فرشتگان و غفران الهي
فرشتگان و غفران الهي
فرشتگان و غفران الهي
(1) (الَّذِينَ يحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَستَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كلَّ شَىْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سبِيلَك وَ قِهِمْ عَذَاب الجَْحِيمِ)(2)
«يا من سبقت رحمته غضبه». خداوند سبحان، هم رحمت دارد و هم غضب؛ ولي رحمت او اسم ذاتي، كمال ذاتي و صفت ذاتي جمال حق است و غضب از اسما و صفات فعلي او است. رحمتش از ذاتش بر مي خيزد و غضبش از تخلّف مخلوق متولد مي شود.(3) از روايات به دست مي آيد كه رحمت خدا بر غضبش پيشي مي گيرد. اين سبقت، ابواب زيادي در حوزه ي معارف و حقايق ديني به ميان مي آورد كه تفسير و توضيح آن خارج از نوشتار حاضر است ولي همين قدر بدانيد كه قبول توبه ي حضرت آدم و به تبع آن انفتاح باب توبه، از آثار سبق رحمت حق بر غضب او است؛ فرستادن پيامبران، ابلاغ پيام، ياد دادن راه سعادت و شقاوت، يادي از انسان كردن و...از مقتضاي سبق رحمت الهي بر غضب او است. همچنين باز كردن باب «ولايت» و قرار دادن آن انوار عرشي در جسد هاي دنيوي براي هدايت و دستگيري انسان ها، از باب پيشي گرفتن رحمت خداوند بر غضب الهي است. مبدل كردن سيئات به حسنات به واسطه كارهاي خير، از اين باب است و... .
مأمور كردن گروهي از فرشتگان براي طلب و رساندن غفران الهي به انسان هاي واجد شرايط و قابل براي مغفرت، بيانگر اين حقيقت است كه نجات انسان هاي خاكي و رسيدن آنان به حيات طيبه، خيلي سخت است و براي نيل به آن در مسير طاعت و عبوديت، نياز به مدد رساندن الهي است و اين دسته از ملائكه، مأمور و موظّف به اين امر مهم اند. از اين رو نبايد به وسوسله ها و اغوائات شيطاني، در خصوص آسان بودن آخرت گوش سپرد و به سخنان مدعيان عرفان و استادي مبني بر سهل الوصول بودن قيامت دل بست.
در دعاي شب قدر پس از قسم به اسماي الهي و قرآن و...مي گوييم: «ان تجعلني من عتقائك من النار»؛ «مرا از كساني قرار ده كه از آتش جهنم رهيده و ايمن است». اين زبان حال و گفتار اهل ايمان و عمل است؛ نه گفته ي كافران و مشركان. اينكه در دعاي شب عيد فطر از خدا مي خواهيم: «كه از آتش نجاتم بده»، به دليل شوراي راه و سخت بودن وصول به حيات طيبه است. به هر روي مأموريت اين گروه از فرشتگان، مدد رساني مؤمنان براي نيل به مقصود است.
1.( َتكادُ السَّمَاواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائكَةُ يُسَبِّحُونَ بحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَستَغْفِرُونَ لِمَن فى الأرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)(4)
«چيزى نمانده كه آسمان ها از فرازشان بشكافند و [حال آنكه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و براى كسانى كه در زمين هستند، آمرزش مىطلبند. آگاه باش در حقيقت خدا است كه آمرزنده ي مهربان است».
بر اساس اين آيه با تجلّيات جلال حضرت حق، آسمان ها شكافته مي شود و در اين مقام تجلّي جلال، فرشتگان هم مشغول تسبيح خداوند سبحان اند و هم براي انسان ها مغفرت مي طلبند. البته نه براي هر كسي، بلكه براي جمعي كه صلاحيت دارند. ازاين رو اطلاق و عموميت «لمن في الارض» در آيه، با رواياتي كه خصوصيات اهل آمرزش را مطرح كرده اند، مقيد و محدود مي شود. در غير اين صورت بايد گفت: طلب مغفرت براي انسان هايي نيز كه در قالب شياطين در روي زمين هستند، وجود دارد! حال آنكه مجموع آيات و روايات، اين شمول و عموميت مطلق را نفي مي كنند. در پايان نيز به مؤمنان و صالحان اميد مي دهد كه خداوند «غفور رحيم» است.
2.(الَّذِينَ يحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَستَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كلَّ شىْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سبِيلَك وَ قِهِمْ عَذَاب الجَْحِيمِ)(5)
«كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند، و آنها كه پيرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويدهاند طلب آمرزش مى كنند: پروردگارا، رحمت و دانش تو بر هر چيز احاطه دارد؛ كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كردهاند، ببخش و آنها را از عذاب آتش نگه دار».
اين آيه ناظر به فرشتگاني است كه به خدا ايمان آورده و مشغول تسبيح حق اند. آنان براي مؤمنان از درگاه ايزد منان آمرزش مي طلبند. بايد دانست كه طلب غفران اين گروه از فرشتگان، طلبي ساده و بدون نتيجه نيست؛ بلكه به اقتضا و سنن عوالم برتر و قرب و منزلت ملائكه خواستن آنان مساوي با ساري و جاري شدن رحمت ها، مغفرت ها و آمرزش ها براي مؤمنان و توبه كنندگان حقيقي است. اين آيه طلب غفران اين گروه از فرشتگان را فقط در خصوص مؤمنان و توبه كنندگان حقيقي، مطرح مي كند كه عموميت و اطلاق آيه ي گذشته را خاص و مقيد مي سازد.
3.امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:
«من كتم صومه قال [الله] عز وجل للملائكته: عبدي استجار من عذابي فاجيروه و وكل الله عز و جل ملائكة بالدعاء للصائمين و لم يأمرهم بالدعاء لاحد الا استجاب لهم فيه»(6)
«كسي كه روزه ي [مستحبي] اش را از ديگران كتمان [و مخفي] كند، خداوند عز و جل به ملائكه اش مي گويد: بنده ي من از عذاب من، به من پناه آورده است. به او پناه دهيد و خداوند عز وجل ملائكه اي را براي دعا كردن براي روزه داران، موكل مي كند و خداوند آنها را به دعا براي احدي مأمور نمي سازد؛ مگر آنكه دعاي آنان در حق او مستجاب شود».
از اين روايت به دست مي آيد كه خداوند فرشتگاني را براي دعا و غفران نسبت به مؤمنان مأمور ساخته است و نيز بيانگر آن است كه دعا كردن فرشتگان قرين استجابت است، يعني دعا كردن همان و مستجاب شدن آن همان.
4.امام صادق (عليه السلام) فرموده است:
«استاذن ملك ربه ان ينزل الي الدنيا في صورة آدمي فاذن له فمرّ برجل علي باب قوم يسأل عن رجل من اهل الدار فقال الملك: يا عبدالله اي شيء تريد من هذا الرجل الذي تطلبه؟ قال: هو اخ لي في الاسلام احببته في الله جئت لا سلم عليه، قال ما بينك و بينه رحم ماسة و لا نزعتك اليه حاجة؟ قال: لا، الا الحب في الله عز و جل فجئت لاسلم عليه، قال: فاني رسول الله اليك، و هو يقول: قد غفرت لك بحبك اياه فيّ»(7)
«فرشته اي از پروردگار اجازه خواست تا در تمثّل انساني به دنيا نزول كند. پس خداوند به او اجازه داد. فرشته [در صورت انساني] به مردي در مقابل درب منزلي، برخورد كرد كه مرد خانه را از اهل خانه طلب مي كرد. پس فرشته [خطاب به آن مرد] گفت: اي بنده ي خدا! از اين مرد چه مي خواهي كه او را مي طلبي؟ گفت: او برادر من در اسلام است [برادر ديني من است]، براي خدا دوستش مي دارم. آمده ام تا سلامي به او دهم. آن فرشته گفت: آيا او از ارحام تو است؟ يا حاجت ديگري باعث آمدن تو شده است؟ مرد گفت: نه، [آمدن من] فقط به جهت حب خداوند عز و جل است؛ پس آمدم تا سلامي به او دهم. فرشته گفت: پس حقيقت آن است كه من فرستاده ي خدا به سوي تو هستم و او مي فرمايد: به تحقيق بخشيدم [و آمرزيدم] تو را [به جهت آنكه] تو اين مرد را به خاطر من دوست داري».
بر اساس اين روايت فرشتگاني مأمور وصول و رساندن غفران الهي به بندگان صالح و خوب هستند. علاوه بر اين در مواردي اين گروه از فرشتگان، غفران خاصي مي آورند؛ از جمله ديدن برادر مؤمن به جهت خداوند. پس هر چه محبت در راه خدا بيشتر باشد، طلب غفران از وسايط فيض او بيشتر خواهد بود. از اين رو، عيادت مريض رفتن، زيارت قبور مطهر امامان از نزديك و يا زيارت آنان از راه دور و ...غفران خاصي را از سوي ملائكه نصيب انسان مي گرداند.
5.ابي بصير نقل مي كند:
«قال ابوعبدالله (عليه السلام): يا ابا محمد! ان الله عز ذكره ملائكه يسقطون الذنوب عن ظهور شيعتنا كما تسقط الريح الورق من الشجر في اوان سقوطه و ذلك قوله عز وجل (يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا) و الله ما اراد بهذا غيركم»(8)
«امام صادق (عليه السلام) فرمود: اي ابا محمد! خداوند ــ كه عزيز است ياد و ذكرش ــ ملائكه اي [را مأمور كرده است تا ] گناهان را از پشت شيعيان ساقط مي كنند؛ چنان كه باد برگ را از درختان در هنگام ريزش مي ريزاند. اين [حقيقت ]، همان قول خداوند عز وجل است كه: «به سپاس پروردگار شان تسبيح مي گويند و براي مؤمنان طلب غفران مي كنند». به خدا قسم! خداوند به اين [مؤمنان] غير شما [از شيعيان] را اراده نكرده است».
اين روايت نيز به روشني به وجود فرشتگاني اشاره دارد كه با طلب مغفرت براي شيعيان مؤمن، باعث بخشش گناهان آنان مي شوند.
در طلب غفران از محضر الهي، توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) را نبايد فراموش كرد و در واقع از آن حضرت خواست كه در محضر پروردگار عالم طلب مغفرت كند؛ چرا كه باب غفران از وجود مطهر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مرتبه ي والا و بالايش مي جوشد و به مؤمن خوب مي رسد. در مراتب بعد بايد از اهل بيت و ائمه اطهار (عليهم السلام) آمرزش خواست؛ وجود مقدس آنان مجراي غفران حق است و بخشش و رحمت خداوند از طريق آنان، به ملائكه و از آنان به مؤمنان صالح مي رسد. تا آنان رضايت ندهند، مغفرت از طريق ملائكه براي مؤمنان نيك كردار محقّق نخواهد شد و اين همان حقيقتي است كه در زيارت جامعه آمده است:
«يا ولي الله! ان بيني و بين الله عز وجل ذنوباً لا يأتي عليها الا رضاكم»
«اي ولي خدا! به راستي ميان من و خداي عز و جل، گناهاني است كه آنها را جز رضاي شما برندارد».
سبقت رحمت الهي بر غضبش
«يا من سبقت رحمته غضبه». خداوند سبحان، هم رحمت دارد و هم غضب؛ ولي رحمت او اسم ذاتي، كمال ذاتي و صفت ذاتي جمال حق است و غضب از اسما و صفات فعلي او است. رحمتش از ذاتش بر مي خيزد و غضبش از تخلّف مخلوق متولد مي شود.(3) از روايات به دست مي آيد كه رحمت خدا بر غضبش پيشي مي گيرد. اين سبقت، ابواب زيادي در حوزه ي معارف و حقايق ديني به ميان مي آورد كه تفسير و توضيح آن خارج از نوشتار حاضر است ولي همين قدر بدانيد كه قبول توبه ي حضرت آدم و به تبع آن انفتاح باب توبه، از آثار سبق رحمت حق بر غضب او است؛ فرستادن پيامبران، ابلاغ پيام، ياد دادن راه سعادت و شقاوت، يادي از انسان كردن و...از مقتضاي سبق رحمت الهي بر غضب او است. همچنين باز كردن باب «ولايت» و قرار دادن آن انوار عرشي در جسد هاي دنيوي براي هدايت و دستگيري انسان ها، از باب پيشي گرفتن رحمت خداوند بر غضب الهي است. مبدل كردن سيئات به حسنات به واسطه كارهاي خير، از اين باب است و... .
فرشتگان و غفران الهي
مأمور كردن گروهي از فرشتگان براي طلب و رساندن غفران الهي به انسان هاي واجد شرايط و قابل براي مغفرت، بيانگر اين حقيقت است كه نجات انسان هاي خاكي و رسيدن آنان به حيات طيبه، خيلي سخت است و براي نيل به آن در مسير طاعت و عبوديت، نياز به مدد رساندن الهي است و اين دسته از ملائكه، مأمور و موظّف به اين امر مهم اند. از اين رو نبايد به وسوسله ها و اغوائات شيطاني، در خصوص آسان بودن آخرت گوش سپرد و به سخنان مدعيان عرفان و استادي مبني بر سهل الوصول بودن قيامت دل بست.
در دعاي شب قدر پس از قسم به اسماي الهي و قرآن و...مي گوييم: «ان تجعلني من عتقائك من النار»؛ «مرا از كساني قرار ده كه از آتش جهنم رهيده و ايمن است». اين زبان حال و گفتار اهل ايمان و عمل است؛ نه گفته ي كافران و مشركان. اينكه در دعاي شب عيد فطر از خدا مي خواهيم: «كه از آتش نجاتم بده»، به دليل شوراي راه و سخت بودن وصول به حيات طيبه است. به هر روي مأموريت اين گروه از فرشتگان، مدد رساني مؤمنان براي نيل به مقصود است.
شواهد اين امر
1.( َتكادُ السَّمَاواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائكَةُ يُسَبِّحُونَ بحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَستَغْفِرُونَ لِمَن فى الأرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)(4)
«چيزى نمانده كه آسمان ها از فرازشان بشكافند و [حال آنكه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و براى كسانى كه در زمين هستند، آمرزش مىطلبند. آگاه باش در حقيقت خدا است كه آمرزنده ي مهربان است».
بر اساس اين آيه با تجلّيات جلال حضرت حق، آسمان ها شكافته مي شود و در اين مقام تجلّي جلال، فرشتگان هم مشغول تسبيح خداوند سبحان اند و هم براي انسان ها مغفرت مي طلبند. البته نه براي هر كسي، بلكه براي جمعي كه صلاحيت دارند. ازاين رو اطلاق و عموميت «لمن في الارض» در آيه، با رواياتي كه خصوصيات اهل آمرزش را مطرح كرده اند، مقيد و محدود مي شود. در غير اين صورت بايد گفت: طلب مغفرت براي انسان هايي نيز كه در قالب شياطين در روي زمين هستند، وجود دارد! حال آنكه مجموع آيات و روايات، اين شمول و عموميت مطلق را نفي مي كنند. در پايان نيز به مؤمنان و صالحان اميد مي دهد كه خداوند «غفور رحيم» است.
2.(الَّذِينَ يحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَستَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كلَّ شىْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سبِيلَك وَ قِهِمْ عَذَاب الجَْحِيمِ)(5)
«كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند، و آنها كه پيرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويدهاند طلب آمرزش مى كنند: پروردگارا، رحمت و دانش تو بر هر چيز احاطه دارد؛ كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كردهاند، ببخش و آنها را از عذاب آتش نگه دار».
اين آيه ناظر به فرشتگاني است كه به خدا ايمان آورده و مشغول تسبيح حق اند. آنان براي مؤمنان از درگاه ايزد منان آمرزش مي طلبند. بايد دانست كه طلب غفران اين گروه از فرشتگان، طلبي ساده و بدون نتيجه نيست؛ بلكه به اقتضا و سنن عوالم برتر و قرب و منزلت ملائكه خواستن آنان مساوي با ساري و جاري شدن رحمت ها، مغفرت ها و آمرزش ها براي مؤمنان و توبه كنندگان حقيقي است. اين آيه طلب غفران اين گروه از فرشتگان را فقط در خصوص مؤمنان و توبه كنندگان حقيقي، مطرح مي كند كه عموميت و اطلاق آيه ي گذشته را خاص و مقيد مي سازد.
3.امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:
«من كتم صومه قال [الله] عز وجل للملائكته: عبدي استجار من عذابي فاجيروه و وكل الله عز و جل ملائكة بالدعاء للصائمين و لم يأمرهم بالدعاء لاحد الا استجاب لهم فيه»(6)
«كسي كه روزه ي [مستحبي] اش را از ديگران كتمان [و مخفي] كند، خداوند عز و جل به ملائكه اش مي گويد: بنده ي من از عذاب من، به من پناه آورده است. به او پناه دهيد و خداوند عز وجل ملائكه اي را براي دعا كردن براي روزه داران، موكل مي كند و خداوند آنها را به دعا براي احدي مأمور نمي سازد؛ مگر آنكه دعاي آنان در حق او مستجاب شود».
از اين روايت به دست مي آيد كه خداوند فرشتگاني را براي دعا و غفران نسبت به مؤمنان مأمور ساخته است و نيز بيانگر آن است كه دعا كردن فرشتگان قرين استجابت است، يعني دعا كردن همان و مستجاب شدن آن همان.
4.امام صادق (عليه السلام) فرموده است:
«استاذن ملك ربه ان ينزل الي الدنيا في صورة آدمي فاذن له فمرّ برجل علي باب قوم يسأل عن رجل من اهل الدار فقال الملك: يا عبدالله اي شيء تريد من هذا الرجل الذي تطلبه؟ قال: هو اخ لي في الاسلام احببته في الله جئت لا سلم عليه، قال ما بينك و بينه رحم ماسة و لا نزعتك اليه حاجة؟ قال: لا، الا الحب في الله عز و جل فجئت لاسلم عليه، قال: فاني رسول الله اليك، و هو يقول: قد غفرت لك بحبك اياه فيّ»(7)
«فرشته اي از پروردگار اجازه خواست تا در تمثّل انساني به دنيا نزول كند. پس خداوند به او اجازه داد. فرشته [در صورت انساني] به مردي در مقابل درب منزلي، برخورد كرد كه مرد خانه را از اهل خانه طلب مي كرد. پس فرشته [خطاب به آن مرد] گفت: اي بنده ي خدا! از اين مرد چه مي خواهي كه او را مي طلبي؟ گفت: او برادر من در اسلام است [برادر ديني من است]، براي خدا دوستش مي دارم. آمده ام تا سلامي به او دهم. آن فرشته گفت: آيا او از ارحام تو است؟ يا حاجت ديگري باعث آمدن تو شده است؟ مرد گفت: نه، [آمدن من] فقط به جهت حب خداوند عز و جل است؛ پس آمدم تا سلامي به او دهم. فرشته گفت: پس حقيقت آن است كه من فرستاده ي خدا به سوي تو هستم و او مي فرمايد: به تحقيق بخشيدم [و آمرزيدم] تو را [به جهت آنكه] تو اين مرد را به خاطر من دوست داري».
بر اساس اين روايت فرشتگاني مأمور وصول و رساندن غفران الهي به بندگان صالح و خوب هستند. علاوه بر اين در مواردي اين گروه از فرشتگان، غفران خاصي مي آورند؛ از جمله ديدن برادر مؤمن به جهت خداوند. پس هر چه محبت در راه خدا بيشتر باشد، طلب غفران از وسايط فيض او بيشتر خواهد بود. از اين رو، عيادت مريض رفتن، زيارت قبور مطهر امامان از نزديك و يا زيارت آنان از راه دور و ...غفران خاصي را از سوي ملائكه نصيب انسان مي گرداند.
5.ابي بصير نقل مي كند:
«قال ابوعبدالله (عليه السلام): يا ابا محمد! ان الله عز ذكره ملائكه يسقطون الذنوب عن ظهور شيعتنا كما تسقط الريح الورق من الشجر في اوان سقوطه و ذلك قوله عز وجل (يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا) و الله ما اراد بهذا غيركم»(8)
«امام صادق (عليه السلام) فرمود: اي ابا محمد! خداوند ــ كه عزيز است ياد و ذكرش ــ ملائكه اي [را مأمور كرده است تا ] گناهان را از پشت شيعيان ساقط مي كنند؛ چنان كه باد برگ را از درختان در هنگام ريزش مي ريزاند. اين [حقيقت ]، همان قول خداوند عز وجل است كه: «به سپاس پروردگار شان تسبيح مي گويند و براي مؤمنان طلب غفران مي كنند». به خدا قسم! خداوند به اين [مؤمنان] غير شما [از شيعيان] را اراده نكرده است».
اين روايت نيز به روشني به وجود فرشتگاني اشاره دارد كه با طلب مغفرت براي شيعيان مؤمن، باعث بخشش گناهان آنان مي شوند.
در طلب غفران از محضر الهي، توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) را نبايد فراموش كرد و در واقع از آن حضرت خواست كه در محضر پروردگار عالم طلب مغفرت كند؛ چرا كه باب غفران از وجود مطهر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مرتبه ي والا و بالايش مي جوشد و به مؤمن خوب مي رسد. در مراتب بعد بايد از اهل بيت و ائمه اطهار (عليهم السلام) آمرزش خواست؛ وجود مقدس آنان مجراي غفران حق است و بخشش و رحمت خداوند از طريق آنان، به ملائكه و از آنان به مؤمنان صالح مي رسد. تا آنان رضايت ندهند، مغفرت از طريق ملائكه براي مؤمنان نيك كردار محقّق نخواهد شد و اين همان حقيقتي است كه در زيارت جامعه آمده است:
«يا ولي الله! ان بيني و بين الله عز وجل ذنوباً لا يأتي عليها الا رضاكم»
«اي ولي خدا! به راستي ميان من و خداي عز و جل، گناهاني است كه آنها را جز رضاي شما برندارد».
پينوشتها:
1. 72/12/22 (مصادف با عيد سعيد فطر).
2.غافر (40)، آيه ي 7.
3.براي مطالعه ي بيشتر در اين خصوص نگا: قيام قيامت، از همين قلم، صص 78ــ 84 و معاد يا بازگشت به سوي خدا، از همين قلم، ج اول، صص 87 ــ 123.[ك]
4.شوري (42)، آيه ي 5.
5.غافر (40)، آيه ي 7.
6.بحارالانوار، ج 59، ص 190، ح44.
7.همان، ص 191، ح 49.
8.همان، ص 196، ح61.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}