نامه اي تاريخي و منتشر نشده از آيت الله مصباح يزدي
نامه اي تاريخي و منتشر نشده از آيت الله مصباح يزدي
...شما در نظر آنها مجرم هستند...جرم شما دانش شماست...(1)اين نکته اي که در پيام امام آمده،حقيقتي است که در طول تاريخ بارها تکرار شده وبه اثبات رسيده است، مردان دانشمند، به جرم دانش وفضل خويش به قربانگاه رفته اند.ما چندان راه دور نمي رويم واز گاليله وسقراط سخن به ميان نمي آوريم که از مجال اين فصلنامه بيرون است، درهمين سده واپسين مرداني را مي بينيم که به جرم دانش وفضيلت، به شهادت رسيدند. شهيد شيخ فضل الله نوري سربه دار شد چون نکته هايي را دريافته بود که ديگران آن را برنمي تافتند واز نظر استعمار وعوامل آن نکته ها جرم محسوب مي شد. استاد مطهري به اين جرم شربت شهادت نوشيد که مطالب و مسائلي را دريافته و فهميده بود که از ديد بيگانگان و بيگانه پرستان گناه نابخشودني به شمار مي آمد، از اين رو، در دوران زندگي پرافتخار خويش هميشه مورد هجوم و هتاکي قرار داشت و جوسازي ها و شايعه پراکني ها بر ضد او همواره ادامه داشت تا آنجا که در نامه خود به امام چنين درد دل مي کند:
...گروه هاي چهارگانه فوق(2) با من به حساب اينکه تا اندازه اي اهل فکر و نظر و بيان و قلم هستم به شدت مبارزه مي کنند، شايعه برايم مي سازند، جعل و افترا مي بندند، بطوري که خو د را مصداق آن شعر فارسي مي بينم که محقق اعظم، خواجه نصيرالدين طوسي درآخر شرح اشارات به عنوان زبان حال خود آورده است:
به گرداگرد خود چندان که بينم
بلا انگشتيري و من نگينم...(3)
امروز نيز آيت الله مصباح به جرم اينکه خطوط انحرافي، انديشه هاي التقاطي و مکاتب وارداتي را به درستي مي شناسد و افشا مي کند، مورد هجوم همه جانبه قرار دارد. آيت الله مصباح از ديد آنها مجرم است! جرم او دانش او مي باشد. در جامعه اي که دانشمندان متعهدي همانند مطهري و مصباح حضور داشته باشند، شريعتي ها، سروش ها، حجتيه اي ها، مشارکتي ها، پيروان تز اسلام منهاي روحانيت، اسلام سرمايه داري، اسلام تحجرگرايي، اسلام تسامح و تساهل، اسلام عمامه به سرهاي بي سواد هرجايي و در يک کلام اسلام امريکايي، نمي تواند پيشرفت کند و نسل جوان را فريب دهد.
اگر آيت الله مصباح همانند برخي عمامه به سرهاي بي سواد دنباله رو اين و آن بود، بي ترديد اين گونه مورد هجوم و تاخت و تاز واقع نمي شد و جوسازي و دروغ پردازي عليه او اوج نمي گرفت، بلکه مورد احترام دگرانديشان و بيراهه پويان قرار داشت، به فرموده امام به امامزاده مرده خيلي احترام مي کنند، اما يک امامزاده زنده هميشه مورد حمله، اهانت و هتاکي قرار دارد(نزديک به اين مضامين)(4)
نکته در خور توجه و تاسف اينکه عالمان آگاه و اسلام شناسان دانا و تواناي ما در طول تاريخ غالبا به دست عمامه به سرها و اشخاص به ظاهر روحاني هتک و اهانت شدند و سرانجام به شهادت رسيدند. حکم اعدام شيخ فضل الله نوري به دست يک نفر روحاني به نام زنجاني امضا شد. حکم ترور آيت الله مطهري به وسيله يک روحاني بي سواد به نام «گودرزي» صادر شد و...
استکبار جهاني به درستي دريافته است که الماس را بايستي با خرده الماس ساييد و به تعبير امام سنگ را بايد با سنگ شکست.(5)
فاعتبروا يا اولي الابصار
نامه اي که در پي مي آيد از آيت الله حاج شيخ محمدتقي مصباح مي باشد که در پي آزادي حضرت امام و بازگشت ايشان به قم در تاريخ 16فروردين 1343وسخنراني تاريخي ايشان در روز چهارشنبه 25ارديبهشت ماه آن سال در مسجد اعظم قم، به رشته نگارش کشيده شده است و ما آن را به ياد 16فروردين(روز آزادي و بازگشت امام به قم) منتشر مي کنيم.
بسمه تعالي
سلامتي و کاميابي شما را از خداوند متعال خواستارم و اميدوارم لايزال در کنف لطف پروردگار از جميع بليات و آفات محفوظ باشيد. رقيمه شريفه عزّ وصول بخشيد از سلامتي شما خوشوقت شدم اميدوارم دست حوادث و گرد ملال هميشه از دامان والاي شما کوتاه و دور باشد و هميشه خاطر عاطر به ياد آرام و شاد باشد.
تشريف فرمايي حضرت آيت الله خميني سرور زايد الوصفي براي همه مسلمانان ايجاد کرد اميد است ساير خواسته هاي اساسي ملت مسلمان نيز در آينده نزديکي عملي گردد. عده اي از دوستان مانند آقاي مرواريد و آقاي حجتي و آقاي سيدعبدالرضا حجازي در زندان قزل قلعه به سر مي برند و هنوز موقع رهايي ايشان معلوم نيست، عشاير خوزستان و فارس قيام شديدي کرده اند و وضع داخلي و سياست خارجي مملکت دچار بحران بي سابقه اي شده است اميدوارم به ياري خدا و توجهات حضرت ولي عصر ارواحنا فدا فرج مسلمانان خيلي نزديک شده باشد. روحيه حضرت آيت الله خميني به قوت خود باقي است و روش ايشان بسيار پخته تر و اساسي تر شده و قلوب مخالف و موالف را مجذوب نموده است. نطق ايشان در چهارشنبه گذشته به عنوان افتتاح درس در حدود يک ساعت وربع طول کشيد و با دستگاههاي ضبط صوت متعدد ضبط و تکثير و به اغلب بلاد ارسال شد و شايد همين روزها متن آن چاپ شود و محور بيانات ايشان ارتجاعي بودن دستگاه و سفارش اتحاد مسلمانان به خصوص روحانيين بود. اگر چاپ شد انشاالله براي جنابعالي هم ارسال مي شود. خدمت جناب آقاي استعلامي عرض سلام برسانيد.
آقاي فقهي و آقاي شيخ علي آقا و ساير دوستان عرض سلام دارند.
والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته
محمدتقي مصباح
پي نوشت ها :
1- صحيفه امام، ج2،ص129
2- گروههاي چهارگانه اي که شهيد مطهري در نامه خود از آنها ياد کرده است، عبارتند از مارکسيست ها، منافقين، روحانيان و شريعتي ها...
3- سيدحميد روحاني، نهضت امام خميني، ج3، تهران، عروج،ص381
4- صحيفه امام، ج2،ص373
5- در پي حمله مصدقي ها و توده اي ها به فلسفي واعظ(ره) و برهم زدن برنامه منبر ايشان، توطئه ديگري در دست اجرا قرار گرفت تا برهم زدن منبر ايشان را به هواداران آيت الله کاشاني منتسب کنند روحانيان را روياروي يکديگر قرار دهند، امام طي نامه اي به مرحوم فلسفي اظهار تاسف از آن حادثه، هشدار دادند: «...اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که انتساب اين اعمال را به هم نوع خودمان خالي از اعمال غرض نيست و مي خواهند به اصطلاح سنگ را با سنگ بشکنند. بايد متوجه باشيد که از اختلاف بين خودمان ديگران نتيجه نگيرند...»، خاطرات و مبارزات فلسفي، ص154
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}