آشنايي با مکتب پراگماتيسم
آشنايي با مکتب پراگماتيسم
آشنايي با مکتب پراگماتيسم
نويسنده: سميه ولدبيگي
کتاب «پراگماتيسم» اثر ويليام جيمز يکي از آثار معروف و تاثيرگذار در فلسفه پراگماتيسم است. اين کتاب که در ايران با ترجمه عبدالکريم رشيديان در انتشارات علمي فرهنگي منتشر شده است يکي از راه هاي آشنايي علاقمندان اين حوزه با فلسفه پراگماتيستي به شمار مي آيد. اهميت اين اثر از آنجا ناشي مي شود که خالق آن خود يکي از بنيان گذاران فلسفه پراگماتيستي است و همين عامل باعث شده است خواننده با خواندن اين اثر با کنه نظريات پراگماتيستي به شکلي بي واسطه آشنا شود. اين کتاب که مجموعه اي از سخنراني هاي جيمز را در برمي گيرد در ايران نيز بارها تجديد چاپ شده است.
ويليام جيمز عقايد مذهبي، به ويژه اعتقاد به قدرت و رحمت خدا، را براي سلامت روان مفيد، و به همين دليل حقيقت مي دانست. او اين اعتقاد را از تجربه زندگي شخصي خود به دست آورده بود. جيمز در 29 سالگي دچار بحراني روحي شد و در اين زمان بود که با توجه به خدا و رحمت و قدرت او، بهبود يافت؛ از اين رو بر نماز و نيايش تأکيد مي کرد. وي بر تجربه هاي دروني و ديني تأکيد بسياري مي کرد و همان گونه که گفته شد، نماز و نيايش را بهترين ضامن سلامت روان و داروي شفابخش امراض رواني مي دانست؛ زيرا وي تأثير آن را هم در زندگي خويش ديده بود و هم در بيماران رواني. جيمز همچنين بر اراده آزاد انسان تأکيد مي کرد؛ يعني آنچه روان شناسان حس گرا و پوزيتيويست آن را انکار مي کردند. اما اشکال اصلي جيمز اين است که خدا را کامل مطلق و نامتناهي نمي دانست، بلکه براي او هم تکامل قائل بود و اساساً نبود تکامل را مساوي با سکون، و دليل نقص مي پنداشت! همين انديشه اوست که باعث شده است بسياري از فيلسوف ها و فقيهان جهان اسلام و به ويژه فقه تشيع انديشه هاي او را در اين بعد نقد جدي کنند. آيت الله مصباح يزدي و آيت الله جوادي آملي از جمله فيلسوف هايي هستند که انديشه هاي جيمز را به درستي نقد کرده اند. اين کتاب از اين رو معرفي مي شود که بهترين راه براي آشنايي با مکتب پراگماتيسم است و با آنکه بيش از چند دهه از انتشار آن مي گذرد هنوز هم منبع مهمي براي شناخت فلسفه پراگماتيسم به شمار مي آيد؛ بنابراين مخاطبان مي توانند با خواندن و سپس نقد آن سهمي در پويش مسائل فلسفي در ايران داشته باشد.
منبع: نشريه زمانه، شماره 93.
ويليام جيمز عقايد مذهبي، به ويژه اعتقاد به قدرت و رحمت خدا، را براي سلامت روان مفيد، و به همين دليل حقيقت مي دانست. او اين اعتقاد را از تجربه زندگي شخصي خود به دست آورده بود. جيمز در 29 سالگي دچار بحراني روحي شد و در اين زمان بود که با توجه به خدا و رحمت و قدرت او، بهبود يافت؛ از اين رو بر نماز و نيايش تأکيد مي کرد. وي بر تجربه هاي دروني و ديني تأکيد بسياري مي کرد و همان گونه که گفته شد، نماز و نيايش را بهترين ضامن سلامت روان و داروي شفابخش امراض رواني مي دانست؛ زيرا وي تأثير آن را هم در زندگي خويش ديده بود و هم در بيماران رواني. جيمز همچنين بر اراده آزاد انسان تأکيد مي کرد؛ يعني آنچه روان شناسان حس گرا و پوزيتيويست آن را انکار مي کردند. اما اشکال اصلي جيمز اين است که خدا را کامل مطلق و نامتناهي نمي دانست، بلکه براي او هم تکامل قائل بود و اساساً نبود تکامل را مساوي با سکون، و دليل نقص مي پنداشت! همين انديشه اوست که باعث شده است بسياري از فيلسوف ها و فقيهان جهان اسلام و به ويژه فقه تشيع انديشه هاي او را در اين بعد نقد جدي کنند. آيت الله مصباح يزدي و آيت الله جوادي آملي از جمله فيلسوف هايي هستند که انديشه هاي جيمز را به درستي نقد کرده اند. اين کتاب از اين رو معرفي مي شود که بهترين راه براي آشنايي با مکتب پراگماتيسم است و با آنکه بيش از چند دهه از انتشار آن مي گذرد هنوز هم منبع مهمي براي شناخت فلسفه پراگماتيسم به شمار مي آيد؛ بنابراين مخاطبان مي توانند با خواندن و سپس نقد آن سهمي در پويش مسائل فلسفي در ايران داشته باشد.
منبع: نشريه زمانه، شماره 93.
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}