فرانچسکو رمي!
نويسنده: وحيد نمازي
توتي بازيکن، توتي مدير؛ پسرکي که آينده صدايش مي زند
هفده سال بيشتر نداشت. تازه به تيم اول باشگاه راهش داده بودند. تازه داشت با شرايط خو مي گرفت. گرچه سال هاي سال با جوان ها و نوجوان هاي بزرگ تر از خودش جنگيده بود و جايش را در هر تيمي که بازي مي کرد، بعد از مغلوب کردن آدم هاي بزرگ تر از خودش محکم کرده بود. حالا آن روز و بين آن همه بزرگتر باز نوبت به او مي رسيد تا به ميدان برود وخودي نشان دهد، فرصتي که سال ها خوابش را مي ديد، حالا جلوي چشمش بود؛ حاضر و آماده. معطلش نکرد. براي اولين بار با پيراهن تيم اول آ.اس رم گل زد، دويد، فرياد زد، ايستاد و دست راستش را به آسمان بلند کرد و با اشاره به آن بالاها، از اين که بختش را به ثمر نشسته مي بيند سپاسگزار شد. فرانچسکويي که روزي استعدا ياب هاي ميلان پاشنه در خانه شان را از جا درآورده بودند که او را با خودشان به ميلان ببرند و پيراهن سرخ و مشکي قهرمان اروپا و ايتاليا را تنش کنند، حالا قدر مادرش را بيشتر از پيش مي دانست که آن روز به نمايندگان ميلاني ها جواب رد داد و پسرش را پيش خودش نگه داشت تا اگر روزي مي خواهد به جايي برسد و مرد بزرگي شود، اين بزرگي را براي تيم شهرش و زادگاهش به بار بنشاند. او حالا براي ماندنش انگيزه و اشتياق فراواني داشت و همين عامل کافي بود تا پسرک را به اسطوره باشگاه و نماد کفتارهاي خاکستري سرخپوش تبديل کند.
oپسرک را مثل بت مي پرستند
تصوير اسکودتو در کنار شمايل فرانچسکو، روي در يک خانه در محله هاي متوسط شهر رم. از اين جور چيزها در رم زياد ديده مي شود. حالا چه بيشتر شهر هوادار لاتزيو باشند، چه اسطوره هاي چون جوزپه جيانيني داشته باشند و چه سال ها باشد که زير سايه تيم هاي ميلاني مانده باشند. آنها دوست دارند با نمادهاي تيمشان زندگي کنند و زماني که اين اسطوره فرانچسکو توتي باشد که ديگر چه بهتر. آنها توتي را نماد رم مي دانند و حتي دشمنان لاتزيويي شان هم دوستش دارند. فرانچسکو در روز 27 سپتامبر 1976 در يکي از حومه هاي شهر رم به نام «پورتا مترونيا» به دنيا آمد. جوزپه جيانيني با آن مدل موهاي به روزش را مثل يک بت مي پرستيد و او را الگوي مورد علاقه اش مي دانست. فوتبالش را از تيم هاي جوانان فروتيتودو شروع کرد و بعد به تراستيوره ولوديجياني و سپس به آ.اس رم رفت و سه سال آنجا جنگيد تا در 17 سالگي به تيم اول باشگاه راه يابد. بعد از يکي - دو فصل جنگ بر سر به دست آوردن جاي ثابت در تيم، توتي در سال 1995 به عضوي هميشگي در 11 مرد ابتدايي ترکيب رم تبديل شد و در سه فصل متوالي بعد 16 گل زد. در سال 1997 آنقدر با تجربه و پخته بود که بازوبند کاپيتاني تيم را به او بدهند. زدنيک زمان که آن روزها مربي رم بود، او را در ترکيب مورد علاقه 3-3-4اش به عنوان بال چپ به زمين مي فرستاد و توتي هم در فصل صدارت زمان، براي او و رم 30 گل زد. همين کارها کمکش کرد که در سال 98 که به ترکيب تيم ملي ايتاليا براي حضور در جام جهاني 98 دعوت شود و عنوان بهترين بازيکن جوان فصل را هم به دست بياورد. توتي ديگر در عين جواني پخته شده بود. زمان که از رم رفت، کاپلو بزرگ جايش را گرفت وتوتي با او توانست رم را قهرمان سري A کند و جام حذفي را هم به چنگ بياورد. فرانچسکو در سال هاي 2000 و 2001، فوتباليست سال ايتاليا شد و همين ديگر کافي بود تا رمي ها او را به عنوان اسطوره اي بزرگ بپرستند و احترام ويژه اي برايش قائل باشند. البته قهرماني رم در سال 2001 ديگر تکرار نشد و حتي 20 گلي که او در فصل منتهي به بهار 2004 براي رمي ها زد هم نتوانست مانع قهرماني ميلاني شود که روزگاري مي خواست مرد اول شهر رم را بخرد ولي توتي همچنان اسبش را مي تاخت. رسيدن به صدمين گل با پيراهن رم و سپس شکستن رکورد روبرتو پروتزو که گلزن ترين بازيکن تاريخ رم بود، موفقيت هاي شخصي فرانچسکو در سال 2004 بود.
oروزهاي طلايي در کنار مرد بي مو
لوچانواسپالتي که به رم آمد، ترکيب رم را به هم ريخت. توتي به هافبک تهاجمي تبديل شد و همين تغيير هم حسابي جواب داد. 15 گل در 24 بازي و به دست آوردن رکورد 11 پيروزي متوالي براي رم از يادگارهاي آن دوران است. بعد از اين سرازيري توتي به سربالايي مصدوميت هم رسيد. جراحت شديد پا در سال 2006 و احتمال از دست رفتن جام جهاني و گذاشتن پلاتين در پاي مصدوم، خاطرات روزهاي سخت فرانچسکو را زنده مي کند ولي فصل بعد که رسيد، ورق برگشت تا توتي با زدن 26 گل بهترين گلزن سري A شود. گرچه رم باز هم با توتي و اسپالتي دوم شد، تا قهرماني اينتر را ببيند. به همين خاطر انتقام از اينتر در فينال جام حذفي براي رمي ها شيرين از آب درآمد که با حضور فرانچسکو محقق شد. حضور در ليست نهايي کانديداهاي بردن توپ طلا هم به کارنامه او اضافه شد ولي دست توتي هرگز به توپ طلا نرسيد اما رسيدن به دويستمين گل با پيراهن رم، ديگر افتخار او در سال 2008 بود و انتخابش براي بار پنجم به عنوان مرد سال فوتبال ايتاليا هم آن را به يادماندني تر کرد اما کابوس مصدوميت در پايان فصل به سراغ او هم آمد و 4 ماه دوري از زمين چمن را برايش به ارمغان آورد. تيم رم تا فينال جام حذفي پيش رفت اما کاپيتان به بازي نرسيد. رم بازي را برد ولي کاپيتان مصدوم جام را بالاي سر برد تا موفق ترين کاپيتان تاريخ رم لقب بگيرد: 5قهرماني و 10 نايب قهرماني. اين ميراث او در رم سرخپوش بود. اسپالتي هم مثل هر مربي ديگري که مي آيد و مي رود از رم رفت ولي توتي ماند و به گل زدن در رم ادامه داد و در نوامبر 2009 اعلام کرد تا پايان سال 2014 براي رم بازي مي کند و بعدش مدير ورزشي باشگاه خواهد شد. مي گويند او براي سال اول تمديد قراردادش 9 ميليون يورو و براي 4 سال ديگر هم سالي 400هزار يورو کمتر از سال اول دستمزد مي گيرد تا براي روزهاي بازنشستگي اش حسابي پول جمع کند.
oپيراهن لاجوردي را دوست بدار
برلين آن شب براي ايتاليايي ها به بهترين مکان دنيا تبديل شد. تيفوسي ها همه جا بودند. سرمست از پيروزي در فينال جام جهاني 2006 و توتي هم يکي از کساني بود که آن جام زيبا را بوسيد. او سه ماه با تيم ايتاليا تمرين نکرده بود. توي زانويش پلاتين کار گذاشته بودند ولي ليپي به او احتياج داشت. فرانچسکو خودش را به ايتالياي لاجوردي رساند وليپس با اعتماد به او در تمام 7 بازي جام، بازي اش داد. پيروزي آتزوري با پنالتي بودار توتي در مرحله حذفي بر استراليا يکي از خاطره انگيزترين لحظات ايتاليايي ها در جام 2006 را رقم زد که با قهرماني در آن کامل شد. توتي اولين بار در 10 اکتبر 98 در بازي با سوئيس پيراهن تيم ملي را پوشيده بود و در يورو 2000 و 2004 و جام هاي جهاني 2002 و 2006 براي تيم ملي کشورش بازي کرده بود تا اين که در پايان جام جهاني 2006 اعلام کرد ديگر براي تيم ملي بازي نخواهد کرد و رسما در جولاي 2007 با پيراهن ملي وداع کرد تا تمرکز بيشتري روي بازي اش در رم داشته باشد تا بلکه دوباره قهرماني در ايتاليا را تجربه کند که البته هنوز به اين هدف نرسيده است. فرانچسکو ناگهان در زمان بازگشت ليپي با تيم ملي ايتاليا اعلام کرد که مي خواهد در جام جهاني 2010 براي آتزوري بازي کند اما ليپي به او ميدان نداد و ايتاليا در بدترين نمايش تاريخش در جام هاي جهاني، حتي از گروهش هم صعود نکرد تا مارادونا، بوفون و کاناوارو بگويند نبود بازيکني مثل توتي به وقوع اين شکست مفتضحانه کمک کرد.
oمردي که خانواده اش را دوست دارد
اين عادت بازيکنان بزرگ ايتالياست که با چهره هاي مشهور ازدواج کنند. توتي هم با ايلاري بلازي که يکي از برجسته ترين و مشهورترين مجريان برنامه هاي تلويزيوني است ازدواج کرد. آنها حالا يک پسر به نام کريستين و يک دختر به نام شانل دارند. فرانچسکو در زمان اولين بارداري همسرش با قرار دادن توپ زير پيراهنش بعد از به ثمر رسيدن گل به نوعي يادآور شرايط همسرش شد و گلش را به او تقديم کرد. بعد هم که پسرش به دنيا آمد، شادي گلش را با مکيدن انگشت شستش تغيير داد تا ياد همسر و فرزندش را گرامي بدارد. فعاليت هاي او را برادرش ريکاردو مديريت مي کند و تمام برنامه هايش زير نظر ريکاردو انجام مي شود حتي رتق و فتق امور تيم موتور سواري حرفه اي اش در ايتاليا و حضورش در برنامه هاي خيريه يونيسف که فرانچسکو سفير حسن نيتش است. يکي از بزرگترين علاقه هاي توتي هم جمع آوري پيراهن تيم هاي ورزشي سراسر دنياست. در کلکسيون او از پيراهن هاي راگبي و فوتبال گرفته تا کريکت و بسکتبال پيدا مي شود. فرانچسکو توتي مرد متفاوتي است که مي تواند در آينده مدير متفاوتي هم بشود. مردي که تنها پيراهن رم را به تن کرد و با آن از فوتبال خواهد رفت.
منبع:مجله تماشاگر ش 42
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}