اصل خودنمايي مطلوب و ابراز وجود


 

نويسنده: دكتر احمد به پژوه
دانشيار دانشگاه تهران



 
تمايل به خودنمايي، جلب توجه و نياز به ابراز وجود تقريباً در تمام انسان ها مشاهده مي شود. آنچه که در ميان انسان ها و در فرهنگ هاي گوناگون متفاوت است. نظام تعليم و تربيت با انتقال ميراث هاي فرهنگي و نظام هاي ارزشي به کودکان و نوجوانان، مي کوشد روشهاي مطلوب و مناسب را به آنها آموزش دهد. از اين رو وظيفه ي پدران و مادران اين است که نياز به خودنمايي و توجه را در روشهاي شايسته آنها را هدايت کنند تا به طريق مطلوب نيازشان را بر آورده سازند. براي مثال، دانش آموزي با دلقک بازي و پشت معلم در سر کلاس راه رفتن، مي خواهد خود را نشان دهد و جلب توجه کند. در مقابل، دانش آموز ديگر از طريق منظم بودن، ساکت نسشتن و يا رفتار مطلوب ديگر مي خواهد اين نيازش را بر آورده سازد. بديهي است اگر کودک يا نوجوان موفق نشود از طريق مطلوب به خودنمايي بپردازد، به روش نامطلوب مبادرت مي ورزد. در اين باره بيت زير اين حقيقت را به خوبي بيان مي کند:
پري رو تاب مستوري ندارد
گرش بندي سر از روزن بر آرد
بنابراين به کودک يا نوجوان اجازه دهيد در فرصت هايي نزد اعضاي خانواده، فاميل و يا دوستان، توانايي ها و مهارت هاي خود را به نمايش گذارد و ارائه دهد. اين فرصت ها به کودک يا نوجوان اجازه مي دهد نياز به خودنمايي و جلب توجه به طريق مثبت و مطلوب ارضاء شود و فرد به مقبوليت اجتماعي نائل شود. براي مثال در حضور پدر و مادر يا فرد مورد احترام ديگري، مي توان از کودک يا نوجوان درخواست کرد که شعر بخواند، سوره ي کوچکي از قرآن را بخواند، يا کاردستي اش را نشان دهد و... سپس کودک يا نوجوان را مورد تشويق و تأييد قرار داد. کودکي که در جمع به خاطر عمل مثبتي مورد توجه قرار مي گيرد و تشويق مي شود، احساس خود ارزشمندي مي کند و ميزان اعتماد به نفسش بالا مي رود.
يک نکته ي مهم را در اين اصل بايد مورد تأکيد قرار داد و آن نکته اين است که شيوه ي برخورد و توجه شما عامل مهم شکل گيري رفتار در کودک و نوجوان است. اگر به رفتار مطلوب فرزندتان توجه کرديد، رفتار مطلوب شکل مي گيرد و اگر به رفتار نامطلوب توجه کرديد، نادانسته و ناخواسته رفتار نامطلوب را در او تقويت کرده ايد. بدين ترتيب، «توجه» يک تقويت کننده ي مثبت قلمداد مي شود. بنابراين جلب توجه و خودنمايي يک نياز است و پران و مادران وظيفه دارند آگاهانه به روشهاي مناسب و شايسته ي ارضاي اين نياز توجه کنند.

- اصل رازداري
 

رعايت اصل رازداري مهمترين عامل تأمين کننده ي ايجاد يک رابطه ي انساني و جلب اعتماد ميان دو نفر است. سعي کنيد با ايجاد فضاي اطمينان بخش، رازدار و محرم اسرار کودک خود باشيد. حتي گاهي اوقات به مادران توصيه مي شود، راز يا حرف محرمانه اي را که فرزندتان به شما گفته است، بدون کسب موافقت او با پدر در ميان نگذاريد. خداوند تبارک و تعالي ستار عيوب است و شما نيز بايد همين گونه باشيد.
گاهي اوقات شاهد هستيد که کودک حرف دل يا رازش را جرأت نمي کند با پدر يا مادر در ميان گذارد، اين وضعيت بر اثر چيست؟ يا اينکه يک بار تجربه کرده و ديده است که چگونه راز او بر ملا شده است؟ اصل رازداري يک شاخص ارزيابي است تا پدر يا مادر رفتار خود را بررسي کنند و بينند تا چه حد فرزندشان آنها را محرم راز خود مي دانند و احساس نزديکي و محرميت مي کنند. بديهي است کودکاني که والدين خود صادق يافته اند، به آنها اعتماد مي کنند و آنها را محرم راز خود مي دانند. ميان خواهران و برادران، بطور طبيعي زمينه ي حسادت وجود دارد، اما اين پدر يا مادر است که با شيوه ي رفتار خود موجب کاهش يا شدت حسادت مي شود. براي مثال کودک نسبت به خواهر يا برادرش حساس است، لذا بايد اصل رازداري را حتي ميان آنها رعايت کرد. بنابراين آگاه باشيد که جوهره ي رابطه ي انساني، بر اثر اعتماد متقابل به وجود مي آيد و اساس اعتماد با رعايت اصل رازداري ايجاد مي شود.

- اصل شناخت و آگاهي
 

لازمه ي کار با کودک، شناخت و درک انسان بطور اعم و کودک بطور اخص است و زماني که از رابطه ي انساني صحبت مي شود، بدون شک نخست بايد ببينيد انسان کيست و چيست؟ زماني کودکي پرسيد:«آيا بزرگترها همه چيز را درباره ي کودکان مي دانند؟» بي شک کودک يا انسان، حيوان نيست و يا انسان، حيوان ناطق، حيوان اجتماعي، حيوان متفکر و نظاير آن نيست، بلکه انسان، انسان است.
انسان يک موجود يا مخلوق ويژه است با ويژگي هاي خاص خود که اين ويژگي هاي خاص در قرآن مجيد ترسيم و تصوير شده است. در قرآن کريم، محور بحث، انسان است و اساساً قرآن، کتاب انسان سازي است. خداوند تبارک و تعاليانسان را از خاک آفريده است و از روح خود بر انسان دميده است، پس انسان روح خدايي دارد. خداوند متعال انسان را به عنوان خليفه و جانشين خود روي زمين قرار داد و آنچه را که در آسمان ها و زمين است مسخر او گردانيد. نکته ي ديگري که در اصل بايد به آن اشاره کرد اين است که شما به عنوان مادر، پدر، معلم و يا مربي سعادت کودک را در چه مي بينيد؟ آيا سعادت در اين است که کودکي شاد و از نظر جسماني و رواني سالم داشته باشيم؟ هدف عمده اين است که کودک از زنده بودن و زندگي کردن احساس شادماني و ارزشمندي کند.
بي شک خانواده ي سالم و رشد يافته ضامن سلامت و سعادت جامعه است و بطور متقابل براي رشد و تعالي جامعه بايد به رشد و اعتلاي خانواده انديشيد. از سوي ديگر سلامت رواني و جسماني افراد يک جامعه تأمين نمي شود، مگر آنکه خانواده هايي سالم و متعادل داشته باشيم. در اين اصل، به يک دستور ساده اما پر معني از حضرت علي(ع) اشاره مي شود: «آنچه را که براي خود نمي پسندي براي ديگران هم مپسند.» اين دستور ارزشمند در ارتباط با همه کس و حتي فرزندان هم مصداق دارد و موجب مي شود يک ارتباط انساني و سالم بين شما و فرزندتان بر قرار شود. همچنين حضرت علي(ع) فرموده اند:«دورانديش کسي است که اوضاع زمان خود را دريابد و نسبت به آن آگاهي داشته باشد.» بنابراين لازمه ي عامل بودن، عالم شدن است و مقدمه ي يک عمل شايسته، داشتن علم و آگاهي است.
منبع: 7روز زندگي شماره -82