بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری (7)
بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(7)
مسئلهى لبنان، یک مسئلهى معمولى و عادى نبود. این جنگ سى و سه روزه، یک پدیدهى تاریخى بود. ما حادثهاى شبیه آن در کل این منطقه به یاد نداریم و دشمنان ملتهاى مسلمان و بیدارى اسلامى هم هرگز انتظار و توقع چنین چیزى را نداشتند؛ اما اتفاق افتاد.
دشمن نظام جمهورى اسلامى، یعنى شبکهى استکبار جهانى - نه فقط حکومت آمریکا یعنى آن مجموعهى سردمداران قدرت اقتصادى ظالمانهى امروز دنیا که دولتها را مىآورند و میبرند؛ در همین کشورهائى که به نام دموکراسى معروف شدهاند، در خود آمریکا و در بعضى از کشورهاى دیگر که با شبکهى صهیونیستى پیوند استوار دارند، اینها هستند. دولتهائى که با این شبکهى پرنفوذ و پرقدرت مستکبر جهانى در ارتباطند، منافع خودشان را در برابر نهضت اسلامى و بیدارى اسلامى در خطر مىبینند؛ این منافع نامشروع را در تهدید مىبینند. دشمن، آنهایند. این دشمن از همهى وسائل ممکن براى مواجههى با این ملت استفاده کرده است و در مانده است.
مسئله فقط مسئلهى ایران هم نیست؛ امروز دنیاى اسلام بیدارى پیدا کرده است؛ آگاهى پیدا کرده است. یک روزى بود تصور میشد هر چه که قدرتمندان و قلدران و گردنکلفتهاى عالم - حالا در یک وضع آمریکا، در یک وضع شوروى سابق - بخواهند، همان خواهد شد و سیاسیون چارهاى ندارند جز اینکه بر طبق میل آنها رفتار کنند. امروز این باور در بین ملتها که اصلا وجود ندارد، در بین سیاستمداران و نخبگان سیاسى هم بسیار این باور ضربه خورده است. باید ایستاد، باید ایستادگى کرد.
امروز دنیاى اسلام افق روشنى در مقابل خود مشاهده میکند. دشمنان بزرگ و مستکبران گردنکلفت عالم که همهى دنیا در اختیار آنها هست، امروز در مقابل خیزش امتهاى مسلمان و بیدارى ملتهاى مسلمان احساس ناتوانى میکنند؛ راه بر روى آنها بسته است و این نشاندهندهى وعدهى الهى است که فرمود: «و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوى عزیز». و فرمود: «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین». اینها وعدهى الهى است. و فرمود: «و الله غالب على أمره». این وعدههاى الهى به برکت بیدارى و حرکت مسلمانها بتدریج خود را نشان میدهد.
یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوما جهاد نظامى نیست؛ جهاد سیاسى است، جهاد فکرى است، جهاد علمى است، جهاد اجتماعى است، جهاد اخلاقى است. و امت بزرگ اسلام بتدریج با ابعاد گوناگون این جهاد آشنا شده است و آشنا میشود. امروز شما نگاه کنید به صحنهى منطقهى بسیار حساس خاورمیانه، همین پیشرفت امت اسلامى را مىبینید.
امروز دنیاى اسلام نسبت به مسئلهى فلسطین بسیار حساستر و بسیار پرانگیزهتر است. علت این است که دنیاى اسلام بیدار شده است. اگر این بیدارى در سال 1948 میلادى - یعنى 1327 هجرى شمسى - که فلسطین به طور رسمى غصب شد و در اختیار صهیونیستها قرار گرفت، وجود میداشت، قطعا واقعیتها جور دیگرى میبود و این حادثهى تلخ دنیاى اسلام و این جراحت عمیق بر پیکر امت اسلامى واقع نمیشد. امروز مسلمانها بیدارند، متوجهاند، روز به روز هم به توفیق پروردگار بیدارتر خواهند شد. و من لازم است عرض بکنم یکى از مهمترین عوامل این حمایت و گسترش جهانى، ایستادگى و مقاومت ملت شجاع فلسطین است. ما به ملت فلسطین درود میفرستیم. این ملت حقا و انصافا اثبات کرده است که لایق نام مسلمانى و لایق نام یک ملت زنده است. ما از همین جا در مقابل شما جمعیت مسلمان به مردم فلسطین و به دولت قانونى فلسطین و به برادر مجاهدمان آقاى هنیه میگوئیم: بدانید که ملت ایران شما را تنها نگذاشته است و تنها نخواهد گذاشت.
امت بزرگ ما امروز به برکت بیداری اسلامی، دارای قدرت عظیمی است. کلید حل مشکلات فراوان کشورهای اسلامی، در دست همت و یکپارچگی این مجموعهی شگرف است، و مسألهی فلسطین، فوریترین مسألهی جهان اسلام است.
... اکنون رژیم غاصب که چند دهه با ارتش و تسلیحات خود و با پشتیبانی نظامی و سیاسی امریکا، چهرهئی مهیب و شکستناپذیر نشان میداد، دو بار از نیروهای مقاومت که با اتکاء به خدا و مردم، بیش از اتکاء به سلاح و تجهیزات میجنگیدند، شکستخورده و با وجود تمرینها و آمادهسازیهای نظامی و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی و حمایت بیدریغ امریکا و بعضی دولتهای غربی و همدستی برخی منافقان جهان اسلام، انحلال، و شیب تند سقوط، و عدم کفایت خود در برابر موج نیرومند بیداری اسلامی را ظاهر ساخته است.
از سوئی دیگر جنایاتی که در حادثه تاریخی غزه از مجرمان صهیونیست سر زد؛ کشتار وسیع مردم غیرنظامی، ویران کردن خانههای بیدفاع، سوراخ کردن سینهی کودکان شیرخوار، بمباران دبستان و مسجد، بهکارگیری بمبهای فسفری و برخی سلاحهای ممنوع دیگر، بستن راه غذا و دارو و سوخت و دیگر نیازهای اولیهی مردم در مدتی نزدیک به دو سال، و بسی جنایات دیگر، ثابت کرد که غریزهی وحشیگری و جنایت در سران دولت جعلی صهیونیست، با دهههای آغازین فاجعهی فلسطین هیچ تفاوتی نیافته و همان سیاست و همان خویِ درندگی و بیرحمی که فاجعههای دیر یاسین و صبرا و شتیلا را پدید آورد، امروز هم بعینه بر ذهن و دل ظلمانی این طاغوتهای زمان حاکم است که البته امروز با بهرهگیری از پیشرفت فناوری، دائرهی جنایت بسی گستردهتر و فاجعهبارتر میباشد. چه آنان که با توهم شکستناپذیری رژیم صهیونیست، شعار «واقعبینی» سر داده دست سازش و تسلیم در برابر غاصبان دراز کردند، و چه کسانی که به خیال باطل خود، نسل دوم و سوّم سیاستمداران صهیونیست را مبرّا از جنایات نسل اوّل دانسته، امید همزیستی سالم در کنار آنان را در دل پروراندند، اکنون باید به خطای خود پی برده باشند. اولاً: با موج بیداری امت مسلمان و بالیدن نهال مقاومت اسلامی، آن هیبت دروغین فرو ریخته و نشانههای ناتوانی و درماندگی در رژیم غاصب آشکار گشته است، و ثانیاً خوی تجاوزگری و بیشرمی از جنایت در گردانندگان آن رژیم همان است که در دهههای اوّل بود و هرگاه بتوانند یا گمان ببرند که میتوانند، از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.
پرچم اول که در حقیقت یک بعد از دعوت امام و نهضت امام است، مربوط به امت بزرگ اسلامى است. پرچم دوم هم اگرچه که مربوط به ملت ایران است، مربوط به ایران و ایرانى است، اما چون یک تجربهى عملى از تحرک حیاتبخش اسلام است، براى امت اسلامى امیدآفرین و حرکتساز است. چون این نهضت بزرگ در ایران تجربهى عملى بیدارى اسلام و تحقق اسلام بود، بنابراین اگرچه که به طور مستقیم مربوط به ایران و ایرانى است، اما نتیجهى آن باز براى امت اسلام داراى ارزش و اهمیت است. من دربارهى هر دو بعد، مطالب کوتاهى را عرض میکنم.
در بعد اول که برافراشتن پرچم اسلام بود، این موجب شد که مسلمانان در همهى جاى دنیا احساس هویت کردند؛ احساس شخصیت کردند. بعد از آنى که در طول سالهاى متمادى کوشش شده بود که هویت اسلامى خرد شود، له شود، وقتى این انقلاب به وجود آمد، وقتى قامت برافراشتهى امام بزرگوار ما در منظر مردم مسلمان عالم پدیدار شد، همه احساس کردند که یک هویتى، یک شخصیتى، یک اصالتى پیدا کردهاند. همین موجب شد که در شرق و غرب دنیاى اسلام نشانههاى بیدارى مسلمانان پدیدار بشود: ملت فلسطین بعد از دهها سال ناکامى جان گرفت؛ جوانان کشورهاى عربى که بعد از شکست در سه جنگ که دولتهایشان با رژیم صهیونیستى داشتند و دلمرده و مأیوس بودند، دوباره روحیه گرفتند - اینها دیگر مربوط به دنیاى اسلام است؛ مخصوص به مسائل کشور ما نیست - رژیم صهیونیستى که غدهى سرطانى در دل کشورهاى اسلامى است و تا آن روز یک چهرهى شکستناپذیر از خود نشان داده بود و خیلىها در دنیاى اسلام باور کرده بودند که رژیم صهیونیستى شکستناپذیر است، از دست جوانان مسلمان سیلى خورد؛ انتفاضههاى فلسطینى شروع شد، ضربههاى پیاپى بر رژیم غاصب وارد شد؛ چه در انتفاضهى اول، چه در انتفاضهى اقصى، چه در شکست و عقبنشینى نه سال قبل از لبنان، چه در جنگ سى و سه روزه و چه در سال گذشته در جنگ بیست و دو روزهى با مردم مظلوم غزه؛ همهى اینها ضرباتى بود که بر رژیم صهیونیستى وارد شد. این در حالى است که آن روزى که انقلاب اسلامى به پیروزى رسید، رژیم صهیونیستى از نظر دولتهاى مسلمان و ملتهاى مسلمان، بخصوص ملتهاى عرب، یک رژیم شکستناپذیر به حساب مىآمد. این موجب شد که رژیم صهیونیستى عجالتا شعار از نیل تا فرات را کنار بگذارد و به دست فراموشى بسپرد. ملتهاى مسلمان - از آفریقا تا شرق آسیا - به فکر ایجاد نظام اسلامى و حکومت اسلامى افتادند با فرمولهاى گوناگون؛ نه لزوما با همان فرمول نظام جمهورى اسلامى ما؛ اما به فکر حاکمیت اسلام بر کشورشان افتادند. بعضى از کشورها موفق هم شدند؛ بعضى هم آیندهى نویدبخشى در انتظارشان هست از حرکتهاى اسلامى.
روشنفکران در دنیاى اسلام با امید تازهاى به میدان آمدند؛ همان شاعران و هنرمندان و نویسندگانى که با یأس حرف میزدند، احساس شکست میکردند، بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، بعد از حرکت عظیم امام بزرگوار و ایستادگىهاى این ملت، روحیهىشان عوض شد، لحن کلامشان و شعرشان و قلمشان تغییر پیدا کرد؛ رنگ امید به خود گرفت. و این رشته سر دراز دارد.
من همین جا به ملتهاى مسلمان عرض میکنم اگر امروز شما مىبینید که لحن دنیاى غرب در برابر شما نرمتر شده است، این در نتیجهى همین بیدارى عمومى و ایستادگى در دنیاى اسلام است. وعدهى بىتخلف خداوند که پیروزى مؤمنان را وعده کرده است، تحقق پیدا نمیکند، مگر در صورتى که مؤمنان ایستادگى کنند، پافشارى کنند، جانفشانى کنند. همان مقدارى که این ایستادگى دیده شد، ورق برگشت؛ دنیاى اسلام در مقابل غرب از آن حالت تحقیرشدگى خارج شد.
در گذشته، دنیاى سلطه و قدرتمندان سلطهگر نسبت به کشورهاى اسلامى به طور دلخواه تصمیمگیرى میکردند؛ نه نظر ملتهاى مسلمان و نه نظر دولتهاى اسلامى را حتى سؤال هم نمیکردند. اگر نفت داشتند، براى نفتشان؛ اگر بازار داشتند، براى بازارشان برنامهریزى میکردند، تصمیم میگرفتند و آن تصمیم باید عمل میشد. با بیدارى دنیاى اسلام این وضعیت تا حد زیادى تغییر پیدا کرد. مسلمانها باید این تجربه را در همهى دنیاى اسلام به عنوان یک تجربهى موفق و مغتنم قدر بدانند و راه خودشان را بر اساس او تنظیم بکنند. آنچه ملتها را عزیز میکند، سربلند میکند، ایستادگى آنهاست.
امروز شما ملاحظه کنید حتى این دولت جدید آمریکا، سعى میکند چهرهى جدیدى را از دولت ایالات متحده براى مردم این منطقه ترسیم کند. البته حق هم دارند که این را بخواهند؛ چون دولت قبلى آمریکا یک چهرهى زشت و منفور و خشنى از دولت ایالات متحده در نزد ملتهاى این منطقه به وجود آورده است. ملتهاى منطقهى خاورمیانه، منطقهى اسلامى و شمال آفریقا از ته دل از آمریکا متنفرند؛ چون در طول سالهاى متمادى از آمریکا در این منطقه خشونت دیدند، دخالت نظامى دیدند، حقکشى دیدند، تبعیض دیدند، مداخلههاى زورمدارانه دیدند، از دست رفتن حقوق خودشان را به وسیلهى دولتهاى زورگوى آمریکائى در طول سالهاى گذشته مشاهده کردند، لذا متنفرند. خوب، حالا دولت جدید آمریکا درصدد است این چهره را متحول کند؛ یعنى چهرهى جدیدى از آمریکا در این منطقه ترسیم کند. این چه جورى میشود؟ من این را به طور قاطع میگویم: این با حرف و نطق و شعار به دست نخواهد آمد. آنها کارهائى کردهاند که عمیقا ملتهاى این منطقه را آزرده است، رنجانده است، به آنها ضربه زده است؛ نمیشود با حرف و نطق و شعار این آزردگى را، این رنجش را، این نفرت عمیق را برطرف کرد؛ عمل لازم است.
دولتهاى آمریکا در طول این سالهاى گذشته - بخصوص رئیس جمهور نابخرد قبلى آمریکا - به عنوان مبارزهى با تروریسم به اشغال دو کشور اسلامى دست زد: یعنى عراق و افغانستان. بعد شما در افغانستان نگاه میکنید مىبینید هواپیماهاى جنگى آمریکائى مردم را، صد نفر، صد و پنجاه نفر - نه یک بار، نه دو بار، نه ده بار - در طول این چند سال مرتب بمباران میکنند و به قتل میرسانند. خوب، مگر تروریستها چه کار میکنند؟ این همین کارى است که تروریستها میکنند؛ منتها تروریستها یک نفر، دو نفر، ده نفر را میکشند، شما صد نفر، صد و پنجاه نفر را یکجا میکشید. این چه جور مبارزهى با تروریسم است؟ در عراق عناصر تروریست بعثى را - طبق اطلاعات مسلم ما - پشتیبانى و همراهى کردند، در حالى که شعار مبارزهى با تروریسم میدادند! اینهاست که ملتهاى منطقه را از آمریکا متنفر کرده است؛ چهرهى آمریکا را سیاه کرده است، مخدوش کرده است. اگر رئیس جمهور تازهى آمریکا میخواهد این چهره را عوض کند، این کارها باید عوض بشود؛ با نطق و با شعار و با این چیزها حاصل نمیشود. ملتهاى مسلمان هم میدانند که صداقت دولتمردان آمریکا آن وقتى مشخص میشود که در عمل به تغییر دست بزنند؛ والا اگر در عمل به تغییر دست نزنند، صد تا نطق هم که بکنند، حرفهاى شیرین و زیبا هم که به امت اسلامى تحویل بدهند، اثرى نخواهد کرد؛ تغییرى به وجود نخواهد آمد. این بیدارى اسلامى، آن وجه اول از حرکت عظیم امام بزرگوار ما بود.
مسلمانان سراسر جهان بیندیشند که فتنهها و جنگها، انفجارها و ترورها و کشتارهاى کور که در سالهاى اخیر در عراق و افغانستان و پاکستان به راه افتاده است، چگونه و کجا تدبیر و طراحى مىشود؟ چرا تا پیش از ورود تحکمآمیز و مالکانهى ارتشهاى غربى به سرکردگى آمریکا به این منطقه، ملتها شاهد این همه مصیبت و محنت نبودند؟ اشغالگران از سوئى نهضتهاى مقاومت مردمى در فلسطین و لبنان و دیگر نقاط را تروریست مینامند و از سوئى تروریسم وحشى فرقهئى و قومى را میان ملتهاى این منطقه سازماندهى و رهبرى میکنند. منطقهى خاورمیانه و شمال آفریقا در دورانى طولانى و بیش از یک قرن، به دست دولتهاى غربى انگلیس و فرانسه و دیگران و سپس به دست امریکا استثمار و اشغال و تحقیر شدند؛ منابع طبیعى آنان غارت و روحیهى آزادگى در آنان سرکوب شد و ملتهاى آنان گروگان طمعورزى بیگانگان متجاوز شدند، و پس از آن که بیدارى اسلامى و نهضتهاى مقاومت ملتها، ادامهى آن وضع را براى ستمگران بینالمللى ناممکن ساخت و مسألهى شهادت و عروج الىالله و فىسبیلالله همچون عاملى بىبدیل در صحنهى جهاد اسلامى بار دیگر ظاهر شد، متجاوزان منفعل به شیوههاى مزورانه روى آوردند و استعمار جدید را جایگزین روش گذشته کردند. ولى امروز دیو چند چهرهى استعمار، همهى توانائیهاى خود را براى به زانو در آوردن اسلام به عرصه آورده است؛ از نیروى نظامى و مشت آهنین و اشغال صریح تا زنجیرهى اهریمنى تبلیغات و به کارگیرى هزاران سامانهى دروغ پراکنى و شایعهسازى، و از سازماندهى دستجات ترور و آدمکشى بیرحمانه تا گسترش دادن ابزارهاى فساد اخلاقى و تکثیر و ترویج مواد مخدر و تخریب عزم و روحیه و اخلاق جوانان، و از تهاجم همه جانبهى سیاسى به مراکز مقاومت تا برانگیختن نخوتهاى قومى و تعصبهاى فرقهئى و ایجاد دشمنى میان برادران.
ما هم باید بفهمیم؛ ما شیعیان هم باید بفهمیم؛ بدانیم سیاست استکبار امروز، جدا کردن شیعه از غیر شیعه است، جدا کردن گروههاى مسلمان از یکدیگر و به جان هم انداختن گروههاى مسلمان است. ما باید کمک نکنیم به این هدف؛ ما بایستى نگذاریم دشمن به این هدف برسد؛ هم ما موظفیم، هم غیر شیعه؛ آن کسانى که شیعه نیستند؛ جمعیتها و مذاهب غیر شیعه در اسلام. همه این را بدانند: امروز شیعه است که در ایران اسلامى، این پرچم اقتدار اسلامى و عزت اسلامى را بلند کرده است و بر روى دست گرفته و استکبار احساس عجز میکند؛ این یک واقعیت است؛ این یک واقعیت است. این توطئههائى که در این سى سال علیه نظام جمهورى اسلامى از سوى دشمنان گوناگون - البته در رأس آنها آمریکا و خبیثترین آنها انگلیس - انجام دادند، به خاطر این است که اینها مرعوبند؛ از حرکت اسلامى، از بیدارى اسلامى، از به خود آمدن دنیاى اسلام میترسند؛ میدانند که اگر دنیاى اسلام به خود بیاید، توجه کند، احساس استقلال کند، احساس هویت کند، احساس عزت بکند، این منطقهى حساس دنیا که در اختیار مسلمانان است - که حساسترین مناطق دنیا، همین منطقهى مسلماننشین است - از تحت سیطرهى استکبار بیرون خواهد رفت؛ از این میترسند. چون میترسند، توطئه میکنند؛ ابزارهاى گوناگون را به کار میگیرند. امروز سردمداران سیاستهاى استکبارى - آمریکا و صهیونیستها و بقیهى مستکبرین - همهى توان خودشان را به کار گرفتهاند، بلکه بتوانند ملت ایران را، نظام جمهورى اسلامى را منزوى کنند، بىاثر کنند؛ نتوانستهاند و به توفیق الهى، به فضل الهى، به حول و قوهى الهى باز هم نخواهند توانست.
این را باید به عنوان یک درسى، یک یادآورى و تذکر مهمى در ولادت نبى مکرم اسلام (صلى الله علیه و اله و سلم) در ذهن خودمان نگه داریم، از آن درس بگیریم، از آن عبرت بگیریم، و نزدیک بشویم؛ همچنان که نزدیک هم شدهایم. امروز خوشبختانه فریاد رساى دفاع از اتحاد امت اسلامى و بیدارى اسلامى در دنیاى اسلام، در کشورهاى مختلف، در میان ملتهاى مختلف، انعکاسهاى بسیار مطلوب و مثبتى داشته است. خداى متعال به حرف حق برکت میدهد؛ میرویاند نهالى را که در سرزمین حق نشانده شده است. این حرف، امروز در دنیا وقع دارد. امروز در دنیا پذیرش وجود دارد نسبت به این سخن حقى که جمهورى اسلامى با صداى رسا و با همهى وجود آن را بیان میکند. دولت، ملت، مسئولین، همه و همه در این مسائل اصولى، حرفشان یکى است، فریادشان یکى است. سخن جمهورى اسلامى در این زمینهها سخن واضحى است و بحمدالله انعکاس هم دارد.
منبع:www. khamenei.ir
/ع
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}