مشهد در تب و تاب انقلاب اسلامي (4)


 

نويسنده : حسن شمس آبادي (1)




 

« در آمدي بر حوادث روزهاي نهم و دهم دي خونين مشهد »
 

حوادث روز دهم دي
 

روز يکشنبه دهم دي 1357 ، رژيم جهت تحريک سربازان جهت تيراندازي به سوي مردم ، جنازه دو دژبان کشته شده و اجساد سوخته سينما شهر فرنگ را نمايش داد و گفت :
اين بود رفتار مردم با برادران سرباز شما که اينک جنازه متلاشي شده آنها را ديديد اگر تيراندازي نکنيد آنها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنيد ما شما را دستگير و تيرباران خواهيم کرد . پس بکشيد تا کشته نشويد . امروز را دست خالي نگرديد و انتقام برادران خود را باز ستانيد . (2)
آقاي سيد محمد کاشف حسيني درباره تحريک سربازان توسط رژيم به گرفتن انتقام دوستانشان مي گويد :
عصر همان روز سه نفر از ارتشي ها را که به قتل رسيده بودند ، در ميدان شهدا به دار آويختند . اما ظاهرا ارتش جنازه ها را شب به داخل پادگان منتقل مي کند به همراه لباس هاي نو ؛ حتي چکمه نويي که به پايشان کرده بود در معرض ديد ارتشيان قرار مي دهد و به آنها مي گويد : نگاه کنيد مردم شما را اين جوري مي کشند . ارتشيان با ديدن اين صحنه ها به شدت عصباني مي شوند و حتي بعضي مي گفتند روز دهم دي ماه برخي از آنها مست از پادگان بيرون آمده بودند و به پير و جوان ، زن و کودک رحم نکردند و همه را به رگبار بستند . (3)
در اين روز جمعيت بسياري از قشرهاي مختلف مردم در بيوت علما تجمع کرده بودند . سيد محمد علي شيرازي که از هشدار اويسي مبني بر به راه انداختن جوي خون تا اندازه اي به هراس افتاده بود تلاش مي کرد جمعيت را متفرق کند و با برداشتن بلندگويي فرياد مي زد که هر کسي امروز کشته گردد ، شهيد محسوب نمي شود . لذا از آنها خواست تا به خانه هاي خود بازگردند . اما اين سخنان تأثيري بر جاي نگذاشت و مردم مدام شعار مي دادند : « توپ تانک مسلسل ديگر اثر ندارد ، به مادرم بگوييد ديگر پسر ندارد .» جمعيت از مقابل منازل قمي ، سيد کاظم مرعشي و شيرازي به تظاهرات پرداختند و طي درگيري شديدي با مأموران مسلح هزاران نفر دستگير و کشته شدند . در اين روز حتي به مردمي که به منزل شيرازي پناهنده شده بودند حمله و 14 نفر کشته شدند . سيد محمد کاشف حسيني که خود از شاهدان عيني حادثه اين روز بوده است در اين باره مي گويد :
سربازان و درجه داران با دستور فرماندار نظامي ، ديگر دنبال بهانه اي نمي گشتند . نياز به صفوف فشرده راهپيمايان نداشتند ؛ با اسکورتي منظم در شکل کارناوال مرگ حرکت کردند . پادگان را به قصد آدمکشي بي سابقه و به راه اندازي جوي خون تاريخي خويش ، ترک نمودند . تانک ها در جلو قرار داشتند ، نفربرها پشت سر و نعش کش ها به دنبالشان پيش مي رفتند . به محض اينکه از پادگان خارج شدند ، آتش گشودند ، هر که را در خيابان و کوچه ديدند ، از رگبار گلوله دژخيمان در امان نماند و به قتل رسيد . (4)
سيد علي خامنه اي درباره اوضاع سنگين حاکم بر مشهد در اين روز بيان مي کند :
... آن روز ، روز عجيبي بود . خبرهايي که مي رسيد ، نشان دهنده کمال وحشي گري و جنايت دستگاه بود . از جمله خبرها اين بود که ماشين هاي ارتشي در خيابان ها راه افتادند و هر جا صف نفت يا صف نان که آن روزها زياد ديده مي شد ، به رگبار مي بندند . عده اي از زنان و مردان ، بچه و کوچک و بزرگ را در ميان صف ها به رگبار بستند که بعضي مجروح و بعضي شهيد شدند . چهار راه نادري و خيابان هاي اطراف حملات سختي انجام شد . در جاهاي مختلف شهر ، همين طور برخورد با مردم انجام گرفت و هر کجا که اجتماعي ديده مي شد ، با حرکت مسلحانه و بسيار خشن با مردم رفتار مي کردند ... (5)

تعداد کشته شدگان يکشنبه خونين مشهد
 

درباره تعداد کشته شدگان اين دو روز مشهد ارقام صحيحي وجود ندارد . به نقلي در اين دو روز 2 هزار نفر کشته شدند . (6) روزنامه آفتاب شرق در يکي از شمارگان خود پس از توضيح حوادث نهم و دهم دي مشهد تعداد کشته شدگان را در ابتداي روز نهم دي در خيابان بهار و مقابل استانداري 37 نفر و تعداد کشته شدگان را در بيت شيرازي 24نفر اعلام کرد . (7) در نقل ديگري تنها در روز دهم دي 3 هزار کشته و 2 هزار زخمي و در نهم دي 200 کشته و 400 نفر زخمي شدند . (8) بر اساس اسناد ساواک در درگيري هاي روز دهم دي 170 نفر کشته و تعدادي زخمي شدند . در گزارشي از شيخان به مرکز تعداد کشته شدگان در روز نهم ، 20 نفر قيد شده است . (9)

- بازتاب حوادث نهم و دهم دي در مشهد
 

به دنبال حوادث اين دو روز ، در مشهد 3 روز تعطيلي عمومي اعلام گرديد و چون اين مسئله باعث کمبود نان و مايحتاج اوليه مردم شد لذا مبارزان شهرهاي مجاور مشهد ، کاميون هاي حاوي نان و خواروبار به مشهد ارسال و علما آن را ميان مردم تقسيم کردند . شب يازدهم هم طي حمله به منزل شيرازي چند نفر کشته شدند . مردم در مبارزه اي انتقام جويانه عليه نظاميان ، سرهنگ کلالي رئيس توپخانه ، سرهنگ افشين معاون ساواک مشهد و همچنين معاون کلانتري شماره 4 ، دو پاسبان ، 3 مأمور آگاهي و 2 سرباز را به قتل رساندند . بر اثر اين فشارها سپهبد عزيزي استاندار خراسان و نائب التوليه آستان قدس رضوي از سمت خود استعفا داد و به تهران عزيمت کرد . (10) به دنبال پخش خبري از رايو مبني بر کشته شدن سرهنگي در بيمارستان امام رضا (ع) ، جامعه پزشکي مشهد طي صدور اعلاميه اي در تقبيح عمال رژيم در قتل عام مردم بي گناه مشهد طي دو روز گذشته ، اين عمل را توجيه اقدامات آنها دانستند . آنها در اين اعلاميه افزودند که مطلب مذکور از زبان پرستاري بوده که اصلا وجود خارجي نداشته است و رژيم مي خواهد با اين گونه شايعه پراکني ها ميان مردم و نيروهاي مسلح جدايي افکند . (11)
پس از اين حادثه شايعاتي در سطح شهر به منظور ايجاد رعب و وحشت منتشر شد . مأموران ساواک طي تماس هاي تلفني به طور ناشناس ، به مردم اخطار مي کردند از منازل خود خارج نشوند . اعلاميه هايي مبني بر برپايي مجلس يادبود در شهداي وقايع نهم و دهم دي در مسجد گوهرشاد در شهر پخش شد . روز دوازدهم دي تمام شبستان ها و صحن مسجد جامع گوهر شاد مملو از جمعيتي بود که جهت برپايي مجلس سوگوراي و بزرگداشت آمده بودند . در اين مجلس شيخ علي تهراني و سيد عبدالکريم هاشمي نژاد به سخنراني پرداختند . هاشمي نژاد وقايع روزهاي شنبه و يکشنبه را تشريح کرد و درباره شکست دولت نظامي ازهاري سخن گفت . ايشان در ادامه سخنانش به راهپيمايي هاي تاسوعا و عاشورا اشاره کرد و از مردم خواست شب ها از ساعت 9 برنامه تکبير را اجرا نمايند . (12)
ديوارهاي شهر در اين روزها پر از شعارهاي « مرگ بر شاه » ، « درود بر خميني » ، « استقلال آزادي حکومت اسلامي » ، « مرگ بر کمونيست شوروي و امپرياليسم امريکايي و چين » ، « سکوت هر مسلمان خيانت است به قرآن » ، « محصل به پا خيز معلمت کشته شد » ، « محرم قيام ملت ماست » ، « ارتش دنيا دشمن مي کشد ، ارتش ما برادر مي کشد » و « کارگر ، کشاورز ، اسلامي حامي توست » بود . اعلاميه هاي علما هم در سطح شهر توزيع و به ديوار مساجد نصب شد .
شيرازي اعلاميه اي در 57/10/11 ، برابر با 2 صفر 1399 خطاب به ملت ايران درباره حوادث مذکور و همچنين حمله مأموران به منزلش صادر کرد . ايشان در اين اعلاميه ضمن محکوم کردن اين حوادث نکات ذيل را متذکر گرديد :
فاجعه نهم و دهم دي بر پرونده جرايم سنگين رژيم افزود و نتايج
سوئي دربرخواهد داشت .
روحيه نيرومند و عظم راسخ مردم نشان از عمق جنبش اسلامي دارد به حدي که هيچ گونه تهديدي قادر به ايجاد خلل و رخنه در اراده و تصميم آنها نيست .
در اين برهه حساس ، عموم مردم بايد با آگاهي و به طور هوشيارانه تلاش هاي عناصر وابسته به رژيم را خنثي نمايند و عموم ملت بايد از آتش زدن ، خراب نمودن و مثله کردن اجساد به شدت بپرهيزند .
مردم بايد از ضربه زدن به اموال و تأسيسات دولتي بپرهيزند ، چرا که آنها متعلق به اموال عمومي و ملي است و در آينده مردم به اين تأسيسات نيازمند هستند . ايشان در خاتمه ضمن تسليت به خانواده هاي داغديده ، روز سه شنبه 3 صفر 1399 برابر با 12 دي 1357 را عزاي عمومي اعلام کرد . (13)
در همين راستا علما و روحانيون ديگر شهرها از جمله جهرم ، اصفهان ، دزفول ، يزد ، قم ، شيراز و ... طي تلگراف هايي به شيرازي ، قتل عام مردم مشهد را طي اين دو روز و حمله به بيت ايشان را محکوم کردند . (14)
شيرازي با عده اي از علما و فضلاي حوزه علميه خراسان از مجروحان اين حوادث که در بيمارستان هاي امام رضا (ع) ، دکتر محمد مصدق و 17 شهريور بستري بودند ، عيادت و از پزشکان و پرستاران تشکر نمود . او ضمن تأکيد بر رسيدگي بر حال مجروحان و برآورده شدن حاجات آنها ، مبلغ يک ميليون و پانصد هزار ريال بين مجروحان تقسيم کرد . (15)
شيرازي همچنين ، کميته اي جهت بررسي و روشن شدن وضعيت کشته شدگان ، زخمي ها و مفقود الاثرها تشکيل داد و از خانواده ها درخواست کرد تا اگر افرادي از خانواده آنان مفقود شده اند ، به کميته مزبور مراجعه و مشخصات او را در اختيار اعضاي کميته قرار دهند تا اقدامات لازم در اين زمينه صورت گيرد .
سيد حسن قمي هم با انتشار اعلاميه اي درباره حوادث اخير در 30 محرم 1399 ، برابر با 10 دي 1357 با اشاره به وقايعي که اخيرا رژيم در شهرهاي تهران ، مشهد ، تبريز ، تربت حيدريه ، لار ، رشت ، کرمانشاه و ساير شهرستان ها مرتکب شده است حادثه نهم دي مشهد را از خونين ترين روزهاي يکساله اخير کشور ذکر کرد .(16)
قمي همچنين در 57/10/13 ، برابر با 4 صفر 1399 ، اعلاميه اي درباره حوادث اين دو روز صادر کرد . ايشان در اين اعلاميه کشتار رژيم در روزهاي اخير را به هجوم چنگيز و اقوام مغول تشبيه و در پايان متذکر شد روز جمعه مجلسي در منزلش جهت طلب آمرزش کشته شدگان حادثه و ابراز همدردي با بازماندگان قربانيان منعقد خواهد شد . (17)
سيد کاظم مرعشي طي صدور اعلاميه اي ضمن محکوم کردن اقدامات رژيم در روزهاي مذکور نکات ذيل را متذکر گرديد :
غير قانوني و بي اعتبار بودن دولت به اصطلاح ملي بختيار مانند دولت هاي شريف امامي و ازهاري و اعلام اينکه چنانچه تنها حکومتي مي تواند مورد قبول عامه باشد که مورد تأييد امام واقع گردد .
رسيدگي به بازماندگان شهدا و دلجويي از آنها و مجروحان وظيفه همگاني است .
تقبيح عمل مسئولان ارتش در تحريک احساسات سربازان و درجه داران عليه مردم براي توجيه کشتار بيرحمانه خود چنانچه خود اجساد سربازان را مثله کرده و جهت تحريک سربازها به آنها نشان دادند . (18)
او همچنين طي طرحي ، از خانواده ها و بازماندگان شهداي خراسان و حوادث اخير حمايت و اعلام کرد که خانواده هاي مذکور با دردست داشتن يک قطعه عکس و فتوکپي شناسنامه شهيد به منزل او مراجعه تا ضمن اطلاع از وضعيت خانوادگي ايشان به آنها کمک و مساعدت نمايد . (19)
عده اي از علماي حوزه علميه خراسان (20) هم در 57/10/14 ،برابر با 5 صفر 1399 ، اعلاميه اي در تقبيح اقدامات رژيم در روزهاي شنبه و يکشنبه و همچنين جسارت و گستاخي به منزل شيرازي صادر و اعلام کردند که به اين مناسبت عصر روز جمعه به مناسبت هفتمين روز اين حادثه مجلس ترحيمي در مسجد جامع گوهرشاد منعقد مي گردد و از همه طبقات مردم دعوت کردند تا دراين مجلس شرکت کنند . (21)
وقوع اين حوادث هر چند در نگاه اول نگران کننده و باعث تأسف و تأثر بود اما از سوي ديگر اميدي براي ادامه نهضت بود . پس از اين حوادث که گروه هاي سياسي جهت انسجام بخشيدن به مبارزات در مشهد تشکيل شد که « جمعيت مدافعات آزادي الحق » و « گروه ده دي » از جمله اين گروه ها بودند . اين گروه ها همسو با جريان نهضت اسلامي در صحنه هاي مختلف به مبارزه خود ادامه دادند .

- نتيجه گيري
 

حادثه بيمارستان شاهرضا و سپس حوادث دي مشهد ، هر چند باعث کشته و زخمي شدن عده اي از مردم بي دفاع گرديد و از اين لحاظ شهر مشهد را در غم و ماتم فرو برد ، اما به لحاظ پيامدهاي آن براي نهضت اميدوار کننده و نقطه عطف بود . تحصن علماي مشهد در بيمارستان شاهرضا در حمايت از پزشکان و کارکنان آنجا همبستگي مردم را به دنبال داشت و بيمارستان را به يکي از کانون هاي فعال مبارزاتي در مشهد درآورد .
حمايت شيرازي و قمي از اين تحصن باعث تقويت روحيه متحصنين گرديد . در جلسه اي هم که بين هيئت اعزامي دولت و علما و پزشکان بيمارستان جهت پايان دادن به تحصن برپا شدند ، عذرخواهي نخست وزير و عزل سرتيپ جعفري ، فرمانده نظامي ، هم مفيد واقع نشد . به مسلسل بسته شدن عده اي در مقابل بيت شيرازي بر وخامت اوضاع افزود . اين وقايع حوادث خونيني را در روزهاي نهم و دهم دي مشهد به دنبال داشت که به خاطر جناياتي که رژيم در روز دهم دي مرتکب شد اين روز به « يکشنبه خونين مشهد » در تاريخ انقلاب ثبت شد . رژيم قصد داشت با اين اقدامات هراسي مضاعف در بين مبارزان به وجود آورد ، اما برعکس اين حوادث تمام قشرها و روحانيت مشهد را در برابر رژيم متحد ساخت و هيمنه دستگاه را فرو ريخت .

پي نوشت ها :
 

1 . كارشناس ارشد تاريخ ايران اسلامي
2 . روزنامه خراسان ،‌ش 8828 ، ص 6.
3 . خاطرات حجت الاسلام سيد محمد كاشف حسيني ، آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ،‌ش بازيابي 1397 .
4 . همان .
5 . روزنامه قدس .
6 . آفتاب شرق ،‌س 54 ، ش 315 ، ص 2 .
7 . همان ، ش 316 ، ص 2 .
8 . روزشمار انقلاب ايران ،‌فدك ، بي تا ،‌ص 78 .
9 . انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك ، ج 22 ، ص 535 ...
10 . روزشمار انقلاب ايران ، ص 78 و تقويم تاريخ خراسان ، ص 320 .
11 . آرشيو مركز اسناد آستان قدس رضوي ،‌سند ش 62024 .
12 . شاكري ، همان ، ص 132 و 133 .
13 . آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ، ش بازيابي 1566 ، سند ش 14 .
14. همان ، اسناد ش 15 ، 16 ، 17 ،‌19 ، 21 ،‌23 .
15 . روزنامه نور خراسان ، س 4 ، ش 4، ص 1 ؛ آفتاب شرق ،‌س 54 ،‌ش 207 ، ص 1 .
16 . سند شخصي ، موجود در منزل محمد واعظ زاده خراساني .
17 . آرشيو مركز اسناد آستان قدس رضوي ، سند ش 28786/4 .
18 . همان سند ش 28769/3 .
19 . روزنامه آفتاب شرق ، س 54 ، ش 206 ، ص 4 .
20 . سيد كاظم مرعشي ، علي فلسفي ،‌جواد تهراني ، محمد مهدي نوقاني ،‌ابوالحسن شيرازي ،‌حسنعلي مرواريد ، عزالدين حسيني زنجاني .
21 . آرشيو مركز اسناد آستان قدس رضوي ، سند ش 62000/1 ؛ آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ، ش بازيابي 1562 . سند ش 1 .
 

منبع: نشريه 15 خرداد شماره 17