تخت فولاد» اصفهان؛ آرامگاه بزرگان جهان تشيع


 

نويسنده: پ . فرهادي




 
در جنوب شرقي شهر اصفهان گورستان «تخت فولاد»؛ يکي از مهم ترين گورستان هاي تاريخي جهان اسلام با گنجينه يي ارزشمند از مقبره هاي مشاهير و بزرگان ايران زمين قرار دارد. بابا رکن الدين، ميرفندرسکي و آقامحمد بيدآبادي از بزرگاني هستند که در اين گورستان دفن شده اند. در واقع به دليل وجود آرامگاه اين بزرگان و تعداد بي شماري از عالمان، حکيمان، عارفان و هنرمندان در اين گورستان است که تخت فولاد را داراي قداست مذهبي و معنوي فراواني مي دانند؛ تا جايي که آن را در کنار قبرستان «بقيع» در مدينه ي منوره، قبرستان «ابوطالب» در مکه ي مکرمه وگورستان «وادي السلام» در نجف اشرف از مهم ترين و متبرک ترين مراقد جهان اسلام به شمار مي آورند. اهميت و ارزش قبرستان «تخت فولاد» تنها به قداست معنوي آن نيست، بلکه اين مجموعه ي گرانقدر را مي توان آينه ي تمام نماي فرهنگ و هنر ايراني-اسلامي دانست. وجود ابنيه هاي زيباي تاريخي از دوره هاي صفويه، زنديه، قاجاريه که با نمونه هاي عالي هنر کارشي کاري، آجرکاري، خوشنويسي، حجاري و... زينت يافته اند؛ همگي «تخت فولاد» را به گنجينه يي از سبک هاي گوناگون معماري و هنري بدل کرده اند و ارزش و اهميتي ويژه به آن بخشيده اند.

وجه تسميه تخت فولاد
 

در نظر کسي که اولين بار نام قبرستان «تخت فولاد» را مي شنود، پيش از هر چيز نام اين مجموعه ي فرهنگي و تاريخي عجيب به نظر مي رسد. بايد گفت از اين گورستان در کتب تاريخي به نام هاي «لسان الارض» و «بابا رکن الدين» هم ياد شده است، اما اين روزها آن را به سبب وجود عبادتگاه و قبر «بالا فولاد حلوايي»، عارف قرن دهم هجري به نام «تخت فولاد» مي شناسند. اگرچه وجه تسميه هاي متعددي بر اي اين گوستان قديمي ذکر شده است که از جمله مي توان به ديدگاه استاد جلال الدين همايي در کتار «تاريخ اصفهان» اشاره کرد که مي گويد:
«اين قبرستان در گذشته تا کنار پل خواجو وسعت داشته است و از آن جا که در آن زمان به جاي پل خواجو سنگ هايي با فاصله وجود داشته که روي آن تخته مي گذاشتند و از آن عبور مي کردند، شايد کلمه ي تخت فولاد تغيير شکل يافته ي لغت «تخته پل ها» يا «تخت پل لاد» باشد؛ يعني پلي که از تخت درست شده است. «لاد» در فارسي به معني بنا و «پول» هم در اصل «پل» بوده است.»
البته اين نظريه تا حدودي قابل پذيرش است. چرا که نام بسياري از مکان ها و شهرهاي تاريخي ايران با گذشت زمان و در نتيجه تحريف لغات به شکل امروزي خود رسيده اند.

به قدمت خلقت زمين
 

مي گويند قبر يوشع نبي، از پيامبران بني اسراييل در تکيه ي «لسان الارض» قبرستان تخت فولاد قرار دارد و به همين دليل، قدمت اين قبرستان را از دوران پيش از اسلام مي داند. هر چند وجود مقبره ي «يوشع بن نوح» وصي حضرت موسي در فلسطين احتمال اين ادعا را ضعيف مي کند، اما بنا بر تحقيقات انجام شده توسط محققان مجموعه ي فرهنگي- مذهبي تخت فولاد، مي توان گفت اين مقبره متعلق به يکي از بزرگان يا صالحان قوم بني اسراييل بوده است.
به هر حال، هيچ آثار ديگري از دوران پيش از اسلام در گورستان تخت فولاد به دست نيامده است و حضار قديمي اطراف تکيه «لسان الارض» نيز هيچ شباهتي با ابنيه ي دوران پيش از اسلام ندارد. اگرچه کشف تعدادي سنگ قبر به خط کوفي و نسخ با تاريخ هاي 567 و 686ق، قدمت اين گورستان را به قرن ششم و هفتم مي رساند.
از قرن هفتم تا دهم هجري، تخت فولاد به يکي از مکانهاي عبادت و رياضت بدل شد و عرفا و زاهداني همچون بابا رکن الدين و بابا فولاد در آن جا براي خود عبادتگاهي ساختن و به راز و نياز مشغول و پس از فوت نيز در همان عبادتگاه مدفون شدند.

تخت فولاد در عصر صفوي
 

پس از انتخاب اصفهان به عنوان پايتخت دولت صفويه، توسعه يي عظيم در ساختار شهر اصفهان اتفاق افتاد. دارالسلطنه جديد صفوي، رشد سريع و شگفت آوري را آغاز کرد و اين شهر به يکي از مهم ترين مراکز ديني، سياسي و اقتصادي کشور تبديل شد. در همين دوران شاهد اوج شهرت و رونق تخت فولاد هستيم. در اين زمان با محدود شدن گورستان هاي داخلي شهر و توسعه ي شهر اصفهان و کثرت جمعيت، گورستاني وسيع و عمومي مورد نياز بود به همين خاطر گورستاني در حاشيه ي جنوبي زاينده رود و دامنه ي کوه صفه که در بردارنده ي آثاري از قرون چهارم هجري به سبب وجود مزار بابا رکن الدين بود، به عنوان گورستان عمومي شهر انتخاب شد و مورد استفاده قرار گرفت. بيشترين تغيير و تحول در محدوده ي تخت فولاد در زمان شاه عباس دوم صورت گرفت. شاه عباس در راستاي توسعه ي اصفهان، پل حسين آباد (خواجو) را تجديد بنا کرد و به بخش جنوبي پل نيز توجهات خاصي مبذول داشت. باغ و عمارت هايي به دستور او در اين بخش احداث شد و خياباني از ميان اين باغات به سوي جاده ي شيراز کشيده شد و تا دروازه ي تخت فولاد امتداد پيدا کرد.
در اين زمان تخت فولاد چنان رونق پيدا کرد که ميهمان سراهاي متنوع، خانقاه ها، تکايا و باغي هاي متعددي در آن به وجود آمد. علاوه بر اين، دو يخچال بزرگ که آب خنک زائران قبور را تأمين مي کرد نيز در آنجا ساخته شد و اين موضوع نشان دهنده ي ميزان قابل توجه زائراني است که به اين مکان مي آمدند. به هر حال، اين توجه فراوان به تخت فولاد تا جايي پيش رفت که در زمان شاه سليمان صفوي محدوده ي تخت فولاد به حد اعلاي خود رشد و گسترش يافت. در اين زمان عدد تکيه ها و خانقاه هاي تخت فولاد به چهارصد مي رسيد.

تجلي گاه شاهکاري هنري
 

تکاياي موجود در «تخت فولاد» متعلق به چهار دوره ي تاريخي مجزاست که هر دوره، ويژگي معماري و هنري خاصي را بر ابنيه ي تخت فولاد منعکس کرده اند. تخت فولاد علاوه بر اين، آلبومي بي نظير از نقوش تزييني و نمادين است که هم در تزيينات کاشي کاري و گچ بري و هم در تزيين سنگ هاي قبور به زيبايي و ظرافت تمام نمايان است. جز اين ها نقوش نمادين و ابزار نمايانگر شغل متوفي عموماً بر روي سنگ قبرها حک شده اند. خوش نويسي کتيبه ها و سنگ نوشته ها نيز از ديگر عناصر هنري در تخت فولاد است که به زيبايي تجلي يافته است و به ما اين امکان را مي دهد که به نمونه هاي نفيسي از کتيبه هاي خوش نويسي در تخت فولاد دسترسي داشته باشيم. هم چنين آثار هنري بسياري را مي توان در «تخت فولاد» يافت که از جمله آنها اشعاري است که بر روي سنگ قبر نوشته شده اند و عموماً با بهره گيري از ماده ي تاريخ، به سال، ماه تولد و وفات فرد مدفون اشاره مي کنند و از جهت زيبايي شناسي، جامعه شناسي و فرهنگ عاميانه قابل توجه هستند.

عالمان و مشاهير عصر صفوي
 

قبر استاد «فولادين استاد شجاع الدين حلوايي»، از عرفاي برجسته قرون دهم هجري، يکي از ارزشمندترين قبول «تخت فولاد» است. ظاهراً بابا فولاد در دوره ي شاه طهماسب صفوي مي زيسته و به عبادت و وارستگي شهرت داشته و کرامات بسياري از او نقل کرده اند.
ميرزا ابوالقاسم فندرسکي استرآبادي(متوفي 1050ق) از بزرگ ترين فيلسوفان و عرفاي جهان اسلام يکي از بنيان گذاران حوزه ي فلسفي اصفهان است که پس از وفات در تکيه يي منسوب به خود او در تخت فولاد دفن شد. قبر او بدون هيچ بنايي در صحن تکيه قرار دارد. تکيه ي «ميرزا رفيع نائيني» نيز بقعه ي زيبايي است که به دستور شاه سليمان صفوي بر مزار فيلسوف بزرگ آن دوره بنا شده است. اين بقعه داراي معماري هشت ضلعي با گنبدي ناري شکل است.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123