نامه


 

نويسنده: مريم اسلامي




 

صدتا سلام گرم دارم
تقديم تان اي مهربانم
با دوستان خوبم امشب
من ميهمان جمکرانم

خورشيد وقتي داشت مي رفت
مي گفت توي راه هستيد
مي گفت از حال دل ما
نا گفته هم، آگاه هستيد

در انتظار چشم تان ماه
هي مي شود کم نور و کم نور
آن قدر ماهي گريه کرده
تا آب درياها شده شور

چشم همه در انتظار است
اي مهربان با ما، کجاييد؟
لطفاً اگر امکان آن هست
عصر همين جمعه بياييد

اين نامه را من مي نويسم
از ذرّه اي کوچک به خورشيد
لرزيده دستم باز از شوق
خط خوردگي دارد ببخشيد!

منبع: ماهنامه مليکا شماره 39