آشنايي با كشور لبنان
آشنايي با كشور لبنان
آشنايي با كشور لبنان
لبنان
موقعیت جغرافیایی
رودخانههای مهم لبنان عبارتاند از: ألعاصی و أللیطانی در دره سهل البقاع، زهرانی، الاولی، ألکلب و... رشتهکوههای لبنان عبارتاند از: رشتهکوههای لبنان شرقی و رشتهکوههای لبنان غربی که میان این دو رشته کوه، دره سهل البقاع قرار گرفتهاست.
کشور لبنان به دلیل قرار گرفتن در ساحل شرقی مدیترانه دارای بنادر حائز اهمیتی است که مهمترین آنها عبارتند از بیروت، طرابلس، صیدا، صور و جونیه.
لبنان از شش استان (به عربی: ألمحافظه) تشکیل شدهاست که عبارتند از: استان بیروت، استان جبل لبنان، استان شمالی لبنان، استان بقاع، استان نبطیه و استان جنوبی لبنان.
بیروت
موقعیت خاص در کنار مدیترانه باعث شده است که این شهر بر سر راههای عمده تجاری آسیا به اروپای جنوبی و غربی و آفریقای شمالی قرار گیرد. بیمارستانهای مجهزی در این شهر وجود دارند. بیروت همچنین میزبان دانشگاههای معتبر مختلفی همچون دانشگاه لبنان، دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه سنت جوزف است. تا قبل از جنگ داخلی ۱۹۹۰-۱۹۷۵لبنان کشوری متمول در منطقه و پایتخت بانکداری جهان عرب محسوب میشد و تعداد زیادی توریست را جذب خود میکرد تا حدی که بیروت را به عنوان پاریس خاورمیانه میشناختند.
سابقه تاریخی
بعد از آن، سرزمین فینیقیها یا لبنان مدام تحت تسلط قدرتهای مختلف بوده است از اسکندر مقدونی تا امپراتوران روم، خلفای بنیامیه، عباسی و عثمانیها. لبنان پس از جنگ جهانی اول تحت تسلط فرانسویها درآمد. فرانسویها در سال 1926 جمهوری لبنان را شکل دادند و لبنان در سال 1943 استقلال خود را از فرانسه بدست آورد. به دلیل حضور فرانسویها، بخشی از فرهنگ لبنان تحت تاثیر فرهنگ فرانسه قرار دارد.
مذهب و نژاد
کشور لبنان علیرغم وسعت کم خود از لحاظ مذاهب موجود، دارای تنوع زیادی بوده و بیش از 18 مذهب رسمی در لبنان وجود دارد. بر حسب تخمين 38% مسيحي، کمتر از 30%مسلمان شيعه، 27% سني، 5%دروز و سایر اقلیتها. البته ذکر این نکته نیز لازم است که به دلیل برخی حساسیتهای موجود مدت زیادی است که آماری در این رابطه گرفته نشده و این آمار تقریبی میباشد.
جنگ داخلی
از وقایع مهم در جنگ داخلی لبنان میتوان به قتلعام اهالی دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان موسوم به «صبرا و شتیلا» اشاره کرد که در تاریخ 16 سپتامبرتا 18 سپتامبر 1982 میلادی، بوسیله شبهنظامیان فالانژ لبنانی و به انتقام تروربشیر جمیل، رئيس جمهور لبنان و رهبر حزب فالانژ از فلسطینیان به وقوع پیوست.
در 1990 دولت لبنان توانست بار ديگر قدرتش را بر تمامي بيروت اعمال كند و ميان همه طوايف اعلام صلح فراگير شد.
سیاست
رئیس جمهوری باید مسیحی مارونی باشد. نخست وزیر باید مسلمان سنی باشد. سخنگوی پارلمان میبایست مسلمان شیعه باشد. این ترتیب قسمتی از میثاق ملی (المیثاق الوطنی) است که توافقی غیر کتبی است که در سال ۱۹۴۳در ملاقاتی بین رئیس جمهور لبنان (یک مارونیتی) و نخست وزیر لبنان (یک سنی) حاصل شد
در 1991، قانون اساسي اصلاح شد تا متضمن انتخاب مجمع ملي با رأي تمامي افراد بالغ شود. اين مجمع رئيس جمهوري (ماروني) را انتخاب و نيز نخست وزير (سنی) را انتصاب ميكند. سهمیه مسلمانان و مسیحیان در کرسیهای مجلس مساوی بوده و هرکدام 64 کرسی سهمیه دارند.
64 کرسی مسلمانان شامل 27 کرسی از آن شیعیان، 27 کرسی برای اهل تسنن، 8 کرسی برای دروزیان و 2 کرسی برای علویان میباشد.
64 کرسی مسیحیان نیز شامل 34 کرسی برای مارونیها، 14 کرسی برای رم ارتدوکس، 8 کرسی برای رم کاتولیک، 5 کرسی برای ارمنیان ارتدوکس، 8 کرسی برای رم کاتولیک، 5 کرسی برای ارمنیان ارتدوکس، یک کرسی برای ارمنیان کاتولیک، یک کرسی برای انجیلیهای پروتستان و یک کرسی برای اقلیتهاست.
گروه بندی جدید در سیاست لبنان
در مقابل، شش روز بعد در چهاردهم مارس، گروههای مخالف این دیدگاه نیز طرفداران خود را در همان مکان گردهم آوردند که این تشکلها نیز به جریان 14 مارس معروف شدند. این تظاهرات منجر به خروج نیروهای سوری از لبنان پس از 29 سال و گردهم آمدن سنیها، دروزیها و احزاب مسیحی شد.
پس از تهاجم رژیم اسرائیل به لبنان در سال 2006، این کشور برای 18 ماه بدون رئیس جمهور بود که سرانجام در جریان توافق دوحه در سال 2008، تنش بین این دو نیرو به حداقل رسید. در حال حاضر رئیس جمهور لبنان میشل سلیمان و نخست وزیر این کشور، رهبر جریان المستقبل، سعد حریری میباشد.
گروههای شاخص ائتلاف 14 مارس
جریان المستقبل (اهل تسنن)
جریان المستقبل دارای شاخههایی از قبیل جوانان، زنان، تعلیم و تربیت، رسانه، آزادیخواهی، ورزشی، کارگری و... است. جریان المستقبل حضور بارزی در رسانه های جهان عرب دارد.
حزب کتائب (مسیحی)
در تاریخ 14 سپتامبر 1982، بشیر جمیل، رئیسجمهور لبنان و فرزند پیرجمیل، نه روز پس از تحویل گرفتن مقام ریاست جمهوری لبنان و قبل از ادای سوگند رسمی، به همراه ۲۵نفر از همراهانش، در مقر حزب فالانژ لبنان در منطقه اشرفیه بیروت به وسیله انفجار بمب، به قتل رسید. قتل بشیر جمیل ضربهٔ بزرگی بر حزب فالانژ بود. پس از دو روز از قتل بشیر جمیل، شبهنظامیان فالانژ، به انتقام ترور بشير جميل، رئيس جمهور لبنان، به دو اردوگاه صبرا و شتیلا در جنوب لبنان وارد شدند و بین ۷۰۰تا ۳۵۰۰نفر از فلسطینیان را به انتقام قتل بشير جميل به قتل رساندند.
حزب در انتخابات سال 2005 پارلمان صاحب 3 کرسی در پارلمان 128 نفره لبنان شد. در دولت سینیوره با ترور شدن پیر امین جمیل وزیر صنایع و آنطوان غانم ضربه سختی به این حزب وارد شد. هم اکنون ایلی مارونی از کتائب وزیر گردشگری در دولت وحدت ملی لبنان است
قوات لبنان (مسیحی)
جریان سوسیالییست ترقی خواه لبنان (دروزی)
درسال 1977 کمال جنبلاط ترور شد. پس از کمال جنبلاط، ولید جنبلاط رهبری حزب را برعهده گرفت و میلیشیای حزب به قتل عامهای خونین بر علیه مسیحیان به تلافی ترور کمال جنبلاط دست زدند. سلسله عملیاتی که منجر به هجرت بسیاری از مسیحیان از منطقه جبل شد. از جمله احزابی که از حزب دروزی سوسیالیست ترقیخواه انشعاب کردهاند و به جمع هم پیمانان حزب الله پیوستهاند میتوان به حزب دموکراسی ملی به رهبری طلال ارسلان و جریان توحید لبنان به رهبری وئام وهاب اشاره کرد.
سایر گروههای مسیحی
گروههای شاخص ائتلاف 8 مارس
جنبش اَمَل(شیعی)
از این جریان نبیه بری ریاست مجلس لبنان و فوزی صلوخ وزارت خارجه حکومت وحدت ملی را به عهده دارد.
جنبش حزب الله لبنان (شیعی)
به دلیل خروج ارتش اسرائیل در سال 200 از جنوب لبنان، حزب الله توانست در عرصه داخلی لبنان نقش برجسته تری ایفا کند و بارها عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی را دستگیر کرد و جریان تبادل آنان با اسیران لبنانی تعداد زیادی از آنان آزاد شدند این موضوع به محبوبیت بیشتر حزبالله و رهبر آن سید حسن نصرالله افزود.
با اینکه یکی از اصلیترین خواستههای ائتلاف 14 مارس خلع سلاح حزب الله بود اما این ائتلاف نتوانست در خلع سلاح حزب الله موفقیتی بدست بیاورد
حزب دموکرات لبنان (دروزی)
جریان ملی آزاد لبنان (مسیحی)
این جریان از شاخه های اصلی ایجاد ائتلاف 14 مارس بود ولی بعد از این امضای پیمان با حزب الله و امل و دروز جبل عامل به صف مخالفین این جریان پیوست. گروههای جریان 14 مارس از این عمل میشل عون به عنوان یک عمل غیر اخلاقی برای رسیدن میشل عون به کرسی ریاست جمهوری لبنان یاد کردند. آرزویی که با انتخاب میشل سلیمان به ریاست جمهوری لبنان جامه عمل نپوشید.
حرکت توحید اسلامی(اهل تسنن)
بعد از این درگیریها، نفوذ این جنبش کاهش پیدا کرد، ولی توسّط فرزند مؤسس این جنبش شیخ «بلال شعبان» دوباره با تأثیرکمتری به میدان بازگشت. امروز هم جنبشی نزدیک به جریان حزب الله در بین اهل سنت لبنان به شمار میآید.
جماعت اسلامی لبنان (اهل تسنن) :
سایر گروه های سیاسی سنی
مطبوعات
سابقه مطبوعات
مسلمانان بیروت در 1874 هفتهنامه ثمرات الفنون را بنیان گذاشتند كه تا انقلاب تركهای جوان انتشار مییافت و سپس الاتحاد العثمانی نامیده شد. این روزنامه، بهسبب نثر مغلق و فضلفروشانه نویسندگان محافظهكارش، معروف بود. در همین سال، در لبنان التقدم منتشر شد كه خود را مدافع حقیقی پیشرفت و ترقی، و دشمن سرسخت همه نیروهای ارتجاعی كشور میدانست. نویسنده برجسته این نشریه ادیب اسحاق بود.
در 18 اكتبر 1877، خلیل سركیس، داماد بطرس بستانی، نخستین شماره لسانالحال را منتشر كرد كه نشریهای روزانه بود و تا حدی رقیب الجنّه به شمار میرفت. این دو روزنامه به مسائل سیاسی اهمیت چندانی نمیدادند و رویدادها را تا حد ممكن بدون جانبداری گزارش میكردند، اما در عین حال، احترام ویژهای برای آرای دولت قائل بودند.
با اینكه لسانالحال بیشتر به موضوعات علمی و اقتصادی میپرداخت، با حكومت عثمانی درگیر و چند ماه توقیف شد؛ اما، در آن مدت، سركیس روزنامه دیگری به نام المشكاه را منتشر كرد. این عمل دولت، مانع سركیس در كار انتشارات نشد، به طوری كه وی پیشكسوت مطبوعات لبنان دانسته میشود.
در 1880، مارونیهای مخالف با مداخلات واتیكان و پاپ در لبنان، روزنامه كوچكی به نام المصباح را تأسیس كردند. نشریات كوكب الصبح المنیر و النشره الاسبوعیه نیز از پروتستانها حمایت میكردند و كلیسای ارتدوكس یونان هم روزنامهای به نام الهدیه داشت. نشریه مهمی كه به این مجموعه اضافه شد، هفتهنامه بیروت بود كه در 1885 انتشار یافت و، با حمایت دولت، وزنه تعادلی در مقابل ثمرات الفنون شد. در 1888، نشریه بیروت الرسمیه، به عنوان ترجمان رسمی حكومت، تأسیس شد. در پایان قرن نوزدهم، نُه نشریه ادواری در بیروت و سه نشریه در دیگر نقاط لبنان منتشر میشد در 1912، هشت روزنامه، هفده هفتهنامه و دوازده نشریه نقد و بررسی در لبنان منتشر میشد.
علاوه بر لسانالحال، در این دوران روزنامههای گوناگونی منتشر میشد، از جمله صَدی' لبنان (1900)، البلاغ (1910)، البیرق (1913) و هفتهنامه زَحْلَهالفتاه (1910)، كه همه آنها را میتوان از نشریات پیشكسوت بهشمار آورد. پس از این دوران، توسعه و تكامل مطبوعات لبنان بیوقفه ادامه یافت. در دوران قیمومت فرانسه، تعدادی روزنامه پدید آمد كه برخی از آنها هنوز منتشر میشوند: الاحرار (1923)، الشرق (1926).
روزنامه سیاسی النداء و تلغراف بیروت در 1930 منتشر شدند؛ روزنامه النهار كه شهرت جهانی دارد به همت جبران توینی در 1933 تأسیس شد و هنوز خاندان توینی آن را در بیروت منتشر میكنند.
از 1941، به ویژه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، شمار فراوانی روزنامه و نشریه نقد و بررسی بهوجود آمد. در تحقیقاتی كه در باره مطبوعات عربی لبنان در 1946 شده، از 29 روزنامه و 25 نشریه منظم در بیروت و 16 نشریه ادواری در دیگر نقاط كشور یاد گردیده است.
در 1956، در لبنان 27 روزنامه و 37 نشریه ادواری منتشر میشد، كه آزادی وسیع مطبوعات را نشان میدهد. هجده نشریه ادواری محلی، دو روزنامه به زبان ارمنی، دو نشریه به انگلیسی و بیش از ده نشریه به فرانسه نیز در آنجا منتشر میشد. برخی از نشریات فرانسهزبان عبارت بودند از: < شرق > (1924)، < بررسی لبنان > (1928)، < امروز > (1934)، كه تاریخ تأسیس آنها به روزگار قیمومت فرانسه برمیگردد و شمارگان آنها (بین هفت هزار تا هشت هزار نسخه) برای این كشور زیاد بود؛ و < بازرگانی در شرق طالع > (1928).
سایر نشریات عبارت بودند از: الاقلام المریخ، الانباء، الاتحاد اللبنانی، هر سه در 1933؛ الاوریان، نشریه كمونیستی نضالالشعب، طرابلس، الرائد، الرابطه (نشریه سوسیالیستهای لبنان)، در 1934؛ الحدیث، بیروت، الجمهور در 1936؛ الیوم، النضال، العمل در 1938؛ العهد، اللواء، الرواد در 1939؛ آسیا، الجدید، الدیار در 1941؛ نشریه سیاسی انتقادی الاقلام و مجله هفتگی الصیاد در 1943؛ الحیاه، بیروتالمساء، الانشاء در 1946؛ الزمان، كل شیی در 1947؛ نشریه سیاسی الدنیا در 1950؛ هفتهنامه سیاسی و ادبی الثقافه الوطنیه در 1951؛ الجریده در 1953؛ السیاسه در 1956؛ الكفاحالعربی، روزنامه الانباء در 1958؛ و مجله سیاسی الاسبوعالعربی، الانوار در 1959. بیشتر این نشریات در سالهای بعد نیز منتشر میشدند؛ اما، با جنگ داخلی لبنان (1975ـ1981) اغلب جراید كشور تعطیل شدند یا مركز انتشار آنها به لندن و پاریس منتقل گردید. برخی نشریات نیز در اختیار گروههای مبارز فلسطینی قرار گرفتند، از جمله نشریه سیاسی الهدف كه در 1969 به مالكیت «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» در آمد و در همان سال به صورت هفتهنامه منتشر شد. همچنین نشریه سیاسی و هفتهنامه چپگرای الی الاَمام در 1970 كه ترجمان سیاسی جبهه خلق برای آزادی فلسطین فرماندهی كل شد.
نگاهی به نشریات حال حاضر لبنان
اين دو دستگى محدود به مطبوعات نبوده و حتى باجههاى فروش مطبوعات و فروشندگان مطبوعات نيز بر اين اساس به دو گروه تقسيم شدهاند. برخى از آنها فقط روزنامههاى طرفدار دولت را به فروش مىگذارند و يا اينكه اين جرايد را در جلو پيشخوان خود قرار دادهاند و برخى ديگر برعكس فقط روزنامههاى طرفدار اپوزيسيون را مىفروشند و يا آن را در بالاى همه جرايد قرار دادهاند.
در حال حاضر مهمترین نشریات لبنان عبارتند از:
النهار
السفیر
اللوا
الشرق
المستقبل
از دیگر روزنامههای لبنان میتوان به موارد زیر اشاره نمود: الانوار، الدیار، البیرق، الانوار، العمل، الاحرار، الحقیقه و...
همچنین برخی از مهمترین مجلات هفتگی و ماهانه لبنان عبارتند از:
امل (جنبش امل)، الانباء (حزب سوسیالیست ترقیخواه)، العهد (حزباللّه)، البناء، صباحالخیر، الافكار، الشراع، الكفاح العرب،، الفرسا،، السور،، الصیا،، بیروت المسا، الشاهد، الهدف، الاسبوع العربی و...
آزادی مطبوعات
این مرکزیت و مقامی که لبنان در زمینه مبوعات در دنیای عرب بدست آورده ناشی از عوامل متعددی است که برخی از آنها را میتوان اینگونه برشمرد:
1) بالا بودن سطح آموزش و فرهنگ در لبنان باعث شده که روزنامهنگاران ورزیده لبنانی، بهترین نشریات را معمولاً با کیفیتی بالا تهیه و عرضه نمایند.
2) وجود خوانندگان و خریداران مطبوعات لبنان در کشورهای عربی که به مطبوعات آزاد دسترسی ندارند.
3) وجود چاپخانههای مجهز و وسائل چاپ و عکاسی مدرن در لبنان
4) وجود شرکتهای توزیع مطبوعات که مهارت فوقالعادهای در امر توزیع در سراسر کشورهای عربی دارند.
در لبنان، 99 نشریه سیاسی (بهفرانسه، انگلیسی، ارمنی، و بیشتر به عربی) و بیش از 500 نشریه غیرسیاسی منتشر میشود. تنوع رسانهها و رونق حرفه روزنامه نگاري در لبنان باعث شده كه آزادي بيان و وجود مطبوعات آزاد، يكي از ويژگيهاي ممتاز جامعه لبنان به حساب آيد و در محافل خبري جهان از اين كشور كوچك خاورميانه به بزرگي ياد كنند.
دولت لبنان به تقاضای صدور امتیاز و انتشار جراید و نشریات به راحتی پاسخ مثبت میدهد و دولت هیچ اعمال نظری بر مطبوعات و رسانههای این کشور ندارد.
آنچه بيش از هر چيز جالب توجه است اين كه لبنان فضاي باز مطبوعاتي را حتي در دوره جنگ نيز حفظ كرد. در اين كشور كه نزديك به ۲۰سال جنگ داخلي و تجاوز رژيم صهيونيستي را تحمل كرده است، تحمل نقد و انتقاد صاحبان قلم توسط حكومت كنندگان بسيار بالا است و مقامهاي دولتي براي تبيين و توضيح درباره رويداد و پاسخگويي در قبال عملكردهايشان ناگزير از تعامل مستمر با مطبوعات هستند.
مطبوعات این کشور با توجه به اهمیت و تاثیر آن بر افکار عمومی پس از قوای مقننه، مجریه و قضائیه به عنوان رکن چهارم تشکیلات کشوری و رکن چهارم دموکراسی محسوب میشوند. این کشور از دهه 1950 میلادی تا شروع جنگ داخلی، پایتخت و بازار بیرقیب محصولات فرهنگی در سطح کشورهای عربی و یکی از مراکز عمده و کانون اطلاعرسانی در جهان عرب بود و به نظر میرسد پس از جنگ نیز جایگاه سابق خود را بار دیگر بدست آورده است. تردیدی نیست تجاوز مکرر اسرائیل، مهاجرت وسیع فلسطینیها به لبنان و شرکت این کشور در جنگ اعراب و اسرائیل تاثیر زیادی در فعالیت رسانهها و انتشار مستمر آنها داشته است.
البته در مطبوعات يكسري ضوابط نيز است. مثلاً نوشتن درباره سازمانهاي نظامي وامنيتي ممنوع است. همچنين مطبوعات نبايد مطالب وگزارشاتي بنويسند كه باعث تفرقه افكني بين اقوام وتحريك طوايف شود. مثلاً در روزنامه النهار و السفير که روزنامههاي اسلامي است هيچگاه مسيحيت موردنقد وانتقاد قرار نميگیرد ولي در بقيه موضوعات مطبوعات آزادانه همه چيز را مینویسند.
در زمينه نقد وچالش؛ مسؤولان ومقامات كشور نيز آزادي نقد ونظر جاري است. ممكن است نويسنده به دادگاه كشانده شود. برخي از مسؤولان از روزنامهها به دادگاه شكايت میکنند اما تابه حال روزنامه نگاري به خاطر انتقاد از مسؤولي يانوشتن مطلبي به زندان نرفته است.
با وجود آنكه در قوانين اساسي وعادي لبنان از هيأت منصفه سخني به ميان نيامده است اما دادگاه مطبوعات درلبنان علني است وطبق قانون قاضي حق ندارد پيش از تشكيل دادگاه نسبت به تعطيلي نشريه و يا زنداني كردن روزنامه نگاران اقدام كند.
رئیس سندیکای مطبوعات لبنان اعتقاد دارد که تنها در سه موردبرای مطبوعاتیها محدودیت وجود دارد. اهانت مستقیم به روسای مملکت، تحریک احساسات قومی و قبیلهای و اهانت به ادیان وتبلیغ برای دشمنان لبنان.
البته ذکر این نکته مهم است که بنا به گفته ابراهیم بیرام عضو شورای سردبیری النهار، آزادي مطبوعات باعث ايجاد تغييرات بنيادي در جامعه لبنان نمیشود. مثلاً مطبوعات انتقاد وسيعي از مسؤولان امورلبنان دارند اما اين انتقادات موجب تغيير مسؤول مربوط نمیشود چرا كه آن مسؤول از پشتوانه طايفه اي برخوردار است مثلاً طايفه مسیحیها نمیگذارند كه اين مسؤول عوض شود. در حوزه هاي اقتصادي و اداري مختلف هرجا مطبوعات انگشت نقد میگذارند چنين موانعي وجود دارد پس اين آزادي موجب تغيير در سيستم اداري وجلوگيري از فساد نخواهد شد.
در لبنان نوعي احترام متقابل بين روزنامهها وجود دارد، اگر روزنامه اي مطلبي را از مسؤولي نقل كند اما بعداً تكذيب شود، هيچ روزنامه ديگري به آن كاري ندارد و اصلاً تكذيبيه را چاپ نمیکند. روزنامهها با وجودي كه از لحاظ مذهب و عقيده باهم تفاوت دارند اما هيچكدام عليه ديگري مطلبي نمینویسند.
توقیف نشریات در لبنان
در حالی که در کشور ما مطبوعات به هر بهانهای توقیف شده و در مواردی حتی به قانون اقدامات تأمینی استناد شده و مطبوعات اصطلاحاً توقیف احتیاطی میشوند اما در لبنان به صراحت از ممنوعیت توقیف احتیاطی سخن به میان آمده است. مادهی ۲۸قانون مطبوعات لبنان اشعار میدارد که: «توقیف احتیاطی در هیچیک از جرائم مطبوعاتی جایز نیست.» اما همین قانون در مادهی ۳۹بیان میدارد که در شرایط فوقالعاده، همچون زمانی که کشور یا بخشی از آن با خطر جنگ، شورش مسلحانه، آشوب یا اوضاع و شرایط تهدیدکنندهی نظام یا امنیت یا سلامت عمومی روبهرو است، یا هنگام رویدادهای فاجعهآمیز، حکومت میتواند با بخشنامهی هیأت وزیران، بنا به پیشنهاد وزارت اطلاعرسانی، همهی مطبوعات و رسانهها را از پیش سانسور کند. در این بخشنامه شیوه و چگونگی سانسور و مرجعی که مسؤولیت آن را بهعهده میگیرد، مشخص میشود. اما بر اساس مادهی ۴۰، اگر نشریهای خلاف بخشنامهی پیش سانسور منتشر شود، شمارههای آن مصادره و انتشار آن ممنوع میشود، و دستور توقیف تا هنگام رسیدگی دادگاه مطبوعات به اساس دعوی، قابل اجرا خواهد بود.
قربانیان مطبوعاتی در لبنان
آخرین ترورهای مربوط به روزنامهنگاران در سال 2005 (83 شمسی) روی داد. در این خرداد این سال «سمیر قصیر» عضو اتحادیه روزنامهنگاران لبنان و نویسنده روزنامه النهار در اثر انفجار خودرویش جان باخت. کمسیون اروپا جایزهای به نام او برای آزادی مطبوعات دارد که هر سال به خبرنگار برگزیدهای اهدا میشود.
همچنین در 21 آذر همین سال جـِبران تُوینی مدیر روزنامه النهار و نماینده مجلس لبنان بر اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده هنگام عبور کاروان حامل او در شرق بیروت کشته شد. کوفی عنان دبیرکل (اسبق) سازمان ملل متحد به نوبه خود با صدور بیانیهای قتل جبران توینی را قاطعانه محکوم کرد.
بسیاری از کشتهشدگان مطبوعات عمدتاً قربانی تبدیل لبنان به میدان بازیگری بیگانگان در مقابلات فرهنگی و تجاوزات اسرائیل شدهاند. به دلیل اهمیت نقشی که روزنامهنگاران این کشور در افکار عمومی دارد، روز ششم فوریه هر سال روز شهیدان مطبوعات در لبنان نامگذاری شده که در این روز مطبوعات مقالات ویژهای در این رابطه منتشر میکنند.
سندیکای مطبوعات لبنان
بیتردید مهمترین مشکلی که این سندیکا را در طول تاریخ فعالیتش با آن روبرو ساخت، صدور قانون مشهور به 104 مصوب دولت لبنان در سال 1977 میلادی بود. این مصوبه چنان دست و پای مطبوعات را بست که آزادی بیان در لبنان را در معرض خطر جدی قرار داد. با اوجگیری زبانه جنگ داخلی در 1975 میلادی در لبنان نیروهای بازدارنده عرب برای بازگرداندن آرامش وارد این کشور شدند اما همین دولتهای عرب بر اساس روش حکومتی خود با اعمال غشار بر دولت وقت لبنان، خواستار محدود ساختن آزادی بیان در این کشور شدند.
در همین راستا دولت «سلیم الحص» در سال 1977 ناچار قانون 104 را به تصویب رساند که عملاً زمام امور مطبوعات را به دست رئیس امنیت عمومی میسپرد. گرچه مطبوعات لبنان با وجود قانون مزبور باز هم آزادترین مطبوعات خاورمیانه به شمار میرفتند اما برداشتن دیوار بیاعتمادی دولتهای آن زمان به زیان ملت بیش از 15 سال طول کشید و با تلاش سندیکا و اراده جامعه مطبوعاتی لبنان، سرانجام در سال 1994 تغییرات بنیادینی در این قانون به وجود آمد و از تصویب مجلس گذشت.
این تغییرات شامل لغو اختیارات مدعیالعموم در بازداشت موقت رونامهنگاران، لغو ممانعت از ادامه فعالیت نشریه، لغو محاکمه غیرعلنی روزنامهنگاران و مدیران مسئول نشریات، لغو مجازات زندان برای روزنامهنگاران و سرانجام لغو مجازات مجازاتهای نقدی نشریات بود.
القای این موارد که عناصر بنیادین قانون 104 تلقی میشد، دستاورد مهمی در راستای تقویت رکن چهارم دموکراسی در این کشور بود. از قانون مورد بحث سه ماده دیگر شامل لزوم خودداری مطبوعات از تحقیر و ناسزاگویی به رئیس جمهوری، احتراز از دامن زدن به اختلافات داخلی و طائفهای و عدم حمایت از دشمن صهیونیستی در مطبوعات برجای ماند.
دولت به لحاظ مالی موظف به تامین بخشی از هزینههای سندیکاست. اما این موضوع سبب نشده است تا از نقش فعال و موثر آن در دفاع از حقوق جامعه مطبوعاتی کاسته شود.
رئیس سندیکای لبنان معتقد است که اگر حکومتها سینهای گشاده برای شنیدن سخنان انتقادآمیز نداشته باشند و با مطبوعات به دیده طمأنینه و تساهل ننگرند، کار به سامان نمیرسد. حکومتهایی که از روزنامهنگاران هراس دارند همواره بزرگترین دشمن خود را در مطبوعات میبینند. جامعهای که در آن مطبوعات آزاد نباشد. جامعهای بی نشاط است و باید باور داشت که اندیشه تنها در فضای آزاد شکوفا میشود.
سندیکای مطبوعات لبنان بر طبق ماده 79 قانون مطبوعات 1962 میلادی دارای یک مجمع عمومی متشکل از همه صاحبان امتیاز مطبوعات است. این مجمع عمومی سالانه یک جلسه عادی و هر سه سال یک جلسه انتخاباتی برای گزینش شورای 12 نفره سندیکای مطبوعات تشکیل میدهد. تصویب بودجه سالانه سندیکای مطبوعات، بررسی حق عضویت اعضا و انتخاب شورای سندیکا از مهمترین وظائف این مجمع عمومی است.
ماده 95 قانون مطبوعات یک شورای عالی مطبوعات متشکل از سندیکای مطبوعات و سندیکای روزنامهنگاران در نظر گرفته که مهمترین ماموریتش بررسی همه مسائل مربوط به مطبوعات و خبرنگاران، مقررات داخلی سندیکای مطبوعات و مسئولیت صندوق بازنشستگی روزنامهنگاران است. مدیر کل مطبوعات وزارت تبلیغات، نماینده این وزارتخانه در شورای یادشده و همه کمسیونهای برخاسته از این شوراست.
کمیسیون، جدول اسامی روزنامهنگاران که زیرمجموعه سندیکای مطبوعات است، کار ثبت نام روزنامهنگارانی را که شغل اصلی و درآمد آنها تنها از راه همین حرفه تأمین میشود به عهده دارد. از امتیازهای ثبتنام روزنامهنگاران در این جدول دریافت کارت شناسایی روزنامهنگاری برای کار در خارج از کشور با تأیید وزارت تبلیغات، استفاده از مزایای بیمه اجتماعی، درمانی و ازکارافتادگی است.
ماده 99 قانون مطبوعات یک کمسیون تأدیب را نیز در زیرمجموعه سندیکای مطبوعات لبنان لحاظ کرده است که به ریاست رئیس سندیکا و حضور یکی از اعضای شورای سندیکا، همچنین رئیس سندیکای روزنامهنگاران و یک حقوقدان به انتخاب شورای سندیکای مطبوعات تشکیل میشود. مأموریت این شورا بررسی مسائل مربوط به تخلفهای مطبوعات از شئون حرفهای است که قانون برای آن مجازات در نظر گرفته است.
سندیکا، تغییر در بندهای قانون 104 را مهمترین اقدام این نهاد میداند. روزنامهنگارانی که مقالات توهینآمیزی در حق افراد حقیقی یا حقوقی بنویسند ابتدا از سوی کمسیون تأدیب که متشکل از چند عضو سندیکای مطبوعات و نویسندگان است به آنان تذکر داده میشود و در مرحله بعد مورد سرزنش قرار گرفته و بار سوم، نام روزنامهنگار از لیست سندیکا حذف خواهد شد.
این کار به معنای محروم شدن روزنامهنگاران از حقوقی چون استفاده از صندوق بیمه و حرفه مطبوعاتی است. گرچه در قوانین اساسی، جزا و مطبوعات از هیئت منصفه سخنی به میان نیامده است، اما دادگاه مطبوعات در لبنان علنی است و طبق قانون قاضی حق ندارد پیش از تشکیل دادگاه، نسبت به تعطیلی نشریه و یا زندانی کردن روزنامهنگاران اقدام کند.
دادن امتیاز به نشریات، تغییر مدیرمسئول هر نشریه، صدور کارت خبرنگاری و تخصیص بودجه دولت، منابع مالی سندیکا را تشکیل میدهند. در حالی که در بیشتر کشورهای عربی نشریات یا دولتی بوده و یا از منابع مالی دولت تغذیه میشوند و کاری جز ستایش دولتها ندارند، در لبنان محدود بودن خطوط قرمز و وجود سندیکا این کشور را متمایز نموده است.
منابع :
: 1) لبنان ، چاپ اول ، انتشارات وزارت امور خارجه 2)
دانش نامه آزاد ویکی پدیا به نشانی fa.wikipedia.org مدخلهای لبنان ، جنگ داخلی لبنان ، حزب فالانژ لبنان ، سمیر قصیر
3) روزنامه سرمایه - شماره 1029 ، یک شنبه 17 خرداد 1388 4)
بنیاد دائره المعارف اسلامی (دانش نامه جهان اسلام) ، مدخل مطبوعات جهان عرب به نشانی http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4583
5) خبرگزاری قدس(قدسنا) به نشانی http://www.qodsna.com/NewsContent-id_18139.aspx
6) سایت اینترنتی تبیان به نشانی www.tebyan.net
7) روزنامه ایران ، 4 مهر 1381 8)
سایت شبکه تلویزیونی پرس تی وی به نشانی http://www.presstvbeirut.com/pages/?cid=6452 9) سایت اینترنتی آذرباد به نشانی http://saleh.ruhollah.org/247 و سایتهای اینترنتی متعدد دیگر از جمله سایت روزنامه های المستقبل ، النهار ، السفیر ، الشرق و...
ارسال توسط کاربر محترم سایت : salmanjavan
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}