سرطان پستان


 

نويسندگان: فرشته مغزيان، مرضيه پويايي، سودابه اسفند مزد




 
با ابتلا 570 مورد جديد در هر سال در جهان تا سال 1980 و 719 هزار نفر در سال 1985 و 790 هزار نفر در سال 1990، سرطان پستان همچنان شايع ترين سرطان زنان است و 18 درصد کل سرطان ها را شامل مي شود. طبق پيش بيني WHO از سال 2000 ميلادي ساليانه يک ميليون سرطان پستان جديد در جهان بروز خواهد کرد. ميزان بروز سرطان در آمريکا به ويژه در زنان سفيدپوست و به ويژه در ايالت هاوايي، بالاترين ميزان بروز در جهان است. اما از لحاظ مرگ و مير ناشي از سرطان پستان در رده ي شانزدهم قرار دارد. در بريتانيا، ميزان بروز در زنان 50 ساله به 2 مورد در هر 1000 زن در سال مي رسد. و اين بيماري شايع ترين علت مرگ در زنان 40 تا 50 ساله بوده و باعث 20 درصد تمام مرگ و ميرها در اين گروه سني است. سرطان پستان علت مرگ بيش از 15,000نفر در سال مي باشد و ميزان بروز آن بويژه در زنان پير، به آهستگي (در حدود 1 تا 2 درصد) در حال افزايش است. از هر 1000 زن 50 ساله 2 نفر اخيراً دچار سرطان پستان شده اند و در حدود 15 نفر قبل از 50 سالگي دچار اين سرطان بوده اند. با در نظر گرفتن اين ارقام شيوع سرطان پستان نزديک 2 درصد است و احتمال ابتلا براي تمام طول عمر در آمريکا 12/2 درصد (يک نفر از هر هشت نفر). شايعترين سن بروز در کشورهاي غربي 60 سالگي مي باشد ولي در کشورهاي جهان سوم 10-12 سال پايين تر است. در کشور ما شايع ترين سن بروز سرطان پستان 40-50 سالگي است. در استان اصفهان طي يک بررسي، شايع ترين سن بروز، 36-45 سالگي بوده است. سرطان پستان: رشد مهار نشده ي سلولهاي غير طبيعي است که در نواحي مختلف سينه ايجاد مي شود. اين اتفاق ممکن است در بافت هاي مختلف مانند مجاري اي که شير را انتقال مي دهند، در بافت توليد کننده ي شير و در بافت غير غددي رخ دهد. سرطان سينه پس از سرطان پوست دومين سرطان شايع در زنان است. هر ساله تعداد زيادي از مبتلايان به سرطان سينه تشخيص داده مي شوند و تعدادي نيز جان خود را از دست مي دهند. خطر ابتلا به سرطان سينه با افزايش سن بيشتر مي شود. در حدود سه چهارم از موارد بيماري در زنان بالاي 50 سال ايجاد مي شود. اگر چه اين بيماري در زنان بسيار شايع تر است اما در مردان نيز روي مي دهد.

علائم سرطان پستان:
 

معمولاً لمس توده به ويژه اگر يک طرف، بدون درد و غير متحرک باشد، تغيير رنگ قسمتي از پوست پستان، زخم، تورم، خارش قسمتي از پوست، فرورفتگي نوک پستان، حالت پوست پرتقالي، ترشحات غير طبيعي خوني يا کدر از نوک پستان به ويژه اگر يک طرفه و از يک مجرا باشد و تورم غدد لنفاوي مي باشد.

عوامل خطر:
سن:
 

بروز سرطان پستان با افزايش سن بالاتر مي رود و به ازاي هر 10 سال تا يائسگي، دو برابر مي شود. بعد از يائسگي سرعت افزايش بروز، کاهش مي يابد. به جز سن ساير عوامل خطر شامل اين موارد هستند:

تفاوت جغرافيايي:
 

با در نظر گرفتن سن، تفاوت ميزان بروز مرگ و مير سرطان پستان بين کشورهاي مختلف تا 7 برابر است. تفاوت بين کشورهاي خاور دور و کشورهاي غرب در حال کاهش است ولي اين تفاوت هنوز در حدود 5 برابر مي باشد. تأثير عوامل محيطي در ايجاد سرطان پستان بيش از عوامل ژنتيکي است.

سن شروع قاعدگي و يائسگي:
 

زناني که سن شروع قاعدگي پايين و سن يائسگي بالا دارند، بيشتر در معرض ابتلا به سرطان پستان هستند. زناني که بطور طبيعي بعد از 55 سالگي يائسه شده اند، دو برابر زناني که قبل از 45 سالگي يائسه شده اند احتمال ابتلا به سرطان پستان را دارند. خطر ابتلا به سرطان پستان در زناني که قبل از 35 سالگي هر دو تخمدان آنها خارج شده است، فقط 40 درصد زناني است که يائسگي طبيعي داشته اند.

سن اولين بارداري:
 

هم نازايي و هم سن بالا در اولين زايمان، خطر بروز سرطان پستان را براي تمام عمر افزايش مي دهند. خطر سرطان پستان در زناني که اولين زايمانشان بعد از 30 سالگي بوده، دو برابر زناني است که اولين زايمانشان قبل از 20 سالگي بوده است. بيشترين خطر ابتلا در زناني است که اولين زايمانشان بعد از 35 سالگي باشد. به نظر مي رسد خطر ابتلا در اين زنان حتي از زناني که اصلاً زايمان نکرده اند بيشتر باشد. زايمان دوم در سنين پايين باز هم خطر سرطان پستان را کاهش مي دهد.

سابقه ي فاميلي:
 

در کشورهاي غربي تا 10 درصد سرطان هاي پستان زمينه ي ژنتيکي دارند. احتمال بالاي ابتلا به سرطان پستان به طور کلي به صورت اتوزوم غالب با نفوذ محدود منتقل مي شود. اين نحوه انتقال بدين معناست که امکان انتقال ژن بيماري هم از طرف پدر و هم مادر وجود دارد و ممکن است برخي اعضاي خانواده بدون اينکه خود دچار سرطان باشند، ژن بيماري را منتقل کنند.

بيماري خوش خيم قبلي:
 

بيمار مبتلا به هيپرپلازي اپي تليالي آتيپيک شديد، 4 تا 5 بار احتمال بيشتري براي ابتلا به سرطان پستان نسبت به زناني که هيچ تغيير پروليفراتيو در پستان ندارند، دارد. در زنان مبتلا به اين بيماري و داراي سابقه ي خانوادگي مثبت از نظر سرطان پستان (فاميل درجه ي اول) اين احتمال 9 برابر مي شود. زنان مبتلا به کيست هاي قابل لمس، فيبروآدنوم هاي کمپلکس، پاپيلوم هاي مجاري، آدنوزيس اسکلروزيس و هيپرپلازي اپي تليالي متوسط تا شديد، احتمال بيشتري نسبت به ابتلاي به سرطان پستان نسبت به زناني که بدون اين تغييرات هستند دارا مي باشند (2-1/5 برابر).

قرار داشتن در معرض اشعه:
 

خطر ابتلا به سرطان پستان در دختران نوجواني که در جريان جنگ جهاني دوم در معرض اشعه قرار گرفته بودند، دو برابر جمعيت عادي بوده است. تابش اشعه ي يونيزه کننده در سنين بالاتر زندگي نيز احتمال ابتلا را بالاتر مي برد، به خصوص اگر تابش اشعه در زمان رشد سريع پستان باشد. غربالگري با ماموگرافي باعث کاهش مشخص مرگ و مير ناشي از سرطان پستان در زنان بالاي 50 سال شده است، ولي تأثير آن روي زنان جوان نامشخص باقي مانده است.

رژيم غذايي:
 

هرچند ارتباط نزديکي بين شيوع سرطان پستان و چربي رژيم غذايي وجود دارد، ولي به نظر نمي رسد که ارتباط واقعي بين اين دو شديد يا واقعي باشد.

وزن بدن:
 

چاقي در زنان يائسه خطر ابتلا به سرطان پستان را دو برابر افزايش مي دهد، در حالي که در زنان غير يائسه همراه با کاهش بروز بيماري است.

مصرف الکل:
 

برخي مطالعات، ارتباطي بين مصرف الکل و شيوع سرطان پستان را نشان داده اند ولي اين ارتباط قطعي نيست.

مصرف سيگار:
 

کشيدن سيگار بيش از سي سال مي تواند خطر ابتلا به سرطان پستان را 1/6 برابر در مقايسه با زناني که سيگار نمي کشند، افزايش دهد. زنان سيگاري مبتلا به سرطان پستان در مقايسه با زناني غير سيگاري مبتلا به سرطان پستان، 8 سال جوانتر هستند.

قرص هاي ضد بارداري:
 

در زناني که قرصهاي ضد بارداري را در اواخر دهه ي سوم عمر، براي فاصله گذاشتن بين حاملگي هاي خود مصرف مي کنند، افزايش خطر سرطان پستان وجود ندارد. مصرف اين قرص ها براي مدت 4 سال يا بيشتر قبل از اولين حاملگي کامل توسط زنان جوانتر، تقريباً به طور قطع خطر ابتلا را قبل از يائسگي افزايش مي دهد.
درمان جايگزيني هورموني: مطالعات درباره درمان جايگزيني با استروژن تنها، نشان مي دهد که خطر ابتلا بعد از 10 تا 15 سال مصرف تا 50 درصد افزايش مي يابد. اين تأثير از تأثير تأخير طبيعي معادل در يائسگي کمتر است. تنها مطالعه ي بزرگ نشان مي دهد که خطر سرطان پستان به علت مصرف توأم استروژن و پروژسترون از مصرف استروژن تنها بيشتر است. به علاوه با مصرف اين هورمونها دانسيته پستان افزايش مي يابد که تشخيص سرطان با ماموگرافي را مشکل مي کند.

تغييرات فيبرو کيستيک:
 

به خوبي مشخص شده است زناني که داراي تغييرات فيبروکيستيک هستند و کساني که مورد بيوپسي از پستان قرار گرفته اند، داراي احتمال بيشتري براي ابتلاي بعدي به سرطان پستان مي باشند.

سرطان پستان در مردان:
 

کمتر از 0/5 درصد کل سرطانهاي پستان در مردان رخ مي دهد و اين سرطان 0/7 درصد کل سرطانهاي مردان را تشکيل مي دهد. از نظر سني اوج شيوع بيماري 10-5 سال بيشتر از زنان است. بيماري به صورت يک توده يا توکشيدگي پوست يا نوک پستان تظاهر مي کند و اغلب به صورت يک توده ي غير مرکزي است. در يک پنجم سرطانهاي پستان در مردان، قبلاً ژنيکوماستي وجود داشته است.
عوامل خطر در مردان سندروم کلاين فلتر، درمان استروژني، افزايش سطح استروژن داخلي به دليل سندروم Testicular Feminization، تابش اشعه و تروما مي باشد.

پيشگيري از سرطان پستان: پيشگيري:
 

اگر چه اين اقدامات مصون ماندن از سرطان سينه را تضمين نمي کنند اما به پيشگيري از آن کمک مي کنند.
* سيگار نکشيد.
* وزن خود را در حد طبيعي و مناسب حفظ کنيد.
* مرتب ورزش کنيد.
* مصرف الکل را محدود کنيد.
* رژيم غذايي سالمي داشته باشيد به طوري که حاوي مقادير زيادي از سبزيجات مانند کلم بروکلي، کلم و گل کلم باشد.
* در حال حاضر توصيه سازمان هاي تحقيقاتي - بهداشتي بيانگر تشويق افراد به انجام معاينه ي فردي و يا عدم انجام آن نيست. اما اگر سن شما زير 40 سال است هر سه سال يک بار و درصورتي که بالاي 40 سال داريد هر ساله بايد توسط پزشک معاينه شويد.
* بررسي راديوگرافي سينه يا ماموگرافي را به صورت مرتب انجام دهيد.

غربالگري:
 

در زمان فعلي به دليل اطلاعات ناکافي در مورد پاتوژنز بيماري و علل آن، انجام پيشگيري اوليه غير قابل دسترس به نظر مي رسد و لذا براي کاهش مرگ و مير ناشي از سرطان پستان غربالگري به عنوان يک روش جايگزين قلمداد مي گردد روش هاي مختلف غربالگري که در کتب مرجع ذکر شده اند و در برنامه جاري کشورهاي مختلف اجرا مي شوند عبارتند از:

1- خودآزمايي پستان (B.S.E , Breast Self Exam) معاينه توسط خود فرد
 

زنان نيز بايد براي خودآزمايي پستان ها آموزش ديده و اقدام کنند. به کمک خودآزمايي مي توان امکان شناسايي هرچه زودتر سرطان پستان و اخذ بهترين تصميم درماني را فراهم آورد. معاينه ي مرتب پستان کمک مي نمايد تا شما با احساس و ظاهر طبيعي پستان خود آشنا شويد تا در صورت وجود تغيير متوجه آن گرديد. بهترين زمان معاينه پستان درست پس از خاتمه ي پريود است. در صورت لمس يک توده جديد، تغييرات طولاني مدت در توده، تغيير شکل نوک پستان يا تغييرات در پوست پستان، بايستي با پزشک خود مشورت نماييد. در بسياري از موارد توده هاي پستان بي ضررند، اما گاهي موجب سرطان پستان مي شوند.
وجود يک سري مشخصات ويژه در همراهي با ضايعات و توده هاي قابل لمس پستان (مانند بزرگي پستان، تغييرات پوستي، ترشح، تغييرات نوک پستان، کشيدگي يا عدم تقارن پستان ها، قرمز شدن، زخم هاي سفت، نامنظم و ثابت و وجود توده هاي زير بغل) شک به بدخيمي را بالا مي برند. وجود درد، از احتمال بدخيم بودن توده هاي پستاني مي کاهد.

2- معاينه ي باليني پستان (Clinical Breast Exam، يا معاينه توسط پزشک يا ماما)
 

با توجه به اينکه سرطان پستان از عوامل مهم مرگ و مير در زنان به شمار مي رود، معاينه ي پستان يک بخش مهم از معاينات باليني را تشکيل مي دهد.

3- ماموگرافي:
 

غربالگري به روش ماموگرافي منجر به کاهش حدود 30 درصد از مرگ و مير ناشي از سرطان پستان در زنان 50-69 سال مي شود. اين رقم براي زنان 50-40 ساله حدود 17 درصد است.
ماموگرافي، يک روش کمکي براي مواردي است که ظن باليني بيماري وجود دارد. به کمک ماموگرافي مي توان سرطان هاي مخفي را پيش از رسيدن به اندازه ي 5 ميلي متر کشف نمود. بر اساس دستور العمل فعلي انجمن سرطان آمريکا، بهتر است در خانم ها معاينه ي شخصي پستان از سن 20 سالگي شروع شود، در سن 35 سالگي، يک ماموگرافي به عنوان ملاک اوليه انجام شده و از سنين بين 40 تا 50 سالگي نيز ماموگرافي به صورت سالانه انجام گيرد. غربالگري توسط ماموگرافي با شناسايي زودرس سرطان در مراحل ابتدايي، ميزان مرگ و مير ناشي از آن را کاهش مي دهد. کليه ي موارد غير طبيعي مشاهده شده در ماموگرافي بايد به طور دقيق بررسي شوند. چنانچه توده ي قابل لمس وجود ندارد و يافته هاي ماموگرافي به نظر خوش خيم مي رسند، بيمار بايد مطابق برنامه ي روتين و بسته به سن خود، پيگيري شود. به خاطر داشته باشيد که اغلب توده هاي پستاني، خوش خيم و غير سرطاني هستند. اگر ضايعات غير قابل لمس ماموگرافيک کمي مشکوک به نظر برسند، انجام مجدد ماموگرافي ظرف مدت 6 - 3 ماه، عاقلانه است.

درمان:
 

درمان سرطان سينه به عوامل مختلفي بستگي دارد. ممکن است درمان جراحي به صورت برداشتن جزئي تا کامل سينه انجام شود و درمانهاي مکمل مانند درمان دارويي، درمان هورموني، شيمي درماني و راديوتراپي انجام گيرند.
منبع: ديکسون، جي.ميچل، «الفباي برخورد با بيماري هاي پستان»، ترجمه ظفرقندي، منتظري، وزارت بهداشت.
www.balatarin.com
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 57