آشنايي با كشور لبنان


 





 

لبنان
 

لبنان کشوری کوهستانی در غرب آسیا و با 10542 کیلومتر مربع مساحت، کوچک‌ترین کشور پس از بحرین در خاورمیانه و پایتخت آن شهر بندری بیروت است. از شمال رود بزرگ «النهر الکبیر» و از شرق کوههای «جبل الشرقیع» مرز طبیعی این کشور با سوریه را تشکیل می‏دهند. از جنوب با فلسطین مرز مشترک داشته و از غرب به دریای مدیترانه محدود است. نام لبنان (لوبنان در زبان عربی استاندارد، لِبنان در گویش محلی) از ریشه سامی "LBN" گرفته شده که دارای معانی متعددی همچون «شیر» و «سفید» است که شاید اشاره به کوه‌های سر پوشیده از برف لبنان دارد.

موقعیت جغرافیایی
 

سرزمین لبنان آب‌وهوای مدیترانه‌ای دارد، هوای سواحل در زمستان‌ها سرد و بارانی و در تابستان‌ها گرم و شرجی است. در نواحی بلندتر به ویژه کوهستان‌ها، زمستان‌ها با بارش برف همراه است. بخش‌های دیگر این کشور، تابستان‌های گرم و خشک دارد. دره‌های سرسبز در غرب کشور و در حاشیه دریای نیلگون مدیترانه و نیز دشت‌ها و جلگه‌های منطقه شرقی لبنان (دره‌های بقاع)، ‌همگی نوید سرزمینی مناسب کشاورزی می‌دهند ... لبنان تنها کشور خاورمیانه است که بیابان و صحرا ندارد.
رودخانه‌های مهم لبنان عبارت‌اند از: ألعاصی و أللیطانی در دره سهل البقاع، زهرانی، الاولی، ألکلب و... رشته‌کوه‌های لبنان عبارت‌اند از: رشته‌کوه‌های لبنان شرقی و رشته‌کوه‌های لبنان غربی که میان این دو رشته کوه، دره سهل البقاع قرار گرفته‌است.
کشور لبنان به دلیل قرار گرفتن در ساحل شرقی مدیترانه دارای بنادر حائز اهمیتی است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از بیروت، طرابلس، صیدا، صور و جونیه.
لبنان از شش استان (به عربی: ألمحافظه) تشکیل شده‌است که عبارتند از: استان بیروت، استان جبل لبنان، استان شمالی لبنان، استان بقاع، استان نبطیه و استان جنوبی لبنان.

بیروت
 

بندر بیروت بزرگ‌ترین شهر لبنان می‌باشد که فعالیتهای عمده اقتصادی، موسسات اداری و دانشگاه‏های بزرگ کشور در این شهر واقعند. بیش از 45% از جمعیت کشور و حدود 70% مردم شهرنشین لبنان در بیروت سکونت دارند.
موقعیت خاص در کنار مدیترانه باعث شده است که این شهر بر سر راههای عمده تجاری آسیا به اروپای جنوبی و غربی و آفریقای شمالی قرار گیرد. بیمارستان‏های مجهزی در این شهر وجود دارند. بیروت همچنین میزبان دانشگاه‌های معتبر مختلفی همچون دانشگاه لبنان، دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه سنت جوزف است. تا قبل از جنگ داخلی ۱۹۹۰-۱۹۷۵لبنان کشوری متمول در منطقه و پایتخت بانکداری جهان عرب محسوب می‌شد و تعداد زیادی توریست را جذب خود می‌کرد تا حدی که بیروت را به عنوان پاریس خاورمیانه می‌شناختند.

سابقه تاریخی
 

سرزمینی که امروز به اسم لبنان شناخته می‌شود در حدود سه هزار سال پیش از میلاد مسیح یعنی پنج هزار سال پیش، محل زندگی مردمانی بود که خود را کنعانی می‌نامیدند. یونانیان قوم کنعانی را «فوئینیکی» خطاب می‌کردند که در عربی همان «فینیقی» است. خطی که فینیقی‌ها با آن می‌نوشتند ریشه خطوط کنونی انسان است. حرفه اصلی این مردم تجارت بوده و شهرهای خود را کنار دریا ساخته‌اند. در دوران کوروش، فینیقی‌ها تحت تسلط هخامنشی‌ها بودند و کشتی‌های آن‌ها در اختیار پادشاه ایران بود. از کتیبه داریوش هم این طور بر می‌آید که برای ساختن کاخ‌های هخامنشی از چوب‌های سدر یا سرو آزاد لبنانی استفاده شده. همان درختی که امروز هم نشانه لبنان است و تصویرش میان پرچم این کشور نقش بسته است.
بعد از آن، سرزمین فینیقی‌ها یا لبنان مدام تحت تسلط قدرت‌های مختلف بوده است از اسکندر مقدونی تا امپراتوران روم، خلفای بنی‏امیه، عباسی و عثمانی‏ها. لبنان پس از جنگ جهانی اول تحت تسلط فرانسوی‌ها درآمد. فرانسوی‌ها در سال 1926 جمهوری لبنان را شکل دادند و لبنان در سال 1943 استقلال خود را از فرانسه بدست آورد. به دلیل حضور فرانسوی‌ها، بخشی از فرهنگ لبنان تحت تاثیر فرهنگ فرانسه قرار دارد.

مذهب و نژاد
 

با اینکه جمعیت لبنان کمتر از چهار میلیون نفر برآورد می‏شود اما همین مقدار اندک را گروه‌های نژادی و قومی گوناگونی تشکیل می‌دهند. بیش از 90 درصد مردم این کشور را اعراب لبنانی و اعراب فلسطینی تشکیل می‏دهند. ارامنه حدود 5% و اکراد و سایر نژادها نیز حدود 4% جمعیت این کشور را شامل می‏شوند.
کشور لبنان علی‏رغم وسعت کم خود از لحاظ مذاهب موجود، دارای تنوع زیادی بوده و بیش از 18 مذهب رسمی در لبنان وجود دارد. بر حسب تخمين 38% مسيحي، کمتر از 30%مسلمان شيعه، 27% سني، 5%دروز و سایر اقلیت‏ها. البته ذکر این نکته نیز لازم است که به دلیل برخی حساسیت‏های موجود مدت زیادی است که آماری در این رابطه گرفته نشده و این آمار تقریبی می‏باشد.

جنگ داخلی
 

در فرودین 1975 میلادی، تنی چند از اعضای عضو سازمان آزادی بخش فلسطین به قصد ترور پیرجمیل موسس و رهبر حزب فالانژ لبنان به سوی کلیسایی متعلق به مسیحیان مارونی در شرق بیروت آتش گشودند. او از سوءقصد جان سالم به در برد، ولی این سوءقصد باعث مجموعه‌ای از اقدامات متقابل شد و طولي نکشيد که تمام گروه‌ها و طوايف وارد جنگ شدند. اسرائيل نيز از سويي ديگر در اين جنگ دخالت کرد. در نهایت به جنگ داخلی ۱۵ساله در لبنان منجر شد.
از وقایع مهم در جنگ داخلی لبنان می‌توان به قتل‌عام اهالی دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان موسوم به «صبرا و شتیلا» اشاره کرد که در تاریخ 16 سپتامبرتا 18 سپتامبر 1982 میلادی، بوسیله شبه‌نظامیان فالانژ لبنانی و به انتقام تروربشیر جمیل، رئيس جمهور لبنان و رهبر حزب فالانژ از فلسطینیان به وقوع پیوست.
در 1990 دولت لبنان توانست بار ديگر قدرتش را بر تمامي بيروت اعمال كند و ميان همه طوايف اعلام صلح فراگير شد.

سیاست
 

کشور لبنان جمهوری است و سه مقام ارشد آن برای اعضای گروه‌های مذهبی خاص در نظر گرفته شده‌اند:
رئیس جمهوری باید مسیحی مارونی باشد. نخست وزیر باید مسلمان سنی باشد. سخنگوی پارلمان می‌بایست مسلمان شیعه باشد. این ترتیب قسمتی از میثاق ملی (المیثاق الوطنی) است که توافقی غیر کتبی است که در سال ۱۹۴۳در ملاقاتی بین رئیس جمهور لبنان (یک مارونیتی) و نخست وزیر لبنان (یک سنی) حاصل شد
در 1991، قانون اساسي اصلاح شد تا متضمن انتخاب مجمع ملي با رأي تمامي افراد بالغ شود. اين مجمع رئيس جمهوري (ماروني) را انتخاب و نيز نخست وزير (سنی) را انتصاب مي‏كند. سهمیه مسلمانان و مسیحیان در کرسی‏های مجلس مساوی بوده و هرکدام 64 کرسی سهمیه دارند.
64 کرسی مسلمانان شامل 27 کرسی از آن شیعیان، 27 کرسی برای اهل تسنن، 8 کرسی برای دروزیان و 2 کرسی برای علویان می‏باشد.
64 کرسی مسیحیان نیز شامل 34 کرسی برای مارونی‏ها، 14 کرسی برای رم ارتدوکس، 8 کرسی برای رم کاتولیک، 5 کرسی برای ارمنیان ارتدوکس، 8 کرسی برای رم کاتولیک، 5 کرسی برای ارمنیان ارتدوکس، یک کرسی برای ارمنیان کاتولیک، یک کرسی برای انجیلی‏های پروتستان و یک کرسی برای اقلیت‌هاست.

گروه بندی جدید در سیاست لبنان
 

پس از ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان، روز هشتم مارس 2005 بیش از یک میلیون نفر از مردم لبنان در پاسخ به دعوت دبیرکل حزب الله در میدان مرکزی بیروت گردهم آمده و حمایت خود را از مقاومت به رهبری حزب الله، رئیس جمهوری وقت (امیل لحود) و حمایت‏های سوریه از کشورشان اعلام کردند؛ گروه‏هایی که در این گردهمایی شرکت داشتند به 8 مارس معروف شدند.
در مقابل، شش روز بعد در چهاردهم مارس، گروه‏های مخالف این دیدگاه نیز طرفداران خود را در همان مکان گردهم آوردند که این تشکل‏ها نیز به جریان 14 مارس معروف شدند. این تظاهرات منجر به خروج نیروهای سوری از لبنان پس از 29 سال و گردهم آمدن سنی‏ها، دروزی‏ها و احزاب مسیحی شد.
پس از تهاجم رژیم اسرائیل به لبنان در سال 2006، این کشور برای 18 ماه بدون رئیس جمهور بود که سرانجام در جریان توافق دوحه در سال 2008، تنش بین این دو نیرو به حداقل رسید. در حال حاضر رئیس جمهور لبنان میشل سلیمان و نخست وزیر این کشور، رهبر جریان المستقبل، سعد حریری می‏باشد.

گروههای شاخص ائتلاف 14 مارس
 

جریان المستقبل (اهل تسنن)
 

این جریان یک جریان سنی لبنانی است که رفیق حریری آن را بنا نهاد. بعد از ترور او رهبری جریان بر عهده سعدحریری قرار گرفت. این جریان مبنای ائتلاف 14 مارس باحضور احزابی چون سوسیالیست ترقیخواه، قوات، کتائب و ... شد.
جریان المستقبل دارای شاخه‌هایی از قبیل جوانان، زنان، تعلیم و تربیت، رسانه، آزادیخواهی، ورزشی، کارگری و... است. جریان المستقبل حضور بارزی در رسانه های جهان عرب دارد.

حزب کتائب (مسیحی)
 

حزب کتائب لبنان حزب فالانژ لبنان (از بارزترین و قدیمی‌ترین احزاب لبنانی است. این حرکت توسط پیر جمیل در سال 1936 بوجود آمد. این حرکت تا 1952 به فعالیت خود ادامه داد و پس از یک وقفه حرکت خود را در سال 1958 دوباره و توسط کمیل شمعون از سر گرفت)
در تاریخ 14 سپتامبر 1982، بشیر جمیل، رئیس‌جمهور لبنان و فرزند پیرجمیل، نه روز پس از تحویل گرفتن مقام ریاست جمهوری لبنان و قبل از ادای سوگند رسمی، به همراه ۲۵نفر از همراهانش، در مقر حزب فالانژ لبنان در منطقه اشرفیه بیروت به وسیله انفجار بمب، به قتل رسید. قتل بشیر جمیل ضربهٔ بزرگی بر حزب فالانژ بود. پس از دو روز از قتل بشیر جمیل، شبه‌نظامیان فالانژ، به انتقام ترور بشير جميل، رئيس جمهور لبنان، به دو اردوگاه صبرا و شتیلا در جنوب لبنان وارد شدند و بین ۷۰۰تا ۳۵۰۰نفر از فلسطینیان را به انتقام قتل بشير جميل به قتل رساندند.
حزب در انتخابات سال 2005 پارلمان صاحب 3 کرسی در پارلمان 128 نفره لبنان شد. در دولت سینیوره با ترور شدن پیر امین جمیل وزیر صنایع و آنطوان غانم ضربه سختی به این حزب وارد شد. هم اکنون ایلی مارونی از کتائب وزیر گردشگری در دولت وحدت ملی لبنان است

قوات لبنان (مسیحی)
 

قوات لبنان در حال حاضر یک حزب سیاسی مسیحی است که بشیر جمیل آنرا پایه گذاری کرده است. این حزب در جریان جنگهای داخلی لبنان درگیری‌های زیادی با ائتلاف گروهای مسلمان (حرکت ملی لبنان) و گروههای فلسطینی داشت. حتی در برخی موارد نیز با گروههای هم پیمان خود به نزاع و در گیری پرداخت. در سال 1982 بعد از ترور جمیل این جریان استقلال خود را از دیگر جریانات مسیحی اعلام کرد و در یک نزاع خونین با ارتش سرانجام اسلحه خود را تسلیم نمود. در سال 1994 رهبر آن سمیر جعجع به جرائمی همچون انفجار کلیسای سیده النجاه و ترور پسر رییس جمهور لبنان و قتل رشید کرامی نخست وزیر و جرائم دیگر به حبس محکوم شد. این حکم او در سال 2005 با خروج ارتش سوریه از لبنان ملغی شد و او از زندان آزاد شد و بار دیگر رهبری جریان را بر عهده گرفت. هم اکنون جریان قوات پنج کرسی در پارلمان لبنان در اختیار دارد. این جریان در حکومت وحدت ملی لبنان 2 وزیر را در اختیار دارد.

جریان سوسیالییست ترقی خواه لبنان (دروزی)
 

جریان سوسیالیست ترقیخواه لبنان از مهم‌ترین احزاب سیاسی لبنانی است و در حال حاضر رهبری آن برعهده ولید جنبلاط است. پایه های حزب بر مبنای سکولاریسم و سوسیالیسم و بر مبنای اکثریت دروز شکل گرفته است. تاریخ تاسیس آن به 1949 باز می‌گردد (توسط کمال جنبلاط و...). این جریان در طی جنگهای داخلی لبنان به جریان حرکت ملی لبنان در مقابل جریان مسیحی که به کشتار مسلمانان می‌پرداختند پیوست. جنبلاط پدر بسیاری از گروههای چپ فلسطینی آن را تجهیز و یاری می‌کردند. این حزب در طول تاریخ خودبا حکومت سوریه دارای مشکلات فراوان بوده است.
درسال 1977 کمال جنبلاط ترور شد. پس از کمال جنبلاط، ولید جنبلاط رهبری حزب را برعهده گرفت و میلیشیای حزب به قتل عام‌های خونین بر علیه مسیحیان به تلافی ترور کمال جنبلاط دست زدند. سلسله عملیاتی که منجر به هجرت بسیاری از مسیحیان از منطقه جبل شد. از جمله احزابی که از حزب دروزی سوسیالیست ترقیخواه انشعاب کرده‌اند و به جمع هم پیمانان حزب الله پیوسته‌اند می‌توان به حزب دموکراسی ملی به رهبری طلال ارسلان و جریان توحید لبنان به رهبری وئام وهاب اشاره کرد.

سایر گروههای مسیحی
 

حزب آزاد ملی. جریان المرده. اتحاد ملی لبنان. حزب دموکرات مسیحی. حزب همکاری. حزب الوعد، جنبش التغییر. جبهه آزادی از جمله گروه‌های سیاسی مسیحی لبنان هستند.

گروههای شاخص ائتلاف 8 مارس
 

جنبش اَمَل(شیعی)
 

این جریان یکی از دو حزب عمده شیعه در لبنان است. این جنبش در سال ۱۹۷۴توسط امام موسی صدر پایه‌گذاری شد. جنبش امل یکی از طرف‌های درگیر در جنگ داخلی لبنان بود. هم اکنون نبیه بری دبیرکل جنبش امل است. امام موسی صدر برای حفظ و حراست و سازماندهی فرهنگی، عقیدتی و سیاسی محرومان مسلمان لبنان، سازمان «جنبش محرومان حرکه‌المحرومین» را ایجاد کرد که با استقبال عموم اهالی جنوب مواجه شد و در دیگر شهرها نیز مشتاقان زیادی داشت. در ۱۵تیرماه ۱۳۵۴وی طی یک سخنرانی، خبر ایجاد سازمان نظامی امل را اعلام کرد. این سازمان شاخه نظامی «جنبش محرومان» بود که زیر نظر دکتر مصطفی چمران اداره می‌شد.
از این جریان نبیه بری ریاست مجلس لبنان و فوزی صلوخ وزارت خارجه حکومت وحدت ملی را به عهده دارد.

جنبش حزب الله لبنان (شیعی)
 

حزب‌الله لبنان بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین جنبش لبنانی است که نقش بسیار مهمی در ساختار سیاسی این کشور دارد. به هرحال بدنبال حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 تعدادی از جوانان لبنانی در کنار یکدیگر قرار گرفتند و با هدف بیرون راندن متجاوزین یک گروه مقاومت تشکیل دادند.
به دلیل خروج ارتش اسرائیل در سال 200 از جنوب لبنان، حزب الله توانست در عرصه داخلی لبنان نقش برجسته تری ایفا کند و بارها عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی را دستگیر کرد و جریان تبادل آنان با اسیران لبنانی تعداد زیادی از آنان آزاد شدند این موضوع به محبوبیت بیشتر حزب‌الله و رهبر آن سید حسن نصرالله افزود.
با اینکه یکی از اصلی‏ترین خواسته‏های ائتلاف 14 مارس خلع سلاح حزب الله بود اما این ائتلاف نتوانست در خلع سلاح حزب الله موفقیتی بدست بیاورد

حزب دموکرات لبنان (دروزی)
 

این حزب در جولای 2001 و پس از انشعاب از جریان سوسیالیست ترقیخواه رسمیت یافت و رییس آن طلال ارسلان وزیر ورزش و جوانان حکومت وحدت ملی لبنان می‌باشد. این جریان پیش از تمایل اخیر ولید جنبلاط رییس جریان سوسیالیت ترقی خواه به جریان 8 مارس شاخص‌ترین جریان دروز همپیمان حزب الله است. این حزب البته در پارلمان فعلی لبنان صاحب هیچ کرسی نیست.

جریان ملی آزاد لبنان (مسیحی)
 

فکر ایجاد جریان ملی آزاد لبنان پس از تبعید میشل عون رییس جمهور وقت لبنان به پاریس شکل گرفت. این جریان در طول سال‌ها فعالیت سری خود را در بین مسیحیان ارتودکس لبنان ادامه داد تا آنکه پس از بازگشت میشل عون در سال 2005 تشکیلات شکل رسمی به خود گرفت. این جریان با جریان المرده پیمان استراتژیک بست. پس از تشکیل پارلمان این جریان در سال 2006 با حزب الله پیمان استراتژیک منعقد نمود. از بندهای این پیمان تشکیل جبهه واحد و به رسمیت شناختن حق قانونی مقاومت و عدم خلع سلاح آن بود.
این جریان از شاخه های اصلی ایجاد ائتلاف 14 مارس بود ولی بعد از این امضای پیمان با حزب الله و امل و دروز جبل عامل به صف مخالفین این جریان پیوست. گروههای جریان 14 مارس از این عمل میشل عون به عنوان یک عمل غیر اخلاقی برای رسیدن میشل عون به کرسی ریاست جمهوری لبنان یاد کردند. آرزویی که با انتخاب میشل سلیمان به ریاست جمهوری لبنان جامه عمل نپوشید.

حرکت توحید اسلامی(اهل تسنن)
 

جنبشی است که در سال 1982 میلادی توسط شیخ «سعید شعبان» تأسیس شد. شعبان در دهه هشتاد، ارتباط خوبی با ایران داشت. او با پشتیبانی جریان‌های دینی اهل سنّت، قدرت نظامی نیرومندی در شهر طرابلس تشکیل داد. جنبش او از چند مجموعه اسلامی کوچک مانند «جندالله» و «جنبش لبنان عربی» به وجود آمده بود. بر شهر طرابلس حاکمیت پیدا کرد و در سال 1984، در این شهر «امارت اسلامی» اعلام نمود مخالفت نیروهای سوری مستقر در لبنان با این جریان باعث کاهش نفوذ آنان شد. سوری‌ها توانستند طی در گیری با اعضای این جنبش بر تمامی طرابلس مسلط شوند و از فعالیت این جنبش بکاهند.
بعد از این درگیری‌ها، نفوذ این جنبش کاهش پیدا کرد، ولی توسّط فرزند مؤسس این جنبش شیخ «بلال شعبان» دوباره با تأثیرکمتری به میدان بازگشت. امروز هم جنبشی نزدیک به جریان حزب الله در بین اهل سنت لبنان به شمار می‌آید.

جماعت اسلامی لبنان (اهل تسنن) :
 

این جماعت یکی از شاخه‌های اخوان‌المسلمین است که در سال 1964 به طور رسمی فعالیت خود را در لبنان آغاز کرد. بیشتر توجه جماعت اسلامی لبنان به موسسات رسمی دینی بود لذا نمایندگانی را در این موسسات مثل شورای عالی اسلامی و اداره اوقاف نصب کرد. این جماعت به تدریج وارد فعالیت‌های سیاسی شد بطوریکه در سال 1972 اولین نماینده وابسته به جماعت اسلامی لبنان وارد پارلمان این کشور شد. در جریان جنگ‌های داخلی لبنان در سال 1975 جماعت اسلامی لبنان گروه شبه نظامی موسوم به مجاهدین تشکیل داد تا از مناطق طرابلس، بیروت و صیدا حمایت کند. پس از این جنگ نیروهای وابسته به جماعت اسلامی لبنان سلاح‌های خود را به نیروهای عربی تحویل دادند و مراکز نظامی خود را تعطیل کردند. در عرصه سیاسی این کشور حضور فعالی دارد و بعد از ترور رفیق حریری سیاست اعتدال را میان دو جناح اصلی لبنان یعنی 14 مارس و 8 مارس در پیش گرفت. فتحی یکن دبیر کل این جماعت به تقریب میان مذاهب اعتقاد دارد و به همکاری عمیق میان شیعه و اهل سنّت ایمان دارد. وی در تجمع 8 مارس امامت نماز جماعت تجمع کنندگان را برعهده داشت. او با همسرش منا حداد دانشگاه اسلامی جنان در طرابلس را اداره می‌کند.

سایر گروه های سیاسی سنی
 

جمعیت خیریه اسلامی، حزب آزادی عربی، حزب نجاد، حزب اتحاد، جنبش عربی لبنان و کنگره مردمی لبنان از جمله دیگر احزاب سنی هستند که حضور کم و بیش فعالی در عرصه تحولات سیاسی این کشور دارند.

مطبوعات
 

سابقه مطبوعات
 

در 1869 البشیر، نخستین‌ روزنامه‌ عربی‌زبان، در بیروت‌ به‌چاپ‌ رسید. این‌ نشریه‌ را مسیحیان‌ ژزوئیت (یسوعی) به‌طور هفتگی‌ منتشر می‌كردند. پیش‌ از آن، از 1860، بُطرُس‌ بستانی‌ نشریه‌ نفیر سوریا را منتشر می‌كرد؛ اما از اواسط‌ دهه‌ 1870، او با هدف‌ جلب‌ توجه‌ افكار عمومی‌ به‌ امر آموزش‌ همگانی‌ و ادبیات‌ ملی، به‌ نشر دو هفته‌نامه‌ الجنّه پرداخت‌ كه‌ پسرش‌ سلیم‌ تا 7 ژوئیه‌ 1886 نشر آن‌ را ادامه‌ داد. بستانی‌ دو مجله‌ الجُنَینه‌ (به‌مدت‌ سه‌ سال) و الجنان‌ را نیز منتشر می‌كرد.
مسلمانان‌ بیروت‌ در 1874 هفته‌نامه‌ ثمرات‌ الفنون‌ را بنیان‌ گذاشتند كه‌ تا انقلاب‌ تركهای‌ جوان انتشار می‌یافت‌ و سپس‌ الاتحاد العثمانی‌ نامیده‌ شد. این‌ روزنامه، به‌سبب‌ نثر مغلق‌ و فضل‌فروشانه‌ نویسندگان‌ محافظه‌كارش، معروف‌ بود. در همین‌ سال، در لبنان‌ التقدم‌ منتشر شد كه‌ خود را مدافع‌ حقیقی‌ پیشرفت‌ و ترقی، و دشمن‌ سرسخت‌ همه‌ نیروهای‌ ارتجاعی‌ كشور می‌دانست. نویسنده‌ برجسته‌ این‌ نشریه‌ ادیب‌ اسحاق‌ بود.
در 18 اكتبر 1877، خلیل‌ سركیس، داماد بطرس‌ بستانی، نخستین‌ شماره‌ لسان‌الحال‌ را منتشر كرد كه‌ نشریه‌ای‌ روزانه‌ بود و تا حدی‌ رقیب‌ الجنّه به‌ شمار می‌رفت. این‌ دو روزنامه‌ به‌ مسائل‌ سیاسی‌ اهمیت‌ چندانی‌ نمی‌دادند و رویدادها را تا حد ممكن‌ بدون‌ جانبداری‌ گزارش‌ می‌كردند، اما در عین‌ حال، احترام‌ ویژه‌ای‌ برای‌ آرای‌ دولت‌ قائل‌ بودند.
با اینكه‌ لسان‌الحال‌ بیشتر به‌ موضوعات‌ علمی‌ و اقتصادی‌ می‌پرداخت، با حكومت‌ عثمانی‌ درگیر و چند ماه‌ توقیف‌ شد؛ اما، در آن‌ مدت، سركیس‌ روزنامه‌ دیگری‌ به‌ نام‌ المشكاه را منتشر كرد. این‌ عمل‌ دولت، مانع‌ سركیس‌ در كار انتشارات‌ نشد، به‌ طوری‌ كه‌ وی‌ پیشكسوت‌ مطبوعات‌ لبنان‌ دانسته‌ می‌شود.
در 1880، مارونیهای‌ مخالف‌ با مداخلات‌ واتیكان‌ و پاپ‌ در لبنان، روزنامه‌ كوچكی‌ به‌ نام‌ المصباح‌ را تأسیس‌ كردند. نشریات‌ كوكب‌ الصبح‌ المنیر و النشره‌ الاسبوعیه نیز از پروتستان‌ها حمایت‌ می‌كردند و كلیسای‌ ارتدوكس‌ یونان‌ هم‌ روزنامه‌ای‌ به‌ نام‌ الهدیه داشت. نشریه‌ مهمی‌ كه‌ به‌ این‌ مجموعه‌ اضافه‌ شد، هفته‌نامه‌ بیروت‌ بود كه‌ در 1885 انتشار یافت‌ و، با حمایت‌ دولت، وزنه‌ تعادلی‌ در مقابل‌ ثمرات‌ الفنون‌ شد. در 1888، نشریه‌ بیروت‌ الرسمیه، به‌ عنوان‌ ترجمان‌ رسمی‌ حكومت، تأسیس‌ شد. در پایان‌ قرن‌ نوزدهم، نُه‌ نشریه‌ ادواری‌ در بیروت‌ و سه‌ نشریه‌ در دیگر نقاط‌ لبنان‌ منتشر می‌شد در 1912، هشت‌ روزنامه، هفده‌ هفته‌نامه‌ و دوازده‌ نشریه‌ نقد و بررسی‌ در لبنان‌ منتشر می‌شد.
علاوه‌ بر لسان‌الحال، در این‌ دوران‌ روزنامه‌های‌ گوناگونی‌ منتشر می‌شد، از جمله‌ صَدی‌' لبنان (1900)، البلاغ‌ (1910)، البیرق‌ (1913) و هفته‌نامه‌ زَحْلَه‌الفتاه‌ (1910)، كه‌ همه‌ آن‌ها را می‌توان‌ از نشریات‌ پیش‌كسوت‌ به‌شمار آورد. پس‌ از این‌ دوران، توسعه‌ و تكامل‌ مطبوعات‌ لبنان‌ بی‌وقفه‌ ادامه‌ یافت. در دوران‌ قیمومت‌ فرانسه، تعدادی‌ روزنامه‌ پدید آمد كه‌ برخی‌ از آن‌ها هنوز منتشر می‌شوند: الاحرار (1923)، الشرق‌ (1926).
روزنامه‌ سیاسی‌ النداء و تلغراف‌ بیروت‌ در 1930 منتشر شدند؛ روزنامه‌ النهار كه‌ شهرت‌ جهانی‌ دارد به‌ همت‌ جبران‌ توینی‌ در 1933 تأسیس‌ شد و هنوز خاندان‌ توینی‌ آن‌ را در بیروت‌ منتشر می‌كنند.
از 1941، به‌ ویژه‌ در سالهای‌ پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم، شمار فراوانی‌ روزنامه‌ و نشریه‌ نقد و بررسی‌ به‌وجود آمد. در تحقیقاتی‌ كه‌ در باره‌ مطبوعات‌ عربی‌ لبنان‌ در 1946 شده، از 29 روزنامه‌ و 25 نشریه‌ منظم‌ در بیروت‌ و 16 نشریه‌ ادواری‌ در دیگر نقاط‌ كشور یاد گردیده‌ است.
در 1956، در لبنان‌ 27 روزنامه‌ و 37 نشریه‌ ادواری‌ منتشر می‌شد، كه‌ آزادی‌ وسیع‌ مطبوعات‌ را نشان‌ می‌دهد. هجده‌ نشریه‌ ادواری‌ محلی، دو روزنامه‌ به‌ زبان‌ ارمنی، دو نشریه‌ به‌ انگلیسی‌ و بیش‌ از ده‌ نشریه‌ به‌ فرانسه‌ نیز در آنجا منتشر می‌شد. برخی‌ از نشریات‌ فرانسه‌زبان‌ عبارت‌ بودند از: < شرق‌ > (1924)، < بررسی‌ لبنان‌ > (1928)، < امروز > (1934)، كه‌ تاریخ‌ تأسیس‌ آنها به‌ روزگار قیمومت‌ فرانسه‌ برمی‌گردد و شمارگان‌ آن‌ها (بین‌ هفت‌ هزار تا هشت‌ هزار نسخه) برای‌ این‌ كشور زیاد بود؛ و < بازرگانی‌ در شرق‌ طالع‌ > (1928).
سایر نشریات‌ عبارت‌ بودند از: الاقلام‌ المریخ، الانباء، الاتحاد اللبنانی، هر سه‌ در 1933؛ الاوریان، نشریه‌ كمونیستی‌ نضال‌الشعب، طرابلس، الرائد، الرابطه (نشریه‌ سوسیالیستهای‌ لبنان)، در 1934؛ الحدیث، بیروت، الجمهور در 1936؛ الیوم، النضال، العمل‌ در 1938؛ العهد، اللواء، الرواد در 1939؛ آسیا، الجدید، الدیار در 1941؛ نشریه‌ سیاسی انتقادی‌ الاقلام‌ و مجله‌ هفتگی‌ الصیاد در 1943؛ الحیاه، بیروت‌المساء، الانشاء در 1946؛ الزمان، كل‌ شیی‌ در 1947؛ نشریه‌ سیاسی‌ الدنیا در 1950؛ هفته‌نامه‌ سیاسی‌ و ادبی‌ الثقافه ‌الوطنیه در 1951؛ الجریده در 1953؛ السیاسه‌ در 1956؛ الكفاح‌العربی، روزنامه‌ الانباء در 1958؛ و مجله‌ سیاسی‌ الاسبوع‌العربی، الانوار در 1959. بیشتر این‌ نشریات‌ در سالهای‌ بعد نیز منتشر می‌شدند؛ اما، با جنگ‌ داخلی‌ لبنان‌ (1975ـ1981) اغلب‌ جراید كشور تعطیل‌ شدند یا مركز انتشار آنها به‌ لندن‌ و پاریس‌ منتقل‌ گردید. برخی‌ نشریات‌ نیز در اختیار گروههای‌ مبارز فلسطینی‌ قرار گرفتند، از جمله‌ نشریه‌ سیاسی‌ الهدف‌ كه‌ در 1969 به‌ مالكیت‌ «جبهه‌ خلق‌ برای‌ آزادی‌ فلسطین» در آمد و در همان‌ سال‌ به‌ صورت‌ هفته‌نامه‌ منتشر شد. همچنین‌ نشریه‌ سیاسی‌ و هفته‌نامه‌ چپگرای‌ الی‌ الاَمام‌ در 1970 كه‌ ترجمان‌ سیاسی‌ جبهه‌ خلق‌ برای‌ آزادی‌ فلسطین فرماندهی‌ كل‌ شد.

نگاهی به نشریات حال حاضر لبنان
 

پس از وقایع اخیر در لبنان در این کشور داراى مطبوعاتى هستيم كه به زبان 14 مارسى صحبت مى‌كنند و خريداران اين روزنامه طرفداران 14 مارسى‌ها هستند و مطبوعات ديگرى داريم كه به زبان 8 مارسى نوشته شده‌اند و فقط اپوزيسيون آن را مطالعه مى‌كنند.
اين دو دستگى محدود به مطبوعات نبوده و حتى باجه‌هاى فروش مطبوعات و فروشندگان مطبوعات نيز بر اين اساس به دو گروه تقسيم شده‌اند. برخى از آن‌ها فقط روزنامه‌هاى طرفدار دولت را به فروش مى‌گذارند و يا اينكه اين جرايد را در جلو پيشخوان خود قرار داده‌اند و برخى ديگر برعكس فقط روزنامه‌هاى طرفدار اپوزيسيون را مى‌فروشند و يا آن را در بالاى همه جرايد قرار داده‌اند.
در حال حاضر مهم‌ترین نشریات لبنان عبارتند از:

النهار
 

این روزنامه در سال 1933 توسط جبران توینی تاسیس شد و مسئولیت روزنامه را تا زمان ترورش بر عهده داشت. در حال حاضر غسان توینی انتشار نشریه را بر عهده دارد.

السفیر
 

شماره اول روزنامه «سفیر» در 26 مارس 1974 منتشر شد. این روزنامه «صدای بی صدا» را شعار خود قرار داده است. پوشش خبری از حوادث در حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، جامعه، ورزش و سرگرمی، و همچنین تحقیقات و زمینه های علمی و مسائل زیست محیطی زمینه‏های انتشار آن هستند و دارای خبرنگاران مختلفی در سراسر جهان می‏باشد. ناشر آن در حال حاضر طلال سلمان و مدیر عامل آن یاسر نعمه می‏باشد.

اللوا
 

این روزنامه از سال 1963 تا کنون منتشر می‏شود. نشریه توسط عبد الغني سلام عميد الدار بنیانگذاری شده است و سردبیر آن در حال حاضر صلاح سلام می‏باشد.

الشرق
 

این نشریه ابتدا با نام الشرق الطيار در سال 1926 منتشر شده و در حال حاضر توسط عوني و معين الكعكي اداره می‏شود.

المستقبل
 

المستقبل روزنامه رفیق حریری بود ودر حال حاضرتریبونی برای اظهار نظر های حامیان این طیف. این روزنامه ۲۴ صفحهای دارای ضمائم بسیاری است و در مورد مسائل مختلف ویژه نامه های متفاوتی را منتشر می‌کند.
از دیگر روزنامه‏های لبنان می‏توان به موارد زیر اشاره نمود: الانوار، الدیار، البیرق، الانوار، العمل، الاحرار، الحقیقه و...
همچنین برخی از مهم‌ترین مجلات هفتگی و ماهانه لبنان عبارتند از:
امل‌ (جنبش‌ امل)، الانباء (حزب‌ سوسیالیست‌ ترقی‌خواه)، العهد (حزب‌اللّه)، البناء، صباح‌الخیر، الافكار، الشراع‌، الكفاح‌ العرب،، الفرسا،، السور،، الصیا،، بیروت المسا، الشاهد، الهدف، الاسبوع العربی و...

آزادی مطبوعات
 

آزادي مطبوعات در لبنان با هيچ كشور عربي قابل قياس نيست. لبنان را مهد مطبوعات، رسانه‏ها و مراکز انتشاراتی، تبلیغاتی و فرهنگی در خاورمیانه و قلب جهان عرب به شمار می‏آورند. جراید لبنان، از نظر حرفه‌ای‌ و ساختار فنی‌ و چاپ، در حد بهترین‌ مؤسسات‌ انتشاراتی‌ جهان‌ عرب‌ به‌شمار می‌آیند و اغلب‌ خبرگزاریهای‌ جهان، خبر مندرج‌ در جراید لبنانی‌ را، به‌ سبب‌ اهمیت‌ آن، عیناً به‌دنیا مخابره‌ می‌كنند. لبنان همچنین به چهار راه فرهنگی جهان معروف است. عقائد، ادیان، مکاتب و افکار گوناگون به راحتی در آن کشور ترویج می‌شود. در حقیقت می‌توان گفت: آن جا منطقه‏ی آزاد فرهنگی دنیا به حساب می‌آید.
این مرکزیت و مقامی که لبنان در زمینه مبوعات در دنیای عرب بدست آورده ناشی از عوامل متعددی است که برخی از آن‌ها را می‏توان این‏گونه برشمرد:
1) بالا بودن سطح آموزش و فرهنگ در لبنان باعث شده که روزنامه‏نگاران ورزیده لبنانی، بهترین نشریات را معمولاً با کیفیتی بالا تهیه و عرضه نمایند.
2) وجود خوانندگان و خریداران مطبوعات لبنان در کشورهای عربی که به مطبوعات آزاد دسترسی ندارند.
3) وجود چاپخانه‏های مجهز و وسائل چاپ و عکاسی مدرن در لبنان
4) وجود شرکتهای توزیع مطبوعات که مهارت فوق‏العاده‏ای در امر توزیع در سراسر کشورهای عربی دارند.
در لبنان، 99 نشریه‌ سیاسی‌ (به‌فرانسه، انگلیسی، ارمنی، و بیشتر به‌ عربی) و بیش از 500 نشریه‌ غیرسیاسی‌ منتشر می‌شود. تنوع رسانه‌ها و رونق حرفه روزنامه نگاري در لبنان باعث شده كه آزادي بيان و وجود مطبوعات آزاد، يكي از ويژگيهاي ممتاز جامعه لبنان به حساب آيد و در محافل خبري جهان از اين كشور كوچك خاورميانه به بزرگي ياد كنند.
دولت لبنان به تقاضای صدور امتیاز و انتشار جراید و نشریات به راحتی پاسخ مثبت می‏دهد و دولت هیچ اعمال نظری بر مطبوعات و رسانه‏های این کشور ندارد.
آنچه بيش از هر چيز جالب توجه است اين كه لبنان فضاي باز مطبوعاتي را حتي در دوره جنگ نيز حفظ كرد. در اين كشور كه نزديك به ۲۰سال جنگ داخلي و تجاوز رژيم صهيونيستي را تحمل كرده است، تحمل نقد و انتقاد صاحبان قلم توسط حكومت كنندگان بسيار بالا است و مقامهاي دولتي براي تبيين و توضيح درباره رويداد و پاسخگويي در قبال عملكردهايشان ناگزير از تعامل مستمر با مطبوعات هستند.
مطبوعات این کشور با توجه به اهمیت و تاثیر آن بر افکار عمومی پس از قوای مقننه، مجریه و قضائیه به عنوان رکن چهارم تشکیلات کشوری و رکن چهارم دموکراسی محسوب می‏شوند. این کشور از دهه 1950 میلادی تا شروع جنگ داخلی، پایتخت و بازار بی‏رقیب محصولات فرهنگی در سطح کشورهای عربی و یکی از مراکز عمده و کانون اطلاع‏رسانی در جهان عرب بود و به نظر می‏رسد پس از جنگ نیز جایگاه سابق خود را بار دیگر بدست آورده است. تردیدی نیست تجاوز مکرر اسرائیل، مهاجرت وسیع فلسطینی‏ها به لبنان و شرکت این کشور در جنگ اعراب و اسرائیل تاثیر زیادی در فعالیت رسانه‏ها و انتشار مستمر آن‌ها داشته است.
البته در مطبوعات يكسري ضوابط نيز است. مثلاً نوشتن درباره سازمانهاي نظامي وامنيتي ممنوع است. همچنين مطبوعات نبايد مطالب وگزارشاتي بنويسند كه باعث تفرقه افكني بين اقوام وتحريك طوايف شود. مثلاً در روزنامه النهار و السفير که روزنامه‏هاي اسلامي است هيچگاه مسيحيت موردنقد وانتقاد قرار نمي‏گیرد ولي در بقيه موضوعات مطبوعات آزادانه همه چيز را می‌نویسند.
در زمينه نقد وچالش؛ مسؤولان ومقامات كشور نيز آزادي نقد ونظر جاري است. ممكن است نويسنده به دادگاه كشانده شود. برخي از مسؤولان از روزنامه‌ها به دادگاه شكايت می‌کنند اما تابه حال روزنامه نگاري به خاطر انتقاد از مسؤولي يانوشتن مطلبي به زندان نرفته است.
با وجود آنكه در قوانين اساسي وعادي لبنان از هيأت منصفه سخني به ميان نيامده است اما دادگاه مطبوعات درلبنان علني است وطبق قانون قاضي حق ندارد پيش از تشكيل دادگاه نسبت به تعطيلي نشريه و يا زنداني كردن روزنامه نگاران اقدام كند.
رئیس سندیکای مطبوعات لبنان اعتقاد دارد که تنها در سه موردبرای مطبوعاتی‌ها محدودیت وجود دارد. اهانت مستقیم به روسای مملکت، تحریک احساسات قومی و قبیله‏ای و اهانت به ادیان وتبلیغ برای دشمنان لبنان.
البته ذکر این نکته مهم است که بنا به گفته ابراهیم بیرام عضو شورای سردبیری النهار، آزادي مطبوعات باعث ايجاد تغييرات بنيادي در جامعه لبنان نمی‌شود. مثلاً مطبوعات انتقاد وسيعي از مسؤولان امورلبنان دارند اما اين انتقادات موجب تغيير مسؤول مربوط نمی‌شود چرا كه آن مسؤول از پشتوانه طايفه اي برخوردار است مثلاً طايفه مسیحی‌ها نمی‌گذارند كه اين مسؤول عوض شود. در حوزه هاي اقتصادي و اداري مختلف هرجا مطبوعات انگشت نقد می‌گذارند چنين موانعي وجود دارد پس اين آزادي موجب تغيير در سيستم اداري وجلوگيري از فساد نخواهد شد.
در لبنان نوعي احترام متقابل بين روزنامه‌ها وجود دارد، اگر روزنامه اي مطلبي را از مسؤولي نقل كند اما بعداً تكذيب شود، هيچ روزنامه ديگري به آن كاري ندارد و اصلاً تكذيبيه را چاپ نمی‌کند. روزنامه‌ها با وجودي كه از لحاظ مذهب و عقيده باهم تفاوت دارند اما هيچكدام عليه ديگري مطلبي نمی‌نویسند.

توقیف نشریات در لبنان
 

درسال ۱۹۸۲بعد از حمله اسرائيل به لبنان يك بار روزنامه اي تعطيل شد در سال ۱۹۹۷نيز روزنامه السفير به خاطر مطلبي كه عليه رفيق حريري نخست وزير نوشته بود تنها به مدت يك هفته تعطيل شد، اما درهمين مدت با نام ديگري منتشر شد به جز اين موارد نادر، به صورت دائمي جريده اي تعطيل نشده است.
در حالی که در کشور ما مطبوعات به هر بهانه‏ای توقیف شده و در مواردی حتی به قانون اقدامات تأمینی استناد شده و مطبوعات اصطلاحاً توقیف احتیاطی می‏شوند اما در لبنان به صراحت از ممنوعیت توقیف احتیاطی سخن به میان آمده است. ماده‌ی ۲۸قانون مطبوعات لبنان اشعار می‌دارد که: «توقیف احتیاطی در هیچ‌یک از جرائم مطبوعاتی جایز نیست.» اما همین قانون در ماده‌ی ۳۹بیان می‌دارد که در شرایط فوق‌العاده، همچون زمانی که کشور یا بخشی از آن با خطر جنگ، ‏شورش مسلحانه، آشوب یا اوضاع و شرایط تهدید‌کننده‌ی نظام یا امنیت یا سلامت ‏عمومی روبه‌رو است، یا هنگام رویدادهای فاجعه‌آمیز، حکومت می‌تواند با بخشنامه‌ی ‏هیأت وزیران، بنا به پیشنهاد وزارت اطلاع‌رسانی، همه‌ی مطبوعات و رسانه‌ها را از ‏پیش سانسور کند. در این بخشنامه شیوه و چگونگی سانسور و مرجعی که ‏مسؤولیت آن را به‌عهده می‌گیرد، مشخص می‌شود.‏ اما بر اساس ماده‌ی ۴۰، اگر نشریه‌ای خلاف بخشنامه‌ی پیش سانسور منتشر شود، شماره‌های آن ‏مصادره و انتشار آن ممنوع می‌شود، و دستور توقیف تا هنگام رسیدگی دادگاه ‏مطبوعات به اساس دعوی، قابل اجرا خواهد بود.

قربانیان مطبوعاتی در لبنان
 

مطبوعات سهم به سزایی در تاریخ لبنان داشته و در مبارزات استقلال‏طلبانه این منطقه که بیش از یکصد سال طول کشید، روزنامه‏نگاران لبنانی نقش برجسته‏ای را ایفا کرده‏اند. خشونت و ترور علیه اصحاب رسانه‏های لبنان نیز از موضوعات مهم در این زمینه بوده است. طبق آمار موجود تاکنون بیش از 40 شخصیت سرشناس لبنانی و مدیران و نویسندگان برجسته روزنامه‏های این کشور به دلیل دیدگاه و مواضع آزادی‏خواهانه و استقلال‏طلبانه خود ترور و کشته شده‏اند. آن‏گونه که در وقایع تاریخی لبنان ذکر شده از چهل شخصیت بارز لبنانی و عربی که در دوره تسلط عثمانی‌ها بر این کشور به دستور جمال سفاح به دار آویخته شدند، 15 نفر از آن‌ها مدیران جراید لبنان بوده‏اند.
آخرین ترورهای مربوط به روزنامه‏نگاران در سال 2005 (83 شمسی) روی داد. در این خرداد این سال «سمیر قصیر» عضو اتحادیه روزنامه‏نگاران لبنان و نویسنده روزنامه النهار در اثر انفجار خودرویش جان باخت. کمسیون اروپا جایزه‌ای به نام او برای آزادی مطبوعات دارد که هر سال به خبرنگار برگزیده‌ای اهدا می‌شود.
همچنین در 21 آذر همین سال جـِبران تُوینی مدیر روزنامه النهار و نماینده مجلس لبنان بر اثر انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده هنگام عبور کاروان حامل او در شرق بیروت کشته شد. کوفی عنان دبیرکل (اسبق) سازمان ملل متحد به نوبه خود با صدور بیانیه‌ای قتل جبران توینی را قاطعانه محکوم کرد.
بسیاری از کشته‏شدگان مطبوعات عمدتاً قربانی تبدیل لبنان به میدان بازیگری بیگانگان در مقابلات فرهنگی و تجاوزات اسرائیل شده‏اند. به دلیل اهمیت نقشی که روزنامه‏نگاران این کشور در افکار عمومی دارد، روز ششم فوریه هر سال روز شهیدان مطبوعات در لبنان نامگذاری شده که در این روز مطبوعات مقالات ویژه‏ای در این رابطه منتشر می‏کنند.

سندیکای مطبوعات لبنان
 

آنچه بیش از همه چیز در لبنان جلب توجه می‏کند تحمل نقدهای روزانه صاحبان قلم توسط حکومت‏کنندگان و آمادگی مقام‏های دولتی برای تبیین و توضیح درباره هر رویدادی و پاسخگویی مسئولانه است. از نهادهایی که برای پاسداشت آزادی بیان در لبنان بنیان گذاشته شده است، سندیکای سندیکای نویسندگان و سندیکای مطبوعات این کشور است. تاریخ تاسیس این سندیکا به 1911 بازمی‏گردد. این سندیکا اگر چه در دوران امپراتوری عثمانی و قیومیت فرانسه نتوانست نقش مدافع جدی و عملی از مطبوعات را ایفا کند اما از دوره استقلال این کشور در سال 1943 تاکنون رفته رفته نقش واقعی خود را بازیافته است.
بی‏تردید مهم‌ترین مشکلی که این سندیکا را در طول تاریخ فعالیتش با آن روبرو ساخت، صدور قانون مشهور به 104 مصوب دولت لبنان در سال 1977 میلادی بود. این مصوبه چنان دست و پای مطبوعات را بست که آزادی بیان در لبنان را در معرض خطر جدی قرار داد. با اوج‏گیری زبانه جنگ داخلی در 1975 میلادی در لبنان نیروهای بازدارنده عرب برای بازگرداندن آرامش وارد این کشور شدند اما همین دولت‏های عرب بر اساس روش حکومتی خود با اعمال غشار بر دولت وقت لبنان، خواستار محدود ساختن آزادی بیان در این کشور شدند.
در همین راستا دولت «سلیم الحص» در سال 1977 ناچار قانون 104 را به تصویب رساند که عملاً زمام امور مطبوعات را به دست رئیس امنیت عمومی می‏سپرد. گرچه مطبوعات لبنان با وجود قانون مزبور باز هم آزادترین مطبوعات خاورمیانه به شمار می‏رفتند اما برداشتن دیوار بی‏اعتمادی دولت‏های آن زمان به زیان ملت بیش از 15 سال طول کشید و با تلاش سندیکا و اراده جامعه مطبوعاتی لبنان، سرانجام در سال 1994 تغییرات بنیادینی در این قانون به وجود آمد و از تصویب مجلس گذشت.
این تغییرات شامل لغو اختیارات مدعی‏العموم در بازداشت موقت رونامه‏نگاران، لغو ممانعت از ادامه فعالیت نشریه، لغو محاکمه غیرعلنی روزنامه‏نگاران و مدیران مسئول نشریات، لغو مجازات زندان برای روزنامه‏نگاران و سرانجام لغو مجازات مجازات‏های نقدی نشریات بود.
القای این موارد که عناصر بنیادین قانون 104 تلقی می‏شد، دستاورد مهمی در راستای تقویت رکن چهارم دموکراسی در این کشور بود. از قانون مورد بحث سه ماده دیگر شامل لزوم خودداری مطبوعات از تحقیر و ناسزاگویی به رئیس جمهوری، احتراز از دامن زدن به اختلافات داخلی و طائفه‏ای و عدم حمایت از دشمن صهیونیستی در مطبوعات برجای ماند.
دولت به لحاظ مالی موظف به تامین بخشی از هزینه‏های سندیکاست. اما این موضوع سبب نشده است تا از نقش فعال و موثر آن در دفاع از حقوق جامعه مطبوعاتی کاسته شود.
رئیس سندیکای لبنان معتقد است که اگر حکومت‌ها سینه‏ای گشاده برای شنیدن سخنان انتقادآمیز نداشته باشند و با مطبوعات به دیده طمأنینه و تساهل ننگرند، کار به سامان نمی‏رسد. حکومت‏هایی که از روزنامه‏نگاران هراس دارند همواره بزرگ‌ترین دشمن خود را در مطبوعات می‏بینند. جامعه‏ای که در آن مطبوعات آزاد نباشد. جامعه‏ای بی نشاط است و باید باور داشت که اندیشه تنها در فضای آزاد شکوفا می‏شود.
سندیکای مطبوعات لبنان بر طبق ماده 79 قانون مطبوعات 1962 میلادی دارای یک مجمع عمومی متشکل از همه صاحبان امتیاز مطبوعات است. این مجمع عمومی سالانه یک جلسه عادی و هر سه سال یک جلسه انتخاباتی برای گزینش شورای 12 نفره سندیکای مطبوعات تشکیل می‏دهد. تصویب بودجه سالانه سندیکای مطبوعات، بررسی حق عضویت اعضا و انتخاب شورای سندیکا از مهم‌ترین وظائف این مجمع عمومی است.
ماده 95 قانون مطبوعات یک شورای عالی مطبوعات متشکل از سندیکای مطبوعات و سندیکای روزنامه‏نگاران در نظر گرفته که مهم‌ترین ماموریتش بررسی همه مسائل مربوط به مطبوعات و خبرنگاران، مقررات داخلی سندیکای مطبوعات و مسئولیت صندوق بازنشستگی روزنامه‏نگاران است. مدیر کل مطبوعات وزارت تبلیغات، نماینده این وزارتخانه در شورای یادشده و همه کمسیون‏های برخاسته از این شوراست.
کمیسیون، جدول اسامی روزنامه‏نگاران که زیرمجموعه سندیکای مطبوعات است، کار ثبت نام روزنامه‏نگارانی را که شغل اصلی و درآمد آن‌ها تنها از راه همین حرفه تأمین می‏شود به عهده دارد. از امتیازهای ثبت‏نام روزنامه‏نگاران در این جدول دریافت کارت شناسایی روزنامه‏نگاری برای کار در خارج از کشور با تأیید وزارت تبلیغات، استفاده از مزایای بیمه اجتماعی، درمانی و ازکارافتادگی است.
ماده 99 قانون مطبوعات یک کمسیون تأدیب را نیز در زیرمجموعه سندیکای مطبوعات لبنان لحاظ کرده است که به ریاست رئیس سندیکا و حضور یکی از اعضای شورای سندیکا، همچنین رئیس سندیکای روزنامه‏نگاران و یک حقوقدان به انتخاب شورای سندیکای مطبوعات تشکیل می‏شود. مأموریت این شورا بررسی مسائل مربوط به تخلف‏های مطبوعات از شئون حرفه‏ای است که قانون برای آن مجازات در نظر گرفته است.
سندیکا، تغییر در بندهای قانون 104 را مهم‌ترین اقدام این نهاد می‏داند. روزنامه‏نگارانی که مقالات توهین‏آمیزی در حق افراد حقیقی یا حقوقی بنویسند ابتدا از سوی کمسیون تأدیب که متشکل از چند عضو سندیکای مطبوعات و نویسندگان است به آنان تذکر داده می‏شود و در مرحله بعد مورد سرزنش قرار گرفته و بار سوم، نام روزنامه‏نگار از لیست سندیکا حذف خواهد شد.
این کار به معنای محروم شدن روزنامه‏نگاران از حقوقی چون استفاده از صندوق بیمه و حرفه مطبوعاتی است. گرچه در قوانین اساسی، جزا و مطبوعات از هیئت منصفه سخنی به میان نیامده است، اما دادگاه مطبوعات در لبنان علنی است و طبق قانون قاضی حق ندارد پیش از تشکیل دادگاه، نسبت به تعطیلی نشریه و یا زندانی کردن روزنامه‏نگاران اقدام کند.
دادن امتیاز به نشریات، تغییر مدیرمسئول هر نشریه، صدور کارت خبرنگاری و تخصیص بودجه دولت، منابع مالی سندیکا را تشکیل می‏دهند. در حالی که در بیشتر کشورهای عربی نشریات یا دولتی بوده و یا از منابع مالی دولت تغذیه می‏شوند و کاری جز ستایش دولت‏ها ندارند، در لبنان محدود بودن خطوط قرمز و وجود سندیکا این کشور را متمایز نموده است.
منابع :
: 1) لبنان ، چاپ اول ، انتشارات وزارت امور خارجه 2)
دانش نامه آزاد ویکی پدیا به نشانی fa.wikipedia.org مدخل‏های لبنان ، جنگ داخلی لبنان ، حزب فالانژ لبنان ، سمیر قصیر
3) روزنامه سرمایه - شماره 1029 ، یک شنبه 17 خرداد 1388 4)
بنیاد دائره المعارف اسلامی (دانش نامه جهان اسلام) ، مدخل مطبوعات جهان عرب به نشانی http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4583
5) خبرگزاری قدس(قدسنا) به نشانی http://www.qodsna.com/NewsContent-id_18139.aspx
6) سایت اینترنتی تبیان به نشانی www.tebyan.net
7) روزنامه ایران ، 4 مهر 1381 8)
سایت شبکه تلویزیونی پرس تی وی به نشانی http://www.presstvbeirut.com/pages/?cid=6452 9) سایت اینترنتی آذرباد به نشانی http://saleh.ruhollah.org/247 و سایت‏های اینترنتی متعدد دیگر از جمله سایت روزنامه های المستقبل ، النهار ، السفیر ، الشرق و...

ارسال توسط کاربر محترم سایت : salmanjavan