ابعاد مظلوميت امام علي (ع) در دل تاريخ


 






 

مظلوميت و تنهايي علي (ع)
 

تنهايي و غربت مولا از همان زمان حيات رسول خدا (ص) آغاز شد تا جائيكه حتي برخي از بزرگان عرب ، حضرت را تحقير مي كردند و همواره درصدد تخريب وجهه و تقرب او نزد رسول خدا بودند. چرا كه چشم ديدن او را در كنار پيغمبر (ص) نداشتند. آن وقتها سايه پيغمبر (ص) بر سر او بود و همواره او را در پناه خويش مي گرفت و خطاب به مردم مراعات حال علي (ع) و حفظ حرمت او را تأكيد و توصيه مي كرد اما بعد از رحلتش غبار غم غربت ، بر علي (ع) نشست و ديگر كسي نبود كه قدرش را بداند و تنهايي اش را قرين باشد و خلأ وجودي پيامبر و متعاقب آن همسر وفادارش را پر سازد. از آنجا بود كه رنج ها و غم هاي حضرت آغاز شد و بيست و پنج سال خانه نشيني و عزلت در پيش پاي او قرار گرفته و رنج تهمت ها و اهانتها و شايعات و جنگ ها و... همه و همه در كمين وجود نازنين آن حضرت نشسته است.
و خدا مي داند كه در شب سقيفه بر علي (ع) چه گذشت؟ آن شبي كه همين مدعيان صحابي پيامبر ، در گوشه اي خزيدند و به دور از چشم علي (ع) به تعيين خليفه پرداختند و اين در حالي بود كه بدن پاك رسول خدا(ص) روي زمين بود و علي تنهايي ، پيامبر را غسل مي داد و از دورنماي غربت خويش بسان ابر بهاري مي گريست و با رسول خدا (ص) نجوا مي كرد.
از فرداي آن روز ديگر همه از بيعتي كه با علي (ع) در غدير خم بسته بودند، سرباز زدند. انگار كسي او را ديگر نمي شناخت تا جايي كه حتي جواب سلامش را نمي دادند و اين جو تا بدانجا پيش رفت كه حضرت به بيرون از مدينه مي رفت و سر در چاه آبي مي كرد تا درد دل خويش را به آب بيان كند و با زمزمه سرد آب آرام مي گرفت تو گويي واقعا كسي را در مدينه نداشت تا با او درد دل كند چرا كه تنها انيس و غمخوارش يعني زهرا(س) را از او گرفتند و با شقاوت بسيار او را به شهادت رساندند.

غصب حق آن حضرت
 

از ديگر ابعاد مظلوميت علي (ع) كه به اذعان همه وجدانهاي بيدار تاريخ رسيده ، همانا ظلم فاحش در غصب حق خلافت او بود كه بدينوسيله لكه ننگي براي هميشه بر دامن تاريخ نشاند. تا جائيكه براي سرپوش گذاشتن بر جنايت خويش اسناد تاريخي و روايات مستند پيامبر اكرم را نيز در اين باره خدشه دار كردند و به اين هم اكتفا ننموده و با تخريب چهره درخشان آن حضرت و تحريف داستان غدير و ماجراي خلافتش سعي بر اين داشتند كه براي هميشه حضرت و جايگاه خلافت او را در دل تاريخ محو سازند اما حضرت بسيار تيز و زيرك بود و با فتنه هاي روزگار مبارزه مي كرد و مي فرمود: «اني فقأت عين الفتنه و لكم يكن ليجتره عليها احد غيري ؛ يعني من چشم فتنه را كندم و جز من هيچ كس جرأت چنين كاري را نداشت.»
خود حضرت در توصيف شرايط آن زمان و ازدحام مردم مي فرمايد : «مردم چون رمه هاي گوسفند بي چوپان بدور خانه ام جمع شدند اما آن گاه كه به پا خاستم و حكومت را به دست گرفتم جمعي پيمان شكستند و گروهي از اطاعت من سرباز زده از دين خارج شدند و برخي از اطاعت حق سربرتافتند...»

مجهول ماندن قدر و مقام
 

قدر و مقام مولا علي (ع) در ابعاد مختلف اخلاقي و علمي و اعجاز كلام و كشف اسرار و حقايق و نيز جايگاه رفيع عرفاني و معنوي آن حضرت ، در طول تاريخ همواره مجهول مانده و اين مظلوميت براي هميشه ادامه خواهد يافت . چرا كه شناخت واقعي جايگاه رفيع آن حضرت خارج از حد درك و توان فكري بشر است و غالب نوع بشر يا غافلند و يا جاهل اند و يا متأثر از جو زمانه تا جائيكه در زمان خود حضرت نيز از درك او عاجز ماندند و اين تنها پيغمبر و آل اويند كه مي توانند به خوبي علي (ع) را بشناسند و امام زمان (عج) نيز در راستاي شناساندن قدر و مقام آن حضرت و نيز گشايش ابواب علوم آسماني اش ظهور خواهند كرد.

حق شناسان گر به دست آرند معيار ترا
حد فوق ما سوي دانند مقدار ترا

بُعد معنوي و روحاني
 

همه مي دانيم كه قدر والاي عرفاني حضرت از باورهاي مردم دور ماند و بر اين اساس جايگاه رفيع عبادي او حتي از ديده هاي حقيقت بين عالم مستور ماند. اين فضايل بي ترديد از زمان خود حضرت بر اثر جوسازي ها و شايعات دشمنان و تخريب شخصيت آن حضرت و نيز ايجاد جو بدبيني و حركات موزيانه آنها بر عليه او دور از دسترس مردم قرار گرفت . و اين جو سازي ها به جايي رسيده كه حتي برخي از نااهلان و نابخردان حضرت را بي نماز و تارك صراط و سيره پيغمبر (ص) تلقي مي كردند و تهمت هاي ديگري نيز به او روا مي داشتند كه زبان از گفتن و قلم از نوشتن آن شرم مي كند. كار به جايي رسيد كه علي (ع) با مظلوميت تمام زبان به معرفي خود گشود تا مردم بيش از اين به او لعن نكنند چنان كه با كوهي از غم و دشواري اما با آه و افغان در آن تنهايي و غم براي آگاهي مرم مي گويد : «اللهم انّي اول من اناب و سمع و اجاب لم يسبقني احد الا رسول الله بالصلاه ؛ خدايا من نخستين كسي هستم كه به تو روي آورد و دعوت تو را شنيد و اجابت كرد و در نماز كسي جز رسول خدا (ص) بر من پيشي نگرفت.» و در جاي ديگر فرمود : «لن يسرع احد الي دعوة الحق و صلة رحم و عائدة كرم فاسمعوا قولي ؛ مردم! هيچ كس پيش از من در پذيرش دعوت حق شتاب نداشت و چون من كسي در صله رحم و بخشش فراوان تلاش نكرد.»

بُعد علمي حضرت
 

حضرت از آن ديدگاه علمي و واقعي كه خود فرمود : «و الله اني لاعلم بطرق السماء من الارض» براي هميشه ناشناخته و بلكه مظلوم واقع شده و اين مظلوميت همواره ادامه خواهد داشت چنانكه هنوز نيز ناشناخته ماند اگر چه فرزندان بزرگوار آن حضرت بسان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) كه سالها به بيان و انعكاس علوم جدشان پرداختند و بر اين امر نيز تصريح و تأكيد داشتند اما واقف بودند كه تها قدري از اسرار علمي جدشان را بر ملا ساختند و اين طريق بعد از ائمه(ع) (در زمان غيبت) قدري معطل ماند، واقعا آنچه كه در قدر و شأن علمي آن حضرت بود بيان نشد تا امام زمان (عج) انشاءاله بيايد و بدرستي پرده از اين اسرار و علوم نهفته حضرت بردارد.
همين نهج البلاغه كه پيش روي ماست و برادر قرآن نام دارد و بدرستي سرچشمه هاي علوم الهي و بشري در آن نهفته و دروازه هاي علوم آسمان را بر اهل زمين گشوده است ، چقدر مهجور و ناشناخته ماند. و يا حداقل مسلمانان و خصوصاً شيعيان از آن بهره كمي بردند و اين همان مظلوميت در بعد علمي است كه بايد سرّ آن بر ما گشوده گردد.

مجهول ماندن قدر عدالت حضرت
 

يكي از ابعاد مظلوميت امام علي (ع) بعد عدالت است كه واقعا ناشناخته ماند و به حق عالم با نفحات عدل او رونق گرفت اما بدخواهان همواره اين محور عظيم را پوشيده نگاه داشتند و در اين بعد مهم مولا را ياري نمي كردند و بلكه دستهايش را براي احياي آن مي بستند تا جايي كه حضرت براي برپائي عدالت اسلامي و اجراي احكام عدل الهي در خفا مبادرت مي كرد اول آن كه حضرت در رفتار و كردار و گفتار و تمامي روشها و منشها زندگي فردي و اجتماعي خود اين بُعد مهم را رعايت مي كرد مخصوصا در مسئله بيت المال كه همه مي دانند حضرت ذره اي اضافه از آن ، براي خود بر نمي داشت . چنانچه نقل شده سه شبانه روز غذاي خود را به فقرا بخشيدند و ديگر در خانه حضرت قوتي يافت نمي شد و فرزندانش در گرسنگي شديدي به سر بردند اما در بيت المال دستيازي نكرد. بدانيد كه براي هر پيروي امامي است كه بايد از او تبعيت كند و از نور علمش مدد بگيرد و بدانيد كه امام شما در دنيايش به دو جامه فرسوده و دو قرص نان اكتفا كرد و البته شما نمي توانيد در زهد بسان من باشيد ولي حداقل سعي و تلاش كنيد تا در راه ورع و تقوا مرا ياري دهيد» و در ادامه فرمود: «فوالله ما كنزت من دنياكم تبرا ولاادخرت من غنائمها وفرا؛ پس سوگند به خدا! من از دنياي شما طلا و نقره اي نيندوخته و از غنيمت هاي آن چيزي ذخيره نكردم.»
منبع: نشريه فصل رويش ويژه نامه اعتكاف