بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(9)


 





 

بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی، 1/1/90
 

آنچه كه من به طور قاطع عرض ميكنم، اين است كه به توفيق پروردگار يك حركت جديدى در اين منطقه آغاز شده است. اين حركت، حركت ملتهاست؛ حركت امت اسلامى است؛ حركت با شعار اسلام است؛ حركت به سمت اهداف اسلامى است؛ نشان‌دهنده‌ى بيدارى عمومى ملتهاست و طبق وعده‌ى الهى، اين حركت قطعاً و يقيناً به پيروزى خواهد رسيد. ملت ايران سرافراز است، مفتخر است و خرسند است كه آغازكننده‌ى اين راه بوده است و ايستادگى و استقامت كرده است. نسل جوانِ امروز كه روى كار آمدند، انقلاب را نديدند؛ اما از انقلابيونِ آن روز اگر محكمتر نباشند، كمتر نيستند.
... حوادثى كه اخيراً در منطقه اتفاق افتاده است - حوادث مصر، تونس، ليبى، بحرين - حوادث بسيار مهمى است. يك تحول بنيانى دارد در اين منطقه‌ى اسلامى و عربى انجام ميگيرد؛ اين نشانه‌ى بيدارى امت اسلام است. همين چيزى كه ده‌ها سال است شعار آن در جمهورى اسلامى داده ميشود، امروز در متن زندگى اين كشورها دارد خود را نشان ميدهد.
دو خصوصيت در اين تحولات وجود دارد: يكى عبارت است از حضور مردم، و ديگرى عبارت است از سمت و سوى دينى در اين حركتها. اين، دو عنصر اساسى است. حضور مردم با جسم خودشان؛ همان اتفاقى كه در انقلاب اسلامى افتاد. احزاب و پشت ميز نشين‌ها و برج عاج نشين‌ها و تحليلگرهاى ذهنى هيچ كارى نتوانستند انجام دهند. هنر بزرگ امام بزرگوار ما اين بود كه توانست مردم را وارد صحنه كند. وقتى مردم به عرصه آمدند، جسم خودشان را، دل خودشان را، نيت و همت خودشان را وارد عرصه كردند، گره‌هاى كور باز شد، راه‌هاى بن‌بست گشوده شد. امروز همين اتفاق دارد در كشورهاى ديگر مى‌افتد. در مصر يا در تونس مردم آمدند وارد صحنه شدند؛ والّا روشنفكران و برج عاج نشين‌ها هميشه بودند، هميشه هم حرف ميزدند؛ خيلى از اوقات هم مردم را دعوت ميكردند، كسى به حرف آنها چندان توجهى نميكرد. اينجا خود مردم وارد صحنه و عرصه شدند و گرايش و جهتگيرى آنها هم جهتگيرى دينى است؛ يعنى نماز جمعه است، نماز جماعت است، نام خداست، علماى دينند، افراد مبلّغ دين و بنيانگذاران تفكر نوين دينى در بعضى از كشورها هستند. اينها وارد ميدان شدند، لذا مردم هم آمدند توى صحنه. اين، خصوصيت اين قضيه است. چرا آمدند؟ آن چيزى كه آنها را كشاند، به صورت واضحى مسئله‌ى عزت و كرامت انسانى آنها بود.

بيانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس، 3/2/90
 

امروز به بركت اسلام، به بركت انقلاب اسلامى، به بركت بيدارى عمومى اسلامى، يك حوادثى در منطقه دارد اتفاق مى‌افتد. مطمئناً اين بيدارى مردم به نتيجه خواهد رسيد؛ همچنان كه تا امروز، تا اين ساعت، در نقاطى به نتيجه رسيده است. عزم مردم، ايمان مردم، آمادگى مردم براى فداكارى، هرچه بيشتر ادامه پيدا كند، احتمال پيروزى آنها بيشتر خواهد شد. اين، آن چيزى است كه استكبار، آمريكا و صهيونيستها نميخواهند اتفاق بيفتد؛ نميخواهند مردم ايستادگى كنند. آمريكا در اين قضايا غافلگير شد، ضربه به او ناگهانى وارد شد؛ صهيونيستها همين جور، دولتهاى مستعمرِ پرمدعاى اروپائى همين جور - اينها غافلگير شدند - اما ميخواهند هر جور ممكن است، بر صحنه مسلط شوند. البته خوشبختانه تا حالا نتوانسته‌اند؛ در يكى دو كشور كه اصلاً نتوانستند، در يكى دو كشور ديگر هم دارند تلاش ميكنند. مطمئناً اين بيدارى چيزى نيست كه تمام بشود؛ اين حركت مردم به سمت جلو چيزى نيست كه به عقب برگردد. هر كارى بكنند، اين حركت نهايت خوبى دارد به نفع مردم و به زيان قدرتها. البته ملتها بايد بهوش باشند، بدانند كه دشمن كمين‌كرده است.

بيانات در ديدار هزاران نفر از معلمان سراسر كشور، 14/2/90
 

درست است كه يك ملت با همه‌ى قدرت وارد ميدان شد و كار بزرگى انجام داد و پيروز شد و نظام تشكيل داد، اما غريب هم بود. اين ملت هنوز هم غريب است. اين ملت با غربت اين كار را انجام داد، غريبانه اين راه دشوار را پيمود؛ خسته نشد، دلزده نشد، افسرده نشد، نااميد نشد، ترسيده نشد؛ پيش رفت. امروز آثار كارهاى او، نشت اين حركت عظيم و انگيزه‌ى بزرگ او در دنيا دارد تدريجاً محسوس و ديده ميشود.
من به شما عرض بكنم؛ فقط اين نيست كه در كشورهاى شمال آفريقا و منطقه‌ى غرب آسيا كه امروز ما در آنجا قرار داريم، حركات بيدارى‌اى به وجود آمده باشد؛ اين حركت بيدارى تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزى پيش خواهد آمد كه همين ملتهاى اروپائى عليه سياستمداران و زمامداران و قدرتمندانى كه آنها را يكسره تسليم سياستهاى فرهنگى و اقتصادى آمريكا و صهيونيسم كردند، قيام خواهند كرد. اين بيدارى، حتمى است. حركت ملت ايران، امتداد و عمقش اينهاست؛ حركت عظيمى است.
خب، اگر بخواهيد اين حركت با همين شتاب و با همين رفتار تداوم پيدا كند و اثربخش باشد، بايستى خودمان را بسازيم. ما بايد »كزبر الحديد« باشيم؛ مثل پاره‌هاى فولاد. ايمانمان را تقويت كنيم؛ بصيرتمان را زياد كنيم؛ آگاهى‌مان را بيشتر كنيم؛ دانشمان را روزبه‌روز پيش ببريم؛ استعدادهائى را كه خداى متعال در درون ما قرار داده، شكوفا كنيم؛ دست اتحاد و وحدتى كه به هم داديم، محكم نگه داريم، بفشريم؛ اينها لازم است.

بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، 8/3/90
 

دشمن يك سناريوى جامع و سر و ته دارى را براى نظام اسلامى و براى حركت اسلامى و بيدارى اسلامى تدارك ديده است. خوشبختانه ما كفايت برخورد با اين سناريو را داريم؛ در اين ترديدى نيست. اين را من با قاطعيت عرض ميكنم: با مايه‌هاى اعتقادى و فلسفى و عقيدتىِ غنى و قوى‌اى كه در بين ما بالفعل وجود دارد - حالا آن كارهاى بالقوه به جاى خود - با نيروى انسانىِ علاقه‌مند و كارآمد، اين كفايت در نظام جمهورى اسلامى هست كه در مقابل اين هجمه مقابله كند؛ همچنان كه در طول اين سى و دو سال، جمهورى اسلامى اين كفايت را نشان داده. در اين سى و دو سال بيكار كه نبودند. مرتباً تلاش شده، مرتباً فكر شده، به قول خودشان اتاقهاى فكرشان مشغول كار بوده است. پول خرج كرده‌اند، مرتباً طرح بيرون داده‌اند، آدم معين كرده‌اند، مأمور گذاشته‌اند، رفت و آمد كرده‌اند؛ در زمينه‌هاى ديپلماسى هرچه توانسته‌اند، كرده‌اند؛ ولى خب، نتيجه اين شده است كه جمهورى اسلامى جلو آمده، آنها عقب رفته‌اند.

بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)، 14/3/90
 

ولاً آنچه كه در منطقه‌ى شمال آفريقا و منطقه‌ى ما اتفاق افتاده است، حوادث بسيار مهم و تاريخ‌سازى است. آنچه در مصر اتفاق افتاد، آنچه در تونس اتفاق افتاد، اين بيدارى عظيمى كه در كشورهاى اسلامى اتفاق افتاده است، از آن حوادثى است كه گاهى دو قرن، سه قرن ميگذرد تا يك چنين حادثه‌اى به وجود بيايد؛ از آن حوادث بسيار مهم و تأثيرگذار و تاريخ‌ساز است. البته ملت مصر موفق شد، ملت تونس موفق شد؛ بخصوص پيروزى انقلاب مصر، پيروزى بسيار درخشانى است؛ بسيار كار عظيمى است. در برخى كشورهاى ديگر، مثل ليبى، مثل يمن، مثل مردم مظلوم بحرين، مبارزاتى دارد انجام ميگيرد؛ هر كدام هم حكم خودش را دارد. آنجا هم حركات مردم محكوم به پيروزى است؛ دير و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. وقتى مردم بيدار شدند، وقتى يك ملت احساس قوت و قدرت و توانائى كرد، هيچ چيزى نميتواند راه او را سد كند. البته دشمنان ملتهاى مسلمان - يعنى نظام سلطه، آمريكاى شيطان بزرگ، صهيونيستهاى غدار و حيوان‌صفت - مشغول فعاليتند و دارند تلاش ميكنند؛ ميخواهند نگذارند اين پيروزى‌ها به كام مردم شيرين بيايد و به معناى واقعى كلمه به پيروزى نهائى برسد؛ اما اگر ما ملتهاى مسلمان بيدار باشيم، به نداى قرآن - كه ما را به صبر و استقامت و ثبات امر ميكند، به ما اميد ميدهد - گوش كنيم، به خداى متعال سوء ظن نداشته باشيم، به وعده‌ى الهى اميدوار باشيم و براى آن تلاش و كار كنيم، بدون شك اين ملتها به پيروزى ميرسند. البته در ليبى سياست دولتهاى غربى اين است كه كشور ليبى را ضعيف كنند، كم‌خون كنند؛ سياستشان اين است كه جنگ داخلى ادامه پيدا كند تا كشور از رمق بيفتد، بعد يا خودشان مستقيم يا غيرمستقيم بيايند امور آن كشور حساس را به دست بگيرند. كشور ليبى اولاً داراى منابع سرشار نفت است، ثانياً يك قدمى اروپاست؛ بنابراين براى مستكبرين جهانى، براى آمريكا، براى كشورهاى مستكبر در اروپاى غربى بسيار مهم است؛ نميخواهند آسان از او دست بردارند، ميخواهند ضعيف كنند. اگر آن كشور را وا ميگذاشتند، مردم ميتوانستند غلبه كنند، حكومت مردمى و اسلامى بر سر كار مى‌آمد، براى آنها خطرى بود؛ لذا ميخواهند نگذارند اين اتفاق بيفتد.
در يمن هم چيزى شبيه اين است. يمن هم از لحاظ سوق‌الجيشى مهم است؛ از لحاظ همسايگى با بعضى از كشورهاى مرتبط با آمريكا و جغرافياى سياسى، بسيار مهم است؛ آنجا هم نميخواهند بگذارند مردم به پيروزى برسند. سياست آمريكا و غرب در اين دو كشور اين است كه مردم به پيروزى نرسند.
مردم بحرين هم در مظلوميت مطلق به سر ميبرند. در آنجا هم به عنوان اينكه اينها شيعه هستند، ميخواهند حركت را حركت طائفى و مذهبى معرفى كنند؛ در حالى كه قضيه اين نيست. البته مردم بحرين شيعه‌اند، در طول تاريخ شيعه بودند، اكثريت شيعه‌اند؛ اما مسئله، مسئله‌ى شيعه و سنى نيست؛ مسئله اين است كه اين ملت، مظلوم است؛ از حقوق اوليه‌ى يك شهروند در كشور خود، در خاك خود، در سرزمين خود محروم است. حق خود را مطالبه ميكند، حق رأى دادن خود را مطالبه ميكند؛ ميگويد بتوانم رأى بدهم، بتوانم در تشكيل دولت و حكومت نقش ايفاء كنم؛ اين كه جرم نيست؛ اين يك حق مشروع است. آن وقت آمريكائى‌هاى دروغگوى رياكار و خدعه‌گر كه ادعاى حقوق بشر و ادعاى دموكراسى ميكنند، در قضيه‌ى بحرين اينجور عليه مردم وارد ميدان ميشوند. البته انكار ميكنند، ميگويند ما نيستيم، سعودى‌ها هستند؛ اما سعودى‌ها بدون چراغ سبز آمريكا نميتوانستند وارد بحرين شوند و اينجور حوادث تلخ و خونبار را در بحرين به وجود بياورند. لذا آمريكائى‌ها هم مسئولند.
دو سه نكته را عرض بكنم؛ وقت تمام شده است و گذشته است. نكته‌ى اول اين است كه شاخص عمده در حركت مردمىِ اين كشورها سه چيز است: يكى اسلامى بودن، يكى ضد آمريكا و صهيونيست بودن، و يكى مردمى بودن. اين شاخص در همه‌ى اين كشورها مشترك است. ملت مصر كه يك ملت شاخص در دنياى عرب و دنياى اسلام است، ملتى است كه اين نهضت را به راه انداخته است، اين انقلاب را در كشور خودش به وجود آورده است، هم اسلامى است، هم مردمى است، هم صريحاً ضد آمريكا و ضد صهيونيستى است. بقيه‌ى كشورها هم همين جور.
موضع ما در مقابل اين حركتهاى مردمى روشن است: هر جا حركت اسلامى است، مردمى است، ضد آمريكائى است، ما با اين حركت همراهيم؛ اما اگر در جائى ببينيم با تحريك آمريكائى‌ها، با تحريك صهيونيستها، يك حركتى به راه افتاده است، با آن حركت همراهى نميكنيم. ما با حركتهاى ضد آمريكائى و ضد صهيونيستى همراهيم. آنجائى كه خود آمريكا و خود صهيونيستها وارد ميدان ميشوند تا يك رژيمى را ساقط كنند، تا يك كشورى را اشغال كنند، آنجا ما نقطه‌ى مقابل حركت آمريكائى‌ها قرار ميگيريم. آمريكا نميتواند به نفع ملتهاى اين منطقه فكرى بكند و كارى بكند؛ هر كارى ميكنند و هر كارى تا امروز كردند، بر عليه ملتهاى اين منطقه بوده است. اين موضع ماست.
نكته‌ى دوم: اين كشورهائى كه بحمداللَّه به پيروزى رسيدند - مخصوصاً مصر كه كشورى بزرگ و داراى ميراث غنى اسلامى و معنوى و فرهنگى است - بايد مراقب باشند؛ دشمن از در بيرون رفته است، از پنجره برنگردد. اين كمكهائى كه ميگويند آمريكا ممكن است به مصر يا به هر كشور ديگرى بكند، خودش مايه‌ى گرفتارى است. آمريكائى‌ها از راه همين كمكها و همين دلارهاست كه تسلط خود را بر كشورها تحكيم ميكنند، توقعات خودشان را تحميل ميكنند؛ ملتى كه آزادى به دست آورده است، او را دوباره در زير پنجه‌ى اقتدار ظالمانه‌ى خود قرار ميدهند.
همه بايد بيدار باشند. البته ملت مصر بيدارند. اين حركت عظيمى كه ملت مصر در اعتراض به موضع رژيم قبلى مصر در زمينه‌ى فلسطين و غزه و گذرگاه رفح انجام دادند، حركت بسيار باارزشى بود؛ بايد ادامه پيدا كند. مصر كشور تأثيرگذارى در دنياى عرب است؛ به همين مناسبت هم بود كه آن كسانى كه ميخواستند كشورهاى عربى را در مقابل رژيم غاصب صهيونيست به زانو دربياورند، رفتند سراغ مصر. پيمان ننگين كمپ‌ديويد را در مصر تحميل كردند. بعد از قبول پيمان كمپ‌ديويد در مصر بود كه بتدريج كشورهاى ديگر عرب هم تسليم شدند، در مقابل آمريكا خاشع شدند؛ مسئله‌ى فلسطين از صحنه‌ى تصميم‌گيرى كشورهاى عربى بكلى خارج شد. بايد مراقب باشند. روى مصر حساسند. يك روز بعد از دوران جمال عبدالناصر كه غربى‌ها و استكبار رانده شده بودند، دوباره برگشتند؛ اين تجربه نبايد در مصر تكرار شود. ملت مصر بيدارند، هوشيارند و اميدواريم خداوند به آنها در اين زمينه هم كمك كند.
نكته‌ى ديگر اين است كه اين سركوبها فايده‌اى ندارد. ملتها بالاخره وقتى بيدار شدند، وقتى قدرت خودشان را شناختند، اين راه را دنبال خواهند كرد و ان‌شاءاللَّه حركت ملتهاى منطقه - چه در آن كشورهائى كه امروز حركت هست، چه آن كشورهائى كه بالقوه در آنها اين حركات وجود دارد - به پيروزى خواهد رسيد. مردم در اين كشورها پيروز خواهند شد، منتها بايد مراقب حركات تفرقه‌افكنانه‌ى دشمنان باشند. امروز، هم در مصر، هم در تونس، در شمال آفريقا و در ساير كشورهاى اسلامى، دشمنان در پى ايجاد تفرقه‌اند. بخصوص چون ايران اسلامى كانون حركت در مقابل استكبار است، ميخواهند بين ايران اسلامى و كشورها فاصله بيندازند؛ فاصله‌هاى قومى، فاصله‌هاى مذهبى. حتّى در داخل خود اين كشورها ميخواهند تفرقه ايجاد كنند. امروز در مصر كسانى از اين گروه‌هاى تكفيرى و وهابى و اينها تلاش ميكنند به بهانه‌هاى مختلف بين مردم مصر با يكديگر هم اختلاف بيندازند؛ بايد در مقابل اين اختلاف‌افكنى‌ها هوشيار بود.
... امسال سالگرد امام با يك حادثه‌ى مهم ديگر نيز همراه و همزمان است و آن، بيدارى اسلامى است؛ حادثه و حماسه‌اى كه امام بزرگوار ما انتظار آن را ميكشيدند، آرزوى آن را داشتند و از آن خبر هم داده بودند. امام بزرگوار حركت بيدارى ملتهاى مسلمان را پيش‌بينى ميكرد و خداوند متعال تفضل فرمود، اين پيش‌بينى به وقوع پيوست؛ همچنان كه سقوط حكومت شوروى را پيش‌بينى كرد و خداى متعال آن را تحقق بخشيد.

بيانات در ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث، 9/4/90
 

ايمانمان را در دلهاى خود و در عمل خود تقويت كنيم؛ از خرد انسانى، كه هديه‌ى بزرگ الهى به بشر است، استفاده كنيم؛ جهاد فى‌سبيل‌الله را چه در ميدانهاى نبرد نظامى، آن وقتى كه لازم باشد؛ چه در ميدانهاى ديگر، ميدان سياست، ميدان اقتصاد و ديگر ميدانها - دنبال كنيم و حس عزت و كرامت انسانى و اسلامى را براى خودمان مغتنم بشماريم. اينها وقتى در يك جامعه‌اى زنده بشود، اين جامعه همان حركت اسلامى را، همان خط نبى معظم اسلام را يقيناً دنبال خواهد كرد. به بركت پيام اسلام، به بركت نداى امام بزرگوار، ما ملت ايران توانستيم بخشى از آن را در زندگى خودمان تحقق ببخشيم؛ آثار و ثمراتش را داريم مشاهده ميكنيم. امروز دنياى اسلام متوجه شده است. اين حركاتى كه امروز در برخى كشورهاى شمال آفريقا و منطقه‌ى خاورميانه مشاهده ميشود، همان استفاده و استضائه‌ى از نور اسلام و استفاده‌ى از جهتگيرى دست مبارك پيغمبر اكرم است. لذاست كه آينده‌ى اين منطقه، آينده‌ى اين كشورها، به توفيق الهى، به حول و قوه‌ى الهى، آينده‌ى روشنى است.
غربى‌ها بيخود لجاجت ميكنند، بيخود بر مواضع غلط خودشان پافشارى ميكنند. آنچه امروز در مصر و در تونس و در برخى كشورهاى ديگر به جريان افتاده است و مشاهده ميشود، معنايش اين است كه تاريخ اين منطقه ورق خورده است و فصل جديدى شروع شده است. آن موازنه‌ى غلطِ ظالمانه‌اى كه از صد سال پيش، صد و پنجاه سال پيش، مستكبران غربى، مستعمران غربى در اين منطقه به وجود آورده بودند و ميخواستند اين را حاكم بر سرنوشت اين منطقه‌ى عظيم و حساس بكنند، به هم خورده است؛ فصل جديدى شروع شده است. البته امروز قدرتهاى مستكبر غربى جان‌سختى به خرج ميدهند؛ نميخواهند در مقابل اين واقعيت بزرگ و غيرقابل انكار تسليم شوند كه ملتهاى منطقه بيدار شدند، ملتهاى منطقه به اسلام برگشته‌اند؛ ليكن حقيقت همين است. نفس اسلامى در كشورهاى مسلمان دميده شده است. وابستگان و حكام دست‌نشانده‌ى آمريكا و غرب با اين ملتها كارى كردند كه اين ملتها احساس كردند كه جز قيام، جز حركت عظيم عمومى، جز انقلاب، راهى در مقابل آنها نيست؛ لذا قدم در اين راه گذاشتند و دارند پيش ميروند. اين حركتها يقيناً به نتيجه خواهد رسيد. البته غربى‌ها خيلى تلاش ميكنند. امروز همه‌ى دستگاه‌هاى تبليغاتى و سياسى و اقتصادى آمريكا و بعضى از مزدورانشان در اين منطقه به كار افتاده است تا اين انقلابهاى مردمى را، اين قيامهاى بزرگ را از مسير اصلى منحرف كنند؛ جنبه‌ى اسلامى آن را مخفى كنند، مكتوم كنند، انكار كنند؛ كسانى را پيدا كنند كه با فريب مردم بر سر كار بيايند و همه‌ى معادله‌ها را باز دوباره به نفع غرب برگردانند. اين تلاشها را دارند ميكنند، ليكن فايده‌اى ندارد؛ ملتها بيدار شده‌اند. وقتى ملتى بيدار شد، وقتى ملتى وارد عرصه شد، جان خود را كف دست گرفت و آمد، ديگر نميشود او را برگرداند، نميشود او را فريب داد. ما اميدواريم اين مسير دشوار ملتهاى مسلمانِ قيام كرده و آنهائى كه اين زمينه در آنها هست، ان‌شاءالله ادامه پيدا كند و اين مسير هرچه كوتاه‌تر شود. نتيجه قطعى است؛ راه ممكن است طولانى باشد، ممكن است كوتاه باشد.
امروز آمريكائى‌ها به كمك صهيونيستها، به كمك برخى از همپيمانان و مزدوران خودشان در منطقه تلاش ميكنند اين انقلابها را منحرف كنند، بر اينها مسلط شوند، بر روى امواج اينها سوار شوند؛ ليكن فايده‌اى ندارد. البته براى ملتها دردسر درست ميكنند - اين دردسرها طبيعى است - اختلاف ايجاد ميكنند؛ ما همه‌ى اين چيزها را تجربه كرده‌ايم. در انقلاب ما هم اختلاف ايجاد كردند، نفوذ پيدا كردند، اقوام را به جان هم انداختند، درگيرى‌هاى داخلى درست كردند، يك دشمن خارجى را تحريك كردند كه به ما حمله‌ى نظامى كند، لشكركشى كند؛ اينها همه اتفاق افتاد، اما ملت ايستاد، راه را با قدرت ادامه داد، بر همه‌ى اينها فائق آمد، بعد از اين هم فائق خواهد آمد. بنابراين، اين مشكلات هست. امروز مشاهده ميكنيد در مصر، در جاهاى ديگر، اختلافات داخلى ايجاد ميكنند، درگيرى ايجاد ميكنند، يقيناً سلسله‌ى ترورها و فتنه‌انگيزى‌ها را به راه خواهند انداخت. علاج عبارت است از همين بيدارى مردم، بيدارى نخبگان؛ نخبگان علمى، نخبگان سياسى، مسئولان دلسوز و علاقه‌مند به سرنوشت كشور. اينها بايد بيدار باشند، مراقبت كنند و ان‌شاءالله كار به بهترين وجهى ادامه پيدا خواهد كرد. اين همان ادامه‌ى بعثت پيغمبر و حركت نبوى است كه امروز به اين شكل دارد خود را نشان ميدهد. ملتهاى مظلوم دنبال كرامت خودشان هستند؛ همان عزت و كرامتى كه يكى از پايه‌هاى دعوت پيغمبر بود. در طول سالهاى متمادى، دشمنان و مستكبران و اشغالگران و مداخله‌گران، ملتهاى ما را استثمار كردند؛ در عين حال آنها را تحقير كردند، ذليل كردند. ملتها وقتى كه از اسلام بهره‌مند باشند، عزت‌طلبند، كرامت‌طلبند. اين همان حركت اسلامى است. حركت اسلامى معنايش اين است.
ما ملتهاى مسلمان بايد هشيار باشيم. نخبگان كشورهاى اسلامى بايد بيدار باشند؛ خودشان را سرگرم بگومگوهاى بى‌مورد و كم‌اهميت نكنند؛ اختلافات مذهبى، اختلافات قومى، اختلافات سليقه‌اى و بحثهاى حاشيه‌اى را وارد نكنند. آنچه كه در اين منطقه دارد اتفاق مى‌افتد، عظمتش بيش از اين حرفهاست. ما ملت ايران هم خوشحال و خوشوقتيم از اين كه مى‌بينيم ملتهاى مسلمان دارند حركت ميكنند و آزادى و كرامت خودشان را به دست مى‌آورند. از آغاز پيدايش و پيروزى اين انقلاب در ايران، مواضع انقلاب نسبت به مسائل منطقه، حركتهاى منطقه، قيامهاى منطقه، روشن بوده است. هر جائى كه حركت بر ضد استكبار است، بر ضد صهيونيسم است، بر ضد دولت غاصب صهيونيستى در كشور عزيز فلسطين است، اين حركت، حركت مقبول و مورد حمايت و تأييد ماست. هر جا حركت عليه آمريكاست، عليه اين ديكتاتورىِ بين‌المللى است - كه امروز آمريكا يك ديكتاتورى بين‌المللى به وجود آورده است - هر جا حركت عليه ديكتاتورى‌هاى داخلى است، براى احقاق حق ملتهاست، ما با آنها موافقيم.
بايد همه هوشيار باشند؛ هم ما هوشيار باشيم، هم ملتها هوشيار باشند؛ بدانند دسائس و حيله‌هاى دشمنان متنوع است، پيچيده است. بصيرت را معيار كار خودمان قرار بدهيم. ملتها توجه داشته باشند؛ آمريكائى‌ها و صهيونيستها و مزدورانشان و همراهانشان سعى ميكنند انقلابها را منحرف كنند؛ كشورهائى را كه در آنها بيدارى به وجود آمده است، مورد توجه قرار ميدهند؛ هرچه ميتوانند، تلاش ميكنند حركت اين ملتها را منحرف كنند. ملت مظلوم بحرين هم مثل ملت مصر است، مثل ملت تونس است، مثل ملت يمن است؛ آنجا هم قضيه همين است؛ تفكيك بين اينها معنا ندارد. ما مى‌بينيم متأسفانه كسانى به جاى اينكه به حرف دل ملتها توجه كنند، راهى را ميروند، حركتى را ميكنند كه دشمنان اين ملتها اين حركت را دارند دنبال ميكنند. امروز آمريكا براى شبيه‌سازى كارى كه در مصر و در تونس و در يمن و در ليبى و امثال اينها انجام گرفته است، متوجه شده است كه سوريه را - كه در خط مقاومت است - دچار مشكل كند. ماهيت قضيه در سوريه با ماهيت قضيه در اين كشورها متفاوت است. در اين كشورها حركت ضد آمريكا و ضد صهيونيسم بود، اما در سوريه دست آمريكا آشكار و مشهود است؛ صهيونيستها دنبال قضيه هستند. ما نبايد اشتباه كنيم. ما نبايد معيار را فراموش كنيم. آنجائى كه حركت ضد آمريكا و ضد صهيونيسم است، آن حركت، حركت اصيل و مردمى است؛ آنجائى كه شعارها به نفع آمريكا و صهيونيسم است، آنجا حركت انحرافى است. ما اين منطق را، اين بيان را، اين روشنگرى را حفظ خواهيم كرد.

بيانات در پايگاه نیروی دريائی ارتش در بندرعباس، 1/5/90
 

آن دوران گذشت كه كسانی بخواهند بيايند سرنوشت اين منطقه را با حضور نظامی خودشان تأمين كنند. ممكن است هنوز در بين حكام و دولتمردان اين منطقه كسانی باشند كه باز هم مايل باشند طول موج خودشان را تطبيق كنند با فرستنده‌های بيگانگان؛ اما ملتها امروز بيدار شده‌اند. امروز ملتها هشيارند. امروز ملتها ميدانند كه حضور نظامی و مسلح بيگانگان در هر منطقه‌ای ـ‌‌‌‌‌ نه فقط در منطقه‌ی ما ـ مايه‌ی ناامنی آن منطقه است. اينجا هم حضور بيگانگان مايه‌ی ناامنی است. امنيت خليج فارس و دريای عمان با حضور كشورهای منطقه و همكاری آنها تأمين ميشود و بس. منافع دريا مال همه است؛ امكانات اين دريای پربركت متعلق به اين ملتهاست.

بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران، 16/5/90
 

در مورد منطقه هم حوادث - همين طور كه گفتم - فوق‌العاده است. واقعاً ابعاد آنچه كه در مصر و در تونس و در يمن و در بعضى از مناطق ديگر دارد اتفاق مى‌افتد، الان قابل محاسبه نيست؛ ابعاد اين خيلى عظيم است. اين آوردن نامبارك مصر توى قفس و وارد دادگاه كردن، اصلاً يك حادثه‌ى پرمعناى عجيبى است. مسئله فقط مسئله‌ى اينكه يك رژيمى رفت يا يك قدرتى رفت و يكى ديگر جايش مى‌آيد، نيست؛ از اين خيلى عميق‌تر است. امروز رژيم اشغالگر قدس محاصره است در بين كشورهائى كه براى مقابله‌ى با او انگيزه دارند. حوادث، حوادث عجيبى است. البته مرتب دارند تلاش ميكنند براى اينكه بر امواج بحران در اين منطقه سوار شوند و بيدارى را به نحوى كنترل كنند؛ اما نتوانستند و ان‌شاءالله به بركت بيدارى ملتها نخواهند توانست؛ كمااينكه حالا همين شعارهاى اسلامى‌اى كه در مصر داده شد، باز مجدداً خواب اينها را پريشان كرد.
البته من در مورد مسائل ليبى نگرانم. در ليبى، سياست غرب، سياست بسيار رذيلانه و موذيانه‌اى است. اينها از قيام مردم سوءاستفاده كردند. براى آنها، ماندن و جا پا باز كردن در ليبى خيلى مهم است. اولاً مسئله‌ى نفت ليبى است كه برايشان مهم است، ثانياً فضاى وسيع اين كشور است كه ميتوانند در جاهاى مختلفش پايگاه بزنند، ثالثاً اشراف بر كشور مصر و كشور تونس؛ دو تا كشور انقلابى. در شرق ليبى مصر است، در غرب ليبى تونس است؛ علاوه بر اينكه از آنجا ميتوانند بر سودان و بر الجزائر و بر همه‌ى كشورهاى اين منطقه مسلط باشند. ميخواهند آنجا جاپا محكم كنند. ميخواهند زيرساختهاى اين كشور را ويران كنند تا بعد اگر راه‌هاى ديگر ممكن نشد، از اين طريق خودشان را در ليبى تثبيت كنند. الان دارند زيرساختها را ويران ميكنند. به اسم حمايت از مردم، جاده‌ها ويران ميشود؛ پالايشگاه‌ها ويران ميشود؛ مختصر كارخانجاتى كه دارند، ويران ميشود. بايد اينها ساخته بشود. مردم ليبى خودشان اين توانائى را ندارند؛ اينها به بهانه‌ى ساختن، آنجا مى‌آيند. من از مسئله‌ى ليبى نگرانم.
پروردگارا! مردم ليبى را نجات بده؛ مردم يمن را نجات بده؛ مردم بحرين را نجات بده؛ مردم منطقه و مسلمانان منطقه را روزبه‌روز بيدارتر و استوارتر بفرما.
... اوضاع منطقه يك اوضاع كاملاً بى‌سابقه‌اى است. بيدارى اسلامى و حادثه‌ى عظيمى كه در منطقه به وجود آمده است، اين يك چيزى است كه از اول انقلاب تا امروز در حيات جمهورى اسلامى شبيه اين يا چيزى نزديك به اين مطلقاً سابقه ندارد؛ كار بزرگى انجام گرفته، حادثه‌ى بزرگى اتفاق افتاده. اين كه ملتى مثل ملت مصر، اين حركت عظيم را انجام بدهند، رژيم را ساقط كنند، بعد شعارهاى اسلامى بدهند، موجوديت حكومت جعلىِ يهودى و صهيونيستى را اوضاع منطقه اينجور تهديد كند، اينها چيزهائى است كه اصلاً در ارزيابى‌هاى متعارف نميگنجد؛ خيلى چيز عظيمى است. خب، ما در يك چنين شرائطى قرار گرفتيم كه براى جمهورى اسلامى يك افق روشنِ عجيبى را ترسيم ميكند.

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، 19/5/90
 

آن مطلبى كه من ميخواهم عرض بكنم، در واقع شروع يك بحث است، كه حالا اين بحث را بعد خود شما جوانها ان‌شاءاللَّه در محافلتان بايد دنبال كنيد. در اين شش هفت ماه گذشته، من در چند سخنرانى به ثبات نظام و انقلاب اشاره كردم و گفتم كه ثبات و استمرار و استقرار نظام جمهورى اسلامى از جمله‌ى مهمترين عواملى بوده است كه ملتهاى منطقه و ملتهاى مسلمان را اميدوار كرده و ميتوان گفت نقش مؤثرى در ايجاد اين حركت عظيم اسلامى منطقه و آزادى و بيدارى ايفاء كرده.

بیانات در دیدار جمعی از شعرا، 24/5/90
 

امروز شما چه بخواهيد، چه نخواهيد، چه خودتان بدانيد، چه ندانيد، چه تصديق بكنيد يا نكنيد، براى بسيارى از ملتها الگو و اسوه شده‌ايد. اين بيدارى اسلامى كه مشاهده ميكنيد، چه بگوئيم، چه نگوئيم، چه به رو بياوريم، چه نياوريم، چه ديگران به رو بياورند، چه نياورند، اثرگرفته‌ى از حركت عظيم ملت ايران است. اين انقلاب عظيم، اين انقلاب بزرگ، اين تحول بنيان‌برافكنِ سنتهاى طاغوتى و نظام طاغوتى و نظام سلطه، ملت ايران را به يك اسوه تبديل كرد. شما اگر بخواهيد به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل كنيد، بايستى معرفت دينى و معرفت اسلامى خودتان را عمق ببخشيد.
منبع:www. khamenei.ir