مديريت ضايعات الکترونيکي


 

*مليحه حاجي قليخاني-کارشناس مهندسي محيط زيست دانشکده منابع طبيعي و محيط زيست دانشگاه فردوسي مشهد




 

چکيده
 

از مهمترين پيشرفت هاي تکنولوژيکي دهه هاي اخير مي توان به پيشرفت صنعت تراشه هاي الکترونيکي وريز پردازشگرها اشاره کرد و شايد مهمترين دستاوردهاي فناوري و پيشرفت هاي بشر در قرن اخير در زمينه اين صنعت و موارد جانبي مربوط به آن بوده باشد.
رشد سريع توليد و مصرف رايانه در جهان منجر به ظهور پسماندهايي ويژه اي گرديده است. اين پسمانده ها به دليل مخاطراتي که براي انسان و محيط زيست او مي توان ايجاد کنند به عنوان مواد زايد خطرناک شناخته شده اند.سرب او مي تواند ايجاد کنند به عنوان مواد زايد خطرناک شناخته شده اند.سرب موجود در لامپ هاي اشعه کاتدي (CRT)و لحيم کاري مدارهاي رايانه اي-کادميوم موجود در تراشه هاي رايانه-جيوه ي موجود درحسگرها، سويچ ها، لامپ هاي تخليه و باتري ها-PVC موجود در تجهيزات ضد اشتعال برم دار، فقط تعداد اندکي از ترکيبات موجود در رايانه ها هستند که از پتانسيل خطر زايي بالايي بر خوردارند.
زباله هاي خطرناک زيست محيطي تنها به پسماند هاي رايانه اي محدود نمي شود، بلکه قطعات پرخطر ديگري نيز مانند باتري هاي خودرو، قطعات يخچال که آلوده به گاز CFCاست، باک هاي بنزين، قطعات تلويزيون، ماشين هاي کپي و فاکسو...هم جزو مواد زائد الکترونيکي هستند. به طور کلي مواد زائد الکترونيکي به محصولات الکترونيکي گفته مي شود که عمر مفيد آنها تمام شده است.
براي مقابله با آلودگي هاي الکترونيکي روش هاي مختلفي از قبيل سوزاندن، بازيافت ودفن بهداشتي وجود دارد که البته هر کدام از روش ها داراي مخاطرات زيست محيطي خاص خود مي باشند.
طي تحقيقي در نروژ که در مورد گوشي هاي فرسوده انجام شده است، اعلام شد در صورتي که هر کاربر از 3 ميليارد کاربر تلفن همراه در جهان، يک تلفن همراه بلااستفاده را بازيافت کند، 270 هزار تن مواد خام در هر سال ذخيره خواهد شد.

مقدمه
 

زباله هاي الکترونيکي مشکلي است که به تازگي در حال پديدار شدن مي باشد و همچنين به عنوان يک فرصت شغلي که داراي اهميت روزافزون است تلقي مي شود. حجم زيادي از اين زباله هاي الکترونيکي توليد شده در جهان هم مي تواند حاوي مواد سمي و هم حاوي مواد با ارزشي باشد. از تجزيه اين مواد، آهن، مس، آلومينيوم، طلاو ديگر مواد بدست مي آيد که اين مواد متشکل متجاوز از 60% مي باشد. درحاليکه مواد آلود کننده آن 70و2%است.
در واقع اگر چه در سال هاي اخير فناوري هاي نوين در عرصه الکترونيک سبب بهبود وضعيت زندگي ما انسان ها شده است، اما به موازات آن با مشکلات جديدي ناشي از توليد زباله هاي الکترونيکي مواجه شده ايم که در مقايسه با زباله هاي خانگي با سرعت بيشتري رو به افزايش و حاوي مواد خطرناک تر و سمي تري بوده اند. وجود برخي از آنها در محيط مي تواند شيوع بيماري هاي مختلف مانند کمبود آهن، آسيب هاي مغزي، بيماري هاي کبدي و...در سطح جوامع را توجيه کند.
اين مواد آلوده کننده زماني که سوزانده مي شوند و يا به طور غير قابل کنترل در محيط بازيافت مي شوند،درصد سميت آنها به بيشترين حد مي رسد. «کنوانسيون بازل»زباله هاي الکترونيکي را به عنوان زباله هاي خطرناک مي شناسند.
امروزه به موازات شناخت اثرات سوء و مخرب ناشي از مواد شيميايي خطرناک، راهبردهايي در جهت کنترل صحيح آنها در نظر گرفته شده است و تنها با تحقق بخشيدن به اين راهبردهاي پيشگيري کننده است که مي توان کشورها را از تکرار اشتباهات مکرر بر حذر داشت.
در صنعت جهاني، صنايع الکترونيکي داراي سريعترين رشد و توليد هستند و در ميان صنايع الکترونيکي، صنعت رايانه طي دو دهه اخير، بيشترين رشد را داشته است. دقيقاً به دليل همين رشد و پيشرفت سريع است که تجهيزات رايانه اي سريع تر از ساير محصولات الکترونيکي، کهنه و از رده خارج مي شوند. امروزه سريع ترين رشد در جريان توليد مواد زائدجامد،درکشورهاي صنعتي مربوط به زباله هاي رايانه اي است. رشد زباله هاي مذکور به قدري سريع بوده است که کشورهاي پيشرفته اعلام کرده اند اگر عکس العمل ها و راهکارهاي جدي و بنيادي در قبال توليد بي رويه اين زباله ها صورت نگيرد تا چند سال ديگر اين کشورها روي کوهي از زباله هاي کامپيوتري قرار خواهند گرفت.
يک گزارش منتشر شده ديگر از سوي سازمان ملل با عنوان کامپوتر و محيط زيست نشان مي دهد هر چه عمراستفاده از وسايل الکترونيکي طولاني باشد، به حفظ محيط زيست بيشتر کمک مي شود. در اين گزارش آمده که براي توليد يک کامپيوتر معمولي با اکران، به اندازه ده برابر وزن آن، انرژي فسيلي مثل نفت و گاز مصرف شده است. درمقايسه، بايد توجه داشت که مثلاً براي توليد يک اتومبيل يا يک يخچال معادل يک يا دو برابر وزن آنها انرژي فسيلي مصرف شده است. به معني دقيق تر، توليد يک کامپيوتر با نمايشگر 17 اينچ معادل 240 کيلوگرم نفت،22 کيلوگرم مواد شيميايي و 1500 ليتر آب، يعني در مجموع حدود 1800 کيلوگرم مواد اوليه مصرف شده است.
در حال حاضر در بسياري از کشورها به زباله ها يا پسماندهاي الکترونيکي، به عنوان زباله هاي ارزشمند نگاه مي شود و حتي پسماندهاي الکترونيکي به معادن طلا معروف هستند و چنانچه اين پسماندها با روش اصولي بازيافت شود، مي توان فلزات متعددي را از آن ها استخراج کرد، به نحوي که از يک تن زباله تلفن همراه مي توان 150 تا 300 گرم طلا بدست آورد و اين در حالي است که در معادن طلا در هر تن سنگ معدن بين 20 تا30 گرم طلا يافت مي شود، ضمن آن که در اين زباله ها پلاتين و نقره نيز وجود دارد که عناصر ارزشمندي هستند.
رشد سريع آلودگي هاي الکترونيکي و ورود سريع بي رويه آنها به محيط زيست، امروزه به صورت يک بحران درآمده است. اين بحران اگر چه تاکنون بيشتر متوجه کشورهاي صنعتي و پيشرفته دنيا بوده است اما بايد به اين نکته هم توجه کرد که موج بحران در کشورهاي صنعتي، قاعدتاً با چند سال تأخير به کشورهاي در حال توسعه هم خواهد رسيد. آنچنان که مشاهده مي شود، موج اين بحران به ايران هم رسيده است و اگر به آن توجه نشود و اقدامات لازم صورت نگيرد، تا چند سال ديگراين بحران براي جامعه و محيط زيست ايران نيز مشکلات غير قابل بازگشتي را در پي خواهد داشت.
هر رايانه روميزي داراي 32 درصد پلاستيک، نزديک به 7 درصدسرب، 41 درصد آلومينيوم، مقاديري طلا، نقره و آهن و نيز مقاديري فلزات سنگين و خطرناک مانند کادميوم، جيوه و آرسنيک است. بنابراين، مي توان به طور دقيق محاسبه کرد که 4 ميليون رايانه از دور خارج شده، حاوي چه حجم عظيمي از عناصر خطرناک و در کنار آن داراي چه عناصري ارزشمند مانند طلا و نقره است که بازيافت اصولي اين سيستم ها مي تواند علاوه بر صرفه اقتصادي، جلوي خطرات زيست محيطي را نيز بگيرد. بنابراين، دفن يا سوزاندن زباله ها سبب ورود عناصر سنگين و گازهاي سمي به محيط زيست و آب هاي زير زميني مي شود.
با توجه به اين که همه اجزاي تشکيل دهنده ابزارها و تجهيزات الکترونيکي از قابليت بازيافت و استفاده مجدد در زمينه هاي مختلف برخوردار هستند، اگر شرکت هاي توليد کننده اين قطعات در سراسر دنيا مسؤوليت بازيافت توليدات خود را بر عهده گيرند، پيامدهاي زيست محيطي حاصل از کاربرد شيوه هاي نامناسب در بازيافت زباله هاي الکترونيکي يا استفاده از روش هاي ديگر مانع دفع و سوزاندن مواد حاصل از تجمع قطعات و ابزارهاي مستعمل و از رده خارج نيز به مراتب کاهش خواهد يافت. به اين ترتيب، اين کشورها نيز در تلاش خواهند بود تا توليدات خود را به گونه اي توليد کنند که اولاً براي مدت زمان بيشتري براي فرد کاربر قابل استفاده باشند و ثانياًاين که با استفاده از روش ساده تر بتوان آنها را بازيافت کرد.

زباله هاي الکترونيکي: باتري ها
 

کاربرد باتري خشک براي اسباب بازي، ساعت، لب تاپ، تلفن هاي همراه، ابزار مکانيکي قابل حمل و کامپيوتر، ميزان آنها را در زباله هاي شهري افزايش مي دهد. باتري هاي آلکالين هر روز در خانه ها در ريموت(کنترل ها)چراغ هاي چشمک زن و ديگر وسايل الکترونيکي استفاده مي شوند. باتري هايي که در ساعت، وسايل کمک شنوايي و...استفاده مي شوند نيز حاوي جيوه، نقره، کادميوم، ليتيم، يا ديگرفلزات سنگين هستند.
حجم باتري هاي از رده خارج شده نيز قابل توجه مي باشد، به طوري که طبق آمار سال 2005 ساليانه در آمريکا 8 ميليارد باتري و در ژاپن 6 ميلياردباتري از رده خارج مي شود و اين رقم در برزيل 1 ميليارد مي باشد. دليل افزايش را مي توان به رشد تکنولوژي در دهه اخير ارتباط داد، به طوري که امروزه استفاده از تلفن هاي همراه، تلفن هاي بي سيم، چراغ قوه،راديو، ساعت، ماشين حساب، اسباب بازي و غيره به طور گسترده فراگير شده است و حتي کشورهاي در حال توسعه نيز از اين قاعده مستثنا نيستند.
ايران نيز کشوري در حال توسعه مي باشد، در نتيجه استفاده از تجهيزات فن آوري جديد مانند لوازم کامپيوتري، تلفن ها، دوربين هاي ديجيتالي به شدت گسترش يافته و به تبع آن مصرف باتري ها نيز زيادتر شده است. تنها راه برآورد باتري هاي مصرف شده در ايران آمارگيري از ميزان باتري هاي وارداتي به ايران مي باشد. به طوري که دهه گذشته (از سال 1376تا 1385)10000 تن باتري از کشورهاي امارات متحده عربي،چين،کره جنوبي و...وارد ايران شده است.
تقريباًتمام باتري هاي مصرف شده در ايران، داخل پسماند هاي جامد شهري انداخته و چندين سال مي باشد که در لندفيل ها شهري دفن و جمع آوري مي شود. انتظار مي رود که در دهه اخير 10000 تن باتري مصرف شده به محل هاي دفن و جمع آوري (لندفيل )هاي شهري ايران وارد شود. نگراني هاي ناشي از دور انداخته شدن باتري ها به لندفيل ها در اين است که اين باتري ها حاوي جيوه، کادميوم، ليتيوم، نيکل، روي و ساير فلزات سنگين هستند که موجب آلوده کردن پسماند هاي جامد شهري در لندفيل مي شود و بارها در سطح جهان اثرات مضر اين مواد بر روي انسان ها و حيات وحش ديده شده است. اگرچه باز هم تأثير کلي اين مواد به شرايط محيطي لندفيل و همچنين به شرايط قرار گرفتن باتري ها بستگي دارد.

اجزا و عناصر موجود در پسماند هاي الکترونيک
 

بيش از 38 عنصر شيميايي مجزا در پسماند هاي الکترونيک شناخته شده اند. يک کامپيوتر نو ممکن است شامل بيش از 6 درصد وزني سرب باشد.
مواد در حجم زياد: رزين هاي اپوکسي، فايبر گلاس، PCB وPVC و پلاستيک ها
عناصر در حجم زياد:سرب، قلع، مس، سيليکون، بريليوم، کربن، آهن وآلومينيوم

عناصر در حجم و مقدار کم:کادميوم، جيوه و تاليوم
 

عناصر در مقادير ناچيزآنتيموان، آرسنيک، باريوم،بيسموت، بور، کبالت، گاليم، ژرمانيوم،طلا،اينديوم،ليتيوم،منگز، نيکل، پالاديوم، پلاتين، روديوم، سلنيوم، نقره واناديوم

روش هاي دفع و بازيافت آلودگي هاي الکترونيکي و خطرات ناشي از آنها
 

سوزاندن مواد زايد الکترونيکي
سوزاندن مواد زايد جامد شهري فرايندي مهار شده است که در آن مواد زايد جامد سوخته و به خاکستر مبدل شده و باقيمانده به گازهاي بي خطر و يا کم خطر تبديل مي گردند. در اين روش حجم زباله ها تا 90 درصد کاهش پيدا مي کند. اين روش در شهرهايي که با مشکل کمبود زمين مواجه هستند، کاربرد دارد. علاوه بر کاهش حجم، از اين دستگاه نيز مي توان براي کاهش و يا رفع ويژگي سمي مواد استفاده نمود.
در جريان از بين بردن زباله هاي الکترونيکي مقدار قابل ملاحظه اي از مواد در محيط بيرون از شهر و در امتداد رودخانه ها انباشته مي شود.دود حاصل از اشتعال آنها منطقه وسيعي را آلوده مي کند.
از آنجايي که تنوع مواد يافت شده در زباله هاي الکترونيکي زياد است، لذا سوزاندن آنها کار خطرناکي است، به عنوان مثال زماني که ضد اشتعال ها سوزانده مي شوند، مس به عنوان کاتاليزور براي ايجاد دي اکسيد عمل مي کند همچنين سوزاندن ضد اشتعال هاي برم دار در دماي پايين 800 تا600 درجه سانتيگراد مي تواند منجر به توليد دي اکسين هاي بسيار سمي نظير PBDD ها وPBDF ها شود. بر اساس يک گزارش در آمريکا، سوزاندن زباله هاي کامپيوتري، بزرگترين منبع دي اکسين در آمريکا، کانادا و نيز از جمله بزرگترين منابع انتشار فلزات سنگين در اتمسفر است.
با توجه به اينکه زباله سوزي يکي از مهمترين روش هاي دفع پسماند هاست و در دهه هاي گذشته انتشار دي اکسين ها و فورانها(PCDD1/PCDF2)يکي از معايب اصلي اين روش عنوان شده است.
لذا سوزاندن زباله هاي کامپيوتري با توجه به تنوع مواد و عناصري که در آن وجود دارد، باعث مي شود آلاينده هاي متنوع که اغلب سمي هستند در هوا منتشر شوند که هم باعث اثرات مخرب روي محيط زيست و سلامت موجودات زنده مي شوند و هم اينکه کنترل و رفع اين آلودگي ها نيز به صرف هزينه زياد دارد. بنابراين سوزاندن آلودگي الکترونيکي به هيچ عنوان توصيه نمي شود.

دفن بهداشتي آلودگي هاي الکترونيکي
 

دفن بهداشتي عبارتند از کندن زمين و دفن مواد در آن به نحوي که مواد کاملاً از محيط اطراف جدا شده و امکان آلودگي آب، خاک و هوا در حال و آينده به صفر برسد. براي انجام چنين دفع بهداشتي بايد در مرحله اول زمين محل دفن از نظر آب هاي زيرزميني و جنس خاک داراي شرايط ويژه اي باشد. در چنين زميني با رعايت اصول آماده سازي و مسائل فني مي توان به ايجاد يک محل دفن بهداشتي اميدوار بود.بنابراين، اولين قدم در راه ايجاد يک دفع بهداشتي مکان يابي است. انتخاب يک مکان مناسب، از بسياري از مشکلات فني و زيست محيطي که ممکن است در آينده به وجود بيايد جلوگيري خواهد کرد.
نفوذ ناپذير بودن محل دفن، شرط اصلي دفن زباله هاي رايانه اي است.تقريباًچنين مکاني اصلاً وجود ندارد به عبارتي ديگر، در طولاني مدت، تمام محل هاي دفن زباله، حتي آنهايي که بهترين طراحي و ساخت رادارند،نفوذ ناپذيري خود را از دست مي دهند(عبدلي، 1372). مطالعات نشان داده است که در محل هاي دفن نمايشگرها هر عدد لامپ اشعه کاتدي که در محل دفن وجود دارد 1/8 6E-10 تا1/ 6E کيلوگرم سرب وارد شيرابه محل دفن مي کند.
در مکان هاي دفن نه تنها امکان نفوذ شيرابه، فلزات سنگين وعناصر موجود در آنها به محيط مرتفع وجود دارد، بلکه احتمال آتش سوزي نيز در اين مکان ها وجود دارد. دفن زباله هاي رايانه اي و نفوذ شيرابه آن موجب آلوده شدن آبهاي زيرزميني و خاک مي شود. از اين رو تا آنجا که امکان پذير است بايد از دفن زباله هاي بدون انجام پردازش و بازيافت اجتناب کرد. در صورت دفن اين زباله ها نبايد آنها را در محل دفن زباله هاي شهري مدفون کرد و بايد محل هاي مناسب ديگري را براي اين کار در نظر گرفت.

بازيافت مواد زايد الکترونيکي
 

امروزه بازيابي و بازيافت از راهکارهاي اصلي در برخورد با انواع زباله هاست. از اين رو، بازيابي زباله هاي الکترونيکي به طور جدي مطرح و در بسياري از کشورهاي صنعتي و حتي برخي کشورهاي جهان سوم، نظير هند عملي شده است.
يکي از فناوري هاي جديدي که به عنوان روشي مناسب در بازيافت زباله هاي الکترونيکي مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از روش تجزيه بيولوژيکي است. در اين روش از ميکرو ارگانيسم ها براي بازيافت فلزات سنگين استفاده مي شود که در مقايسه با روش هاي ديگر هزينه کمتري دارد و آلودگي هاي شيميايي حاصل از بازيافت زباله هاي الکترونيکي را به ميزان قابل توجهي کاهش مي دهد. بسياري از محققان ژاپني استفاده از موادي که از قابليت تجزيه زيستي برخوردارند را در ساخت تراشه هاي الکترونيکي که در ابعادبزرگ طراحي مي شوند، بررسي کرده اند. اين مواد که بر پايه ترکيبات گياهي توليد مي شوند از موادي مانند اسيد پلي لاکتيک مشتق مي شوند که از ذرت به دست آمده و از نظر زيستي براحتي قابل تجزيه است. علاوه بر اين، سوختن چنين موادي سبب توليد گازهاي سمي نخواهد شد. اين گروه از محققان اميدوارند با استفاده از موادي که قابليت تجزيه زيستي برخوردارند، بتوانند تجهيزات الکترونيکي جديدي را به بازار عرضه کنند که بسادگي در چرخه هاي طبيعي بازيافت شوند و فاقد پيامدهاي نامطلوب ناشي از بازيافت زباله هاي الکترونيکي باشند. با توجه به آنچه گفته شد، مي توان به اين نتيجه رسيد که آن گروه از تجهيزات الکترونيکي که از قابليت بازيافت برخوردار باشند، به عنوان يک کالاي مصرفي ارزشمند مطرح خواهند بود و در صورتي که غير قابل بازيافت و استفاده مجدد باشند، به آنها زباله الکترونيکي گفته مي شود؛ چرا که اجزاي سازنده آنها سمي اند و ازنظر قابل تجزيه نخواهد بود.
در سال هاي اخير اقدامات بسيار زيادي در کشورهاي مختلف در راستاي کاهش حجم زباله هاي الکترونيکي و استفاده از شيوه هاي مناسب در توليد تجهيزات الکترونيکي انجام شده است، اما هنوز در بسياري از کشورهاي در حال توسعه مانند چين، کارگران ناچار براي امرار معاش با بيماري هاي تنفسي ناشي از انتشار اين آلاينده ها در محيط اطراف زندگي خود دست و پنجه نرم مي کنند و از خطرات ناشي از تماس مستقيم با اين نوع زباله ها بي اطلاع هستند.
دانشمندان ژاپني ادعا مي کنند که کاغذ روزنامه يکي از مهمترين اجزاي فرآيندي است که طي آن طلا و ساير فلزات زباله هاي صنعتي، بازيافت مي شوند. آنها ابتدا روزنامه هاي قديمي را خرد کردند و از آن خميري ساختند. سپس با اضافه کردن چند نوع ماده شيميايي از جمله کلر و فرمالدئيد، ژل کاغذ ساختند و با خشک کردن ژل، آن را به صورت پودر در آوردند.
براي آزمايش، مقدار زيادي از زباله هاي صنعتي که شامل فلزات ارزشمندي مانند طلا، مس، آهن و روي بود را ذوب کردند. غلظت طلا در اين مايع حدود 250 در يک ميليون، غلظت پلاتين و پلاديم حدود 11 تا16 در يک ميليون و ساير فلزات بين 190 تا840 در يک ميليون بوده است. با افزودن ژل به اين مايع، مشاهده شد که ژل توانايي جذب و تفکيک 90 درصد طلا، پلاتين و پلاديم ومقادير کمي از مس، روي و آهن را از ساير ترکيبات دارد.
اين خصوصيات قابل توجه ژل کاغذ به خاطر وجود سلولز است. سلولز به طور ذاتي شکل منظم و خاصي ندارد به همين علت مواد شيميايي به راحتي در قالب آن نفوذ مي کنند و همين مسئله موجب قدرت جذب بالاي آن مي شود. هر چند هنوز مشخص نشده است که به چه علت ژل کاغذ فقط فلزات ارزشمند را جذب مي کند. يک کيلوگرم ژل توانايي جذب 906 گرم طلا را دارد.البته فرآينده جذب فلزات ارزشمند توسط ژل بسيار طولاني (حداقل 5 ساعت)است و همين مسئله نقطه ضعفي است که استفاده صنعتي و به طور انبوه آن را محدود مي کند.
محققان چيني به روش جديدي براي بازيافت مواد مفيد از بورده هاي الکترونيکي رايانه ها، تلفن هاي همراه و ساير تجهيزات الکترونيکي از رده خارج دست يافته اند که با استفاده از آن مواد سمي موجود در اين بورده ها وارد محيط زيست نمي شود. بورده هاي الکترونيکي معمولا داراي يک صفحه تخت از مواد عايق نظير«فايبرگلاس» و«رزين»تشکيل شده اند که مدارهاي الکترونيکي و قطعات الکترونيکي از قبيل خازن، مقاومت و تراشه ها روي اين صفحات نصب شده است.
آمارها نشان مي دهد که تعداد بوردهاي الکترونيکي توليد شده در جهان سالانه 9 درصد افزايش مي يابد و تنها 2 کشور چين و تايوان در مجموع سالانه 200 ميليون متر مربع از اين بورده هاي الکترونيکي توليد مي کنند. در حال حاضر تنها درصد کوچکي از بورده هاي الکترونيکي از رده خارج شده بازيافت مي شوند و همين درصد کوچک نيز معمولاً در کوره هاي ذوب مس ريخته مي شوند که اين کوره ها گازهاي سمي را در جو منتشر مي کنند.
بورده هاي الکترونيکي که به مراکز بازيافت منتقل نمي شوند، معمولاًدور انداخته مي شوند که اين امر سبب نشت مواد سمي از قبيل فلزات سنگين و «ديوکسين»ها از آنها و انتشار اين مواد در زمين، منابع زير زميني آب ونيز جو مي شود.
محققان دانشگاه «جيائوتانگ»در شانگ هاي به روش جديدي براي بازيافت قطعات الکترونيکي دست يافته اند که شامل پودر کردن بورده هاي الکترونيکي و سپس جدا کردن مواد فلزي از غير فلزي با استفاده از يک ميدان مغناطيسي با ولتاژ بالا است و در مرحله آخر، مواد فلزي با تقطير شدن در محيط خلا جدا مي شوند و مواد غير فلزي به صورت قالب هاي کوچک به دست مي آيند.
با خارج ساختن آلومينيوم و قطع به کار رفته در اين صفحه ها، نوعي ماده به جا مي ماند که در گذشته بازيافت آن مشکل بود. با استفاده از اين روش، قسمت هاي غير فلزي اين صفحه ها به صورت پودر در مي آيند و بعد از افزودن نوعي «رزين»آن را تحت دماي بالابه صورت خمير درآورده و در داخل قالب تزريق مي کنند.
نوعي از اين مواد به اندازه بتون مسلح استحکام دارند و مي توانند جايگزين مناسبي براي چوب باشند و مي توان از آنها در ساخت مصالح ساختماني يا مواد اوليه لوازم مکان هاي عمومي استفاده کرد؛ به طوري که ممکن است در آينده نيمکت پارکي که روي آن مي نشينيد از ضايعات رايانه شخصي تان ساخته شده باشد.
زماني که صحبت از بازيابي کامپيوتر مي شود، بايد به اين نکته توجه کنيم که بازيابي يک جسم با ترکيب واحد سرو کار نداريم بلکه بازيابي تجهيزاتي با عناصر و ترکيبات زياد و متنوع مورد نظر است، لذا طبيعي است که بازيابي چنين تجهيزاتي، دامنه تأثير و خطرات بسيار گسترده اي دارد. چون بازيابي زائدات الکترونيکي يک روش نسبتاً جديد مي باشد در نتيجه بسياري ار اثرات و خطرات آن هنوز کاملاًمشخص نشده است.
امروزه مدارکي ارائه شده است که ثابت مي کند، کارگراني که در کارخانجات بازيابي کامپيوتر کار مي کنند، غلظت هاي مواد شيميايي خطرناک در خونشان بسيار بالا مي باشد. يکي از مواردي که در بازيابي زباله هاي کامپيوتري موجب نگراني مي شود، بازيابي پلاستيک ها مي باشد که به علت وجودمواد هالوژندار در آنها است، به ويژه که حاوي ضد اشتعال هاي برم دارهستند. در حين بازيابي اين مواد خطر ايجاد دي اکسين ها و فوران ها هم وجود دارد و به همين خاطر بسياري از بازيابنده ها از بازيابي پلاستيک حاوي اشتعال خودداري مي کنند.
مشکلات زيست محيطي مربوط به بازيابي زباله هاي الکترونيکي فقط مربوط به مواد هالوژندار نمي شود علاوه بر اين، به انتشار ذرات خطرناک ديگر مثل سرب و کادميوم به هوا نيز از ديگر نتايج بازيابي اين تجهيزات مي باشد. البته انتشار اين مواد در عمليات پيش تصفيه و جدا سازي مي تواند بطور قابل توجهي کاهش يابد.

وضعيت زباله هاي الکترونيکي در ايران
 

بي شک اصطلاح زباله الکترونيکي براي ايراني ها، اصطلاح جديد است که شايد چندان هم جدي گرفته نشود. مدت کوتاهي است مسئولان به فکر زباله هاي الکترونيکي افتاده اند. يکي از اولين نهادهاي دولتي که اين ماجرا را پيگيري مي کند، وزارت صنايع و معادن است که طرح از رده خارج کردن وسايل برقي فرسوده را دنبال مي کند.
سازمان محيط زيست به تازگي آماري از توليد زباله هاي الکترونيکي در کشور منتشر کرده است که نشان مي دهد تهران بيش از ساير شهرها زباله الکترونيکي توليد مي کند. اين امر مي تواند چند دليل داشته باشد که از جمله جمعيت بيشتر، استفاده بيشتر از وسايل الکترونيکي و تمرکز سازمان هاي دولتي -که در توليد زباله هاي الکترونيکي نقش پر رنگي دارند-است.
مدير عامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهري تهران، سرانه توليد زباله هر شهروند پايتخت نشين را 800 تا850 گرم و سرانه توليد زباله براي هر ايراني را 600 تا650 گرم اعلام کرد. زباله هاي الکترونيکي نيز بخشي از اين زباله هاست. براساس گزارشات منتشرشده در ايران فقط 8 درصد از زباله ها بازيافت و 92 درصد آن دفن مي شود. به روايت آماري که سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري تهران اعلام کرده است، با احتساب جمعيت حدود 70 ميليوني ايران، مي توان حساب کرد روزانه حدود 47 هزار تن زباله، 32 هزار تن زباله شهري، 16 هزار تن زباله روستايي، 8000 تن زباله صنعتي و حدود 500 تن زباله بيمارستاني در کشور انباشته و جمع آوري مي شود. خطر آنجاست که سهم زباله هاي الکترونيکي که زير مجموعه زباله هاي صنعتي به شمار مي روند، با رواج استفاده از وسايل ديجيتالي و الکترونيکي، با توجه به کوتاه بودن عمرشان هر روز افزايش مي يابد. اينم در حالي است که جايگاه وضعيت محيط زيست ايران در ميان 146 کشور دنيا، رتبه 132 است.

وضعيت زباله هاي الکترونيکي در کشورهاي ديگر
 

سازمان ملل اعلام کرده است سالانه حدود 20 تا50 ميليون تن زباله الکترونيکي توليد مي شود که اين آمار با توجه به افزايش نفوذ وسايل الکترونيکي در دنيا، آمريکاو بزرگترين کشوري که اين زباله ها در آنجا نگهداري و بازيافت مي شوند نيز چنين شناخته شده است. صادرات گسترده زباله هاي الکترونيکي به چين و حتي هند، باعث شده است آسيا را زباله دان کشورهاي توسعه يافته بخوانند.
در طرح اتحاديه اروپا از اول سال 2004 ميلادي هيچ شرکتي مجاز به استفاده از جيوه، کادميوم، کروم 6ظرفيتي و ضد اشتعال هاي برم دار در تجهيزات الکترونيکي نيست. توليد کنندگان موظفند خود به تنهايي سيستم هاي جمع آوري، بازيابي و دفع زباله هاي رايانه اي را فراهم کنند.به عبارت ديگر مسئوليت اصلي دفع و بازيافت به عهده توليد کنندگان و بازرگانان قرار دارد شده است. مقيد کردن کارخانه ها به حفظ محيط زيست از مواردي است که در کشور ما در آلاينده هاي هوا انجام گرفته است. بنابراين، اين کار شدني است. اتحاديه اروپا همچنين معتقد طراحي وسايل و تجهيزات به نحوي بايد صورت گيرد که 70تا 90 درصد وزن آنها قابل بازيافت باشد.
طبق آمار ارائه شده از سازمان بازيافت الکترونيکي آمريکا، شهروندان آمريکايي هر ساله 2 ميليون تن تجهيزات الکترونيکي دور مي اندازند؛ اين مواد شامل 50 ميليون کامپيوتر و 130 ميليون تلفن همراه است. طبق بررسي هاي اين سازمان تا سال 2010 مردم آمريکا با رقمي معادل 400 ميليون زباله الکترونيکي روبه رو خواهند شد.
با توجه به اهميت بازيافت زباله هاي الکترونيکي، بعضي شرکت هاي بزرگ خود موظف به بازيافت کالاهاي توليدي شان شده اند. مثلHP در ژاپن که هنگام فروش کالامبلغي را نيز به عنوان بازيافت مي گيرد تا بعد از اسقاطي شدن کالاي الکترونيکي، آن را بار ديگر وارد چرخه بهره وري کند. متأسفانه ازآنجا که اکثر نمايندگان اين شرکت هادرايران، نمايندگان غير مستقيم و با واسطه هستند، بنابراين ارائه اين خدمات شامل کشور ما نمي شود.

قوانين و استانداردها
 

امروزه نقش آموزش و قانون گذاري و وضع استاندارد در خصوص مواد زائد خطرناک مهمترين قدم در پايه گذاري مديريت صحيح اين مواد محسوب مي شود. طي سال هاي اخير، کشورهاي صنعتي، قدم هاي مؤثري درزمينه آموزش همگاني، اطلاع رساني و وضع قوانين مربوط به اين مواد برداشته اند. قانون زباله هاي تجهيزات الکترونيکي و الکتريکي (WEEE)بازيافت زباله هاي الکترونيکي به ميزان چهار کيلوگرم به ازاي هر نفر را الزامي مي کند. به موجب اين قانون توليد کنندگان موظفند بود جه طرح هاي بازيافت را تأمين کنند و خرده فروشان، خدمات باز پس گيري را در اختيار مشتريان قرار دهند.
در کشور ما تنها سيستم موجود در اين زمينه نوعي سيستم مجازات يا جريمه است. با اين حال، اساس پرداخت جريمه آلودگي اين است که هزينه تخريب محيط زيست را آلوده کننده پرداخت کند که مبناي آن همان اصل معروف «پرداخت آلوده ساز» (PPP) است.
جريمه پرداختي از سوي«آلوده ساز»براساس مقدار آلودگي کم و زياد مي شود. انگيزه اين کار آن است که آلوده کننده هزينه آلوده کنندگي خود را با توجه به استانداردهاي موجود بر عهده بگيرد.
متأسفانه در ايران آلوده کننده ها هزينه آلودگي را نمي پردازند و آن را به جامعه تحميل مي کنند. لذا در تصميم گيري هاي جديد در خصوص فعاليت هاي اقتصادي از ديدگاه اقتصاد محيط زيست فعاليت ها بايد براساس هزينه هاي اجتماعي و منافع اجتماعي سنجيده شوند و اثرات خارجي فعاليت ها در نظر گرفته شود و آلوده کننده ملزم به رفع آن شود.
«قانون مسئوليت پذيري توليد کنندگان در قبال زباله هاي الکترونيکي»از جمله اين مقررات سبز است. اين قانون مکانيسمي است که در تمام کشورهاي توسعه يافته شرکت هاي توليدکننده ملزم به پاسخگويي و مراعات حقوق زيستي وطبيعي مردم کرده است.

پيشنهادات و راحل هاي جهاني
 

بدون شک حل مسائل مربوط به آلودگي هاي الکترونيکي بدون همکاري سه جانبه مقامات دولتي و محيط زيستي،وارد کنندگان و نمايندگي هاوفروشندگان تجهيزات کامپيوتري و نيز مردم امکان پذير نخواهد بود که براي هماهنگ سازي روابط اين سه دسته، قانونمند بودن امور مي تواند بسيار سودمند باشد و نيز از بسياري تخلفات جلوگيري کند.
در مورد راهکارها و اقدامات لازم، موارد زير توصيه مي شود: فرهنگ سازي ها، آموزش مردم، در نظر گرفتن ايستگاه هاي جمع آوري خاص براي زباله هاي الکترونيکي ايجاد مسئوليت براي توليد کنندگان داخلي و نيز وارد کنندگان تا اينکه قطعات خود را از کارخانجات و سازنده هايي بخرند که داراي استاندارهاي زيست محيطي هستند، راه اندازي برنامه هاي بازيابي و...به عنوان روش هاي رسيدن به اهداف موردنظر در اين رابطه پيشنهاداتي در کشورهاي صنعتي ارائه شده که شامل موارد زير است:

1-تحريم صادرات زباله هاي خطرناک
 

يکي از پيشنهادات ضروري قانون اساسي که توسط انجمن اصلي قوانين صادرات زباله هاي خطرناک وضع شده، تحريم صادرات اين زباله ها از قبيل مانيتورها، کامپيوترهاوبردهاي مدار است.

2-از بين بردن سموم
 

پيشگيري از آلودگي فقط به معني بازيافت موادزائد و زباله هاي توليد شده نيست بلکه به معني خالص سازي آنهاست. بازيافت يا بازيابي نقش مهمي را در متعادل کردن بحران آلودگي هاي الکترونيکي ايفا مي کند، اما کمتر به عنوان راه حل ديده مي شود، مخصوصاً در مورد آلودگي هاي خطرناک.
زباله ها و آلودگي هاي الکترونيکي، خطرناک و مخرب اکوسيستم سالم و تهديدي براي سلامتي بشر مي باشند. بنابراين، اگر در جريان ساخت کامپپيوتر دقت کافي اعمال نشود. کابوس فن آوري پيشرفته در محيط زيست مغلوب نخواهد شد. پس اولين و مهمترين راه حل از بين بردن بحران آلودگي هاي الکترونيکي، گرفتن سم و خالص سازي آنها مي باشد.

3-ايجاد توليد کننده معتبر
 

امروزه مسأله مهم اين است که توليد کنندگان بايد چه از نظر مالي و چه از نظر فيزيکي و چه از نظر قانوني مسئول و عهده دار توليداتشان باشند. اصل مهمي که در اين رابطه وجود دارد.اصل تمديد مسئوليت توليد کنندگان نام دارد که توليد کنندگان را پيوسته به پاسخگويي در طول چرخه عمرتوليد اتشان ملزوم مي گرداند. اين اصل، يک سياست کاملاًضروري است، چرا که سازندگان و توليد کنندگان مجبور مي شوند ارزش زيست محيطي توليداتشان را براي مردم، مصرف کنندگان در کشورهاي در حال توسعه و نسل هاي آينده مشخص مي کنند و در اين صورت است که مسئوليت توليداتشان را به طور حساب شده به عهده مي گيرند.
از اهداف اين اصل تشويق توليد کنندگان به جلوگيري از آلودگي و کاهش مصرف انرژي و منابع استفاده شده در هرمرحله از چرخه توليدات مي باشد. اين اصل موجب مي شود تا انگيزه توليد باخطرات کمتر و استفاده از مواد قابل بازيافت در توليد کنندگان ايجاد شود.

4-الزام توليد کنندگان به پس گرفتن توليداتشان
 

توليد کنندگان موظفند بعد از اتمام چرخه توليداتشان، آنها را پس گرفته و وارد مراحل قانوني از بين بردن آلودگي هاي الکترونيکي کنند. پس گرفتن توليدات الکترونيکي کهنه و از کار افتاده باعث مي شود که طراحان و توليد کنندگان در اصلاح و پيشرفت توليدات آينده خود دقت کنند و اين سؤال براي آنها مطرح مي شود که از لحظه اخلاقي با اين وسايل کهنه و فرسوده چه مي توان کرد؟
طبق قوانين و تعهدات جديد، توليدکنندگان موظفند براي توليدات پس فرستاده شده خود از نظر زيست محيطي، استفاده مجدد از اين وسايل و بازيافت آنها راه حل هايي را ارائه دهند. در نتيجه مصرف کنندگان مي توانند وسايل الکترونيکي کهنه يا خراب را به شرکت هاي سازنده آنها پس دهند.

5-طراحي وسايلي با عمر طولاني با قابليت توسعه، تعمير و استفاده مجدد
 

از آنجايي که سود بيشتري را توليد کنندگان از طريق توليد منابع جديد و مجبور کردن مشتريان به خريد آنان بدست مي آورند، به اين ترتيب از توليد ضايعات جلوگيري خواهد شد.
6-ارتقاء همکاري هاي بين سازماني، علمي و فني صنعت و محيط زيست

اگر...
 

اگر بتوانيم به راهکارهاي زيست محيطي مناسبي در بازيافت زباله هاي الکترونيکي دست يابيم، مي توان گفت که آنها منبع ارزشمندي براي توليد مواد خام ثانويه هستند، در غير اين صورت مي توان گفت زباله هاي الکترونيکي منشاء اصلي توليد مواد سمي و در نتيجه عامل اصلي شيوع انواع سرطان ها در جوامع انساني هستند. تحولات سريع فناوري، کاهش هزينه هاي اوليه توليد و در نتيجه از رده خارج شدن بسياري از تجهيزات الکترونيکي پس از گذشت مدت زماني کوتاه، سبب افزايش مشکلات ناشي از تجمع زباله هاي الکترونيکي در سطح جهان شده است. اگر چه زباله هاي الکترونيکي تنها2 درصد از حجم کل زباله هاي جمع آوري شده در کشورهاي مختلف را تشکيل مي دهد؛ اما اين حجم ناچيز شامل 70 درصد زباله هاي حاوي مواد سمي است و با توجه به اين که سالانه 30 تا50 ميليون تن زباله الکترونيکي در سطح جهان توليد مي شود، بايد اين موضوع را به صورت جدي تري بررسي کرد.
در ايران تاکنون توجه جدي به آثار مخرب اين مسأله نشده است، لذا بهتر است هر چه زودتر به ابعاد وسيع اين بحران قريب الوقوع توجه شود و در جهت کنترل اين بحران گام هاي مؤثر برداشته شود. در اين مسير استفاده از مطالعات و تجربيات ديگر کشورها و تطبيق آنها با شرايط کشورمان مي تواند مفيد باشد.

پي نوشت ها :
 

1.PCDD=Polychlorinated dibenzodioxin
2.PCDF=Polychlorinated dibenzofuran
 


-آموزشي،ف،مظفري، ع،محمدي، ف، 1387. بررسي بازيافت ضايعات الکترونيکي و راهکارهاي آن. چهارمين همايش ملي مديريت پسماند. کد مقاله 1748
-احمدي، ب، 1387. بررسي نقش فلزات سنگين بر سلامتي انسان، شرکت آب منطقه اي زنجان
-اسدي، م، فائزي رازي، د، نبي زاده، ر، وجداني، م، 1377. مديريت مواد زائد خطرناک، انتشارات سازمان حفاظت محيط زيست، تهران. 349 صفحه
-اميري ،ع ،1387. زبان هاي ناشي از استفاده و انتشار کادميوم در محيط زيست ،چهارمين همايش ملي مديريت پسماند. کد مقاله 37
-داوري ،ع ،1387. بررسي اثر باتري هاي مصرف شده خانگي بر کاهش کيفيت کمپوست. چهارمين همايش ملي مديريت پسماند.
-دلبري، ا، الهياري، م، 1387.بازيافت زباله هاي الکترونيکي، دومين همايش تخصصي مهندسي محيط زيست
-روزبهاني، و، 1383. پروژه دوره کارشناسي، رشته محيط زيست، دانشکده محيط زيست دانشگاه منابع طبيعي گرگان. بررسي وضعيت آلودگي هاي ناشي از زباله هاي الکترونيکي(رايانه)بر محيط زيست
-عبدلي، م، دريابيگي زند،ع، 1384. تحليلي بر پسماند رايانه اي، مجله محيط شناسي، شماره 37. صفحه112-105
-عرفانمنش، م، افيوني، م، 1381.آلودگي محيط زيست آب، خاک وهوا، نشر ارکان اصفهان. ص 318
-عليزاده، م، 1386. بررسي نحوه مديريت صحيح زيست محيطي باتري هاي سربي اسيدي فرسوده به کمک فناوري هاي نوين، فصلنامه مديريت پسماند، شماره هشتم، صفحه 235-230
-مختاراني، نف علوي مقدم، م، مختاراني، ب، 1386. مديريت مواد زائد خطرناک، جهاد دانشگاهي صنعتي شزيف، فدک ايساتيس، تهران 179 صفحه
-نور محمدي، م، 1387. بازيافت ضايعات الکترونيکي راهي براي حفاظت محيط زيست. چهارمين همايش ملي مديريت پسماند کد مقاله 206
-سراب پور، س، پايگاه اطلاع رساني بازيافت www.parbazyaft.com
-محسني، م، پايگاه اطلاع رساني بازيافتwww.parbazyaft.com
httpe//www.mohit-zist.com
coloado Department of public Health and Environment.gun
2003.compliance Bulletin Hazardous Wasle management of Electronic wasle
Widmer،R،Oswald.krapf،H،Sinaha-khetriwal،D،Schmellmann،M،Boni.H.2005.«Global
perspective on e-wasle،Envirommental Impact Assessment Review.25(2005) 436-458
منبع: ماهنامه اطلاعات علمي-ش363