جاي ارابه خدايان
جاي ارابه خدايان
جاي ارابه خدايان
نويسنده: سليمان فرهاديان
هر از چند گاهي خبري در رسانه ها منتشر مي شود با اين مضمون که به تازگي در مزرعه يا کشتزاري طرح هاي زيبايي (که بيشترشان دايره اي هستند) مشاهده شده است. حدس و گمان درباره ماهيت و منشأ اين دايره ها به سرعت آغاز مي شود و آن چه پيش از همه به ذهن مي رسد و بيش از همه طرفدار دارد. نقش نيروهاي ماورايي و موجودات ناشناخته است و خيلي زود پاي موجودات فرازميني (و به ويژه موجودات هوشمند مريخي) به ماجرا باز مي شود. درباره ماهيت اين دايره ها هم بعضي مي گويند اين رد نشست و برخاست يوفوهاست و بعضي هم مي گويند آدم فضايي ها اين شکل ها را عمداً به وجود آورده اند تا با انسان زميني ارتباط برقرار کنند. براي مثال پنج شنبه سيزدهم خرداد سال 89 يکي از خبرگزاري هاي ايراني گزارشي با مضمون فرود «يوفو»ها در ايتاليا منتشر کرد و به توصيف دايره هاي مزرعه پرداخت. اين خبرگزاري از منشأ شکل گيري اين پديده چنان مطمئن بود که تيتر «يوفوها هم توريست ايتاليا شدند» را براي گزارش خود انتخاب کرد و در سوتيتر (تيتر توضيحي) نوشت: «هنرنمايي مريخي ها در مزارع ناپل». اين خبرگزاري در گزارش خود نوشت: «دو جسم نوراني قرمزرنگ کروي شکل در آسمان يک دهکده کوچک در خليج ناپل رؤيت شدند و تصاويري از اشکال هندسي را در مزارع ايجاد کردند.» در اين مقاله به بررسي « دايره هاي مزرعه» و ارتباط آن ها با يوفوها و آدم فضايي ها مي پردازيم. اين مقاله با استفاده از مقاله اي که جولاي 2006 در فوکوس به چاپ رسيد نوشته شده است.
يک روز که راند کاپرون به روستاهاي اطراف شهر «ساري» انگلستان رفته بود تا به يکي از مزارع آن اطراف سرکشي کند، مزرعه اي ديد که او را حسابي متعجب کرد. وي در آن جا چندين طرح با شکل هاي دايره اي عجيب مشاهده کرد. در بخش مرکزي هر کدام از اين طرح ها، ساقه هاي گندم ايستاده بودند اما ساقه هاي گندم ديگر قسمت هاي اين طرح همگي خوابيده بودند؛ انگار يک چکش بزرگ از آسمان فرود آمده و اين ساقه ها را خوابانده است.
کاپرون سعي کرد اين قسمت هاي مزرعه را که طرح دار است، با ديگر قسمت هاي اطراف مقايسه کند بلکه به دليل احتمالي پديد آمدن چنين طرح هايي پي ببرد. وي دريافت خاک و گندم منطقه طرح دار معمولي است و با ديگر قسمت ها فرقي ندارد، پس به احتمال زياد آفت ها در اين کار نقش ندارند. کاپرون فکر کرد شايد توفان شديدي در منطقه درگرفته باشد اما هرچه فکر کرد نفهميد چگونه توفان مي تواند چنين شکل هاي دايره اي زيباي پديد بياورد. وي که يک دانشمند آماتور باهوش بود، تصميم گرفت مشاهدات خود را بنويسد و به همراه نظر خود درباره دليل پديد آمدن اين دايره به نشريه نيچر بفرستد. وي در مقاله خود نوشت به نظر مي رسد اين دايره ها نتيجه «فعاليت بعضي توفان هاي دايره اي» باشند و در ادامه افزود: شايد بعضي از خوانندگان با چنين پديده اي روبه رو شده باشند. شايد امروزه کسي بگويد که لازم بود کاپرون درباره اين موضوع کمي بيشتر تحقيق مي کرد که اگر اين کار را مي کرد متوجه مي شد هر ساله صدها خبر در مورد اين «دايره هاي مزرعه» در همه جاي جهان (از آمريکا گرفته تا ژاپن) منتشر مي شود، که اگر اين کار را مي کرد از چيزي که همه مردم مي دانند – يعني اين نکته که همه دايره هاي گندمزار ساخت دست بشر است – غافل نمي ماند.
اما جواب اين انتقاد در تاريخ گزارش کاپرون در نشريه نيچر نهفته است؛ جولاي 1880؛ يعني بيش از يک قرن قبل از آن که تب دايره گندمزار در همه جاي جهان فراگير شود.
البته امروزه هيچ دانشمندي فکرش را هم نمي کند که وجود دايره گندمزار را به يک نشريه معتبر دانشگاهي گزارش کند. دليلش هم ساده است؛ تا جايي که به مردم عادي مربوط است، اين پديده امروزه ديگر يک راز نيست و حدود 20 سال پيش بود که منشأ اين گونه دايره هاي گندمزار وراي همه حدس ها، گمان ها و شک و ترديدها مشخص شد. اثبات نهايي اين موضوع نه در يک مجله معتبر علمي بلکه در يک روزنامه سراسري منتشر شد. در سپتامبر 1991 روزنامه تودي (که البته امروزه ديگر منتشر نمي شود) گزارش صفحه اول خود را به اين موضوع اختصاص داد و تيتر زد: «افرادي که دنيا را فريفتند.» گزارش ياد شده به اين موضوع پرداخته بود که دو نفر اهل ساوت همپتون از دهه 1970 سرگرم ساخت دايره مزرعه بودند. داگ بروئر و ديو کورلي در اين گزارش ادعا کردند که فقط با استفاده از مقدار کمي طناب و يک الوار يک متري که ريسماني را به آن گره زده بودند، ده ها دايره مزرعه درست کرده بودند. آن ها گفتند رسانه ها يک دهه قبل به اين عادت شبانه آن ها مي پرداختند اما از آن جا که توجه افکار عمومي به شدت به اين موضوع جلب شده و تب دايره گندمزار به شکل انفجاري گسترش يافته است، آن ها مجبور شدند پرده از اسرارشان بردارند. تا آن موقع تعداد زيادي از پژوهشگران، تفسيرهاي گوناگوني براي توجيه اين پديده ارائه کرده بودند. بعضي از اين پژوهشگران مثل کاپرون در يک قرن پيش بر اين باور بودند که اين شکل ها حاصل بعضي اثرهاي غيرمعمول پديده هاي هواشناسي اند و چندين نظريه ارائه کردند تا چگونگي پديد آمدن آن ها را تفسير کنند. اما اتفاقي روي داد که بايد از بابت آن متأسف و پشيمان بود؛ هنگامي که داگ و ديو اعتراف کردند، رسانه و شکاک ها همه دايره هاي مزرعه را قاطعانه ناشي از فعاليت هاي شيادان دانستند. به همين دليل اگر امروز کسي باز هم بخواهد اين پديده را مهم تلقي کند او را ساده دل و زودباور يا جاهل و متعصب عصر جديد مي نامند. به همين دليل جاي تعجب نيست؛ همين تعداد کم دانشمنداني که به سبب علاقه شان به دايره هاي مزرعه نزد مردم عادي مشهور شدند، خيلي زود عقب نشيني کردند. امروزه بعضي از اين دانشمندان مي گويند که نظريه هايشان يا شواهدي که آنان براي تفسير اين پديده جست و جو مي کردند، پيش از فعاليت هاي داگ و ديو آغاز شده بود. اما آيا اين دانشمندان به نتايجي هم دست يافتند؟ آيا امکان دارد بخشي از هزاران دايره مزرعه که از زمان ارائه گزارش کاپرون در سراسر جهان ديده شده است، نتيجه بعضي پديده هاي غيرطبيعي باشد؟
ميدن به مورد ويليام سيريل ويليامز استناد مي کند که در سال 1991 تماشاي يک گردباد در صبح يکي از روزهاي آگوست اواخر دهه 1940 در مزرعه اي در منطقه «کارماتنشاير» را گزارش کرد. ويليام گفت هنگامي که اين ستون گرد و غبار به ساقه هاي گندم برخورد کرد، همهمه اي ايجاد شد و پس از چند ثانيه گردباد فرو نشست و يک دايره مزرعه به پهناي سه تا چهارمتر پديد آمد که ساقه هاي گندم هاي آن قسمت به طور کامل خوابيده بودند. به نظر «ميدن» موقعيت مکاني اين گزارش اهميت ويژه اي دارد؛ چرا که چندين تپه از هر طرف اين منطقه را دربر گرفته است. «ميدن» طي سال هاي انتهايي دهه 1980 نظريه اي ارائه کرد مبني بر اين که هرگاه يک جبهه هوا از يک رشته تپه عبور مي کند، گردبادي پديد مي آيد. اين گردبادها هوا را به سمت مرکز خود مي مکند و به شکل دونات (شيريني حلقوي) درمي آيند که بسيار ناپايدار است. اين گردباد پس از آن طي يک پديده انفجاري فرو مي خوابد و جرياني از هوا را به وجود مي آورد که رو به پايين حرکت مي کند. اين جريان هوا همه ساقه هايي را که در زيرش باشند مي خواباند و طرح هاي دايره اي شکلي را پديد مي آورد. نظريه «ميدن» علاوه بر آن که شکل دايره گندمزار را توجيه مي کند، براي رعد و برق مشاهده شده هنگام تشکيل دايره نيز تفسيري ارائه مي دهد. وي حدس مي زند. اين رعد و برق ها نتيجه تخليه الکتريکي ذرات گرد و غباري باشند که هنگام چرخش در درون ستون گردباد، در اثر اصطکاک باردار شده اند. اين پديده، اثر شناخته شده اي در توفان هاي گرد و غبار است. نظريه «گردباد پلاسمايي» ميدن يک بار ديگر لزوم نگرش علمي به پديده اي رازآميز را که تا پيش از آن انباشته از ايده هاي احمقانه بود، يادآور شد. نظريه «ميدن» بر مبناي ايده هاي استاندارد ديناميک سيالات و الکتريسيته مالشي است و درباره اين که احتمال پديد آمدن دايره مزرعه کي و کجا بيشتر است، پيش بيني هاي دقيقي ارائه کرده است. به ويژه آن که اين نظريه توانست توضيح دهد چرا تعداد دايره هاي گندمزار در منطقه «ويلتشاير» و «همپشاير» اين قدر زياد است. طبق نظريه ميدن جغرافياي منطقه و وضعيت آب و هوايي آن مکان ها براي تشکيل گردبادهايي که ساقه گندم را مي خوابانند، بسيار مساعد است.
پديد آمدن مجموعه اي از دايره هاي مزرعه با شکل هاي نمادين در آلتون بارنز ويلتشاير در جولاي 1990 نقطه عطفي در تاريخ اين دايره ها بود. (اين تصوير مدتي بعد طرح جلد آلبوم «Remasters» کارلدزپلين شد و به اين ترتيب به شهرت آن افزوده شد.) از ان جا بود که علاقه مردم به اين گونه طرح ها افزايش يافت. از آن پس مردم به کار طراحاني علاقه مند شدند که بيشتر تمايل داشتند اثر هنري پديد آورند، نه اين که صرفاً مردم ساده لوح را فريب دهند.
کم کم طرح هاي زيبا و خيره کننده اي در مزارع پديد آمد که از حلقه ها، دايره ها و کمان هاي بزرگي تشکيل شده بودند و مساحت شان به صدها مترمربع مي رسيد. در حالي که بعضي از مردم اين طرح ها را به عنوان نمونه اي از فعاليت هاي هوشمندان فرازميني باور کردند، ديگران – از جمله منتقدان هنري – از اين کارها به عنوان آثار هنري متفاوت استقبال کردند.
هدف اولين دوره مسابقه هاي آزاد دايره هاي مزرعه انگلستان فقط توليد طرح هاي زيبا و جذاب نبود. شرکت کنندگان بايد دايره هاي مزرعه را در تاريکي شب و بدون استفاده از چراغ روشنايي يا هر چيز ديگري که بيان گر حضورشان است، توليدکنندگان تا داوران مخفيانه بودن اين کار را تأييد کنند. خلاصه آن که آن ها بايد نشان مي دادند که شيادان مصمم چه دايره هاي مزرعه خوب و زيبايي مي تواتند بسازند. از جمله ناظران اين رقابت ها مي توان به پژوهشگران دايره مزرعه اشاره کرد. آن ها مي خواستند سرنخ هايي بيابند که راهنماي آنان براي تشخيص شيادان باشد.
2.از همدستتان بخواهيد در جايي که به عنوان مرکز دايره مشخص کرده ايد، بايستد و يک سر طناب را در دست بگيرد. شما هم در حالي که سر ديگر طناب در دستتان است، حرکت کنيد تا محيط دايره مشخص شود.
3.از يک تخته چوب (الوار) و يک رشته طناب براي خواباندن ساقه ها استفاده کنيد. ابتدا محيط دايره را با خواباندن ساقه ها مشخص کرده و سپس ساقه هاي درون دايره ها را بخوابانيد.
4.زماني که دايره اصلي مزرعه را تمام کرديد، دايره هاي کوچک تري هم بسازيد و با خط هاي مستقيم و منحني به هم وصل کنيد تا بيان کننده يک مفهوم هنري تر باشد.
5.براي آن که نقش فرازميني را القا کرده يا برخورد شهاب سنگ ها را شبيه سازي کنيد. مقداري براده آهن را درون دايره بريزيد. به نظر بعضي ها وجود براده هاي آهن نشان مي دهد اين دايره گندمزار «واقعي» است و با دايره هاي نقلبي فرق دارد (!)
6.بعد از اين که دايره گندمزارتان را تمام و کمال ساختيد، ببينيد بهترين روش براي تبليغات و شناساندن آن به مردم چيست و مناسب ترين مبلغ براي ورود يه تماشاگران به مزرعه چقدر است. سهم مزرعه دار (که با شما همکاري کرده و دهانش را قرص نگه مي دارد) را فراموش نکنيد.
منبع:مجله دايرة المعارفي دانستنيها (همشهري) / شماره 17
يک روز که راند کاپرون به روستاهاي اطراف شهر «ساري» انگلستان رفته بود تا به يکي از مزارع آن اطراف سرکشي کند، مزرعه اي ديد که او را حسابي متعجب کرد. وي در آن جا چندين طرح با شکل هاي دايره اي عجيب مشاهده کرد. در بخش مرکزي هر کدام از اين طرح ها، ساقه هاي گندم ايستاده بودند اما ساقه هاي گندم ديگر قسمت هاي اين طرح همگي خوابيده بودند؛ انگار يک چکش بزرگ از آسمان فرود آمده و اين ساقه ها را خوابانده است.
کاپرون سعي کرد اين قسمت هاي مزرعه را که طرح دار است، با ديگر قسمت هاي اطراف مقايسه کند بلکه به دليل احتمالي پديد آمدن چنين طرح هايي پي ببرد. وي دريافت خاک و گندم منطقه طرح دار معمولي است و با ديگر قسمت ها فرقي ندارد، پس به احتمال زياد آفت ها در اين کار نقش ندارند. کاپرون فکر کرد شايد توفان شديدي در منطقه درگرفته باشد اما هرچه فکر کرد نفهميد چگونه توفان مي تواند چنين شکل هاي دايره اي زيباي پديد بياورد. وي که يک دانشمند آماتور باهوش بود، تصميم گرفت مشاهدات خود را بنويسد و به همراه نظر خود درباره دليل پديد آمدن اين دايره به نشريه نيچر بفرستد. وي در مقاله خود نوشت به نظر مي رسد اين دايره ها نتيجه «فعاليت بعضي توفان هاي دايره اي» باشند و در ادامه افزود: شايد بعضي از خوانندگان با چنين پديده اي روبه رو شده باشند. شايد امروزه کسي بگويد که لازم بود کاپرون درباره اين موضوع کمي بيشتر تحقيق مي کرد که اگر اين کار را مي کرد متوجه مي شد هر ساله صدها خبر در مورد اين «دايره هاي مزرعه» در همه جاي جهان (از آمريکا گرفته تا ژاپن) منتشر مي شود، که اگر اين کار را مي کرد از چيزي که همه مردم مي دانند – يعني اين نکته که همه دايره هاي گندمزار ساخت دست بشر است – غافل نمي ماند.
اما جواب اين انتقاد در تاريخ گزارش کاپرون در نشريه نيچر نهفته است؛ جولاي 1880؛ يعني بيش از يک قرن قبل از آن که تب دايره گندمزار در همه جاي جهان فراگير شود.
البته امروزه هيچ دانشمندي فکرش را هم نمي کند که وجود دايره گندمزار را به يک نشريه معتبر دانشگاهي گزارش کند. دليلش هم ساده است؛ تا جايي که به مردم عادي مربوط است، اين پديده امروزه ديگر يک راز نيست و حدود 20 سال پيش بود که منشأ اين گونه دايره هاي گندمزار وراي همه حدس ها، گمان ها و شک و ترديدها مشخص شد. اثبات نهايي اين موضوع نه در يک مجله معتبر علمي بلکه در يک روزنامه سراسري منتشر شد. در سپتامبر 1991 روزنامه تودي (که البته امروزه ديگر منتشر نمي شود) گزارش صفحه اول خود را به اين موضوع اختصاص داد و تيتر زد: «افرادي که دنيا را فريفتند.» گزارش ياد شده به اين موضوع پرداخته بود که دو نفر اهل ساوت همپتون از دهه 1970 سرگرم ساخت دايره مزرعه بودند. داگ بروئر و ديو کورلي در اين گزارش ادعا کردند که فقط با استفاده از مقدار کمي طناب و يک الوار يک متري که ريسماني را به آن گره زده بودند، ده ها دايره مزرعه درست کرده بودند. آن ها گفتند رسانه ها يک دهه قبل به اين عادت شبانه آن ها مي پرداختند اما از آن جا که توجه افکار عمومي به شدت به اين موضوع جلب شده و تب دايره گندمزار به شکل انفجاري گسترش يافته است، آن ها مجبور شدند پرده از اسرارشان بردارند. تا آن موقع تعداد زيادي از پژوهشگران، تفسيرهاي گوناگوني براي توجيه اين پديده ارائه کرده بودند. بعضي از اين پژوهشگران مثل کاپرون در يک قرن پيش بر اين باور بودند که اين شکل ها حاصل بعضي اثرهاي غيرمعمول پديده هاي هواشناسي اند و چندين نظريه ارائه کردند تا چگونگي پديد آمدن آن ها را تفسير کنند. اما اتفاقي روي داد که بايد از بابت آن متأسف و پشيمان بود؛ هنگامي که داگ و ديو اعتراف کردند، رسانه و شکاک ها همه دايره هاي مزرعه را قاطعانه ناشي از فعاليت هاي شيادان دانستند. به همين دليل اگر امروز کسي باز هم بخواهد اين پديده را مهم تلقي کند او را ساده دل و زودباور يا جاهل و متعصب عصر جديد مي نامند. به همين دليل جاي تعجب نيست؛ همين تعداد کم دانشمنداني که به سبب علاقه شان به دايره هاي مزرعه نزد مردم عادي مشهور شدند، خيلي زود عقب نشيني کردند. امروزه بعضي از اين دانشمندان مي گويند که نظريه هايشان يا شواهدي که آنان براي تفسير اين پديده جست و جو مي کردند، پيش از فعاليت هاي داگ و ديو آغاز شده بود. اما آيا اين دانشمندان به نتايجي هم دست يافتند؟ آيا امکان دارد بخشي از هزاران دايره مزرعه که از زمان ارائه گزارش کاپرون در سراسر جهان ديده شده است، نتيجه بعضي پديده هاي غيرطبيعي باشد؟
اثرهاي جوي
ميدن به مورد ويليام سيريل ويليامز استناد مي کند که در سال 1991 تماشاي يک گردباد در صبح يکي از روزهاي آگوست اواخر دهه 1940 در مزرعه اي در منطقه «کارماتنشاير» را گزارش کرد. ويليام گفت هنگامي که اين ستون گرد و غبار به ساقه هاي گندم برخورد کرد، همهمه اي ايجاد شد و پس از چند ثانيه گردباد فرو نشست و يک دايره مزرعه به پهناي سه تا چهارمتر پديد آمد که ساقه هاي گندم هاي آن قسمت به طور کامل خوابيده بودند. به نظر «ميدن» موقعيت مکاني اين گزارش اهميت ويژه اي دارد؛ چرا که چندين تپه از هر طرف اين منطقه را دربر گرفته است. «ميدن» طي سال هاي انتهايي دهه 1980 نظريه اي ارائه کرد مبني بر اين که هرگاه يک جبهه هوا از يک رشته تپه عبور مي کند، گردبادي پديد مي آيد. اين گردبادها هوا را به سمت مرکز خود مي مکند و به شکل دونات (شيريني حلقوي) درمي آيند که بسيار ناپايدار است. اين گردباد پس از آن طي يک پديده انفجاري فرو مي خوابد و جرياني از هوا را به وجود مي آورد که رو به پايين حرکت مي کند. اين جريان هوا همه ساقه هايي را که در زيرش باشند مي خواباند و طرح هاي دايره اي شکلي را پديد مي آورد. نظريه «ميدن» علاوه بر آن که شکل دايره گندمزار را توجيه مي کند، براي رعد و برق مشاهده شده هنگام تشکيل دايره نيز تفسيري ارائه مي دهد. وي حدس مي زند. اين رعد و برق ها نتيجه تخليه الکتريکي ذرات گرد و غباري باشند که هنگام چرخش در درون ستون گردباد، در اثر اصطکاک باردار شده اند. اين پديده، اثر شناخته شده اي در توفان هاي گرد و غبار است. نظريه «گردباد پلاسمايي» ميدن يک بار ديگر لزوم نگرش علمي به پديده اي رازآميز را که تا پيش از آن انباشته از ايده هاي احمقانه بود، يادآور شد. نظريه «ميدن» بر مبناي ايده هاي استاندارد ديناميک سيالات و الکتريسيته مالشي است و درباره اين که احتمال پديد آمدن دايره مزرعه کي و کجا بيشتر است، پيش بيني هاي دقيقي ارائه کرده است. به ويژه آن که اين نظريه توانست توضيح دهد چرا تعداد دايره هاي گندمزار در منطقه «ويلتشاير» و «همپشاير» اين قدر زياد است. طبق نظريه ميدن جغرافياي منطقه و وضعيت آب و هوايي آن مکان ها براي تشکيل گردبادهايي که ساقه گندم را مي خوابانند، بسيار مساعد است.
دايره مزرعه چيست؟
شکل هاي نمادين
انتحار حرفه اي
آثار هنري متفاوت
پديد آمدن مجموعه اي از دايره هاي مزرعه با شکل هاي نمادين در آلتون بارنز ويلتشاير در جولاي 1990 نقطه عطفي در تاريخ اين دايره ها بود. (اين تصوير مدتي بعد طرح جلد آلبوم «Remasters» کارلدزپلين شد و به اين ترتيب به شهرت آن افزوده شد.) از ان جا بود که علاقه مردم به اين گونه طرح ها افزايش يافت. از آن پس مردم به کار طراحاني علاقه مند شدند که بيشتر تمايل داشتند اثر هنري پديد آورند، نه اين که صرفاً مردم ساده لوح را فريب دهند.
کم کم طرح هاي زيبا و خيره کننده اي در مزارع پديد آمد که از حلقه ها، دايره ها و کمان هاي بزرگي تشکيل شده بودند و مساحت شان به صدها مترمربع مي رسيد. در حالي که بعضي از مردم اين طرح ها را به عنوان نمونه اي از فعاليت هاي هوشمندان فرازميني باور کردند، ديگران – از جمله منتقدان هنري – از اين کارها به عنوان آثار هنري متفاوت استقبال کردند.
رقابت بزرگ طراحي و ساخت دايره مزرعه
هدف اولين دوره مسابقه هاي آزاد دايره هاي مزرعه انگلستان فقط توليد طرح هاي زيبا و جذاب نبود. شرکت کنندگان بايد دايره هاي مزرعه را در تاريکي شب و بدون استفاده از چراغ روشنايي يا هر چيز ديگري که بيان گر حضورشان است، توليدکنندگان تا داوران مخفيانه بودن اين کار را تأييد کنند. خلاصه آن که آن ها بايد نشان مي دادند که شيادان مصمم چه دايره هاي مزرعه خوب و زيبايي مي تواتند بسازند. از جمله ناظران اين رقابت ها مي توان به پژوهشگران دايره مزرعه اشاره کرد. آن ها مي خواستند سرنخ هايي بيابند که راهنماي آنان براي تشخيص شيادان باشد.
شما هم مي توانيد دايره گندمزار بسازيد:
2.از همدستتان بخواهيد در جايي که به عنوان مرکز دايره مشخص کرده ايد، بايستد و يک سر طناب را در دست بگيرد. شما هم در حالي که سر ديگر طناب در دستتان است، حرکت کنيد تا محيط دايره مشخص شود.
3.از يک تخته چوب (الوار) و يک رشته طناب براي خواباندن ساقه ها استفاده کنيد. ابتدا محيط دايره را با خواباندن ساقه ها مشخص کرده و سپس ساقه هاي درون دايره ها را بخوابانيد.
4.زماني که دايره اصلي مزرعه را تمام کرديد، دايره هاي کوچک تري هم بسازيد و با خط هاي مستقيم و منحني به هم وصل کنيد تا بيان کننده يک مفهوم هنري تر باشد.
5.براي آن که نقش فرازميني را القا کرده يا برخورد شهاب سنگ ها را شبيه سازي کنيد. مقداري براده آهن را درون دايره بريزيد. به نظر بعضي ها وجود براده هاي آهن نشان مي دهد اين دايره گندمزار «واقعي» است و با دايره هاي نقلبي فرق دارد (!)
6.بعد از اين که دايره گندمزارتان را تمام و کمال ساختيد، ببينيد بهترين روش براي تبليغات و شناساندن آن به مردم چيست و مناسب ترين مبلغ براي ورود يه تماشاگران به مزرعه چقدر است. سهم مزرعه دار (که با شما همکاري کرده و دهانش را قرص نگه مي دارد) را فراموش نکنيد.
مظنونان دايره گندمزار
1.فرضيه گردبار
2.علميات کشاورزي
3.جريان باد هلي کوپترها
4.نيروهاي فرازميني
5.حيوانات فصل
6.شيادان حقه باز
منبع:مجله دايرة المعارفي دانستنيها (همشهري) / شماره 17
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}