معاهده ليسبون: گامي ديگر در وحدت اروپا (2)
معاهده ليسبون: گامي ديگر در وحدت اروپا (2)
ب) کميسيون اروپا
کميسيون چهار نقش اصلي بر عهده دارد:
1- پيشنهاد قوانين به پارلمان و شورا
2- مديريت و اجراي سياست ها و بودجه اتحاديه اروپا
3- به اجرا گذاشتن قوانين اروپا (همراه با ديوان دادگستري)
4- نمايندگي اتحاديه اروپا در صحنه بين الملل، براي مثال مذاکره با ساير کشورها.
هريک از کشورها داراي يک کميسيونر هستند و اينک کميسيون داراي 27 عضو است.
ج) پارلمان اروپا
پارلمان داراي سه وظيفه اصلي است:
1- تصويب قوانين اروپايي
2- اعمال نظارت دموکراتيک بر ساير نهاهاي اتحاديه اروپا
3- کنترل بودجه (همراه با شورا).
5) ديوان دادگستري اروپا
به طور کلي آنچه مي توان در باره نهادهاي اتحاديه اروپا و وظايف و مسئوليت هاي آنها در يک جمله گفت اين است که کميسيون پيشنهاد مي کند. شورا تصويب مي کند، پارلمان توصيه مي کند و ديوان دادگستري تفسير مي کند. (2) البته نبايد در اين ميان افزايش اختيارات پارلمان و تلاش براي هم سطح شدن آن با شورا را ناديده گرفت.
با توجه به گسترش اعضاي اتحاديه اروپا به 27 کشور لزوم اشاعه اصلاحات نهادي و نيز تعميق بيشتر اتحاد بيش از پيش احساس گرديد. از اين رو، رهبران اتحاديه اروپا در صدد تدوين يک قانون اساسي برآمدند، اما در سال 2005، پيش نويس در دو کشور مهم اتحاديه معني فرانسه و هلند رد شد و در نتيجه پروژه قانون اساسي عقيم ماند.
ويژگي هاي معاهده ليسبون
معاهده ليسبون داراي يک مقدمه، 7 فصل و 500 ماده مي باشد و 11 پروتکل و 50 اعلاميه ضمائم آن را تشکيل مي دهند. طبق نظر تحليل گران، معاهده ليسبون در مقايسه با پيش نويس قانون اساسي از پيچيدگي هاي فني بسيار بيشتري برخوردار است و از آنجا که به همين دليل مي تواند مورد تفسيرهاي گوناگون واقع شود، اجماع در مورد آن آسان تر به دست مي آيد. در همين رابطه، والري ژيسکاردستن، رئيس کنوانسيون تدوين قانون اساسي اتحاديه اروپا اظهار داشته است که: «تدوين پيش نويس قانون اساسي کار سياستمداران بود، در حالي که زبان پيچيده معاهده ليسبون کار کارشناسان و حقوقدانان مي باشد».(3)
از سوي ديگر، براي القاي اين امر که معاهده ليسبون در خصوص کمرنگ کردن حاکميت دولت هاي عضو و واگذاري آن گام برنداشته است، عنوان «وزير امور خارجه» از پست جديد مسئول سياست خارجي که داراي اختيارات وسيع تري است برداشته شده و عنوان «نماينده عالي» جايگزين آن شده است. همچنين از اشاره به نهادهاي هويت بخش مانند پرچم، سرود، شعار در معاهده پرهيز به عمل آمده است هر چند که اينها در عمل همچنان وجود دارند.
کارآيي بيشتر
در حوزه کارآمدتر ساختن فرآيند تصميم گيري، در معاهده ليسبون بنابر اين گذاشته شده است که سيستم راي گيري بيشتر منعکس کننده تعداد جمعيت کشورهاي عضو باشد. از اين رو، قرار شده است که در شوراي وزيران در صورتي که 55 درصد از کشورهايي که 65 درصد کل جمعيت اتحاديه را دارا هستند، راي مثبت بدهند، تصميم ها به اجرا درآيد، اين شيوه راي گيري به طور موقت از سال 2014 و به طور قطعي از سال 2017 اعمال خواهد شد.(5)
به موجب معاهده ليسبون، در 50 حوزه راي اکثريت جايگزين آرا خواهد شد. اين حوزه ها شامل مهاجرت، جرم و جنايت، همکاري هاي قضايي و پليسي خواهد بود.(6)
علاوه بر موارد فوق، ديوان دادگستري اروپا نيز از اختيارات نظارتي بيشتري برخوردار خواهد شد. در مجموع، مي توان اينگونه نهادهاي اتحاديه اروپا از قدرت بيشتري در مقايسه با دولت هاي عضو برخوردار خواهند شد.
جبران کسري دموکراتيک
«در راستاي دموکراتيک سازي بيشتر»، معاهده ليسبون تلاش کرده است تا پارلمان اروپا را به يک قوه قانونگذاري واقعي تبديل سازد. ازاين رو، پارلمان در 95 درصد موارد از حق تصميم گيري کامل يا مشترک برخوردار خواهد شد؟ گرچه امور داخلي، ماليات ها و سياست هاي اجتماعي، خارجي و امنيتي همچنان از حوزه اختيارات قانونگذاري پارلمان خارج خواهند بود.
اختيارات پارلمان براي کنترل قوه مجريه نيز اندکي افزايش خواهد يافت. در آينده، پارلمان ها از اختيار تاييد انتصاب کميسيونرها، رئيس و معاونان کميسيون و نيز رئيس شورا برخوردار خواهند شد.
از سوي ديگر، شهروندان اروپايي نيز مي توانند در صورت جمع آوري حداقل يک ميليون امضا از کميسيون درخواست وضع قانوني خاصي را نمايند. همچنين پارلمان هاي کشورها مجاز خواهند بود در صورتي که يکي از قوانين اتحاديه را غير ضروري تشخيص دادند به آن اعتراض کنند، اگر نيمي از 27 پارلمان ملي چنين اعتراضي داشته باشند، آنگاه اکثريت دولت ها (يا اکثريت اعضاي پارلمان اروپا) مي توانند درخواست کنند که ترتيبات اتخاذ شده ملغي اعلام شوند.(7)
سياست خارجي و امنيتي مشترک
اتحاديه به ويژه هنگام بحران بالکان در اوائل دهه 1990 بيش از پيش از ضعف خود در عرصه سياست بين الملل و ناتواني در مديريت بحران ها و نيز داشتن يک نيروي نظامي کارآمد آگاه شد. از آن زمان به بعد تلاش هايي براي جبران اين ضعف صورت گرفته است که در قالب فعاليت بيشتر خاوير سولانا، مسئول سياست خارجي اتحاديه و مشارکت اتحاديه در 16 عمليات غير نظامي و نظامي در کشورهاي خارجي جلوه گر شده است.
در همين راستا، تدوين کنندگان پيش نويس معاهده ليسبون نيز توجه بيشتري به سياست خارجي و امنيتي مشترک (CFSP) نشان داده اند. از جمله مي توان به اعطاي اختيارات بيشتر به نماينده عالي که از اين پس وظايف کميسيونر روابط خارجي را نيز بر عهده خواهد داشت و به عنوان معاون کميسيون از يک کرسي نيز در کميسيون اروپا برخوردار خواهد بود، اشاره کرد. اين امر سبب همکاري بيشتر ميان شورا و کميسيون خواهد شد و به اتخاذ يک سياست خارجي و امنيتي کمک خواهد کرد. نماينده عالي همچنين رياست «شوراي امور خارجي»(Foreign Affairs Council) و «سرويس فعاليت هاي خارجي»(External Action Service) را بر عهده خواهد داشت که به وزارت امور خارجه شباهت خواهد داشت و در واقع نهادي مرکزي براي هماهنگ سازي امور خارجي خواهد بود و نيز قادر به تقويت و بهبود وضعيت نمايندگي هاي ديپلماتيک در خارج خواهد بود.
از سوي ديگر، در معاهده ليسبون، بندي در خصوص دفاع متقابل آمده است که کليه دولت هاي عضو را ملزم مي سازد که تعهد بسپارند که در صورت مورد حمله قرار گرفتن يکي از دولت ها اعم از اينکه حمله از جانب يک قدرت خارجي صورت گرفته باشد يا يک گروه تروريستي به حمايت از آن برخيزند. نکته بسيار مهم ديگر اين است که براساس معاهده ليسبون، اتحاديه اروپا از شخصيت حقوقي کامل برخوردار خواهد شد و اين سبب خواهد گرديد که در مذاکره با سازمانهاي بين المللي و دولت ها از موضع قوي تري برخوردار باشد.
با اين حال، سياست خارجي همچنان در حوزه اختيارات دولت هاي عضو قرار خواهد داشت و مشمول حق وتو خواهد بود. همچنين کنترل سياست دفاعي نيز در دست دولت ها خواهد بود و نماينده عالي نقش هماهنگ کننده را خواهد داشت.
با اين حال، آنچه در حوزه سياست خارجي و امنيتي بيش از ترتيبات نهادي اهميت دارد، اراره سياسي دولت هاست. منافع متفاوت دولت هاي عضو گاه آنها را به تعقيب سياست هاي خاص خود ترغيب مي کند و نيز اولويت ها در پرداختن به مسائل خارجي براي کليه کشورهاي عضو يکسان نيست.
ديدگاه هاي متفاوت
فرجام
پي نوشت ها :
1. See, "www. europa. eu".
2. Philip Thedy, An Historical Introduction to the Eoropean Union, London and New Yorke Routledge, 1997.
3. Anna Stellmann and Michael Fishier. "the Treaty of Lisbon: Hesitant Progress", www. bocu. be.
4. "Q & A: The Lisbon Trety". BBC News. www.news. bbc. co. uk/2/2hi/europ/69013.
5. "What Lisbon Contains". The Economist, 23 oct.2007.
6. Ibid.
7. Stellman and Fishicr. op. Cit.
8. "The EU Reform Treaty", Internatioanl. Affairs Forum, www. ia-forum. org.
منبع: فصلنامه راهبرد، شماره 41، پاييز 1385، صص249 - 245.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}