جمعه هاي بي قراري


 

شاعر:قيصر امين پور




 
خسته ام از آرزوها، آرزوهاي شعاري
شوق پرواز مجازي، بال هاي استعاري
لحظه هاي کاغذي را، روز و شب، تکرار کردن:
خاطرات بايگاني، زندگي هاي اداري!
آفتاب زرد و غمگين، پلّه هاي رو به پايين
سقف هاي سرد و سنگين، آسمان هاي اجاري!
عصر جدول هاي خالي، پارک هاي اين حوالي
پرسه هاي بي خيالي، نيمکت هاي خماري
رونوشت روزها را، روي هم، سنجاق کردم:
شنبه هاي بي پناهي،
جمعه هاي بي قراري...
منبع: نشريه موعود نوجوان، ش24.