همگرايي رده هاي ديني در سپهر آموزه هاي اسلامي (1)


 

نويسنده: دکتر محسن الويري
استاديار دانشگاه امام صادق (ع)



 

چکيده
 

ساخت رده اي يکي از ساخت هاي اجتماعي است که براساس مؤلفه هايي همچون جنسيت، قوميت، دين و مانند آن، انواع گوناگوني مي يابد. تمايزها ورقابت هاي بين رده هاي مختلف يک ساخت رده اي اغلب به تنش ها وکشمکش هايي در جامعه مي انجامد و به همين دليل، تعامل اين رده ها با يکديگر مورد توجه جامعه شناسان به ويژه درنظريه هاي کشمکش قرار گرفته است. مروري بر آيات وروايات مربوط به درجات ايمان نشان مي دهد که ساخت رده هاي ديني درجامعه اسلامي به رسميت شناخته شده است، ولي توصيه هاي پيشوايان ديني مادرباره چگونگي تعامل بين اين رده ها، به گونه اي است که زمينه هاي واگرايي اين رده ها را به زمينه هايي براي همگرايي تبديل مي کند. مهم ترين اين توصيه ها عبارتند از : آگاهي مسلمانان از طبيعي واجتناب ناپذير بودن رده هاي ديني،خود آگاهي مسلمانان نسبت به رده اي که به آن وابسته هستند، واقع گرايي نسبت به ظرفيت ها وتوانمندي هاي افراد رده هاي ديني پايين تر، وسرانجام تلاش براي ارتقاي آنها. اين موضوع دراين نوشتار با محور قرار دادن حديثي از امام صادق (ع) مورد بررسي قرار گرفته است.
کليد واژه ها: امام صادق (ع)، ساخت رده اي، رده هاي ديني، همگرايي ديني، واگرايي ديني، درجات ايمان، رفتار ديني.

مقدمه
 

جوامع انساني از لايه ها وبخش هاي مختلف تشکيل شده است .اصطلاحاتي مانند گروه، قشر، طبقه وحتي نهاد که به گستردگي درمتون ومنابع جامعه شناسي به کار مي رود، به همين لايه ها وبخش ها اشاره دارد. رده اجتماعي (Social Category) يکي از اين اصطلاحات است که براي قابل تشخيص ساختن دسته اي از انسان ها برحسب خصوصياتي قابل تشخيص ومشترک به کار مي رود. برخي از اين خصوصيات مانند جنس و سن، خصوصياتي فراگير هستند که بر اساس آن همه جمعيت هاي انساني را مي توان رده بندي کرد. مثلاً، انسان ها که برحسب جنس خود يا مذکر هستند يا مؤنث، براساس سن خود در يک ساخت رده اي (Categorical Structure) با واحدهاي رده اي (Categorical Units کودک، نوجوان، ميانسال وپير قرار مي گيرند . افراد هر يک از واحدهاي رده اي، از واحد رده اي ديگر از نظر مؤلفه هايي همچون اوصاف، خصوصيات، منافع و تعهدات متمايز مي شوند وبر اين اساس، رفتارهاي متفاوتي از آنها سر مي زند ونقش هاي متفاوتي ايفا مي کنند وبه همين ترتيب ديگران هم کنش و واکنش هاي متفاوتي از آنها انتظار دارند.
از نظر جامعه شناسان اثبات گرا، تمييز وتشخيص رده هاي مختلف اجتماعي و يا يک ساخت رده اي در جامعه بر اساس رفتار متفاوت افرادي که به يک واحد رده اي تعلق دارند قابل شناسايي است. برخلاف ثبات نسبي در تعدد و تنوع نهادها و طبقات اجتماعي، ساخت هاي رده اي جامعه بسيار گوناگون و دگرگون شونده هستند و جامعه شناسان مي توانند همواره ساخت هاي رده اي جديدي را شناسايي کنند و آن را مورد توجه قرار دهند. پيچيده شدن فزاينده جوامع انساني در دوران معاصر اين امر را آسان و گاه اجتناب ناپذير کرده است. رده هاي قومي، رده هاي تحصيلي، رده هاي شغلي و رده هاي ديني از شناخته ترين رده هاي اجتماعي هستند. شايد در بين نظريات جامعه شناسي، نظريات کشمکش (Confilct Theories) بيشترين توجه را به رده هاي اجتماعي داشته باشند؛ زيرا به اعتقاد آنها رده ها از مهم ترين منابع ايجاد و تشديد تنش ها و کشمکش ها در جامعه هستند. به نظر مي رسد همين موضوع سبب شده است ساخت رده اي در کنار ساخت هاي گروهي و نهادي و سازماني ومانند آن و همتراز با آنها مورد توجه جامعه شناسان قرار گيرد.(ترنر، 1378، ص113- 114 و 121)

فلسفه رده هاي اجتماعي متفاوت از منظر قرآن.
 

نگاهي به مفاهيم اجتماعي موجود در متون ديني، اين باور را در انسان پديد مي آورد که رده هاي مختلف اجتماعي و به ويژه رده هاي ديني در جامعه اسلامي به رسميت شناخته شده است. برخي ازتعابير قرآني نيز به صراحت به لايه ها و رده هاي مختلف ايماني و اخلاقي و علمي در جامعه ي اسلامي اشاره دارد. تفاوت درجات انسان ها در مقياس جوامع بشري، از نظر قرآن از يک سو،معيار آزموده شدن آنها واز سوي ديگر، مبنا ومنطق سامان يافتن و توجيه کننده بنيان زندگي اجتماعي است. آيه زير قرار گرفتن انسان ها در رده هاي مختلف اجتماعي را مايه آزمون آنها معرفي مي کند:
«وهو الذي جعلکم خلائف الارض ورفع بعضکم فوق بعض درجات ليبلوکم في ما اتاکم ان ربک سريع العقاب وانه لغفور رحيم» (انعام: 165).
واو کسي است که شما را جانشين [خود يا پيشينيان] در زمين قرار داد وبعضي از شما را بر بعضي ديگر به درجاتي برتر نهاد تا شما را درآنچه به شما داده است بيازمايد .به راستي خداي تو زود کيفر مي دهد وبه راستي او آمرزنده مهربان است.
و در آيه اي ديگر، قرآن نقش برتر يا فروتر بودن انسان ها نسبت به يکديگر را در سامان يافتن زندگي اجتماعي انسان ها اين گونه ترسيم کرده است:
«اهم يقسمون رحمت ربک نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحياه الدنيا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا ورحمت ربک خير مما يجمعون» (زخرف: 32)
آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مي کنند؟ ما ابزار زندگي آنها دراين جهان را بين آنها تقسيم کرديم وبعضي را بر بعضي به درجاتي برتر نهاديم تا برخي، برخي ديگر را به کار گيرند و رحمت پروردگارت از آنچه گرد مي آورند بهتر است.
به استناد مفاد اين آيه، تفاوت درجات انسان ها موجب نياز آنها به يکديگر و به کارگيري آنها از سوي يکديگر ودر نتيجه، رونق زندگي جمعي مي شود. در مقياس جامعه اسلامي نيز قرآن به اختلاف درجات و رده ايماني مؤمنان اشاره مي کند ودرجات ايماني برخي از مؤمنان راکه درهجرت وجهاد با جان واموال خود پيشتاز بوده اند برتر از ديگر مؤمنان مي شمرد:
«لايستوي القاعدون من المومنين غيراولي الضرر والمجاهدون في سبيل الله باموالهم وانفسهم فضل الله المجاهدين باموالهم وانفسهم علي القاعدين درجه و کلا وعد الله الحسني وفضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيماً» (نساء: 95)
مؤمناني که جهاد را ترک کردند وزياني نديدند با مجاهدان در راه خدا که با اموال وجان هايشان جهاد مي کنند برابر نيستند. خداوند مجاهدان با اموال و جان هايشان را بر ترک کنندگان جهاد برتري داد و به همه وعده نيکو داد وخداوند مجاهدان را بر ترک کنندگان جهاد با پاداشي بزرگ برتر نهاد.
دراين آيه، قرآن به صراحت ترک کنندگان جهاد را نيز درزمره مؤمنان به حساب آورده است و به آنان هم وعده نيکي داده، ولي مجاهدان را با تأکيد برتر از آنها معرفي کرده است.
«الذين امنوا و هاجروا وجاهدوا في سبيل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجه عندالله واولئک هم الفائزون» (توبه: 20)
آنان که ايمان آوردند وهجرت کردند و در راه خدا با اموال و جان هاي خويش جهاد کردند، درجه اي بالاتر نزد خداوند دارند وآنان همان رستگارانند.
به استناد اين آيه، ايمان وهجرت وجهاد را مي توان رفتارهاي متمايز کننده يک واحد رده اي در جامعه اسلامي به شمار آورد.
«وما لکم الا تنفقوا في سبيل الله والله ميراث السماوات والارض لا يستوي منکم من انفق من قبل الفتح وقاتل اولئک اعظم درجه من الذين انفقوا من بعد وقاتلوا وکلا وعد الله الحسني والله بما تعملون خبير» (حديد: 10)
وشما را چه شده است که در راه خدا انفاق نمي کنيد درحالي که ميراث آسمان ها وزمين از آن خداست. آن کس از بين شما که پيش از فتح انفاق کرد وجنگيد، با ديگران برابر نيست، آنان نسبت به کساني که بعد از فتح انفاق کردند وجنگيدند، درجه اي بالاتر دارند وخداوند به همه آنها وعده نيکي داده است وخداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است.
دراين آيه نيز انفاق کنندگان وجهاد گران پيش وپس از فتح مکه در يک ساخت رده اي ودر دو واحد رده اي مختلف با يکديگر مقايسه شده اند. در آيه اي ديگر نيز رده ايمان آورندگان وعالمان درمقايسه با ديگران بالاتر و والاتر شناسانده شده است:
«يا ايها الذين امنوا قيل لکم تفسحوا في المجالس فافسحوا يفسح الله لکم واذا قيل انشزوا فانشزوا يرفع الله الذين امنوا منکم والذين اوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبير» (مجادله: 11)
اي کساني که ايمان آورده ايد، وقتي به شما گفته شد درمجالس جا باز کنيد، جا باز کنيد تا خداوند براي شما جا باز کند، و وقتي گفته شد برخيزيد، برخيزيد. خداوند کساني از شما را که ايمان آورده اند. وکساني را که به آنها دانش داده شده است، به درجاتي برتر مي نهد وخداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است.
قرآن حتي وقتي مجموعه پيامبران را به عنوان يک مجموعه مستقل ويک ساخت رده اي درنظر مي گيرد، به اختلاف درجات آنها وبرتري داشتن برخي از آنها بر برخي ديگر، که لازمه آن وجود واحدهاي رده اي مختلف است، اشاره مي کند:
«تلک الرسل فضلنا بعضهم علي بعض منهم من کلم الله و رفع بعضهم درجات....»(بقره: 253)
آن پيامبران را برخي بر برخي ديگر برتي داديم. با برخي از آنها خداوند سخن گفت وبرخي ديگر را چندين درجه بلندي مقام داد....
«وربک اعلم بمن في السماوات والارض ولقد فضلنا بعض النبين علي بعض واتينا داود زبورا» (اسراء: 55)
وپروردگارت به هر که در آسمان ها و زمين است آگاه تر است وهمانا برخي پيامبران را بر برخي ديگر برتر نهاديم وبه داود زبور را داديم.

برداشت مفسران و محدثان از واژه «درجات»
 

مفسران در تفسير واژه «درجات» آن را متناسب با آيات مختلف به تفاوت معناکرده اند . شايد اين نکته که تفاوت درجات انسان ها، تفاوت آنها در برخورداري از نعمت هاي خداست، مورد وفاق مفسران باشد، ولي درباره چيستي اين نعمت ها نظرات گوناگوني از سوي مفسران مطرح شده است. واژه «درجات» به تفاوت بهره مندي انسان ها از نعمت هايي مانند رزق وخرد وعمر وثروت وتوانمندي و زيبايي وعزت واستعداد وحريت (دربرابر بردگي) وعلم وآگاهي وقرب ومانند آن تفسير شده است.(1)
موضوع درجات ايمان در روايات هم به شکل هاي مختلف انعکاس يافته است. مضمون اين روايات مورد توجه تدوين کنندگان جوامع روايي قرار گرفته و دربرخي از منابع حديثي، بخشي تحت عنوان «درجات الايمان» گشوده شده است.(2) تأليف رساله هاي مستقل درباره «درجات الايمان» که گاه از همين تعبير هم براي عنوان آنها استفاده شده است، مي تواند نشان اهميت اين موضوع در ذهن وباور عالمان مسلمان باشد. شيخ طوسي درکتاب الفهرست خود کتابي به نام درجات الايمان را جزو آثار بکر بن صالح رازي شمرده است. (طوسي، [بي تا]، ص 96) همچنين نجاشي درعداد کتاب هاي معلي بن محمد البصري از کتابي به نام کتاب الايمان ودرجاته وزيادته ونقصانه نام برده است.(نجاشي، 1407 ق، ص 418)

پي نوشت ها :
 

1 - دراين زمينه، تنها براي نمونه، سه تفسير زير را ذيل آيه 165 سوره مبارکه «انعام» با يکديگر مقايسه نماييد: طبرسي، 1403ق، ج 2، ص393 / طباطبائي، [بي تا]، ج7، ص 396/ زحيلي، 1422 ق، ج1، ص634.
2 - براي نمونه. ر. ک . کليني، 1365، ج2، ص 42- 45 با 6 روايت به عنوان بخشي از کتاب الايمان و الکفر/ مجلسي، 1404، ج 66، ص 154- 175؛ ص 154- 175، باب 32 از ابواب الايمان والاسلام و التشيع ومعانيها و فضلها وصفاتها با 28 روايت.
 

منبع: نشريه الاهيات اجتماعي شماره 2.