پاسخ قرآن به بعضي شبهات قرآني(1)
پاسخ قرآن به بعضي شبهات قرآني(1)
مقدمه
بعضي قول و حديث ها حق را به باطل پوشانيده و شرکت و خرافه را به توحيد و يگانه پرستي آميخته و تفرقه و فساد را افزايش داده اند و به بيان قرآن که مي فرمايد:«... لم تلبسون الحق بالباطل... چرا حق را به باطل مي پوشانيد.. . »- و از مردمان کساني(هستند که) بدون دانش، خريدار رواياتي بيهوده اند تا(خود و ديگري را) از راه خدا گم نمايند...
(لقمان، 6) برخي از ما انسان ها ندانسته به تعدادي از احاديث نادرست گرايش پيدا کرده و بعضي از اعتقادات و اعمال خود را بر اساس آن ها شکل داده ايم، در حالي که طبق بعضي بررسي ها و به تصريح آياتي که نمونه هايي از آن ذيلا بيان مي شود قرآن کريم به بهترين حديث، کتاب هدايات خدا، نور، قانوني کامل و نعمتي تمام، فرقان، و ميزان سنجش حق و باطل، رحمت و بيان کننده همه حقايق مورد نياز براي هدايت و کمال و رستگاري بشر مي باشد، و حضرت محمد(ص) نيز رسول خدا، ابلاغ کننده و مبين قرآن، امام و رحمت و در متابعت از قرآن و در عمل به دستورات آن سرمشقي نيکو براي جهانيان بوده، آن حضرت و ساير انسان ها مخصوصا مسلمانان به تمسک به قرآن و اجراي دستورات آن موظف گرديده و از تفرقه و داشتن عقيد و عمل خلاف قرآن ممنوع شده اند.
البته بعضي روايات داراي مفاهيمي حکيمانه، پند آموز و در جهت تبيين و تفسير مطالب- مندرج در کتاب هاي الهي مي باشند، ولي آنچه مسلم است، آنستکه ما انسان ها با شنيدن يا ديدن چيزي نمي توانيم تمام قسمت ها و جوانب آن را به ذهن خود بسپاريم و بازگو کنندگان حديث و خبر به فرض اين که راستگو و بي غرض بوده باشند، هريک از آنان برداشت و نظر خود را بيان کرده اند و معمولا کمبود اطلاع و اشتباه و فراموشي موجب تغييري موثردر عبارات و مفاهيم حديث و خبر مي باشد و علاوه بر تغيير غير عمد عبارات و مفاهيم بسياري از روايات، چون در طول تاريخ حديث، رواياتي نيز توسط افراد بي تقوا، جعل و تحريف گرديده و بسياري از آن ها و خيلي از احاديثي که بغير عمد تغيير يافته است و به رسولان و اولياء دين خدا استناد و نسبت داده شده و در اثراغواگري ها، کم تقوايي، جعل و تغيير روايات و به سبب وجود روياهاي شيطاني که تاييد کننده عقايد باطلند، خيلي از آثار رسالت انبياء خدا از ميان رفته و ايمان و اعمال اکثر افراد خداپرست به شرک و خرافه پرستي گرائيده است. لذا مي بايد بيش از پيش به قرآن اهميت و بها بدهيم و با مطالعه دقيق و مداوم آن، به زبان و مفاهيم اين کتاب عظيم آشنا و مانوس شويم و در مقام تفسير هر آيه آن، بدون پيش داوري و حب و بغض، ضمن در نظر داشتن اهداف کلي نزول قرآن به توضيحات و اشاراتي که در ساير آيه ها در رابطه با موضوع آن آيه وجود دارد توجه کنيم و با استفاده از اطلاعات موجود در ساير آيه هاي قرآن و با جمع بندي کليه آيه هاي مربوط به موضوع آيه مورد نظر، تفسير آن آيه را مشخص نمائيم و نه تنها نظر خود يا بعضي روايات مورد نظر خود را به قرآن تحميل نکنيم، بلکه به وسيله قرآن اعتبار و ارزش روايت ها را بسنجيم و رواياتي که با آيات محکم قرآن هم خواني و هماهنگي ندارد به کنار بگذاريم و بيشترين جهاد و تلاش ما برآن باشد که با افزايش دانش و بهره گيري هر چه بهتر از خرد خويش، همه اعتقادات و اعمال خود را قرآني نمائيم، تا به پيروزي از پيامبران و ائمه هدي(ع) با متابعت از کتاب هدايت خداوند مهربان در دنيا و آخرت سعادتمند و رستگار باشيم.
نمونه آيات مورد استناد:
1/1- قرآن از هر حديثي بهتر است
1/2- قرآن کتاب هدايت خداوند است:
1/3- قرآن نور است:
1/4- قرآن قانوني کامل براي ديني آسان و نعمتي تمام براي تابعين آن است:
1/5- قرآن فرقان و جداکننده حق از باطل است:
1/6- قرآن ميزان سنجش حق و باطل است:
1/7- قرآن رحمت و بيان کننده همه حقايق مورد نياز براي هدايت و رستگاري است:
1/8- حضرت محمد(ص) رسول خداوند براي همه مردم است:
1/9- حضرت محمد(ص) ابلاغ کننده، مبين و معلم قرآن و واجب الاطاعه بوده است:
و...
1/10- حضرت محمد(ص) امام و رحمت براي جهانيان است:
1/11- حضرت محمد (ص) مکلف به متابعت از قرآن بوده است:
1/12- حضرت محمد(ص) طبق احکام قرآن قضاوت و رفتار مي نموده است:
1/13- رسول خداوند امام و سرمشقي نيکو است:
1/14- همه ما بايد قرآن را وسيله اتحاد خود با يکديگر قرار بدهيم:
1/15- حضرت محمد(ص) و مسلمانان(و ساير انسانها) به تمسک به قرآن و اجراي دستورات آن موظف گرديده اند:
1/16- در اثر اغواگريها، جعل و تغيير برخي روايات و وجود بعضي روياهاي شيطاني، خيلي از آثار رسالت انبياء خدا از ميان رفته و ايمان و اعمال اکثر افراد خداپرست به شرکت و خرافه پرستي گرائيده است، نمونه آيات مبين اين موضوع:
آيه هاي 116 و 117 سوره مائده:«و اذ قال الله يا عيسي ابن مريم اانت قلت للناس اتخذوني و امي الهين من دون الله قال سبحانک ما يکون لي ان اقول ما ليس لي بحق ان کنت قلته فقد تعلم ما في نفسي و لا اعلم ما في نفسک انک انت علام الغيوب- و هنگامي که (در روز قيامت) خداوند گفت: اي عيسي پسر مريم، آيا تو براي مردم گفته اي که مرا و مادرم را از دون خداوند پرستش نمائيد؟(حضرت مسيح در بيان واقعيت خواهد) گفت پاک و منزهي از هر گونه شريک، شايسته و سزاوار من نيست که سخني بگويم که حقم نباشد، اگر چنين نا حقي را گفته بودم تو خود مي دانستي، تو به اسرار و ضمير من آگاهي و من از آنچه در ذات تو است بي خبرم، به درستي که تو داناي غيب هايي(116)
ما قلت لهم الا ما امرتني به ان اعبدوا الله ربي و ربکم و کنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتني کنت انت الرقيب عليهم کل شيء شهيد- تنها چيزي که من براي آنان گفتم، همان بود که به من ماموريت دادي تا آنان را دعوت به عبادت تو نمايم و بگويم خداوند يگانه را که پروردگار من و پروردگار شماست پرستش کنيد، و تا زماني که در ميانشان بودم گواه بر آنان بودم (و حتي الامکان نگذاشتم شرک ورزي و خرافه پرستي نمايند) و وقتي مرا بر گرفته و ميراندي(ديگر اطلاعي از آنان نداشتم)تو خود مراقب آنان بودي و تو بر هر چيز گواهي (117)».
1/17- قرآن مي بايد بطور مداوم مورد مطالعه قرار گيرد:
1/18- خداوند براي آشنايي و عمل به قرآن، فراگير اين کتاب عظيم را آسان نمود:
1/19- بايد براي افزايش دانش قرآني و بهره گيري هر چه بهتر از خرد خويش تلاش کنيم:
«و کاين من آيه في السماوات و الارض يمرون عليها و هم عنها معرضون» اکثر ما انسانها نه تنها بريا شناخت قوانين طبيعت دقت نمي کنيم، چه بسيار است آيا شناخت خدا در آسمانها و زمين که از آنها روي مي گردانيم.
1/20- با متابعت از کتاب هدايت خدا در دنيا و آخرت سعادتمند و رستگار باشيم:
رهبري و ايشان را به راه راست هدايت مي نمايد».
اميد است در اثر تبليغ قرآن و عمل به دستورات آن در انجام تعهد خود نسبت به دين حق موفق شويم و همچون افراد مرتد(الف)، يا کساني که آيات خدا را کتمان مي کنند(ب) مورد لعن خدا و ملائکه و مردمان نباشيم و يا از آناني محسوب نشويم که به گناه بي اعتنائي به قرآن مشمول شکايت رسول خدا بوده اند(پ):
الف/1- در رابطه با ارتداد«کيف يهدي الله قوما کفروا بعد ايمانهم و شهدوا ان الرسول حق و جاء هم البينات و الله لا يهدي القوم الظالمين» چگونه خداوند جمعيتي را هدايت کند که بعد از ايمان و گواهي به حقانيت رسول و آمدن نشانه هاي کافر(مرتد) شدند، خداوند جمعيت ستمکاران را هدايت نمي کند(86) «اولئک جازوهم ان عليهم لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعين»- کيفر اين افراد مرتد آن است که خداوند ملائکه و مردمان بر آن ان لعن فرستند(و به ايشان بي اعتنايي نمايند) 87، آل عمران»و...
ب/1- در خصوص مخفي نگهداشتن آيات:«ان الذين يکتمون ما انزلنا من البينات و الهدي من بعد ما بيناه للناس في الکتاب اولئک يلعنهم الله ويلعنهم اللا عنون»کساني را که آيات روشن و هدايت کننده اي را نازل نموده اين پس از آن که در کتاب براي مردم بيانشان کرديم کتمان مي کنند، خداوند لعنت(و از رحمت خود دورشان) مي کند و لعنت کنندگان نيز آنان را(در رديف افراد مرتد) لعنت مي کنند (159بقره)»با توجه با آياتي نظير آيه هاي 174، 259، بقره، 45 يونس، 26انعام، 24 و 42انفاق، 46 غافر، 49 توبه، 97 توبه، 30 و 55 و 169 187 آل عمران، 10 نساء، 26 يس، 50 و 51 حج، اوايل واقعه، 35 احقاف و 99تا اواخر مومنون، کساني که با کتمان قرآن آنرا فداي دنيا خود مي کنند همچون کساني که اموال يتيمان را ظالمانه مي خوردند جز آتش در بطون خود نمي خوردند«. .. ما ياکلون في بطونهم الاالنار... »... (174 بقره)» و مانند فرعون و ديگر کافراني که گويي هم اکنون جهنم ناظر و محيط بر آنانست اين کتمان کنندگان قرآن نيز با ساير تباه کرداران از اهل هلاکت مي شوند و جهنم را جايگاه دائمي خود مي کنند. «. .. ان جهنم لمحيطه بالکافرين (49 توبه)... » اما افراد مومني که با تبليغ قرآن و عمل به آن از اعمالي صالح برخوردارند مانند حضرت عيسي از رفعت و تقرب يافتگان و همچون کشته شدگان در راه خدا اهل جنت و حيات طيبه مي شوند و در جنت و جوار رحمت خدا تنعم و شاد خواهند شد«... فلنحيينه حياه طيبه... (97 نحل)... » (در رابطه يا مسائلي نظير آتش بودن بعضي اموال و منافع حرام و احاطه جهنم بر کافران و يا زنده و بر متنعم بودن کشته شدگان در راه خدا: جمع بندي آيات قرآن کريم به نظر مي رسد که ما از لحظه فوت خود تا واقعه قيامت گذر زمان و چيزي را درک نمي کنيم لذا هنگام حشر در حاليکه زندگي مجدد خود را ادامه زندگي دنيا مي دانيم خود را مواجه با اعمال ارتکابي و آثار آنها مي بينيم و احساسمان اين است که تا ساعتي قبل در دنيا زنده و مشغول بوده ايم:«و يوم يحشرهم کان لم يلبثوا الا ساعه من النهار... روزي که محشورشان کند، گوئي درنگ نکردند جز ساعتي از روز... (45، يونس). «يوم تجد کل نفس ما عملت... در آن روز(که طبق آياتي نظير آيه 3واقعه:
«خافضه رافعه» گروهي را پايين و گروهي را بالا مي برد) هر کس هر چه کرده است مي يابد... (30 آل عمران)... »و...
2- مقدمه
در جهت تبيين پاسخ قرآن به بعضي اتهامات از قبيل اتهام تجويز بعضي رفتارهاي ظالمانه، مخالفت با پاره اي از حقوق بشر و ترويج خرافه پرستي، در اين جزوه به جرائمي که مجازات دنيايي آنها در قرآن مشخص شده و موارد تجويز جنگ و به آياتي مربوط به حجاب، حقوق زن، تعدد زوجات، حقوق اقليت ها و بعضي رفتارهاي شرک آميز... اشاره گرديده است تا با تدبير و تفکر در قرآن، ضمن توجه به مردود بودن اتهام هاي مذکور، در اصلاح قوانين و روش هاي خلاف قرآن بکوشيم و پيوسته در مسير حق و در جهت رضاي خدا قرار داشته و با عمل به قرآن از خوبان و رستگاران باشيم.
توضيح آنکه:1- در شريعت اسلام انسان ها در اعمال خود به ويژه در صدور دستور جنگ و در تعيين مجازات خطاکاران نبايد از خداوند و رسول او پيشي بگيرند و مجازاتي سنگين تر از آنچه در قرآن کريم تصريح گرديده است براي افراد مجرم معين کنند«... لا تقدموا بين يدي الله و رسوله...- از خدا و رسول او پيشي نگيريد(1- حجرات)... من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون. ..- و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون-... و من لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون- طبق کتاب هدايت خدا قضاوت و رفتار نماييد تا از کافران، ظالمان و فاسقان محسوب نگرديد(44، 45، 47 مائده)... .
2- عليرغم آن که قرآن به اعدام مرتکبين غير حرفه اي يا غير مفسد بزه هاي زنا و لواط دستور نداده و مجازات خاصي نيز براي مرتکب شرب خمر مقرر نکرده است، بعضي افراد و جمعيت ها مجازات اعدام براي مرتکبين بزه هاي زنا و لواط و نيز مجازات 80 ضربه شلاق براي مرتکب بزه شرب مسکر، و بعضي مجازات هاي ديگر که قرآن مجيد برلزوم آن ها نيز تصريح نفرموده مانند اعدام براي سب النبي را بهانه اي جهت تخطئه دين مبين اسلام قرار داده اند و بيان اين که مجازات هاي مذکور غير عادلانه، خشن و خلاف حقوق بشر مي باشد حقانيت قرآن را در انظار جهانيان مخدوش جلوه مي دهند(موضوع قسمت هائي از مواد 82 وتا 126 و مواد 174 و 513 قانون مجازات مصوب دهه 1370) در حالي که قرآن ضمن تاکيد به تقويت تقوا، پيروان خود را به عدالت و ميانه روي و اجتناب از سخت گيري هاي جبارانه امر فرموده و خواسته است مانند اقوامي همچون قوم عاد نباشيم که در آيه 130 سوره شعرا با خطاب« و اذا بطشتم بظشتم جبارين» مورد سرزنش قرار گرفته اند، و تقواي الهي نيز اقتضا مي کند که براي خودداري از ظلم، اگر ابهامي وجود دارد آنرا به نفع افراد متهم تفسير نمائيم و نيز تا جرم هر متهم با دلائل کافي و يقين آور به اثبات نرسيده است او را مجرم نخوانيم... البته قرآن تمام جرائمي را که در موقعيت هاي گوناگون وقوع مي يابند نام نبرده، ولي با نشان دادن خط مشي کلي و مشخص نمودن نمونه هائي از جرائم و مجازات آنها، روش تشخيص جرم و نحوه تعيين مجازات عادلانه را ضمن دستورالعملهاي لازم تبيين نموده است.
منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 14و15
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}