سيري در فقه الحديث «حديث اربعين» (4)


 

نويسنده: سيد مصطفي احمدزاده*




 

معناي واژه اربعين
 

مسأله مهم در اين حديث شناخت حكمت عدد چهل است. از آنجايي که روايات زيادي بر اين عدد تأكيد دارند و همچنين آداب و رسوم بي‌شماري بر پايه آن استوار است، لذا اين عدد داراي خصوصيت منحصر به فردي است كه باعث برتري آن در ميان اعداد شده است و اين مسأله بي انگيزه و بي جهت نيست.
هرچند مي توان گفت كه منظور از «اربعين» در اين حديث، همان عدد «چهل» است، ولي باتوجه به مطالب گذشته در باره اين عدد و اهميت كيفي آن، كمال و كثرت، بيشتر مصداق پيدا مي كند. منظور پيامبر (صلي الله عليه و آله ) از ذكر عدد «اربعين» پرداختن به ويژگي‌ هاي كمي نبوده است، بلكه اهميت دادن به كيفيت است. مجموعه كاملي از احاديث كه در حفظ و گسترش اسلام نقشي داشته باشند به طوري كه حاجت‌ها و نياز هاي مردم را در هر عصري پاسخگو باشند، مورد نظر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله است؛ چرا كه دست پيدا كردن به مقام فقاهت، فقط از طريق حفظ چهل حديث مبالغه آميز است و مقامِ فقاهت كه در پي تلاش و كوشش فرد در طول ساليان درازي حاصل مي گردد، فراتر از آن است كه كسي با حفظ چهل حديث به آن دست پيدا كند.
در ميان اعداد، عددي كه نشانگر «كمال» است، عدد چهل است. و اين كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله ) در باره حفظ احاديث به عدد چهل اشاره نموده است، از آن رو است كه اين عدد نمودار «كمال» است، لذا از اين عدد براي تبيين مراد خود استفاده نموده است. با توجه به اين توضيح، مي توان ادعا نمود، همان طور كه يك فقيه در حفظ و گسترش اسلام و ارتقاي سطح بينش اسلامي مردم نقش بسزايي دارد، نيز كسي كه مجموعه كاملي از احاديث را حفظ مي نمايد از اهميت والايي برخوردار است بطوريكه مي توان او را تا سطح يك فقيه بالابرد. خلاصه اينكه «چهل» نماينده «كمال» است و منظور پيامبر «كمال» بوده است نه چهل.

معناي واژه حديث
 

«حديث» در لغت عرب به معناي سخن است و سخن را از اين جهت حديث مي گويند كه حرف حرف، و كلمه كلمه حادث مي شود. اما در اصطلاح، كلامي است كه از قول يا فعل و يا تقرير معصوم حكايت كند. (1)

معناي مما يحتاجون اليه في أمر دينهم
 

يعني از احاديثي كه امت را در امر دين خود به آن احتياج باشد؛ مثل احاديثي كه در باب قيامت و معاد و بهشت و دوزخ و عذاب قبر و امثال آن از اعتقاديات است. يا در ماده نماز و روزه و زكات و حج و جهاد و أشباه آن از عبادات نه از احاديثي كه تعلق به امور دنيا داشته باشد؛ مثل حديثي كه در باب وسعت رزق و ظفر بر دشمن و دفع مكايد او و مانند آن روايت شده باشد، گاهي كه غرض ديني به آن تعلق نگيرد. (2)
علامه مجلسي در بحار الأنوار در اين باره گفته است: ظاهر اكثر روايات، نشان‌گر تخصيص اربعين به احاديث مربوط به اصول عقايد و عبادات است و از ظاهر بعضي روايات برمي آيد كه حوزه اين احاديث، به اصول عقايد و عبادات قلبي و بدني و خصال و افعال نيكو محدود مي شود و مسائل مربوط به معاملات و احكام از اين دايره خارج است. (3)
بعضي دايره اين احاديث را بسيار وسيع گرفته اند؛ به طوري كه احاديث احكام، احاديث صحيح، احاديث مربوط به آداب نفس، احاديث مربوط به معاملات را نيز شامل مي شود. (4)
بعضي را اعتقاد بر اين است كه مراد از حفظ چهل حديث، چهل حديث در مناقب اميرالمؤمنين علي بن ابي‌طالب (عليه السلام) و اهل بيت (عليهم السلام) است. (5)
بنابراين، فقيه و عالم برانگيخته شدنِ حافظِ چهل حديث در روز قيامت، بدين معناست كه چنين شخصي در روز رستاخيز محشور مي شود؛ در حالي كه صاحب بصيرت و بينش در دين خويش است؛ بصيرتي كه بر اثر تدبر در احاديث مربوط به امور دين (از عقايد و عبادات قلبي و بدني و اتصاف به صفات حميده و اخلاق شايسته و عمل به آنها) پديدآمده است و يا بدين معناست كه خداوند براي چنين كسي توفيق آن را مي دهد كه در رديف فق هاي عالم و عامل قرارگيرد.

معناي بعثه الله عزَ و جلَ يوم القيامه ي فقيهاً عالماً
 

در واقع، فقيه كسي است كه داراي علم به آخرت و آفات نفوس و مفسده اعمال و تارك زندگي پست دنيا و پاك و پارسا و راغب بدان چه در پيش خداست، باشد. وگرنه، فقيه به معناي دانشمند و فقه به معناي فهم و يا علم به احكام شرعي از روي ادله تفصيلي مناسب مقام نيست.
شيخ بهايي پس از رد معناي لغوي و اصطلاحي «فقه» و عدم مناسبت اين دو معنا در اين مقام، گفته است: مراد از فقه در اين حديث بينايي در امور دين است و احوال آخرت و خداشناسي، كه فقيه به معناي صاحب اين بصيرت و بينايي باشد. (6)
شيخ بهايي در پاسخ اين سؤال که دانستن معناي حديث آيا در حصول ثواب مذكور شرط است يا نه؟ نوشته است:
ظاهر حديث دلالت دارد بر آن كه دانستن معنا، در عايد شدن ثواب مذكور شرط نيست، بلكه ثواب مذكور، به مجرد حفظ الفاظ حديث، عايد مي شود؛ هرچند معرفت به معنا حاصل نباشد. و دور نيست كه مراد رسول اكرم (صلي الله عليه و آله ) نيز اين باشد؛ چرا كه چنان که حفظ قرآن عبادت است و مورث ثواب، هر چند معرفت به تفسير حاصل نباشد، حفظ الفاظ حديث نيز عبادت است و قابل ترتب ثواب، بي آن كه عالم به معناي آن بوده باشد. (7)
صاحب كتاب تبصره ي المؤمنين بر اين استدلال شيخ اشكال كرده است و آن را از اوهام دانسته است و آورده است:
اولاً، از جهت اين كه مجرد حفظ، بدون علم به معناي آن چه ثمر دارد تا اين كه اين همه ثواب براي آن باشد، البته احاديث اخبار كه احكام مسائل ديني‌اند براي علم و عمل اند، در حكم اوراد و اذكار و ادعيه نيستند كه بدون فهم معاني آن موجب اجر و ثواب شوند، بلكه بديهي است كه نظر صاحب شرع (عليه السلام) همه جا بر معنا و مفهوم آن هاست نه به مجرد لفظ آنها.
ثانياً، در احاديث سابقه فرمودند كه چهل حديث كه حفظ مي كند در حلال و حرام بوده باشد كه محل حاجت مردمان است و از آنها منتفع بشوند و از معلومات است كه حلال و حرام محل حاجت مردمان است و انتفاع از معناي آن حاصل مي شود، نه اين كه از مجرد حفظ لفظ آنها و احاديث گذشته قرينه، بلكه صريح است در اين كه مراد معناست، نه ظاهر فقط، بلكه مقصود از لفظ هم، معناست؛ چنان كه مقصود از پوست مغز است. (8)
برخي نيز در پاسخ اين سؤال که مراد از امت، جميع امت است يا بعض امت؟ آورده‌اند:
ظاهر اين است كه لفظ «عَلي» در اين حديث به معنا «لامِ انتفاع» است. و چون «امت» اسم جنس مضاف به ضمير است و در علم عربيت، مقرر شده كه اسم جنس، هرگاه مضاف واقع شود، ظاهرش عموم است به حسب ظاهر، مراد از «امت» جميع امت خواهد بود، و ثواب مذكور عايد نخواهد شد، مگر به كسي كه احاديثي را حفظ كند كه جميع فرق امتِ اجابت از اهل سنت و شيعه اثناعشري و غير اثناعشري در امر دين خود به آن محتاج باشند و از آن انتفاع يابند. و اين معنا تحقق ندارد، مگر در ضمن احاديثي كه همه بر صحت آن معتقد باشند، و به طريق همه منقول شده باشد. (9)
شيخ بهايي اشكال كرده است كه اگر حديثي داراي چهل قسمت بود، از آنجايي كه هر حكم يك حديث محسوب مي شود، آيا ثوابي كه بر حافظ چهل حديث مترتب است، بر فردي كه يك حديث چهل قسمتي را حفظ كرده است، نيز مترتب است يا خير؟ در جواب گفته است كه كسي به اين نكته تصريح نكرده است و محل اشكال است؛ هرچند بعضي بعيد ندانسته اند.
استاد جلالي با استدلال به حديث پيامبر (صلي الله عليه و آله ) به حضرت علي (عليه السلام) اين اشكال را بي مورد دانسته است و معتقد است كه حديث به كم و زياد گفته مي شود. بنابراين، حديثي كه چهل حديث را دربرمي گيرد نيز چهل حديث محسوب مي شود. (10)

نتيجه‌
 

حديث اربعين از طرق گوناگوني نقل شده است که قريب به اتفاق اين طرق ضعيف است، اما طريقي که در کتاب صحيفه الامام الرضا (عليه السلام) از طريق طبرسي آمده است، صحيح است و ضعف ديگر احاديث را جبران مي‌نمايد. از سوي ديگر، طبق نظر محدثان عمل به احاديث ضعيف، در مورد فضايل اعمال جايز است و حديث اربعين نيز در حوزه فضايل اعمال قرار دارد. لذا عمل به اين حديث شريف جايز است. از سوي سوم، طبق مفاد حديث من بلغ، خداوند به كسي كه حديثي در باره ثواب عملي شنيده و براي درك ثواب مزبور، آن عمل را به جا آورده، ثواب آن كار را مي دهد، گرچه حديث، چنان كه شنيده، نباشد. بنابراين، حديث، هركسي كه به حديث اربعين عمل كند، مستحق دريافت ثواب آن خواهد بود؛ هر چند كه اين حديث، چنان كه شنيده نباشد. بر اين دلايل، بايد سيره محدثان و علماي بزرگ هر عصر را در عمل به اين حديث بيفزاييم. تأليف صدها كتاب و رساله بر مبناي اين حديث، دليل ديگري است كه ما را به پذيرفتن اين حديث نزديک تر مي سازد.

- إحياء علم الدين، أبو حامد محمد الغزالي، مترجم: مؤيد الدين محمد خوارزمي، تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ سوم، 1372 ش.
- الإختصاص، عبدالله محمد بن محمد بن النعمان العكبري البغدادي (الشيخ المفيد)، تصحيح و تعليق: علي اكبر الغفاري، بيروت: مؤسسه الأعلمي للمطبوعات، 1402 ق.
- الأربعون حديثاً في إثبات إمامه أميرالمؤمنين، سليمان بن عبدالله الماحوزي البحرانيف تحقيق: السيد مهدي ارجائي، قم: الطبعه الأولي، 1417 ق.
- الأربعون حديثاً في الأب الإسلامي، عبدالقادر قره خان، استانبول: نشريات كليه الآداب بجامعه استانبول، 1954 م.
- الأربعون حديثاً، محمد اسماعيل بن الحسين بن محمد رضا المازندراني الخواجوئي، تحقيق: سيد مهدي رجائي، مكتبه المرحوم آيه الله الصدر الخادمي، الطبعه الأولي، 1412 ق.
- الأربعون حديثاً، محمد تقي التستري، قم: الخيام، 1400 ق.
- الأربعين البلدانيّه عن أربعين من أربعين لأربعين في أربعين، ابوالقاسم علي بن حسن بن هبه الله ابن عساكر دمشقي شافعي، بيروت: دارالفكر، 1413 ق.
- اربعين حديث، عبدالحسين عترتي كوشالي، تحقيق: صدر الدين قرباني لاهيجي، قم: مؤسسه النشر الإسلامي التابعه لجماعه المدرسين، الطبعه الأولي، 1415 ق.
- اربعين، نور الدين عبدالرحمن جامي، تصحيح: كاظم مدير شانه چي، مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، 1363 ش.
- أربعون، محمد بن حسين (شيخ بهايي)، مترجم: خاتون آبادي، تهران: حكمت، 1410 ق.
- اربعين حجت، ابو معين حميد الدين حجت هاشمي خراساني، قم: حاذق، چاپ اول، 1370 ش.
- اربعين حسينيهف سيد علي مير غفاري آذر شهري، قم: مكتب اسلام، 1372 ش.
- الأربعين النوويه، امام يحيي بن شرف النووي الشافعي، تصحيح: مصطفي البغا و محيي الدين مستو، بيروت: دار ابن كثير، چاپ چهارم، 1406 ق.
- الأمالي (أو المجالس)، محمد بن علي بن الحسين (شيخ صدوق)، تصحيح: السيد فضل الله الطباطبائي اليزدي، قم: المطبعه الحكمه، 1373 ق.
- بحار الأنوار الجامعه لدرر اخبار الأومه الأطهار، محمد باقر مجلسي، بيروت: مؤسسه الوفاء، 1403 ق.
- تاريخ نيشابور المنتخب من السياق، الحافظ ابوالحسن عبدالغافر بن اسماعيل الفارسي، انتخاب: الحاقظ ابواسحاق بن محمد بن الأزهر، قم: جماعه المدرسين في الحوزه العلميه، 1403 ق.
- تاريخ بغداد أو مدينه السلام منذ تأسيسها حتي سنه 463 هـ، ابي بكر احمد بن علي الخطيب البغدادي، بيروت: دارالفكر، بي تا.
- تبصره المؤمنين (يا اربعين در اربعين)، سيد حسن عرب باغي، بي نا، 1392 ق.
- التحبير في المعجم الكبر، ابوسعد عبدالكريم بن محمد السمعانيّ، تحقيق: منيره ناجي سالم، بغداد: مطبعه الرشاد، 1395 ق.
- ترجمه و شرح اصول الكافي، سيد جواد مصطفوي، تهران: دفتر نشر فرهنگ اهل بيت(ع)، بي تا.
- تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، قم: مدرسه امام اميرالمؤمنين(ع)، 1364 ش.
- التيسير شرح الجامع الصغير في احديث البشير النذير، عبد الرئوف المناوي، مصر: المكتب الإسلامي، بي تا.
- الجامع الصغير في احاديث البشير النذير، جلال الدين السيوطي، مصر: شركه مكتبه و مطبعه مصطفي البابي الجلي و أولاده، چاپ چهارم، بي تا.
- حليه الأولياء و طبقات الأصفياء، ابونعيم احمد بن عبدالله الاصبهاني، بيروت: دارالكتب العلميه، 1409 ق.
- الخصال، محمد بن علي بن الحسين (شيخ صدوق)، تصحيح: علي اكبر غفاري، قم: منشورات جماعه المدرسين في الحوزه العلميه، 1403 ق.
- درايه الحديث، كاظم مدير شانه چي، قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1372 ش.
- فهرست اسماء مصّنفي الشيعه المشتهر برجال النجاشي، ابوالعباس احمد بن علي بن احمد بن العباس النجاشي، قم: مؤسسه النشر الإسلامي، 1407 ق.
- زلال المعين في احاديث الأربعين، عبدالله بن الحاج سيد ابوالقاسم البلادي، چاپ سنگي، 1330 ق.
- السيره الحلبيه (انسان العيون في سيره الإمين المأمون)، علي بن برهان الدين الحلبي، بيروت: المكتبه الإسلاميه، بي تا.
- شرح الأربعين النبويه، محمد حسين الجلالي، بيروت: مؤسسه الأعلمي، 1407 ق.
- صحيفه الإمام الرضا(ع)، تحقيق: محمد مهدي نجف، مشهد: مؤسسه طبع و نشر الآستانه الرضويه المقدسه، 1406 ق.
- طبقات الشافعيه، جمال الدين عبدالرحيم بن الحسن الاسنوي، تحقيق: عبدالله الجبوري، بغداد: مطبعه الإرشاد، چاپ اول، 1391 ق.
- الطبقات الكبري، محمد بن سعد، بيروت: دار صادر، بي تا.
- العلل الوارده في الأحاديث النبويّه، أبوالحسن علي بن عمر بن احمد بن مهدي دارقطنيف تحقيق: محفوظ الرحمن زين الله السلفي، رياض: دار طيبه، چاپ اول، 1409 ق.
- علم اليقين في اصول الدين، ملا محسن فيض كاشاني، قم: انتشارات بيدار، 1400 ق.
- عوارف المعارف، شهاب الدين سهرودي، بيروت: دار الكتب العربي، 1966 م.
- عوالي اللئالي العزيزيه في الاحاديث الدينيه، محمد بن علي بن ابراهيم الاحسائي (ابن ابي جمهور)، تحقيق: مجتبي عراقي، قم: محقق، 1405 ق.
- عيون اخبار الرضا(ع)، محمد بن علي بن الحسين قمي (شيخ صدوق)، مترجم: حميدرضا مستفيد و علي اكبر غفاري، تهران: نشر صدوق، 1373 ش.
- الفهرست، منتجب الدين علي بن بابويه الرازي، تحقيق: سيد جلال الدين محدث ارموي، قم: كتابخانه آيه الله العظمي مرعشي نجفي، 1366 ش.
- فيض القدير شرح الجامع الصغير، عبدارئوف المناوي، بيروت: دارالفكر، 1391 ق.
- الكافي، محمد بن يعقوب الكلينيف تصحيح: علي اكبر غفاري، تهران: دار الكتب الإسلاميهف 1367 ش.
- الكامل في ضعفاء الرجال، الحافظ ابو احمد عبدالله بن عدي الجرجاني، تحقيق: يحيي مختار عزّاوي، بيروت: دارالفكر، 1409 ق.
- كنتز العمال في سنن الأقوال و الأفعالف علي المتقي بن حسام الدين الهندي، حيدرآباد: دائره المعارف العثمانيه، الطبعه الثانيه، 1380 ق.
- لغت نامه، علي اكبر دهخدا، زير نظر: دكتر محمد معين و سيد جعفر شهيدي، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران: 1371 ش.
- مرآه العقول في شرح اخبار آل الرسول(ع)، محمد باقر مجلسي، تصحيح: سيد جعفر حسيني، تهران: دار الكتب الإسلاميهف 1404 ق.
- المحجه البيضاء في تهذيب الأحياء، ملا محسن فيض كاشاني، قم: دفتر انتشارات الامي، بي تا.
- معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواه، السيد ابوالقاسم الموسوي الخوئي، بيروت: منشورات مدينه العلم آيه لله العظمي الخوئي، چاپ چهارم، 1409 ق.
- مفاتيح الأعجاز في شرح گلشن راز، شمس الدين محمد لاهيجي، مقدمه و تصحيح: محمد رضا برزگر خالقي و عفت كرباسي، تهران: انتشارت زوّار، 1371 ش.
- الميزان في تفسير القرآن، السيد محمد حسين الطباطبائي، مترجم: سيد محمد باقر موسوي همداني، قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1364 ش.
- النشر في القراءات العشر، محمد بن محمد الدمشقي (ابن الجزري)، تصحيح: علي محمد الضباع، مصر: المكتبه التجاريه الكبري، بي تا.
- وسائل الشيعه إلي تحصيل مسائل الشريعه، محمد بن الحسن الحر العاملي، تصحيح: عبدالرحيم الرباني الشيرازي، بيروت: دار إحياء التراث العربي، چاپ پنجم، 1403 ق.

پي نوشت ها :
 

* استاديار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
1) درايه الحديث، ص8 .
2) اربعين بهايي، ص35 .
3) بحارالأنوار، ج2، ص158 .
4) فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج9، ص119 .
5) الأربعون حديثا، التستري، ص7 .
6) اربعين بهايي، ص44 .
7) همان، ص35 .
8) تبصره المؤمنين، ص40 .
9) اربعين بهايي، ص37 .
10) شرح الأربعين النبويه، ص480 .
 

منبع: نشريه علوم حديث شماره 57