نویسنده :احسان جعفری پور




 
ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم(به یقین خدا سرنوشت هیچ ملتى را تغییر نمىدهد تا آنکه آنان آنچه را در وجودشان قرار دارد تغییر دهند.)(رعد11) باپیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران وتأکید بنیانگذار جمهوری اسلامی ، حضرت امام خمینی (ره )بر اینکه مردم باید دخالت در امور کشور داشته باشند وسرنوشت شان را خود ، رقم بزنند، انتخابات بسیاری درکشور ما برگزار شده است. همیشه شنیده ایم و با یکدیگر به گفتگو نشسته ایم که باید به کاندیدای اصلح رأی بدهیم و هر کدام از ما معیارهایی را برای شناسایی فرد اصلح مد نظر داریم. بی تردید بعد از قرآن کریم مهم ترین منبع ما سنت پیامبر اکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام) است که با الگوگیری از آن بزرگواران و ارج نهادن و عمل به فرامین آنان، می توانیم بسیاری از مشکلات مادی و معنوی خود را اصلاح کنیم. در این مقاله نکاتی از روایت امام صادق (علیه السلام) که درآن توصیه های بسیار مهمی به والی اهواز عبدالله نجاشی دارند مورد بررسی قرار می گیرد. امید است که مردم وکاندیداهای محترمی که خودرا در معرض رأی مردم قرار داده اند و در نهایت، فردی که منتخب مردم می شود بیش از پیش به نکات منقول امام صادق(علیه السلام) توجه داشته باشند.

توصیه های امام صادق (علیه السلام) به والی اهواز
 

در زمان ائمه هدی (علیهم السلام) به علت آنکه حکومت به دست نااهلان بود آن بزرگواران اصحاب خود را از رفتن به پیش حاکمان بنی امیه و بنی عباس نهی می کردند مانند قضیه صفوان جمال که حضرت صادق (علیه السلام) وی را از کرایه دادن شتران خود به حکومت جور بنی عباس نهی کردند؛ اما به بعضی از اصحاب خود در شرایطی که به صلاحدید شیعه بود اجازه گرفتن مناصب حکومتی را می دانند مانند علی بن یقطین که امام کاظم (علیه السلام) با توصیه به تقیه، اجازه پذیرفتن منصب وزارت را به وی دادند. عبدالله نجاشی جزو این افرادی است که حضرت با توصیه های خود، راهی که در مقابل او و وظایفی که در قبال حکمرانی بر مردم دارد به زیبایی ترسیم می کند. لازم به ذکر است که این روایت در کتبی مثل بحارالانوار علامه مجلسی ج 72 ص 360 و وسائل الشیعه شیخ حر عاملی ج 17 ص 207 به نقل از بزرگانی چون شهید ثانی، شیخ طوسی، شیخ مفید و ابن قولویه قمی (رحمت الله علیهم) ذکر شده است.
در این روایت آمده که: عبدالله بن سلیمان النوفلی می گوید: من محضر امام صادق (علیه السلام) بودم که از طرف عبدالله نجاشی نامه ای به امام رسید. درآن نامه آمده بود: بنام خداوند بخشنده مهربان، خدا عمر سید و مولایم را طولانی کند و مرا فدایی او قرار دهد، و هیچ گاه ناگوارى شما را نبینم. اى سید و مولایم! بدان که من گرفتار حکمرانى اهواز شدم و اگر نظر آقایم باشد برای تقرب من به خداوند متعال و پیامبرعظیم الشأن اسلام برایم مرزى معین کند و نمونه هایی ذکر کند که راهنمایم باشد و در نامه ای توصیه های خود را مرقوم فرمایند که چه کارى را برایم روا می دانند، و در چه چیزی بخشش کنم و از چه کسانی هدیه پذیرم، زکاتم را کجا مصرف کرده و به چه کسی اعتماد کنم که با او مشورت کرده و اسرارم را برای او بازگویم؟ امید است خدا مرا به راهنمائى شما رهائى ببخشد زیرا تو حجت خدا بر خلقی و امین او در سرزمین های خدایی.
در جواب نامه والی اهواز، حضرت، جواب مفصلی مرقوم می فرمایند که اهم آن به طور فشرده چنین است:
1- من باشنیدن خبر حکمرانی تو بر اهواز، هم مسرور شدم و هم نگران، اما شادیم به حکمرانى تو از این خاطر است که گفتم چه بسا خدا به وسیله تو، به داد درمانده و ضعیفی از دوستان آل محمد (علیهم السلام) رسد، و به وسیله تو آنها که خوار شده اند را عزیز کند و برهنه هایشان را بپوشاند و ناتوانشان را نیرو دهد و آتش مخالفان را از آنها خاموش کند. و اما نگرانی ام از اینست که با دوستى از دوستان و شیعیان ما ناسازگاری کنى و بوى بهشت را نشنوى.
2- بدان که رهائى و نجاتت در آخرت بسته به رعایت این نکات دارد:
الف- حفظ جان و دفع آزار از دوستان خدا.
ب- مهربانی و وقار و آرامش درهنگام برخورد با مردم.
ج با نرمی برخورد کن، البته نه آنگونه که به نظر ضعیف برسی.
ه در شدت عملت، غضب شخصی خود را به کار مبر.
و- با آگاه کردن مردم بدانچه موافق حق و عدل است از شکاف در زندگیشان جلوگیری کن.
ز- از سخن چین ها و خبرچین ها بپرهیز. مبادا یکی ازآنان به تو نزدیک شود، اگر خداوند ببیند که از آنها سخنی می شنوى بر تو خشم کند، و آبرویت را بریزد.
3- با کسی انس بگیر و از کسی مشورت بخواه که امتحان خودش را پس داده، همواره با بصیرت، و امین تو باشد.
4- مبادا درهمی و یا هدیه ای به چاپلوسان و ثنا گویانت دهی که باید همان مقدار را در راه خدا بدهی.
5- ای عبدالله مواظب باش که پول وطلا وجواهرات انبار نکنی وگرنه شامل این آیه می شوی ِ وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ (و کسانى را که طلا و نقره مىاندوزند و آن را در راه خدا هزینه نمىکنند، به عذاب دردناکى مژده ده روزى که آن اندوختهها را در آتش دوزخ به شدّت گرما دهند و پیشانى و پهلو و پشتشان را به آن داغ کنند [و به آنان نهیب زنند] این است ثروتى که براى خود اندوختید، پس کیفر زراندوزى خود را بچشید. (35 و 34 توبه)
6- اینکه بتوانی غذایی و یا حتی شیرینی به افراد مستمند و شکم خالی برسانی را کوچک مشمار که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموند: آنکه با شکم سیر شب را به صبح برساند در حالی که همسایه اش سر گرسنه به بالین بگذارد ایمان به خدا و روز قیامت ندارد. اصحاب گفتند: یا رسول الله پس ما هلاک شدیم (نا امید شدیم) حضرت در جواب آنان فرمودند: حتی اضافه غذا و لباس خود را هم که به آنان بدهید موجب خاموش شدن غضب الهی است.
7- دنیا در نظرت بی ارزش باشد. امیرالمومنین (علیه السلام) در حالی که مشغول به زراعت بودند دنیا به مانند زنی زیبا در نظرش ظاهر شد. حضرت به او فرمودند: برگرد و دیگری را به ازدواج خود درآور که تو در شأن من نیستی و مشغول به کار خود شد. امیرالمومنین از دنیا رفت درحالی که هیچ حقی از کسی به ضمه اش نبود.
8- مبادا مؤمنی را بترسانی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: هرکس به مؤمنی نگاهی غضبناک کند تا بترسد در روزی که هیچ سایبانی جز سایبان الهی وجود ندارد خداوند او را می ترساند و او را به صورت مورچه وارد محشر می کند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: کسی که به فریاد مؤمن نگران و ناراحت برسد روزی که هیچ سایبانی جز سایبان الهی وجود ندارد خداوند به فریادش برسد و او را ایمنی دهد از روزی که به نام هراس بزرگ (فزع اکبر) است و درآن روز او را از عاقبت بد، رهایی بخشد.
9- در ادامه، حضرت روایاتی را از وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مورد برآوردن حاجات مؤمن می فرمایند:
کسی که حاجت برادر مؤمن خود را برآورد خداوند حاجات زیادی از او برآورد که یکی از آنها بهشت است.
هر که برادر مؤمن برهنه خود را بپوشاند خداوند از سندس و استبرق و دیباى بهشت او را بپوشاند و تا نخى از آن بر تن آن فرد برهنه باشد پیوسته در رضوان خدا است .
هر که برادر گرسنه اش را سیر کند خداوند از خوراکهاى خوب بهشت به او دهد، و هر که تشنه ای را سیراب کند خدایش از شراب سر به مهر بهشت به او بنوشاند.
هر که خدمت به برادر دینی اش کند خداوند خدمتکاران بهشتی را خادم او گرداند، و با اولیاء پاکش او را جا دهد.
هر که به ازدواج مؤمنین کمک کند خداوند در بهشت او را به ازدواج درآورد و او را همدم صدیقان از خاندان پیغمبرش و برادرانش کند.
هر که به غیر حاجتی به دیدن برادر مؤمنش رود او از زائران خدا نوشته شود و بر خداست که زائرش را گرامى دارد.
لغزشهای مؤمنان را وارسى نکنید زیرا هر که چنین کند خداوند روز قیامت لغزشهایش را وارسى، و او را درون خانهاش رسوا کند.
جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمد! خدا سلامت میرساند و میفرماید نام مؤمن را از نام خودم گرفتم و مؤمن از من است و من از مؤمن، هر که بمؤمنى اهانت کند در برابرم به نبرد برخاسته است.
ای على با کسى بگو مگو مکن تا از درونش آگاه شوی اگر خوب است خدا دوستش را تنها نمی گذارد و اگر بد است بدیهاش او را بس است.
کمترین کفر این است که کسی از برادر دینی اش کلمهاى بشنود و آن را بخاطر سپارد به قصد آنکه او را رسوا کند، آنان در قیامت هیچ بهره ای ندارند.
هر که درباره مؤمن آن را بگوید که دو چشمش دیده و دو گوشش شنیده باشد تا با آن مطلب آبرویش را ببرد از آنان است که خداوند عزوجل فرموده است : إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ . (کسانى که دوست دارند کارهاى بسیار زشت در میان اهل ایمان شایع شود، در دنیا و آخرت عذابى دردناک خواهند داشت، و خدا [آنان را] مىشناسد و شما نمىشناسید.) (نور19)
هر که از برادر مؤمنش حکایتى کند که آبرویش را ببرد و دشنامش دهد خدا او را درگیر خطایش کند تا از آنچه گفته خود را رها کند و هرگز نتواند خود را از آن رهایی بخشد.
هر که برادر مؤمنش را شاد کند اهل بیت (علیهم السلام) را شاد کرده، و هر که اهل بیت را شاد کند رسول خدا را شاد کرده، و هر که رسول خدا را شاد کند خدا را شاد کرده، و هر که خدا را شاد کند بر خدا سزاوار است که او را به بهشت برد.
10- تو را به تقوای الهی و برگزیدن طاعتش و چنگ زدن به ریسمان او سفارش می کنم که هر کس به ریسمان الهی چنگ زد به راه راست هدایت شد. از خدا بترس و کسى را بر رضاى خدا و خواسته اش مقدم مدار که این سفارش خدا ی عزوجل بر خلقش می باشد و بدان که مردم به چیزى بزرگتر از تقوى الهی موظف نشده اند که این هم سفارش ما اهل بیت است، پس تا می توانى دست به چیزى از دنیا نزن که فردای قیامت از آن پرسیده می شود.
نوفلى گوید: چون نامه امام صادق (علیه السلام) به نجاشى رسید آن را خواند و گفت: به خداى یگانه مولایم راست گفته است. کمتر کسى به این نامه عمل می کند جز آنکه نجات یابد و عبدالله پیوسته تا زنده بود بدان عمل می کرد.
منبع : www.forsatonline.ir
ارسالی از طرف کاربر محترم :salmanjavan