کلاغ، نابغه ي پرندگان
کلاغ، نابغه ي پرندگان
کلاغ، نابغه ي پرندگان
مترجم: فريبا جعفر زاده
پرنده ها جانوران زيبا و رنگارنگي هستند که در همه جاي دنيا زندگي مي کنند؛ دهکده ها، جنگل ها، دشت ها، استپ ها، کوه ها و... بعضي خوش آب و رنگ اند و برخي خوش آواز... بعضي کوچک اند و بعضي بزرگ...
امروز مي خواهم درباره ي يکي از اين پرنده ها براي شما صحبت کنم. که نه خوش آواز است و نه خوش آب و رنگ، اما يک پرنده ي باهوش و نابغه است و البته به نظر من زيبا. نامش کلاغ است؛ همان کلاغ خبرچين توي قصه ها که از شاخه اي به شاخه اي ديگر مي پرد و يک کلاغ را چهل کلاغ مي کند.
کلاغ ها پرنده هاي معاشرتي هستند. آن ها به صورت گروهي با هم و در کنار هم زندگي مي کنند. لانه ي شان را روي شاخه ي درختان يا سوراخ صخره ها مي سازند. از جوجه هاي يک ديگر مراقبت مي کنند و اگر کلاغي صدمه ببيند و يا زخمي شود، بلافاصله به کمکش مي روند و در صورت لزوم آن قدر بال و پر مي زنند تا کلاغ زخمي را به کنار آب برسانند. بازيگوشي کردن را خيلي دوست دارند. وقتي حوصله ي شان سر مي رود، سر به سر حيوان هاي ديگر مي گذارند؛ مثلاً خيلي بي سر و صدا و آرام به خرگوشي که داخل بيشه زاري خوابيده، نزديک مي شوند، نوکش مي زنند و فرار مي کنند و گوشه اي مي ايستد و مي خندد...
قار و قار و قار... قار و قار و قار...
وقتي کلاغ ها به صورت گروهي پرواز مي کنند، يکي از کلاغ ها که باهوش تر از بقيه است جلوتر از ديگران حرکت مي کند تا اگر خطري باشد بلافاصله ديگران را با خبر کند. گاهي پيش مي آيد که کلاغي دست به کار خلاف بزند. معمولاً در چنين شرايطي بقيه کلاغ ها جلسه اي تشکيل مي دهند تا کلاغ خلاف مار را محاکمه کنند. کلاغ خلاف کار گوشه اي مي ايستد تا نتيجه ي محاکمه مشخص شود. اين جلسه شايد ساعت ها طول بکشد. اگر دوستانش او را بي گناه تشخيص دهند، پرواز مي کند و مي رود، اما اگر او را گناه کار بدانند حمله مي کنند و تا مي توانند کلاغ خلاف کار را نوک مي زنند تا به سزاي کار بدش برسد.
کلاغ به حيله گري هم معروف است. اين پرنده علاقه ي زيادي به موش دارد و براي اين که بتواند يک موش خوش مزه بخورد، پشت بزي که مشغول چريدن ريشه ي درختان است مي نشيند و منتظر مي شود تا بز با سم هايش خاک را زير و رو کند. موش صحرايي بي خبر از همه جا از خاک بيرون مي آيد تا از دست بز فرار کند؛ اما گرفتار کلاغ مي شود؛ چون کلاغ از فرصت استفاده مي کند، موش را مي گيرد و مي خورد.
برخورد کلاغ با روباه هم بسيار ديدني و جالب است. وقتي کلاغي مي بيند که روباه طعمه اي در دهان دارد، بلافاصله با قار قار خود دوستانش را خبر مي کند. سپس همه باهم به روباه بيچاره حمله مي کنند و آن قدر او را نوک مي زنند تا طعمه اش را رها کند و فرار را بر قرار ترجيح دهد.
جالب است بدانيد که اين پرنده ي باهوش مي تواند به خوبي صداي حيواناتي مثل مرغ، خروس، سگ يا گربه را تقليد کند. با مراسم سوگواري و شادي هم آشناست. اگر کلاغي بر مرده اي برخورد کند، سرو صداي زيادي به راه مي اندازد و در عزاي دوستش عزاداري مي کند و او را به خاک مي سپارد.
منبع: ماهنامه مليکا شماره 39
امروز مي خواهم درباره ي يکي از اين پرنده ها براي شما صحبت کنم. که نه خوش آواز است و نه خوش آب و رنگ، اما يک پرنده ي باهوش و نابغه است و البته به نظر من زيبا. نامش کلاغ است؛ همان کلاغ خبرچين توي قصه ها که از شاخه اي به شاخه اي ديگر مي پرد و يک کلاغ را چهل کلاغ مي کند.
کلاغ ها پرنده هاي معاشرتي هستند. آن ها به صورت گروهي با هم و در کنار هم زندگي مي کنند. لانه ي شان را روي شاخه ي درختان يا سوراخ صخره ها مي سازند. از جوجه هاي يک ديگر مراقبت مي کنند و اگر کلاغي صدمه ببيند و يا زخمي شود، بلافاصله به کمکش مي روند و در صورت لزوم آن قدر بال و پر مي زنند تا کلاغ زخمي را به کنار آب برسانند. بازيگوشي کردن را خيلي دوست دارند. وقتي حوصله ي شان سر مي رود، سر به سر حيوان هاي ديگر مي گذارند؛ مثلاً خيلي بي سر و صدا و آرام به خرگوشي که داخل بيشه زاري خوابيده، نزديک مي شوند، نوکش مي زنند و فرار مي کنند و گوشه اي مي ايستد و مي خندد...
قار و قار و قار... قار و قار و قار...
وقتي کلاغ ها به صورت گروهي پرواز مي کنند، يکي از کلاغ ها که باهوش تر از بقيه است جلوتر از ديگران حرکت مي کند تا اگر خطري باشد بلافاصله ديگران را با خبر کند. گاهي پيش مي آيد که کلاغي دست به کار خلاف بزند. معمولاً در چنين شرايطي بقيه کلاغ ها جلسه اي تشکيل مي دهند تا کلاغ خلاف مار را محاکمه کنند. کلاغ خلاف کار گوشه اي مي ايستد تا نتيجه ي محاکمه مشخص شود. اين جلسه شايد ساعت ها طول بکشد. اگر دوستانش او را بي گناه تشخيص دهند، پرواز مي کند و مي رود، اما اگر او را گناه کار بدانند حمله مي کنند و تا مي توانند کلاغ خلاف کار را نوک مي زنند تا به سزاي کار بدش برسد.
کلاغ به حيله گري هم معروف است. اين پرنده علاقه ي زيادي به موش دارد و براي اين که بتواند يک موش خوش مزه بخورد، پشت بزي که مشغول چريدن ريشه ي درختان است مي نشيند و منتظر مي شود تا بز با سم هايش خاک را زير و رو کند. موش صحرايي بي خبر از همه جا از خاک بيرون مي آيد تا از دست بز فرار کند؛ اما گرفتار کلاغ مي شود؛ چون کلاغ از فرصت استفاده مي کند، موش را مي گيرد و مي خورد.
برخورد کلاغ با روباه هم بسيار ديدني و جالب است. وقتي کلاغي مي بيند که روباه طعمه اي در دهان دارد، بلافاصله با قار قار خود دوستانش را خبر مي کند. سپس همه باهم به روباه بيچاره حمله مي کنند و آن قدر او را نوک مي زنند تا طعمه اش را رها کند و فرار را بر قرار ترجيح دهد.
جالب است بدانيد که اين پرنده ي باهوش مي تواند به خوبي صداي حيواناتي مثل مرغ، خروس، سگ يا گربه را تقليد کند. با مراسم سوگواري و شادي هم آشناست. اگر کلاغي بر مرده اي برخورد کند، سرو صداي زيادي به راه مي اندازد و در عزاي دوستش عزاداري مي کند و او را به خاک مي سپارد.
منبع: ماهنامه مليکا شماره 39
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}