قلب نوراني


 

نويسنده: محمد رضا عرب بافراني




 

مالکيت و معاملات از نگاه اسلام
 

معامله به معناي نقل و انتقال سرمايه و منابع بين افراد حاضر در نظام اقتصادي برمبناي توافقات دو طرفه بوده و يکي از مهم ترين حوزه هاي موجود در هر کسب و کاري است. هر گاه از معامله سخن به ميان آيد، مفاهيمي مانند مالکيت، مال حلال و حرام، احاکم اسلام براي معامله و توصيه هاي اسلام براي کاسب در امر ورود به کسب و معامله مهم خواهند بود. در اين نوشتار در گام نخست نگاهي به مالکيت شده، مال حلال و حرام از نگاه اسلام بررسي مي شود، سپس توصيه هاي اسلام به کاسب شده، نوع شراکت بيان مي شود.
اسلام که براي هر جزء زندگي انسان برنامه ريزي دقيق ارائه کرده، از کسب روزي و تامين معاش وي نيز غافل نشده و فقه اسلامي توجه ويژه اي به کسب اسلامي و اداب آن دارد. نکته جالب آنکه در بازارهاي قديم ايران، کسبه سنتي، دانستن شرعيات کسب از جمله مطالعه کتبي مثل المکاسب را يکي از شرايط مهم براي ورود افراد جوان تر به کسب و کار بر مي شمرده اند.
حضرت علي (ع) در اين خصوص مي فرمايند: «يا معشر التجار الفقه ثم ...؛ اي جامعه تجار و معامله گر! اول يادگيري مسائل شرعي تجارت، بعد تجارت» و اين جمله را سه بار تکرار کردند که نشان دهنده اهميت آموختن فقه کسب پيش از دست زدن به کسب و کار است.

مسلمان و مال دنيا
 

هنگامي که سخن از کسب و کار است، بحثي به نام مالکيت مطرح مي شود. اسلام با آنکه سود کار را ملک کاسب مي داند و مالکيت فردي را امضا کرده است، در عين حال کار و کاسب و سود کار، همه و همه را مالک خداي متعال مي داند، آن هم به صورت مالک حقيقي نه اعتباري.
اعتقاد به اينکه همه چيز از آن خداست و روزي از آن خداست باعث مي شود نگاه فرد به کار و کسب اسلامي عوض شده و آزمندي و حب مال دنيا کم شود. با همين نگاه، اسلام، دنيا پرستي يا وابسته شدن به مال دنيا را به شدت مذمت کرده است. حضرت علي (ع) از سويي در حوزه کار و تلاش سرآمد دوران خود بوده؛ اما از سوي ديگر در بخشندگي و انفاق نيز بي همتا بوده و هيچ گاه حب مال دنيا در دل نداشته اند.
آيات و روايات زيادي در مذمت وابسته شدن به مال دنيا وجود دارند که از آن جمله اند:
رسول خدا (ص) مي فرمايند: «ان الدينار و الدرهم اهلکا من کان قبلکم و هما مهلکاکم؛ دينار و درهم؛ کساني را که پيش از شما بودند، نابود کرد و آن دو شما را هم به نابودي مي کشند.»
يا مي فرمايند: «ان لکل امه عجل و عجل هذه الامه الدينار و الدرهم؛ هر امتي گوساله اي دارد (که ان را منحرف مي کند) و گوساله اين امت، دينار و درهم است.»
امام صادق (ع) نيز مي فرمايند: «ابليس ملعون مي گويد در مورد بني آدم، هر چه مرا خسته و ناتوان کند. يکي از اين سه چيز مرا در برابر آدميزاد ناتوان نمي کند؛ يکي به دست اوردن مال از راه غير حلال و ديگري جلوگيري کردن او از پرداخت واجب مالي، و سوم، مصرف کردن آن در راه ناروا و حرام.»

مفهوم مال حلال و مال حرام
 

يکي از مهم ترين تفاوت هاي نگاه اقتصادي اسلام با نگاه غرب، آن است که در اسلام خوردن هر نوع مالي درست نيست و اگر کسب در آمد طبق اصول و قواعد خاصي نباشد مال به دست آمده از آن حرام بوده و مورد مذمت است. در اين خصوص روايات بسياري بر پرهيز از حرام خواري و تلاش براي کسب روزي حلال وجود دارد که از آن جمله مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:
پيامبر گرامي اسلام در تشويق به کسب حلال مي فرمايند: «من اکل الحلال اربعين يوما نورالله قلبه؛ کسي که 40 روز مال حلال بخورد، خداوند قلب او را نوراني مي کند.»
ايشان در مذمت کسب حرام نيز مي فرمايند: «من اکتسب مالا من غير حله کان زاده الي النار؛ هر کس مالي را از غير راه حلالش به دست آورد، توشه اش در آتش است.»
يا مي فرمايند: «لا يدخل الجنه جسد غذي بحرام؛ پيکري که از حرام تغذيه شده باشد وارد بهشت نمي شود.»
امام صادق (ع) مي فرمايند: «کسي که لقمه حرام بخورد تا 40 شب نماز قبول نمي شود و دعايش تا 40 روز مستجاب نمي شود، و گوشتي که آن لقمه حرام مي روياند، به آتش سزاوارتر است. آري، يک لقمه هم گوشت مي روياند.»

توصيه هايي براي رزق طيب و کسب وکار مطلوب
 

الف. کار روزانه: از نظر قرآن روز براي کسب و کار و شب براي سکون و آرامش قرار داده شده است: «و هوالذي جعل لکم اليل لباسا و النوم سباتا و جعل النهار نشورا؛ او کسي است که شب را براي شما لباس قرار داد و خواب را مايه استراحت و روز را وسيله حرکت و حيات.»
بنا به توصيه امام باقر (ع): «اذا طلبتم الحوائج فاطلبوها بالنهار فان الله جعل الحياء في العينين؛ براي برآوردن نيازهاي [اقتصادي و اجتماعي] خود در روز اقدام کنيد؛ چرا که خداوند حيا را در چشم ها قرار داده است.»
ب. کار از صبح زود: در روايات رسيده از ائمه، بيداري در بين الطلوعين بسيار توصيه شده است. امام صادق (ع) پس از ابلاغ سلام خود به همه شيعيان و دوستداران اهل بيت (ع) مي فرمايند: اني والله ما امرکم الا بما نامر به انفسنا فعليکم بالجد و الاجتهاد و اذا صليتم الصبح فانصرفتم فبکروا في طلب الرزق و اطلبوا الحلال فان الله سيرزقکم و يعينکم عليه؛ به خدا سوگند من به شما امر نمي کنم، جز آنچه خود را نيز بدان امر مي کنم. پس بر شما باد که جديت و کوشش کنيد و پس از نماز صبح براي طلب رزق خود حرکت کرده، رزق حلال به دست آوريد. خداوند به شما روزي خواهد داد و شما را بر آن کمک خواهد کرد.»
ج) تخصص گرايي: حضرت يوسف (ع)، هنگامي که از پادشاه مصر مي خواهد او را به منصب وزارت دارايي منصوب کند، دو ويژگي حفيظ عليهم يا تعهد و تخصص را دلايل شايستگي خود براي احراز اين پست معرفي مي کند. اين امر نشان دهنده اهميت داشتن تخصص لازم در حيطه شغلي حرفه اي فرد است.
حضرت علي (ع) نيز ضمن توصيه به کار و تجارت و بي نياز شدن از کمک مادي مردم، بر دو ويژگي «تعهد و تخصص» يا «حرفه مندي و امين بودن» تاکيد مي ورزد: «ان الله عزو جل يحب المتحرف الاءمين المغبون غير محمود و لا ناجور؛ خداوند حرفه مند امين را دوست دارد. فرد مغبون که در معاملات اقتصادي فريب مي خورد ] نه مورد ستايش است و نه در خور پاداش.»
د) شراکت: بنا به توصيه علي (ع): «شار کوا الذي قد اقبل عليه الرزق فانه اخلق للغني و اجدر باقبال الحظ عليه؛ با کسي که روزي به او روي آورده شريک شويد که براي غني شدن موثرتر و براي روي اوردن سود و منفعت، سزاوارتر است.»
ه) اشتغال به کارهاي بزرگ: عزت و کرامت مومن موجب مي شود که وي وقت و عمر خود را صرف امور کم اهميت نکرده و به مسائل خرد و بي ارزش نپردازد. مصداق اين سخن در حوزه کسب اين مي شود که کسب مطلوب کسبي است که از يک سو کرامت فرد را حفظ کند و از سوي ديگر وي را به سوي کمال و غايت مطلوب سوق دهد.
امام صادق (ع) در اين خصوص مي فرمايند: «لا تکونن دوارا في الاء سواق و لاتل دفائق الا شياء بنفسک فانه لا ينبغي للمرء المسلم ذي الحسب و الدين ان يلي شراء دقائق الاشياء بنفسه ما خلا ثلاثه اشياء... العقار و الرقيق و الاءبل؛ هرگز در بازارها پرسه مزن و [تهيه ] اشياي کوچک را خودت پيگيري نکن؛ چرا که براي مسلمان ديندار و با شخصيت، شايسته نيست خودش اقدام به خريد اشياي جزئي کند؛ مگر نسبت به سه چيز:... خريد ملک (زمين و خانه)، اشياي و ظرف و شتر.»

نگاه دوباره
 

امروز نيز همچنان در بازار، توجه و اهتمام به فراگيري شرعيات کسب و عمل به آنها جايگاه ويژه خود را داراست، هر چند اين امر نسبت به گذشته بسيار کمرنگ شده و ديگر آن چنان توصيه به اين امر در بين بازاريان جاري نيست. نياز است با بازنويسي کتب و منابع موجود در زمينه احکام کسب و توصيه هاي اسلام براي کاسب مسلمان، زمينه براي استفاده هر چه بيشتر احکام و حاکم شدن آنها بر جريان هاي حاکم بر بازارهاي ايراني اسلامي فراهم شود. اميد به آنکه خداوند متعال توفيق کسب روزي حلال و نيل به کمال مطلوب را به همگان ارزاني دارد.

بعضي احکام فقهي معاملات
 

در اسلام کسب و کار و معاملات پنج قسم کلي دارد:
واجب:
همانند کاري که براي تامين مخارج زندگي خود و خانواده انسان و حفظ آبرو باشد.
مستحب:
همانند اشتغالاتي که براي جامعه و خانواده مفيد و سودمند باشد.
مباح:
مانند معاملاتي که نه زيان افراد و جامعه است و نه مورد نياز آنان.
مکروه:
همانند اشتغال به کفن فروشي و امثال آن به عنوان يک شغل و تجارت در آن کالا.
حرام:
مانند معاملاتي که مربوط به مواد مخدر و اجناس مضّر و غير پاکيزه همانند هروئين و مشروبات الکلي و اموال مسروقه انجام مي گيرد.

مکروهات معامله
 

در معامله برخي امور هم مکروه است؛ يعني بهتر است ترک شوند که تعدادي از آنها از اين قرار است:
1- فروشنده جنس خود را تعريف کند (البته بيش از آنچه هست.
2- فروختن جنس در جايي که عيب جنس را پنهان مي کند. (مثل تاريکي شب)
3- گرفتن سود از شخص مؤمن؛ مگر به مقدار ضروري.
4- دريافت سود از کسي که به او وعده احسان داده است؛ مگر به مقدار ضروري.
5- عرضه کردن کالا بين طلوع فجر و طلوع آفتاب.
6- ورود به بازار قبل از همه و خروج از بازار بعد از همه.
7- معامله با افرادي که به حرف و وعده خود اهميت نمي دهند.
8- تقاضاي پايين آوردن قيمت بعد از قرارداد.
9- وارد شدن در معامله کسي که مشغول معامله است که حتي بعضي آن را حرام دانسته اند.

مستحبات معامله
 

برخي امور جزو مستحبات معامله هستند که پرادختن به آنها واجب نبوده، اما ثواب داشته و منجر به خير دنيا و آخرت مي شود.
1- در معامله ميانه رو باشد؛ يعني از طرفي حريص نباشد و از طرف ديگر سهل انگار نباشد.
2- اگر طرف معامله پشيمان شد، معامله را فسخ کند و سختگيري نکند.
3- از نظر قيمت با همه خريداران يکسان برخورد کند و با يک قيمت بفروشد، نه اين که به کسي که چانه مي زند، ارزان تر بفروشد و حتي توصيه شده است اگر قرار به تخفيف دادن است، به کسي تخفيف داده شود که با تقواتر است.
4- هنگامي که جنس را تحويل مي گيرد، کم بگيرد و موقعي که جنس را به کسي مي دهد، بيشتر تحويل دهد يا به تعبير ديگر، جنس را کامل تر تحويل دهد.
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4