خانه اي روي آب


 

نويسنده: احسانه روشن




 

نگاهي به دو کتاب «دورغ هايي که معلمم به من آموخت» و «روياي آمريکايي»
 

روايت و تفسير تاريخي در تاريخ نگاري رسمي همواره موضوعي مناقشه بر انگيز بوده است. همان اندازه که تاريخ قرن بيستم و بيست و يکم مملو از سلطه و تعارض بوده، به موازات شکل گيري و تکوين دولت – ملت ها، روايت تاريخي کشورها نيز در معرض حذف ها و تفسيرهاي جانبدارانه قرار گرفته است.
هاوارد زين در سال 2009 ويرايش جديدي از کتاب خود، «تاريخ ايالات متحده» را به چاپ رساند که از رويکردي مخالف تاريخ نگاري رسمي آمريکا برخوردار است. اين ويرايش مختص جوانان تهيه شده اما ادعاهاي مورد نظر نويسنده در کتاب اصلي را از جمله ارائه صادقانه و بي پرواي اطلاعات، همچنان حفظ کرده و از نظر زماني نيز نسبت به نسخه اصلي از جامعيت بيشتري برخوردار است.
«روياي آمريکايي: روايتي ديگر از تاريخ مردم آمريکا» در 26 فصل منتشر شده و به وقايعي مي پردازد که از سال 1492 ابتداي ورود کريستف کلمب به آمريکا تا سال 2006 دوران دوم رياست جمهوري بوش را در بر مي گيرد. بنابراين ديدگاه انتقادي نويسنده نسبت به جنگ، نژاد پرستي و بي عدالتي اقتصادي، تاريخ امروز ايالات متحده را نيز مورد توجه قرار مي دهد.
پروفسور هاوارد زين متفکر و استاد علم سياست در بوستون بوده و کتاب مذکور يکي از پرفروش ترين و تاثير گذارترين آثار او به شمار مي رود.
زين معتقد بود کتاب هاي تاريخ تک صدايي و صرفا روايتگر تاريخ از زبان دولتمردان هستند و با نگارش اين کتاب سعي کرده افق هاي تازه اي از تاريخ آمريکا را به روي همگان بگشايد. کتاب او منازعات سرخپوستان با اروپاييان تازه وارد، مبارزات سياه پوستان عليه برده داري، کارگران عليه نظام سرمايه داري، مبارزات زنان در راه دستيابي به حقوق مدني و جنبش سياهان آمريکا در دهه 60 را به تصوير مي کشد.
«تاريخ ايالات متحده» از زمان چاپ اولين نسخه اش در سال 1980 در زمره کتب رسمي درس تاريخ در دبيرستان هاي آمريکا قرار گرفته و به عنوان مشهورترين اثر منتقدانه از تاريخ ايالات متحده شناخته شده است. زين در معرفي کتاب خود مي نويسد: «تاريخي که من نگاشه ام بيانگر مبارزات اميد بخش عده اي است که با برده داري و نژاد پرستي جنگيدند، کارگراني که براي رسيدن به حقوق خود اعتصاب کردند، کساني که با جنگ و نظامي گري به مخالفت پرداختند... من مي خواهم جوانان ما بفهمند که کشور ما تحت تسلط مرداني قرار گرفته است که خود براي حقوق بشر و آزادي هاي مدني ارزشي قائل نيستند».
مطالبي که او درباره بوميان آمريکا در اين کتاب عرضه مي کند، مردمي آرام و صلح جو را تصوير مي کند؛ سرخپوستاني که با رغبت و گشاده رويي و بيگانه با سلاح هاي اروپاييان، کالاهاي خود را با هر شيء فاقد ارزش اما جذاب فاتحان معاوضه مي کنند. در مقابل فاتحان در جست و جوي طلا و زمين، قتل عام هايي را آغاز کردند که مدت ها ادامه يافت و جمعيت 75 ميليوني بوميان سرخپوست آمريکا را به 300 هزار نفر در اوايل قرن بيستم تقليل داد. کتاب با افشاگري افسانه کريستف کلمب آغاز مي شود اما به اين امر اکتفا نکرده و به افسانه زدايي از ديگر اسطوره ها در سراسر تاريخ آمريکا ادامه مي دهد. به اين ترتيب نويسنده به جاي ارائه روايتي قهرمان پرورانه از سياستمداران آمريکايي که در جست و جوي آرمان هاي آزادي، ايالات متحده را بنا ساختند، به انگيزه هاي واقعي و پنهاني اشاره مي کند که سبب شد آنان در عين دستيابي به استقلال، در صدد سلطه اين کشور بر جهان باشند. از اين ديدگاه، ايالات متحده از آغاز بر مبناي جنون سودجويي بنا شده است، تمايلي که در طول چند قرن سرخ پوستان، سياه پوستان و سفيد پوستان فقير را تحت فشار قرار داده و تعارضات داخلي را در اين کشور به اوج خود رساند. در اواخر قرن نوزدهم و با دستيابي به حدي از ثبات، ايالات متحده به منظور کاهش مشکلات داخلي و تقويت حس ناسيوناليستي و اتحاد داخلي، توجه خود را هرچه بيشتر بر سياست خارجي و افزايش سلطه خود بر جهان متمرکز کرد.
جرياني از تاريخ نگاري که هدف آن کاهش ناآرامي هاي داخلي و تقويت اتحاد ملي در آمريکا بوده، به منظور ايجاد هويت آمريکايي و تقويت ناسيوناليسم همواره به آرمان پردازي و اسطوره سازي در تاريخ اين کشور پرداخته است. کتاب زين از ابتدا موضعي مقابل اين نوع تاريخ نگاري اتخاذ کرده و در سراسر کتاب، اطلاعات تاريخ رسمي آمريکا موضعي دفعي و انتقادي گرفته است. نويسنده بي توجه به اينکه روايت تاريخي، تفسيري است که ما از شواهد و مدارک تاريخي ارائه مي کنيم، سويه ديگري از تاريخ را به ما عرضه مي کند. با اين همه، او با نثري روان و به دور از جزئيات غير ضروري به خوبي موفق شده روند تاريخي شکل گيري بسياري از مسائل ايالات متحده چون برده داري و نژاد پرستي را براي خواننده کتاب روشن سازد.
«دورغ هايي که معلمم به من آموخت» اثر جيمز دبليو لوون کتاب ديگري است که روايت تاريخي را مورد انتقاد قرار مي دهد. نويسنده در مقدمه به اين امر اشاره مي کند که هميشه تفسير تاريخي تحت تاثير ذهنيات و ايدئولوژي ها شکل مي گيرد و تاريخ رسمي ايالات متحده نيز چون هر دولت – ملت ديگري همسو با منافع و ايدئولوژي هاي نظام حکومتي است. بر خلاف زين، او داعيه ارائه حقيقت ندارد بلکه به علل شکل گيري روايت تاريخي تحريف شده و آسيب هاي آن مي پردازد.
ده فصل ابتداي کتاب چگونگي ارائه تاريخ آمريکا را در کتب درسي اين کشور بررسي مي کند. نويسنده مساله خود را با مطرح ساختن نکاتي در باب بيزاري و بي توجهي دانش آموزان نسبت به درس تاريخ آغاز مي کند. از نظر او عمده آموزش تاريخ در آمريکا صرفا در مقطع دبيرستان صورت مي گيرد. او در عين اشاره به اهميتي که درس تاريخ در بازسازي هويت آمريکايي ايفا مي کند، تاثير سياست هاي رسمي بر نحوه آموزش را به شکلي مي داند که اين درس را براي دانش آموزان ملال آور کرده و قدرت استدلال و پرسش گري آنان را تضعيف کرده است.
او اشاره مي کند، داستان هايي که متون تاريخي به نقل آنان مي پردازند قابل پيش بيني اند و متون درسي از کنار مناقشات و مسائلي که نگراني و هيجان واقعي ايجاد مي کنند، مي گذرند و آنچه را بازتاب نامناسبي بر شخصيت و هويت ملي آمريکايي ها داشته باشد ناديده مي گيرند. متون درسي هرگز از زمان حال براي روشن کردن تصوير گذشته استفاده نمي کنند و همچنين از گذشته براي روشن ساختن تصوير زمان حال؛ بلکه گذشته رابه مثابه يک نمايش ساده حاوي بعضي پيام هاي اخلاقي به تصوير مي کشند. نمونه پيام هايي که متون درسي از گذشته استخراج مي کند عبارتند از: «شهروند خوبي باش؛ شما صاحب ميراث پر افتخاري هستنيد. آن گونه باشيد که در بهترين حالت مي توانيد باشيد. گذشته از تمامي مسائل به دستاوردهاي ايالات متحده بنگريد و ببينيد که به چه موفقيت هايي دست يافته است.»
لوون به اهميت بينش تاريخي در شناختن خويشتن و جهان اطرافمان اشاره مي کند؛ اما در عين حال رويه رسمي تصوير تاريخ در آمريکا را در اين راستا ارزيابي نمي کند. از نظر او فرايند آموزش هاي تاريخي، موجب نا اميدي و ياس اقليت ها و رنگين پوستان شده و دانش آموزان سفيد پوست نيز کتاب تاريخ را به پايان برده و آن را کنار مي گذارند؛ بدون اينکه تفکر پيوسته و منطقي خود را درباره زندگي اجتماعي ارتقا داده باشند.
نتيجه روش فعلي تدريس تاريخ به عقيده او آن است که دانش آموزان در تلاش براي تجزيه و تحليل مسائل جنجالي و اختلافي در جامعه ناکام مي مانند. لوون به طور مستند حذف هاي گسترده کتاب هاي درسي در خصوص قهرمانان ملي، تاريخ و فرهنگ سرخ پوستان و نظام برده داري را روشن مي کند.
مطالب کتاب بر اساس تحليل محتواي متون 12 کتاب درسي تاريخ تنظيم شده و همچنان که تقدم و تاخر زماني موضوعات را حفظ مي کند صرفا جزئيات را به هم مربوط نمي سازد، بلکه رويدادها و فرايندهايي را مرتبط مي کند که نتايج مهمي در پي دارند؛ رويدادها و فرايندهايي که از نظر لوون در متون درسي حذف يا تحريف شده اند. او مي نويسد اين کتاب 12 کتاب پنجره اي است که من از آن به جهان دانش آموزان نگريسته ام و ساعات بيشتري را به مصاحبه با معلمان تاريخ دبيرستان ها اختصاص داده ام. سه فصل پاياني، تحليل هاي جالب نويسنده را از فرايند روايي تاريخ که در فصول پيشين براي خواننده ترسيم شده در بر مي گيرد. فصل يازدهم کتاب با عنوان «چرا تاريخ اين گونه تدريس مي شود ؟» به بررسي فرايند توليد کتاب هاي درسي مي پردازد و در پي آن است که علت نامناسب بودن کتاب هاي تاريخ را تشريح کند.
فصل دوازدهم، «نتيجه اين گونه تدريس تاريخ چيست ؟» به تاثيرات ناشي از کاربرد کتاب هاي درسي معمول و رايج اشاره مي کند، اين بررسي نشان مي دهد اين کتاب ها چگونه موجب کوته فکري دانش آموزان مي شوند. گفتار پاياني کتاب «دروغ هاي آينده و کاري که بايد در قبال آنها انجام داد» به بيان تحريف ها و حذف هايي مي پردازد که در فصول قبلي درباره آنها بحث نشده و براي غلبه بر وضع موجود راه حل هاي مفيدي به دانش آموزان و معلمان توصيه مي کند.
در نهايت نويسنده بيش از آنکه به دنبال ارائه حقيقت و تاريخي واقعي باشد در پي مطالعه و فهم علت و چرايي گفتن ها و نگفتن هاست. او با استفاده از منابع متفاوت مورد استناد اين کتب، از جمله عکس ها، اسناد، روايت ها و آمار سعي مي کند تناقضات و کمبودهاي تاريخ رسمي را نشان دهد اما صرفا به اين امر بسنده نمي کند. نويسنده علاوه بر تعيين شکل و چگونگي روايت تاريخ، علل شکل گيري و تداوم اين نوع روايت را تحليل مي کند و در نهايت با روشن ساختن محدويت ها و مشکلات اين وضعيت، توجه عموم را به لزوم تصحيح آن جلب کند.
در واقع کتاب «دروغ هايي که معلمم به من آموخت» بيش از آنکه به دنبال روايتي ديگر از تاريخ آمريکا باشد نگرشي انتقادي را نسبت به تاريخ نگاري رسمي ارائه مي کند که از طريق تحليل محتواي همين متون به دست آمده است. از اين جهت اين کتاب از بينشي عميق تر نسبت به مفهوم تاريخ و تاريخ نگاري بر خوردار است؛ در عين اينکه مي توان آن را پژوهشي کاربردي – انتقادي در حوزه آموزش و پرورش نيز قلمداد کرد.
منبع: نشريه همشهري خرد نامه (ويژه نامه کتاب) شماره 67