آيت الله مصطفوي و تفسير روشن


 

نويسنده: سيد محمد تقي زاده
دانشجوي کارشناسي ارشد علوم و قرآن وحديث دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات



 

چکيده:
 

محقق مفسر، استاد ميرزا حسن مصطفوي از قرآن پژوهان و مفسران معاصر دوران ما به شمار مي روند. در دهمين نمايشگاه بين المللي قرآن کريم تهران (سال81) به عنوان خادم قرآن کريم برگزيده شدند. تفسير روشن جناب مصطفوي در 16مجلد نگاشته شده است. در اين تحقيق ضمن مروري بر حيات علمي و فرهنگي ايشان معرفي آثار وي، مهم ترين اثر يعني تفسير فارسي روشن به تفصيل معرفي شده است. (تفسير گرانسنگ آيه الله مصطفوي به نام «التحقيق في کلمات القرآن الکريم» به زبان عربي است).

کليد واژه:
 

تفسير قرآن، حسن مصطفوي، تفسير روشن، روش تفسير

طرح مساله:
 

تفسير در لغت به معناي روشن کردن و آشکار ساختن است و در اصطلاح زدودن ابهام و از لفظ مشکل و دشوار يا همان علم فهم قرآن است. تفسير قرآن در دهه هاي نخستين پيدايش اسلام تولد يافت و همچنان به حيات خود ادامه مي دهد. در اين تاريخ طولاني و پر فراز و نشيب هر از گاهي در گوشه اي از جهان اسلام مفسري سر بر آورده که طرحي نو در تفسير در انداخته است.
از جمله مفسران معاصر جناب استاد حسن مصطفوي است. محقق مفسر، استاد ميرزا حسن مصطفوي از قرآن پژوهان و مفسران دوران ما به شمار مي روند.
دو اثر مشهور او بنام هاي «التحقيق في کلمات القرآن الکريم-14مجلد» و «تفسير روشن-16مجلد» تاليف شده که در اين مقاله تفسير روشن به تفصيل خواهد آمد.
مفسر پس از تأليف «التحقيق» و براساس ديدگاه هاي واژه شناسي خود در اين کتاب و تأکيد بر غير مجازي بودن کلمات قرآن و اهتمام به بعد سير و سلوکي است که پايه هاي تفسير روشن پي ريزي مي شود. مخاطبان اين تفسير، فارسي زبان هايي هستند که به دنبال مسائل اخلاقي و معنوي و توجه به جنبه هاي ارشادي تفسيرند.
مفسر، در جلد نخست کتاب، مقدمه اي مختصر به نگارش در آورده و به خصوصيات تفسير و يادکرد اصول موضوعه اشاره کرده است. از اصول مهم و متفاوت در تبيين معاني آيات که به عنوان ويژگي اين تفسير محسوب مي شود همان تاکيد بر معاني حقيقي لغت قرآن است (ايازي، سير تطورتفاسير شيعه. ص 247) . ما براي اينکه افراد طبقه متوسط و عموم مؤمنين هم از اين کتاب استفاده کنند، پس از ضبط يک يا چند آيه، لغات مشکل و غير مشکل را معني کرده، و سپس، آيات را ترجمه و با مختصر توضيح نوشته، و در مرتبه سوم، جداگانه تفسير روشن و قاطع و بقدر امکان به زبان ساده بيان کرده، و در مرتبه چهارم، اگر حديث معتبر و مربوطي بود نقل مي کنيم، باضافه مختصر توضيح در ارتباط به آن حديث. و در قسمت پنجم، اشاره مي کنيم به بعضي از جهات ترکيب و اعراب و يا لطايفي که موجود است.
در شماره ها و مکي و مدني بودن آيات، به مصاحف چاپ دول عربيه از جمله کتاب (معجم المفهرس الفاظ القرآن) اعتماد مي کنيم (مقدمه تفسير روشن. ص20-21).

شرح حال
 

آيت الله ميرزا حسن مصطفوي قرآن پژوه، مفسر، دانشمند برجسته معاصر ايران، در روز چهارم شعبان1334 ه.ق (1297 ه ش) در تبريز ديده به جهان گشود. پدرش آقا شيخ عبدالرحيم، از علماي مشهور آذربايجان به شمار مي رفت که مشهور به زهد و تقوي بود.
نقل مي کنند که او داراي روحيه اي بسيار لطيف و صاف، و با اينکه از نظر علمي صاحب راي ولي هميشه در سکوت و تواضع کامل به مردم خدمت مي کرده است. و از او تحقيقات و حواشي متعددي بر کتاب هاي فقه و اصول شيعه به يادگار مانده است. پدربزرگ وي شيخ مصطفي نيز از علماي آن سامان بود و شهرت «مصطفوي» در خانواده آنها به دليل انتساب به اوست.
آقا ميرزا حسن مصطفوي، از دوره کودکي در تبريز به فراگيري علوم و دانش روز روي آورد و با استعداد و هوش فوق العاده اي که داشت، دروس دوره دبستان تا دبيرستان را با موفقيت به پايان رساند؛ در ضمن، شروع به تحصيل دروس ادبيات عربي و علوم پايه اسلامي کرد و در محضر استاداني چون آقا شيخ علي اکبر اهري و جناب عمو زين الديني تا پايان «رسائل» و «مکاسب» را خواند.
در سال 1313ه.ش براي کسب بيشتر علوم اسلامي به حوزه علميه قم (از 16تا 23سالگي) رهسپار شد و سطوح عالي فقه و اصول را از محضر استاداني چون: آيه الله حجت کوهکمري فرا گرفت. آوازه آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني در حوزه نجف اشرف، باعث شد اين دانش پژوه جوان در سال1320ه.ش رهسپار آن شهر مقدس شده (از 23 تا 25 سالگي)، مباحث مهم فقهي را از محضر آن استاد بزرگ فرا گيرد و درکنار آن، مباحث مهم اصولي را از محضر آيت ا... ميرزا حسين نائيني کسب کند.
از ديگر استادان ايشان در نجف اشرف، آيت الله شيخ محمد حسين اصفهاني است که از محضر اين استاد فرزانه نيز دروس فقه و اصول را بهره برد. همچنين در اين زمان در درس اخلاق آيت الله آقا سيد علي قاضي، حاضر شد.
آقا ميرزا حسن مصطفوي پس از فراگيري دانش هاي اسلامي در سطوح عالي، در سال 1322به قم بازگشت و مدت يکسال به تدريس تفسير قرآن و برخي دروس حوزوي مبادرت ورزيد. ايشان در 26سالگي به تهران عزيمت کرد و در همان سال ازدواج نمود.
آيت الله مصطفوي در تهران موفق به اخذ ليسانس از دانشکده معقول و منقول (الهيات) تهران و سپس دکتراي الهيات شد، در حالي که در نجف از آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني نيز گواهي اجتهاد دريافت کرده بود. وي به چهار زبان ترکي، عربي، فرانسوي و عبري نيز تسلط داشت. پس از آنکه در تهران اقامت گزيد، بعضي از بزرگان آن زمان، خصوصاً آيت الله بروجردي، از ايشان تقاضا نمودند که جهت تدريس به حوزه علميه قم بازگردد، ايشان در تهران به تأليف و تصحيح آثار گذشتگان و نيز نشر آثار خويش پرداخته، آثار ارزشمندي در حدود هفتاد جلد از خود به يادگار گذاشت که بيشتر آثار اين استاد فرزانه، در زمينه هاي مختلفي چون: تحقيق در واژه قرآن، تفسير قرآن، تاريخ اسلام، آموزش قرآن، ترجمه قرآن، تحقيق درباره اديان الهي، علم کلام، رجال، اخلاق، سير و سلوک، حقايق و معارف اسلامي و تحقيق در سيره و زندگاني امامان معصوم (ع) ... مي باشد.
از دوستان معنوي ايشان درآن زمان، يعني از سن بيست تا حدود سي سالگي مي توان از اين افراد نام برد:
انسان کامل و عارف بزرگ حاج ملا آقا جان زنجاني، استاد و عارف فرزانه حاج ميرزا جواد آقا انصاري همداني، حاجي محبوب، شيخ نورالدين خراساني. هر يک از اين بزرگان داراي فضائل و کرامات خاص و انسان هاي والا مقام و معنوي و خارق العاده بوده اند. آيت الله مصطفوي در تاريخ 5 تير 1384مطابق نوزدهم جمادي الاول 1426 بعد از ظهر يکشنبه در منزلشان در تهران وفات و در مهماني بزرگي که از طرف خداوند دعوت شده بود شرکت نمود. به وعده خداوند او هميشه زنده است و آثارش هدايتگر و حيات بخش نسل هاي پياپي و مختلف در جهان مي باشد. مزارش، زيارتگاه رهروان و شيفتگان مکتب پيامبر بزرگ اسلام و اهل بيت (ع) مي باشد.

ويژگي هاي علمي آيه الله مصطفوي
 

وسعت تحقيقات و ارائه نظريات منحصر به فرد در زبانشناسي و علوم قرآن، آيه الله مصطفوي را از ديگر مفسران و قرآن پژوهان ممتاز، برجسته تر مي نماياند. او انساني سالک و محققي بزرگ و دانشمندي متواضع مي باشدکه هيچگاه نخواسته است که شناخته شود و دانشمندان و محققين او را فقط به عنوان دانشمند و محققي معنوي مي شناسد. اولين کتابي که تأليف فرموده اند بنام رهنماي گمشدگان در سن بيست و چهار سالگي بوده است، که يکي از بهترين کتابهاي عرفاني در سير و سلوک مي باشد. هيچ يک از مطالب و موضوعاتي را که در نوشته هايشان بيان فرموده اند در طول زمان هاي قبل و بعد تغييري نداشته و نکرده است يعني آنچه را که در نوشته هاي تحقيقي و عرفاني مرقوم فرموده اند در پنجاه سال قبل در نوشتن اولين کتاب يعني رهنماي گمشدگان همچنان بوده است و همان معاني و مباني بيشتر و به نوعي ديگر توضيح داده شده است و اين نشانگر کرامتي است بس بزرگ از ايشان، چون حقايق و معارف واقعي تغيير ناپذير است و مهم اينست که چشم معنوي يافت شود که ببيند و بدرستي مشاهده فرمايد.
مطالبي که در نوشته هاي ايشان مشهود است، موضوعاتي است که مورد نياز همگان مي باشد خصوصاً آناني که در پي کشف حقايق و بهتر زيستن معنوي و شناخت پيدا کردن به عالم خلقت و هستي مي باشند. حقايقي که در تمامي اديان الهي به نوعي وجود دارد و هر انساني مي بايد بدانها معرفت و شناخت پيدا کند. مفاهيم و حقايقي است که بجز مرتبطان با عالم غيب و شهود، براي هيچکس قابل فهم و رويت نيست.
روح، عالم برزخ، عالم ملکوت، عالم جبروت و نحوه ارتباط انسان با عوالم و اصولاً چگونه زيستن و سير انسان در عوالم معنوي و يا آسمان ها و برجهايي که در آنست و خداوند به آنها قسم ياد مي کند و صدها حقايق و معارف مهم و اساسي ديگر که توضيح دادن راجع به آنها فقط از اولياي خداست. چرا که اگر کسي بخواهد توضيح دهد اساساً بايد به شهود و معرفت ببيند تا توان بازگويي داشته باشد. تمامي نوشته هاي ايشان اينگونه با معرفت و حقيقت مي باشد.
ايشان در مقدمه کتاب رساله لقاء الله در منازل سير و سلوک فرموده اند: آنچه را که خود درک کرده و به يقين حق ديده ام در اين کتاب اظهار نموده ام و يا در مقدمه تفسير روشن فرموده اند: چطور انسان مي تواند بدون ارتباط با عالم غيب و معني، کلام خداوند را تفسير نمايد.
(نقل مفهومي)
تمامي واژه ها و مفاهيم و حقايق کلام خداوند بصورت قطعي و محکم و مستدل بيان شده است که متفاوت از تمامي تفاسير که تا به حال نوشته شده است مي باشد. مطالب و نظريه هايي که در تفسير روشن درباره اسم اعظم و آسمان ها ي مختلف و صفات الهي و مفاهيمي همچون ابليس و شيطان آمده، حکايت از تيز بيني و قدرت علمي مفسر مي کند. اينکه اصلاً ابليس کجاست چه خصوصياتي دارد و شيطان چيست، بايد به تفسير مراجعه کرد. در تفسير عبارت «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» مي فرمايند: شيطان يعني موجودي که انحراف از حق داشته و کج باشد و آن اعم است از اينکه در حيوان باشد يا انسان يا جن.
کلام و نوشته هاي او مستقيماً به قلب انسان مي نشيند و حالت دروني هر انسان علاقمند به واقعيات را دگرگون مي نمايد. او انسان الهي و مرتبط با عالم غيب و شهود و عوالم معنوي است و اين معاني و مقامات کاملاً از نوشته هاي او پيدا است. او معتقد است که اگر انساني و يا عالم و محققي مرتبط با عوالم الهي نباشد، چگونه مي تواند کلام خدا را تفسير نمايد. او که وجود مبارکش تا دهه هشتاد در اين دنيا بود، هيچگاه اقدامي جهت معرفي خود ننموده است و حتي هيچ تصوير و عکسي تا به حال از ايشان منتشر نشده و هميشه خواسته بود بي نام زندگي کند.

آثار:
 

*التحقيق في کلمات القرآن الکريم، 14مجلد. (کتاب نمونه سال1362)
*تفسير روشن، 16مجلد. (انتشارات سروش و مرکز نشر کتاب)
*رهنماي گمشدگان، کتابي است در سير و سلوک که در سن 24سالگي تاليف نموده اند.
*الحقايق في تاريخ الاسلام، و الفتن و الاحداث. در اين کتاب فقط از منابعي استفاده شده که تا قرن پنجم هجري نوشته شده است که همگي از منابع اهل سنت مي باشد. و اين کتاب يک دوره کامل تاريخ اسلام از بعثت پيامبر اکرم (ص) تا غيبت امام زمان (عج) را در بر مي گيرد.
*الامام المجتبي (ع)، در اين کتاب نيز از منابع پنج قرن نخست اسلام استفاده شده و همه روايات از منابع اهل سنت نقل مي شود که يک دوره زندگاني امام مجتبي (ع) از تولد تا شهادت به طور مستند که در برگيرنده حالات و مقامات و اصحاب و صفات و خصوصيات ديگران مي باشد را شرح و توضيح داده است.
*رساله لقاء الله، منازل سلوک به مقام لقاء الله، مستفاده از آيات کريمه و روايات شريفه.
*شرح مصباح الشريعه امام صادق (ع) که صد باب است و در حکمت و معارف و سير و سلوک و اخلاق و آداب و سنن مي باشد.
*رساله معرفت الله، شرح خطبه توحيديه امام رضا (ع).
*احاديث صعب و مشکل امام کاظم (ع) و احاديث امام رضا(ع).
*تفسير سوره حشر.
*تصحيح و تذييل متشابهات القرآن.
*تحقيق کتاب اشعه نور، شيخ هادي تهراني (م 1321ق).
و همچنين آثار و نوشته ها ي ديگر.
مرکز نشر آثار آيت الله مصطفوي در سال 1381هجري شمسي در تهران تأسيس گرديد. هدف از تأسيس اين مرکز، نشر و تبليغ نوشته ها و تأليفات محقق و مفسر بزرگ آيت الله مصطفوي مي باشد. اين حقايق الهي، نه تنها براي مسلمانان بلکه براي تمامي معتقدان به مکاتب الهي هم در ديگر اديان، مورد استفاده قرار مي گيرد و رهگشا مي باشد. اين مرکز، زمينه هايي را فراهم نموده است تا کتاب ها به زبان هاي مختلف خصوصاً عربي به فارسي و فارسي به عربي و انگليسي و فرانسوي و آلماني و ايتاليايي، ترجمه و مورد استفاده همگان قرار گيرد.

آشنايي کلي با تفسير:
 

تفسير روشن براي عموم طبقات با بيان قاطع از جهت لغت و تفسير و حقائق مي باشد و از جمله تفاسير مهم دوره معاصر است که از سال 1366به بعد منتشر شده است. ايازي در «شناخت نامه تفاسير» درباره اين تفسير مي نويسد: در حقيقت، اين اثر پس از تأليف «التحقيق» و براساس ديدگاه هاي واژه شناسي ايشان در اين کتاب و تأکيد بر غير مجازي بودن کلمات قرآن و اهتمام به بعد سير و سلوکي است که پايه هاي تفسير روشن پي ريزي مي شود. مخاطبان اين تفسير، فارسي زبان هايي هستند که به دنبال مسائل اخلاقي و معنوي و توجه به جنبه هاي ارشادي تفسيرند.
مفسر، در جلد نخست کتاب، مقدمه اي مختصر به نگارش در آورده و به خصوصيات تفسير و ياد کرد اصول موضوعه اشاره کرده است. از اصول مهم و متفاوت در تبيين معاني آيات-که به عنوان ويژگي اين تفسير محسوب مي شود همان تاکيد بر معاني حقيقي لغات قرآن است.
در آغاز سوره، کلياتي مانند نور و فضيلت، تلاوت، شأن نزول و از اين دست مسائل است. آنگاه ايشان به يکايک آيات مي پردازد و تبيين و تشريح مقاصد آيه را دنبال مي کند. در اين قسمت، نخست، ترجمه و توضيحي درباره لغات مشکل و محل بحث مي آورد، سپس در توضيح و تبيين جمله ها به جنبه هاي ادبي و لطايف آيه و گاه روايت مربوط به آيه و سوره اشاره مي کند. خصوصيات اين تفسير که در مقدمه مولف هم بازگو شده به شرح زير است: ترجمه تمام لغات از کتاب مولف به نام «التحقيق في کلمات القرآن» اخذ شده است.
مولف، اعتقادي به اختلاف قرائات ندارد و قرائتي به جز قرائت مشهور را معتبر نمي داند و در اين باب بحث مبسوطي آورده است. مفسر در نقل اقوال و آراي مفسرين پيشين، بسيار خوددار و نقل آراي برخي از مفسرين را تکثير شبهه و ايجاد حيرت و ضلالت مي داند و معتقد است: مفسر، در صورتي که دارنده شرايط تفسير باشد و از نورانيت باطني و روحانيت تام و آگاهي علمي و ادبي برخوردار باشد، به واقعيت و حق نزديک خواهد شد و نيازي به اين آرا ندارد.
در مورد روايات تفسيري، مولف معتقد است، گرچه در ميان احاديث معتبر اهل بيت (ع)، هزاران حقايق و معارف و لطايف و دقايق علمي و عرفاني و اخلاقي و هدايتي موجود است، اما برخي روايات نيز در هم آميخته مي باشد و ذکر آن براي عموم و افراد غير آگاه به مباني، نه تنها مفيد نيست، بلکه ممکن است موجبات انحراف افکار نيز فراهم گردد، لذا فقط در مواردي خاص از روايات شريفه استفاده مناسب را مي کند. شأن نزل آيات را، گرچه در فهم و مقصود آيه موثر مي داند، ولي با تاکيد بر اينکه شان نزول به طور اطلاق هرگز مخصص يا مقيد مضمون آيه شريفه نمي شود، مگر آنکه صد درصد به قرائن خارجي و به قرينه خود آيه دلالت بر تقييد تخصيص داشته باشد، لذا سبب نزول، در مواردي که مفيد و موثر در مضمون آيه است و از نظر سند خبر هم بدون اشکال است (مورد اعتماد و وثوق است) استفاده مي گردد.

مباني نظري آيه الله مصطفوي:
 

مفسر قرآن در مسير تفسيرش بايد تنها از مدارک علمي، عقلي و شرعي که در ذيل خلاصه مي شود پيروي کند:
*1- حجيت ظواهر الفاظ قرآن
*2-حجيت عقل فطري و سالم از تاثيرات افکار و سليقه هاي شخصي
*3-استفاده از دستورات و گفتارهايي که در تفسير بطور حتم از ناحيه معصوم رسيده
*4-اخبار ظني معتبر.
بنده در اين قسمت سه مورد از نظريه ها و مباني نظري آيه الله مصطفوي را (نقل مفهومي به نقل از مجله الکترونيکي گلستان قرآن) بيان مي کنم:
1) علم و قدرت تحقيق و مقام معنوي شهودي مفسر
يکي از مباني ايشان در تفسير روشن و کتاب التحقيق في کلمات القرآن الکريم آن است که مفسر قرآن بايد آيات قرآن را به شهود ببيند. براي آنکه کسي که با خدا ارتباط قلبي محکم نداشته باشد، چگونه مي تواند به فهم درستي از کلام الهي و منظور خدا از بيان اين آيات دست يابد!
ما بر اساس اعتقاداتي که داريم معتقديم: هيچ جنبنده اي نيست مگر اينکه خدا را سجده مي کند؛ ذات وجود هر کسي خداوند را عبادت مي کند. هر کسي چه بخواهد و چه نخواهد، اساساً از آنجا که ذاتاً مخلوق است، خالق خويش را عبادت مي کند و از خداوند استعانت مي جويد. «اياک نعبد و اياک نستعين» معنايش اين نيست که الان که نياز داريم، تو را عبادت مي کنيم بلکه ما در هر حال تو را عبادت مي کنيم، چون مخلوقيم. پس بنابراين هر کسي با خداوند رابطه دارد ولي در مقام تفسير کلام خداوند بايد ارتباط محکم و قوي با او وجود داشته باشد؛ در حدي که آيات خداوند را ببيند. خودش هدايت شده و آنگاه براي مردم تفسير نمايد.
هر يک از واژه ها و کلمات قرآن کريم فقط يک معناي حقيقي دارد. خداوند از بيان هر کلمه اي فقط يک معني اراده فرموده است، اين گونه نيست که خداوند از يک کلمه، چند معنا اراده بفرمايند؛ آن هم گاهي چند معناي متضاد و گاهي متناقض. به همين دليل، روش آيت الله مصطفوي، در تفسير روشن و همچنين در التحقيق في کلمات القرآن الکريم، هر کلمه يا آيه آن را به يک معناي حقيقي ترجمه و تفسير فرموده اند. و اصولاً روش تفسير را که براي يک کلمه و يا آيه و مفهوم قرآني دارند، چندين معني ذکر مي کنند و در نهايت خواننده را در ميان معاني گوناگون رها مي کنند، نمي پسندند. براي اينکه اين روش ، براي کسي که مي خواهد پيرو قرآن باشد و هدايت شود، نه تنها هدايت نيست، که گاهي ممکن است موجب گمراهي هم بشود. مگر مي شود خداوند کلمه اي را بفرمايد و دو يا چند معناي متفاوت از آن در نظر داشته باشد؟ به عنوان مثال در تفسير آيه شريفه «و جاء ربک و الملک صفا صفا» نظرات متفاوتي ارائه شده است. چنان که نوشته اند: آمد پروردگار تو و ملک صف بستند، آنگاه براي اينکه نتوانسته اند فرقي بين آمدن خداوند را با موجودات ديگر قايل شوند، دست به توجيه زده اند. چرا که ظاهر آيه موجب اثبات جسمانيت براي خداست، مي گويند خداوند که نمي تواند بيايد، پس اين جا مشخص مي شود که مضاف در تقدير است؛ يعني «جاء امر ربک » ، آمد پروردگار تو که حذف شده و يا در تقدير مي باشد. نظر آيت الله مصطفوي در اينجا اين است که «مجيي کل شيءبحسبه» ، يعني فعل آمدن براي هر کس و هر چيز به حسب آن کس و چيز لحاظ مي شود. آمدن خدا به گونه اي است، آمدن ملائکه طور ديگر، آمدن انسان و جن و پري نيز جوري است و آمدن عشق و محبت هم حالت خاص خودشان را دارد. چه کسي آمدن خدا را با دو پا لحاظ مي کند که مجبور باشيم يک کلمه را به عنوان مضاف در تقدير بگيريم، مگر خود خداوند نمي توانست بفرمايد «جاء امر ربک». بنابراين وقتي انسان مي فهمد آمدن، انواع و اقسام دارد و تطبيق مي دهد با آيه، مي فهمد، چقدر مفهوم قرآن رسا و براي هر کسي خوب قابل تفهيم است.
وجه ديگر نظريه معناي واحد اين است که ايشان قائل به اشتراک مجازي در قرآن نيستند. اشتراک مجازي يعني اين که يک لغت، اولين بار براي يک معناي خاصي به صورت حقيقي وضع مي شود و مجدداً همان لغت، براي معنايي ديگر به طور مجازي وضع و استعمال مي شود. ايشان قائل به اشتراک معنوي در قرآن هستند؛ يعني اگر واژه اي به کار برده مي شود، مفاهيمي خاص خودش را دارد که تمامي اين مفاهيم به خصوصيات مربوطه در تفسير ايشان ثابت شده است.
با مراجعه به کتاب التحقيق و تفسير روشن در مي يابيم که مبناي ايشان اين است که ريشه و معناي هر واژه و کلمه اي را از کتب اصلي لغت نقل نموده و سپس معناي حقيقي آن را مورد بحث و ثابت و روشن نموده اند و به موارد مختلف در کلام خداوند تطبيق و راه روشن را ارائه نموده اند.
در کتاب التحقيق في الکلمات القرآن الکريم و تفسير روشن، واژه اي از قرآن نيست که جا مانده باشد يا تفسير نشده باشد. اين روش تفسير تا به حال بي سابقه بوده است و با اين خصوصيات که مفسري محکم و متقن کلام خداوند را تفسير نموده باشد، ديده نشده است. همچنين ايشان کتابي تأليف فرموده اند به نام «روش علمي در ترجمه و تفسير قرآن مجيد» که اين کتاب بسيار مهم است. حتي در اين کتاب ضمن توضيحاتي در حالات و تاليفات علامه بزرگ و اجل سيد رضي (رضوان الله عليه) از علماي قرن چهارم به نام کتاب تلخيص البيان في مجازات القرآن اشاره فرموده اند و در کمال احترام به مقام سيد، نظرات تفسيري خود را که با نظرات سيد رضي در صفحه سوم آن کتاب در تفسير «اهدنا الصراط المستقيم» فرموده اند: صراط در اينجا استعاره است. براي اينکه صراط در اصل لغت، اسمي است براي راه، و در اينجا کنايه است از دين؛ ولي علامه مصطفوي صراط را به معني مطلق راه، اعم از مادي و معنوي بيان نموده که هيچ حاجتي به استعاره پيدا نخواهد کرد. همان طور، که در تفسير آيه 74 سوره مومنون «و ان الذين لا يومنون بالاخره عن الصراط لناکبون» به اين نکته اشاره فرموده اند که اکثر استعمال اين کلمه در قرآن مجيد به معني طريق معنوي است و موارد بسيار و متفاوت ديگر.

بهره گيري از روايت در تفسير:
 

آنان که با دانش تفسير، فقه و علم اصول آشنايي دارند، اين قاعده را حتماً بارها ديده و شنيده اند که گفته شده: قرآن، قطعي السند وظني الدلاله مي باشند. به اين معنا که اين سند قرآن قطعي است، به دليل اين که از طرف خداوند تبارک و تعالي است. اما دلالتش و گرفتن مفهوم آن، قطعي نيست به خاطر اين که کسي نمي داند منظور خداوند قاطعانه چيست. بر خلاف روايات که سندش معلوم نيست به امام معصوم (ع) برسد يا نه، دلالتش خيلي روشن است.
در اين باره هم ديدگاه ايشان به رويه رايج، متفاوت است. نظر استاد اين است که اگر روايتي واقعا از معصوم نقل شده باشد، با قرآن هيچ فرقي نمي کند . يعني به همان اندازه معتبر و قابل اعتماد است چرا که قرآن و روايات همگي از جانب پيامبر (ص) نقل شده است اما اگر حديث، جعلي باشد، سالبه به انتفاء موضوع است. اصلاً موضوعيت ندارد که درباره آن بحث شود.
از آن طرف چرا قرآن ظني الدلاله است. ظني الدلاله به آن نمي توان گفت، چون اينها نسبي است. ممکن است براي يک کسي هم روايت ظني الدلاله باشد و هم قرآن مانند کسي که معناي قرآن را متوجه نشود، مثلا آيه اي را نفهمد، او ظن و گمان مي کند ولي ممکن است براي کسي معناي واقعي قرآن مشخص باشد، پس براي او قرآن قطعي الدلاله است.
بنابراين قرآن و روايت هر دو قطعي السند مي باشند و اما فهم معنا و دلالت آنها يک امر نسبي است که ممکن است چه روايت و چه قرآن براي يک کسي ظني الدلاله و براي کس ديگر، قطعي الدلاله باشد. چرا که روايت هم اگر روايت صحيح و صادره از معصوم (ع) باشد، قطعي السند است.
اگر روايتي مستند باشد، با قرآن هيچ فرقي نمي کند، چنان که حضرت علي (ع) فرمود: من قرآن ناطقم. البته نظر ايشان اين است که فهم معنايي و مفاهيم قرآن از روايت هم قوي و روشن تر است. در تفسير روشن نيز با همين مبنا، از روايات براي تفسير قرآن کمک گرفته شده است. براي آنکه هيچ مفسري بهتر از پيامبر و ائمه اطهار (ع) براي قرآن وجود ندارد. اگر واقعاً کلام معصوم باشد، آنها بهترين حافظان قرآنند. آنها کاملترين مفسران وحي هستند هم در مرامشان، هم در عمل و کردارشان.

روش تفسيري
 

ترتيب تفسير: نخست لغات هر آيه معنا شده سپس ترجمه آيه آورده مي شود، در مرحله بعد چنانچه نياز باشد روايتي در تفسير آيه ذکر مي شود، پس از آن توضيحات و تفسير و برداشت مفسر بيان مي شود و در پايان لطايف و ترکيب آيه را بيان مي کند.
فارسي بودن تفسير: همچنان که در مقدمه تفسير آمده آيت الله مصطفوي، نخست در نظر داشتند تفسيري به زبان عربي بنويسد، ليکن از آنجا که تفسير عربي فراوان و در دسترس همگان قرار دارد، و در ميان تفاسير فارسي نيز تفسير ي که از جهات الفاظ و معاني و نظم و تحقيق و قاطعيت و صراحت بيان، ممتاز باشد، وجود نداشت، در نهايت تصميم گرفت که اين تفسير را به فارسي بنويسد. ضمن آنکه امکان ترجمه آن به زبان هاي ديگر نيز فراهم است.
3-نظريه هاي مستقل: برخلاف روش هاي تفسيري رايج، در تفسير روشن، نقل از نظر ديگران بسيار اندک و در حد ضرورت ديده مي شود. دليل آن شايد يکي اين باشد که بسياري از نظريه هاي مفسران پيشين به مقتضاي زمان خودشان نوشته شده و براساس تغيير آيات به صورت ابهام و ترديد در معنايي نوشته شده است. چه بسا در روزگار ما موضوعيت نداشته باشند. ديگر آنکه برخي از مسائل و مطالب موجود در تفسيرهاي ديگران با توجه به دانش و پيچيدگي شرايط دنياي جديد نه تنها گرهي از ابهامي باز نمي کند بلکه بيشتر بر ابهام ها مي افزايند. از آنجا که آيت الله مصطفوي بر اساس حقايق و واقعيات که به هيچ عنوان قابل تغيير نيست تفسير فرموده اند، اين معنا براي همگان روشن شده است. در حالي که مطابق محاسبات معمولي، و با بعضي از تفاسير از جهنم در چنان فضايي، يک انسان ظرف چند ثانيه ذوب مي شود و به کلي معدوم مي گردد و اين، با مسأله خلود در جهنم و عذابهاي طولاني مدت در تعارض مي باشد.

نتيجه:
 

مهمترين مطالب مطرح شده در مقاله را مي توان در نکات زير خلاصه کرد:
محقق مفسر، آيه الله حسن مصطفوي (1297-1384 ش.) از قرآن پژوهان و مفسران بزرگ دوران ما به شمار مي روند که با تاليف آثار گرانسنگي چون «التحقيق في الکلمات القرآن الکريم» -به زبان عربي -و «تفسير روشن» -به زبان فارسي-و همچنين تاليف چندين عنوان کتاب در موضوعات اسلامي و علوم قرآني، خدمات شاياني به فرهنگ و معارف اسلامي کرده است.
ايشان در سن 26سالگي در ضمن اينکه داراي دکتراي الهيات بوده و به عاليترين مرتبه و درجه اجتهاد نائل گرديده که توسط مراجع و بزرگان آن زمان نظير آيت ا... آقا سيد ابوالحسن اصفهاني گواهي گرديده بود. آيت الله بروجردي نيز مصرانه از ايشان تقاضاي تدريس در قم را نمودند.
نوشته هاي ايشان در زمينه هاي مختلفي چون؛ تحقيق در واژه هاي قرآن، تفسير قرآن، تاريخ اسلام، آموزش قرآن، ترجمه قرآن، تحقيق راجع به ديگر اديان الهي، علم کلام، رجال، اخلاق، سير و سلوک، حقايق و معارف اسلامي، تحقيق راجع به سيره و زندگاني و فرمايشات و روش امامان معصوم (ع) و ... مي باشد.
سه مورد از نظريه ها و مباني نظريه ايشان شامل: الف) علم و قدرت تحقيق و مقام معنوي شهودي مفسر ب) هر يک از واژه ها و کلمات قرآن کريم فقط يک معناي حقيقي دارد.
ج) بهره گيري از روايت در تفسير، مي باشد.
در کتاب التحقيق في کلمات القرآن الکريم و تفسير روشن، واژه اي از قرآن نيست که جا مانده باشد يا تفسير نشده باشد.
در آغاز از تفسير روشن فقط سه جلد آن (1336 ش-1374) توسط انتشارات سروش منتشر شده بود ولي بعدها در16مجلد توسط مرکز نشر کتاب در سال1380به چاپ رسيد.
مفسر در جلد نخست کتاب، مقدمه اي به نگارش در آورده و به خصوصيات تفسير و يادکرد اصول پذيرفته شده خود اشاره نموده است. از اصول مهم و تفاوت آور در بخش تبيين معاني آيات که به عنوان ويژگي اين تفسير محسوب مي گردد، همان تأکيد بر معاني حقيقي لغات قرآن است. از ويژگي هاي ديگر اين تفسير عدم اهتمام به نقل اقوال و آراي مفسرين پيشين است. ترجمه تمام لغات از کتاب «التحقيق في کلمات القرآن الکريم» اخذ شده است.
از امتيازات اين تفسير مي توان به ترتيب تفسير، فارسي بودن تفسير و نظريه هاي مستقل در تفسير نام برد.

-قرآن کريم.
-نهج البلاغه.
-استادي، حاج شيخ رضا: آشنايي با تفاسير، قم، انتشارات قدس، 1383 ش.
-ايازي، سيد محمد علي: سير تطور تفاسير شيعه، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، 1385 ش.
-همو: شناخت نامه تفاسير، رشت، کتاب مبين، 1378ش.
-جلاليان، حبيب ا...: تاريخ تفسير قرآن کريم، انتشارات اسوه 1378 ش.
-خرمشاهي، بهاءالدين: دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي، تهران-دوستان]و[ناهيد، 1377 ش.
-خوئي، سيد ابوالقاسم: البيان، ترجمه، نجمي-هاشم زاده هريسي 1382 ش.
-مصطفوي، حسن: تفسير روشن، قم، 1367 ش.
-معرفت، آيه الله محمد هادي: تفسير و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگي تمهيد، 1380 ش.
منبع: نشريه فصلنامه قرآني کوثر شماره 31