ترس هاي غير منطقي كودكان


 





 
اكثر كودكان حدود سه سالگي وارد دوران جادويي و خيالي خود شده و تخيل و خلاقيت وارد زندگي آنان مي شود. در اين سن بچه ها «وانمود كردن» را ياد مي گيرند و ساعت بازي براي آنان به صحنه‌يي تبديل مي شود كه در آن رؤياها و آرزوهايشان به نمايش گذاشته مي شود. اين دنياي خيالي سرشار از تخيلات، از آدم هاي زيادي پر مي شود؛ هم قهرمان هستند و هم شرور، هم پريان و هم غول ها و ديوهاي شرير! ترس هاي جديد، بخش لازم و ضروري ورود به دنياي تخيلات است. دنيايي كه در آن هيچ چيز غيرممكن نيست. هنگامي كه قوه‌ي تخيل كودك شكوفا مي شود، كودكاني كه قبل از تاريكي نمي ترسيدند، حالا از آن وحشت مي كنند. سگ مهربان همسايه به خطر تهديد آميزي مبدل مي شود و حتي مورچه‌يي در پياده رو مي تواند غولي قدرتمند باشد!
اكثر كودكان يك يا چند ترس عميق براي نمايش هاي خود مي سازند، اين ترس مي تواند از آدم هايي با ماسك هاي وحشتناك باشد يا از پيرمردان و پيرزنان يا آدم هايي با صورت هاي پر از جوش و... اين ترس مي تواند رفتن پدر و مادر به مهماني و آمدن دزد به خانه باشد يا حيوانات تخيلي يا وحشي و حتي حشرات بي آزار!
يكي از پاسخ هاي طبيعي والدين در اين هنگام مي تواند اين باشد كه بدون ترس يا هيجان با فرزند خود صحبت كنند. مسخره يا تهديد كردن كودك به خاطر ترسش اوضاع را از اين كه هست بدتر مي كند. اين كار بسيار آسيب زننده است.
به جاي اين كار، به ترس كودك اشاره كنيد. درباره آن حرف بزنيد، اما خودتان آرام و خونسرد باشيد. كودك را مطمئن كنيد كه از او مراقبت و حمايت خواهيد كرد. وقتي كودك مي بيند شما مشكل خود او را جدي گرفته ايد، احساس نزديكتر و صميمانه تري نسبت به شما پيدا مي كند و آمادگي بيشتري براي حل مشكل خود احساس مي كند.
ـ هرگز كودكان خود را وادار نكنيد با آن چه از آن مي ترسد روبرو شود. يكي از راه هاي كمك سريع به كودك، فراهم آوردن فرصت هايي براي بازي نمونه هاي بدل پلاستيكي اين حشرات يا جانوران است. كودكي را كه از سگها مي ترسد به ديدن توله هايي ببريد كه به تازگي به دنيا آمده اند يا برايش يك سگ اسباب بازي شبيه سگ واقعي بخريد.كارتون هايي كه شخصيت اصلي آنها سگ برايش تهيه كنيد، بدين ترتيب كودك كم كم از سگها خوشش مي آيد و در حين بازي بر ترس خود غلبه مي كند.
ـ براي كودكاني كه از تاريكي مي ترسند بهتر است در طول روز در اتاق تاريكي با آنها بازي نور و تاريكي كنيد. نورهاي رنگي روي ديوار بيندازيد و روي ديوار با سايه‌ي دست‌تان شكل هاي مختلف درست كنيد و قصه بگوييد.
ـ براي كودكاني كه از ديو و حيوانات عجيب و غريب مي ترسند، روي ديوار با سايه، شكل غول و دايناسور و ...درست كنيد. البته قهرماني هم بيافرينيد كه غول را شكست دهد و قصه به خير و خوشي تمام شود.
ـ مي توانيد سري به يك مغاره اسباب بازي فروشي بزنيد و ماكت جانوران و حيواناتي كه كودك تان از آن بدون ترس به اسباب بازي دست بزند، با آن آشنا شود و براي خودش قصه بسازد.
ـ پدر و مادر ها مي توانند در حين بازي، ايده هاي جالبي به كوكان بدهند. مثلاً ممكن است كودكي از روح و اشباح بترسد. به جاي آن كه بگوييد روح يا اشباح وجود ندارد، به او بگوييد گاهي اوقات اشباح بيشتر از ما مي ترسند! به اين صورت ترس او از اشباح خواهد ريخت. در بازي هاي روحي او شركت و با بازي و خنده، ترس او را تبديل به احساس صميميت كنيد.
ادبيات كودكان منبعي بسيار غني براي اين نوع كارهاست. در قصه هاي عاميانه كلاسيك معمولاً بچه يي بر غول ها، اشباح يا جادوگران پيروز مي شوند.
ـ برنامه وحشتناك تلويزيوني نه تنها مشكل ما را حل نمي كنند كه خود مشكل ساز هم هستند صحنه هاي وحشتناك و خون‌آلود فيلم ها ترس را به قلاب ذهن كودكان مي اندازد و باعث مي شود اين صحنه ها در ذهن و حافظه‌ي آنها باقي بماند.
ـ ديدن كابوس در اين سن چندان تصادفي نيست. اگر كودكتان با كابوسي وحشتناك از خواب پريد به او اطمينان دهيد كه از او حمايت و مراقبت مي كنيد و به آرامي او را تشويق كنيد و خوابش را براي شما تعريف كند. اين كار شما را به منبع ترس او هدايت مي كند. پيام هايي مانند تنها بودن، از دست دادن ديگران، بي حسي و... نكات بسيار مهمي هستند كه مي توانيد كار خود را با آنها شروع كنيد.
ـ منبع ترس كودك هرچه باشد، كارهاي هنري بهترين راه بيان اين ترس هاست. از او بخواهيد در مورد چيزي كه از آن مي ترسد نقاشي كند، ماكت آن را بسازد و... كاغذ، مداد رنگي، ماشين، عروسك و لگو از ابزارهاي اوليه هستند. آنها را در اختيار كودك بگذاريد و از او بخواهيد با آنها نقاشي بكشد يا نمايشي در مورد چيزي كه مي ترسد اجرا كند.
ـ به قصه هايي كه كودك در هنگام بازي مي گويد گوش كنيد و آنها را براي خود او تعريف كنيد. قصه هايي با همان شكل و پيام از خودتان بسازيد.
با اين كار به كودك تان باد مي دهيد ترس هاي خود را بشناسد، ترس هايي كه مي توانند رؤياهاي او را خراب كنند. به او بياموزيد به ترس هاي خود اعتراف كند، با آنها روبرو شود و روش خاص خود را براي غلبه بر آنها پيدا كند.
منبع: 7 روز زندگي(119)