذاشت ، حال امیدوارم نتیجه كار مورد قبول مخاطبان باشد.
بازیگر نقش مرتضی درباره این‌كه تجربیات بازیگران با تجربه تا چه اندازه در بازی او مؤثر بوده است، می‌گوید: من تنها اجازه داشتم با آقای حسن‌پور و دستیارهایشان صحبت كنم. به نظرم این مسأله دلیل مهمی داشته كه من نمی‌دانم؛ اما چون اجازه صحبت نداشتم كمتر توانستم از تجربیات بازیگران دیگر بپرسم و در حالت كلی سعی می‌كردم با نگاه دقیق به بازی بازیگران، نكته‌هایی را كه متوجه می‌شدم در بازی‌ام به كار گیرم. آقای حسن‌پور به من اجازه خواندن فیلمنامه را ندادند. خودشان برایم توضیح می‌دادند و من دیالوگ‌ها را حفظ می‌كردم.
آقایی درباره وجه تمایز این مجموعه با مجموعه‌هایی كه پیش از این دیده است، می‌گوید: قصه «از یاد رفته به خاطر واقعی بودنش، مردم را با خود همراه می‌كند. هیچ‌گونه دروغ و شعاری در آن دیده نمی‌شود و به نظرم در همین قسمت‌های ابتدایی توانسته مخاطب خود را جذب كند. وی درباره این‌كه در نخستین تجربه حضور مقابل دوربین، چطور خود را به نقش نزدیك كرده است، می‌گوید: معیار اول و آخرم برای ایفای یك بازی خود صحبت‌ها و نكته‌های آقای حسن‌پور بود، اما وقتی فیلمنامه خوانده می‌شد روی آن تأمل كردم و هر چه از مرتضی در ذهنم می‌آمد، در بازی به كار می‌گرفتم و سعی می‌كردم با نقش زندگی كنم نه آن را بازی كنم و خودم را جای مرتضی تصور می‌كردم.
بازیگر نقش مرتضی درباره سهم مرتضی در این مجموعه می‌گوید: هر چه بیشتر پیش برویم، مخاطب بهتر اهمیت نقش مرتضی را درك می‌كند. اما به نظر من قهرمان اصلی قصه گلرخ است، به هر حال قصه به‌گونه‌ای است كه هر كس بنا به برداشت خود می‌تواند قهرمان قصه را مشخص كند و این یكی از ویژگی‌های قصه است.

كرم مهربان است
 

5 دی ماه 1321 در تبریز دیده به جهان گشود. از كودكی به تئاتر علاقه داشت و در تئاترهای خیابانی مختلفی نقش بازی كرده بود. وی برای نخستین‌بار در سال 1366، با ایفای نقش اول نمایشنامه‌ای به كارگردانی جواد درخشان با حمایت نیروی هوایی در جشنواره كارگری اصفهان 7 جایزه كسب كرد. در بازگشت از اصفهان به تبریز، زادگاهش دچار سانحه تصادف شد و به تعداد جوایزی كه گرفته بود در ستون فقراتش شكستگی ایجاد شد اما در راه بازیگری به فعالیت‌هایش ادامه داد. بچه‌های آسمان، تولد یك پروانه، باران، پرنده باز كوچك، سوداگر، او، بید مجنون، باغ‌های كندلوس، برای آمدنت دعا می‌كنم، یك قدم تا خدا، باد در علفزار می‌رقصد و آواز گنجشك‌ها فیلم‌هایی است كه رضا ناجی در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
وی درباره حضور در سریال «از یاد رفته» می‌گوید: قبلا با فریدون حسن‌پور به همراه آقای فروتن فیلم سینمایی پای پیاده را بازی كرده بودم، بعد از این فیلم نیز دوستیمان ادامه پیدا كرد. من چون به كار ایشان ایمان دارم و مطمئن هستم خروجی كار با كیفیت است پیشنهادشان را می‌پذیرم. ناجی درباره كارگردانی حسن‌پور می‌گوید: حسن‌پور كاربلد است و در كارهای خود تنها از بازیگران و چهره‌های مطرح سینما و تلویزیون استفاده نمی‌كند و بخشی از بازیگران غیرچهره را به كار می‌گیرد. این هنر اوست كه می‌تواند از یك نابازیگر به گونه‌ای بازی بگیرد كه هیچ مشكلی در كار هم ایجاد نشود. در كارش وسواس زیادی دارد و با تكنیك‌های خاص به سوی هدفش می‌رود.
وی می‌گوید: من بارها به شوخی به آقای حسن‌پور گفته‌ام هالیوود شما تنكابن و شمال است، چرا كه اكثر كارهای خود را آنجا می‌سازید. به هر حال كاركردن با ایشان لذت‌بخش است.
بازیگر نقش كرم درباره تعدد بازیگر در این مجموعه می‌گوید: قصه هرچه پیش می‌رود، مخاطب خواهد دید كه نیازمند تعداد زیاد بازیگر است، چرا كه «از یاد رفته» داستان زندگی قهرمانان طی یك دوره 40 ساله را نمایش می‌دهد، اما چون هر كدام سر جای خود وارد و از قصه خارج می‌شوند لطمه‌ای به كیفیت كار وارد نمی‌كند و به نظر من تنوع و ریتم قصه را جذاب‌تر می‌كند و مخاطب از اول تا آخر داستان با یك كاراكتر روبه‌رو نخواهد بود.
ناجی در ادامه می‌گوید: قبول دارم كه در این مجموعه بازیگر آماتور وجود داشت اما عادت كردم. به دلیل این‌كه كارهای من مرتبط با كودك و نوجوان است، این‌كه یك بازیگر آماتور مقابل من باشد برایم عادی شده و براحتی می‌توانم با آنها كنار بیایم؛ هرچند بعضی از آنها واقعاً مستعد هستند و بخوبی از عهده كار برمی‌آیند. در این مجموعه نیز علاوه بر این‌كه آقای حسن‌پور هنرمندانه از بازیگران بازی می‌گرفتند، من هم با آنها كنار می‌آمدم و همیشه سعی می‌كنم تا جایی كه بتوانم به آنها كمك كنم. در بازیگری قسمتی از كار به پاس‌كاری‌های 2 كاراكتر مقابل هم مربوط می‌شود، اما خدا را شكر در از یاد رفته مشكلی در این زمینه نداشتم.
وی درباره قصه این سریال می‌گوید: اگر به زندگی مردم نگاهی بیندازیم، مانند مرتضی و گلرخ در جامعه بسیار می‌بینیم. قصه این مجموعه از بطن جامعه است و صددرصد می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار كند.
بازیگر نقش كرم، درباره كاراكترش می‌گوید: كرم اگر مهره اصلی داستان نباشد یكی از مهره‌های مهم است، چرا كه اگر او نبود گلرخ همسر مرتضی نمی‌شد. او به مرتضی در حل مسائل مختلف كمك می‌كند و دلسوزی، كمك و حمایت كردن از ویژگی‌های اصلی این كاراكتر است. او به واسطه دلسوزی‌اش، هرچه بلد است در اختیار مرتضی می‌گذارد و به او كمك می‌كند تا در فراز و نشیب زندگی پیش رود. كرم مورد قبول گلرخ و مرتضی است و گلرخ و مرتضی او را حامی خود می‌دانند.
ناجی درباره انتخاب نقش‌هایش می‌گوید: فیلمنامه بیش از هر چیز دیگری برایم اهمیت دارد. بعد از خواندن به كارگردان هم فكر می‌كنم، اما اگر قصه بكر و جدید باشد كه كارگردان آن برای اولین بار بخواهد كار كند، حتماً قبول می‌كنم. در این زمینه خاطره‌ای هم دارم. دوستی داشتم به اسم نقی نعمتی. یك روز به من گفت، فیلم كوتاه «با او» را می‌خواهم بسازم. تو فیلمنامه را بخوان. اگر دوست داشتی، با ما همكاری كن. من فیلمنامه را مطالعه كردم و دیدم كار بسیار جدید است و قصه بكری دارد و با وجود این‌كه نعمتی برای نخستین بار داشت این كار را انجام می‌داد، در آن بازی كردم. كارگردانی آن را هم رهبر قنبری بر عهده داشت. آن فیلم كوتاه در چند جشنواره جایزه دریافت كرد و من از این‌كه در آن بازی كرده بودم احساس رضایت داشتم، اما در مورد «از یاد رفته» چون به حسن‌پور و كارهایش ایمان داشتم، اگر فیلمنامه را هم نمی‌خواندم می‌پذیرفتم. چون معتقدم تمام كارهای حسن‌پور حرفی برای گفتن دارد و مخاطب را به خود جذب می‌كند.
منبع:سه نسل
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb